به گزارش خبرنگار مهر در شیراز، کمرنگ شدن حکایات سعدی در کتاب های درسی زنگ خطری است برای ما که دایره انسانی اسلامی فرهنگ ایرانی را آرام آرام به فراموشی می سپاریم و آنچه ممکن است جایگزین این فرهنگ پربار و زخار شود فرهنگ سود انگاری امروز بشر در سده کنونی است. از این رو برای رهایی از این باتلاق اخلاقی لازم است کودکان ما همچون گذشته با فرازهای حکمی حکمت عملی ایرانی اسلامی آشنا شوند و این از راه اندیشه های سعدی، مولوی، فردوسی، ناصر خسرو، حافظ و ... امکان پذیر است.
اپرای عروسکی سعدی، سعدی از خویشتن فریاد، پویانمایی حکایت های سعدی، آلبوم موسیقی سعدی و ... همه این عناوین تلاش هایی است که همواره از سوی هنرمندان و فرهنگوران برای ادای دین به شیخ مصلح الدین سعدی شیراز در طول سال های گذشته انجام گرفته و قابل تقدیر است. چراکه آنگونه که محمدعلی فروغی دربارهٔ سعدی مینویسد «اهل ذوق اعجاب میکنند که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی ما سخن گفته است ولی حق این است که ما پس از هفتصد سال به زبانی که از سعدی آموختهایم سخن می گوییم».
آنها که عمری سپری کرده اند هنوز برای آنکه موضوعی را مثال بزنند از حکایت ها و داستان های مینی مال سعدی مثالی می زنند تا آن موضوع را به زبانی عام و همه فهم تبیین کنند. این نشانه آن اهتمامی است که هنگام تدوین کتاب های درسی بر استفاده از این حکایت ها و تمثیل ها دیده می شد و امروز کمتر در این گونه کتاب ها به دیده تدبیر انجام می پذیرد.
کمرنگ شدن نقش حکایت ها، داستان ها و تمثیل های سعدی در میان کتاب های درسی به اعتقاد ناظران و کارشناسان ادبیات فارسی موضوعی است که می شود آن را زنده کرد تا بار دیگر در پرتو اندیشه های این بزرگان فرهنگ را بازسازی کرد.
دکتر محمدرضا خالصی با این مقدمه در گفتگو با مهر بیان کرد: ارسطو عمدتا دانایی را به دو بخش تقسیم می کند، یعنی حکمت(دانایی و معرفت) را حکمت عملی یا نظری می دانست. حکمت عملی از سوی گادامر نیز در قلمرو عمل و انجام دادنی ها شکل می گیرد، به همین خاطر در فرهنگ هم وقتی Wisdom را به کار می بریم همین مطلب به ذهن می رسد.
وی اعتقاد دارد: در اسلام هم وقتی فلاسفه اسلامی وارد عرصه حکمت شدند، حکمت عملی این شکل را پیدا کرد. این حکمت با تفکر نسبت حقیقی و تحقیقی دارد.
این نویسنده و پژوهشگر ادبیات فارسی با بیان اینکه حکمت با تفکر آغاز می شود و با شناخت انسان تطبیق پیدا می کند، خاطرنشان کرد: این موضوع در آخر به خردمندی می رسد که فلاسفه به آن سعادت می گویند.
در گذشته شعر و ادب در خدمت حکمت عملی بود
خالصی با تاکید بر اینکه در گذشته شعر و ادب در خدمت حکمت عملی بود یعنی طریقی بود برای رسیدن به عادت غایی، ادامه داد: فرهنگ از پیش از ظهور اسلام تا حدود یک سده پیش، حکمت ایرانی را که بعدها با حکمت اسلامی همخوان شد برای سعادت مردم شکل داد.
او با اشاره به اینکه در کارنامه اردشیر بابکان می خوانیم که دشمن به دشمن این قدر ضرر نمی زند که انسان نادان از کردار خویش می بیند، خاطرنشان کرد: فرهنگ حکمت ایرانی چنانکه در متون پهلوی دیده می شود در قابوسنامه نیز بدان اشاره شده است. در 51 پند انوشیروان نیز اشاره شده "نادان دشمن خویش است".
