دكتر عليرضا طيب، استاد علوم سياسي و روابط بين الملل اظهار داشت: اسلامي كه براي جان فرد ارزشي به اندازه كل انسانها قائل است نمي تواند اجازه دهد كسي اين گونه بخواهد با عمليات تروريستي براي بدست آوردن اهداف خودش مبارزه كند. ما در سيره ائمه معصومين( ع) هيچ نمونه اي از توسل به ترور نمي شناسيم .

دكترعليرضا طيب، استاد علوم سياسي و روابط بين الملل در گفتگو با خبرنگار گروه دين و انديشه " مهر" در ابتدا به تعريف واژه تروريسم از ديدگاه علوم سياسي و روابط بين الملل پرداخت و گفت : تعاريف مختلفي از تروريسم داده شده است اما تعريفي كه همگان متفق القول باشند يا اكثريت كشورها آن را پذيرفته باشند وجود ندارد، عنصر اساسي كه در تروريسم مشهود است تهديد به خشونت است، اين عامترين عنصري است كه مي شود به آن اتكا كرد. در واقع چيزي كه در معناي لغوي تروريسم مي شود به آن دسترسي پيدا كرد همان ارعاب يا به نوعي رژيم وحشت است اما به اين واژه محدود نمي شود بلكه اهدافي را دنبال مي كند.

وي در ادامه به دانشنامه بريتانيكا، معروفترين دانشنامه انگليسي، اشاره كرد و اظهار داشت : در اين دانشنامه در تعريف  تروريسم آمده است : كاربرد سيستماتيك ارعاب يا خشونت پيش بيني ناپذير بر ضد حكومتها و مردمان يا افراد براي دستيابي به يك هدف سياسي. از طرف ديگر، وزارت دفاع آمريكا در سال1990 تعريف خاص ديگري ارائه كرده است : كاربرد غير قانوني يا تهديد به كاربرد زور و خشونت بر ضد افراد يا اموال ، مجبور يا مرعوب ساختن حكومتها يا جوامع كه اغلب به قصد دستيابي به اهداف سياسي، مذهبي يا ايدئولوژيك صورت مي گيرد. ولي حتي اين تعريف هم مقبوليت چنداني نتوانست پيدا كند. همچنين در كنفرانس هاي مختلفي كه در سراسر جهان برگزار شده تعريف قابل قبولي ارائه نشده است. شايد بهتر باشد كه از تعريف جامع و مانع تروريسم صرف نظر كنيم و براساس برداشتهايي كه داريم به مصاديق مشخصي بپردازيم تا شايد با متصل كردن اين موارد مشخص بتوانيم يك نظام مبارزه با تروريسم ايجاد كنيم.

دكتر طيب در ادامه به مهمترين بستر معرفتي تروريسم اشاره كرد و گفت : اولين كاربردهاي  واژه تروريسم مربوط به انقلاب فرانسه است. در آن زمان تروريسم نه به عنوان يك واژه بد و اشاره به يك امر ناميمون و نامطلوب ،  كه به عنوان يك چيز فرخنده استفاده مي شد. بر پايه فرهنگ لغات فرانسه اي كه در 1796 منتشر شده است ژاكوبنها، يعني جناح تندروتر انقلاب فرانسه، گه گاه در نوشته ها و سخنان خود اصطلاح تروريسم را با برداشتي مثبت درباره خودشان به كار مي بردند. همين برخورد را شما در اوايل انقلاب شوروي مي بينيد. در آنجا هم لنين و تروتسكي تروريسم را يكي از وسايل مبارزه انقلابي قلمداد مي كردند. در عين حال پس از انقلاب فرانسه واژه تروريسم به صورت عمل ناسزايي در آمد كه حكايت از يك عمل بزهكارانه داشت، چندي نگذشت كه پاي اين واژه به انگلستان نيز باز شد. به هر حال، اندك اندك اين واژه تروريسم براي نظام وحشت و خشونت به كار رفت.

وي تصرح كرد : متاسفانه بحث تروريسم و حق تعيين و سرنوشت به طرز نا فرخنده اي به هم آميخته شده است. در مجامع بين المللي وقتي بحث مبارزه با تروريسم مطرح شد كه كشورهايي كه داعيه دار دفاع از حق تعيين سرنوشت بودند، مي گفتند اگر حق تعيين سرنوشت از مردمي دريغ شود محكوم كردن تروريسم نبايد موجب شود دست اين افراد از استيفاي حقشان بسته شود. اين آميختگي تا بدانجا رسيد كه امروز برخي مدعي اند كه تروريسم وسيله مشروعي است براي مبارزه با كساني كه حق تعيين سرنوشت ملتها را از آنها دريغ كرده ند.

دكتر طيب بهترين راه درمان اين ابهام و سردرگمي را قائل شدن به تفكيك دانست و گفت : حق تعيين سرنوشت به عنوان يك هدف و تروريسم را به عنوان يك وسيله از هم جدا كنيم و با شناسايي حق تعيين سرنوشت به عنوان هدف مبارزه و مشروع ، قائل به اين باشيم كه وسيله مبارزه هم بايد مشروع باشد.

وي در پايان در پاسخ به اين پرسش كه آيا دين زمينه تروريسم را در خود نهفته دارد، گفت : من معتقدم كه دين اسلام ظرفيت اين گونه بازيچه كردن جان مردم را ندارد. يعني اصولا تروريسم را معارض با آموزه هاي دين اسلام مي دانم. اسلامي كه براي جان فرد  ارزشي  به اندازه كل انسانها قائل است نمي تواند