خالصی بیان کرد: این موضوع هنگامی که وارد حکمت عملی اسلامی می شود برای نمونه ابن مسکویه آن را در حکمت عملی جای می دهد.
این نویسنده اشارات سعدی را این گونه برشمرد که در شعر سعدی آمده است:
دشمن به دشمن آن نپسندد که بی خرد
با نفس خود کند هوای مراد خویش
کودکان جزء سی ام قرآن و گلستان و بوستان سعدی رادر مکتب خانه ها فرا می گرفتند
وی ادامه داد: بنابر این حکمت، نوع اندیشه و زیست مردم را به این صورت شکل می دهد. یعنی به قول امروزی ها سبک زندگی مردم با این نوع حکمت قوام پیدا می کرد. از این رو کودکان اولین مطلبی را که در مکتب خانه ها فرا می گرفتند جزء سی ام قرآن و گلستان و بوستان سعدی بود. بدین صورت حکمت عملی ایجاد نوعی اخلاق می کرد به نام اخلاق فضیلت گرا که ریشه در آموزه های دینی داشت.
این شاعر و مدرس دانشگاه در ادامه، ابراز کرد: اکنون در جهان معاصر وارد عرصه نوعی اخلاق می شویم که اخلاق سودگراست که منتقدین جدی دارد. از آنجا که سعدی و دیگر حکمای ایرانی متعلق به اخلاق فضیلت گرا هستند، در اخلاقیات مدرن برای نمونه دیده می شود کسی مانند ماکیاولی می گوید اگر فضیلت را کنار بگذاریم می توانیم به برتری های سیاسی دست یابیم یا مندویل اشاره می کند که حجب، حیله گری و حسادت عامل رونق بر سود هستند. پس بر اساس معیارهای اخلاقی آموزه های اخلاق فضیلت تغییر می یابد. مثلا در اخلاق فضیلت ملاصدرا در اسفار اشاره می شود که اخلاق زشت مانع از رسیدن نفس به کمال عقلی است. بنابراین نخستین راه دوری از پلیدی ها می شود.
حکمت ایرانی متاسفانه روز به روز کمرنگتر می شود
خالصی تاکید کرد: هرچه بخواهیم در سبک زندگی آموزه های حکمی ایرانی اسلامی را رونق دهیم باید به آثار گذشته حکمای ایرانی اسلامی مانند سعدی رجوع کنیم. لذا کمرنگ شدن این موضوع نشان می دهد که بخش حکمت ایرانی متاسفانه روز به روز کمرنگتر می شود مثلا در اخلاق فضیلت ما کسانی داریم به نام اسوه های اخلاقی که زندگی شان الگوهای اخلاقی بشر است. در صورتی که در اندیشه سعدی یکی از آیتمهای مهم این است:
خُنُک آنکه آسایش مرد و زن
گزیند بر آسایش خویشتن
پس کمرنگ شدن حکایات حکمی سعدی در کتاب های درسی زنگ خطری است برای ما که دایره انسانی اسلامی فرهنگ ایرانی را آرام آرام به فراموشی می سپاریم و آنچه ممکن است جایگزین این فرهنگ پربار شود فرهنگ سود انگاری امروز بشر در سده کنونی است. از این رو برای رهایی از این باتلاق اخلاقی لازم است کودکان ما همچون گذشته با فرازهای حکمی حکمت عملی ایرانی اسلامی آشنا شوند و این از راه اندیشه های سعدی، مولوی، فردوسی، ناصر خسرو، حافظ و ... امکان پذیر است.
سعدی روشمند ترین مربی اخلاق و حکمت است
فریبا رئیسی عضو هیات علمی دانشگاه نیز در گفتگو با خبرنگار مهر ، درباره اهمیت آثار سعدی به عنوان یک اثر تعلیمی تاثیر گذار گفت :در گذشته آثار سعدی خصوصا بوستان و گلستان بخشی از ادبیات تعلیمی مکتب خانه های قدیم را تشکیل می داد . مکتبداران برای آموزش مکارم اخلاق به کودکان از این دو اثر ارزشمند استفاده می کردند. با وجودی که آثار تعلیمی دیگری نیز در میان متون ادبی ما وجود داشت اما سخن سعدی به دلیل داشتن ویژگی فصاحت و رسایی کلام و نیز نفوذ کلامش بیشتر مورد توجه مکتبداران قرار می گرفت و بسیاری از دانش آموزان موظف به حفظ کردن اشعار و حکایات گلستان و بوستان بودند.
وی افزود : نظریه های سعدی در باب هفتم گلستان و بوستان با موضوع تربیت، پس از گذشت قرن ها هنوز کاربردی است و توصیه های او در این خصوص حتی برای نسل امروز تازگی دارد .به طور مثال سعدی تربیت کودک را یک امر ضروری می داند و معتقد است که تربیت باید هرچه زودتر آغاز گردد زیرا در بزرگسالی این امر دشوارتر یا حتی غیر ممکن خواهد شد :
هرکه در خردی اش ادب نکنند در بزرگی فلاح از او برخاست
چوب تر را چنان که خواهی پیچ نشود خشک، جز به آتش ، راست
و یا در جای دیگر خردمندی و متکی بودن به نفس و کار کردن را بخش مهمی از ضروریات تربیت می داند و می گوید:
چو خواهی که نامت بماند به جای پسر را خردمندی آموز و رای
بیاموز پرورده را دسترنج اگر دست داری چو قارون به گنج
این گونه آموزه های اخلاقی و تربیتی در آثار سعدی فراوان است. و می توان او را روشمندترین معلم اخلاق دانست.
جای آموزه های اخلاقی سعدی در کتاب های درسی ایران به شدت خالی است
فریبا رئیسی ضمن اظهار تاسف از اینکه کارشناسان تعلیم و تربیت استفاده بهینه ای از این گنجینه غنی تعلیم و تربیت نمی کنند، گفت: استفاده از آثار سعدی در مدارس ، صرفا در حد انتشار یکی دو حکایت از گلستان و بوستان و یا یکی دو غزل محدود شده است. در حالی که می توان توصیه های سعدی در امر تعلیم و تربیت و ویژگی های معلم و متعلم را به عنوان یک جزوه کوچک منتشر کرد و آن را به عنوان یک دستورالعمل در اختیار آموزگاران و دانش آموزان قرار داد.
وی افزود : این تاسف زمانی شدت می گیرد که در میان قشر دانشجو نیز کمتر کسی را می توان مشاهده کرد که ابیاتی را از سعدی از حفظ باشد و گاه باید به اجبار و یا حتی با وعده افزایش نمره آنان را به خواندن و حفظ کردن چند بیت از اشعار سعدی واداشت.
تاجیکان با افتخار نام سعدی را بر روی فرزندان خود می گذارند
رئیسی در ادامه درباره موقعیت سعدی و جایگاه اشعار او در خارج از مرزهای ایران گفت :سعدی در خارج از مرزهای ایران یک شاعر شناخته شده است . در کشور فارسی زبان تاجیکستان کمتر کسی است که سعدی را نشناسد و یا با آثار او آشنا نباشند .تاجیکان با افتخار نام سعدی را بر روی فرزندان خود می گذارند.
وی ادامه داد: در اروپا نیز استادان و پژوهشگران علاقمند به ادبیات فارسی، برای سعدی ارج و منزلت فراوانی را قائلند مثلا " رالف والدو امرسون" شاعر آمریکایی، سعدی را شاعر دوستی ، عشق، ایثار، صفا و آرامش می داند. و یا "هردر" شاعر آلمانی نیز سعدی را " معلم مطبوع اخلاقیات " می نامد و " فن هامر پورگشتال" شرق شناس اتریشی در سال 1818 دوبیت از اشعار سعدی را برای سنگ مزار خود انتخاب کرده بود.
او در پایان گفت: شناخت شخصیت و آثار سعدی باید یکی از ضرورت های یک جامعه فرهنگی باشد چرا که سعدی آموزگار اعصار گذشته و قرون آینده است. او پیام های اخلاقی را به زیباترین شکل برای همه نسل های بشری به یادگار گذاشته است و از این رو می توان او را ستودنی ترین شاعر زمان نامید.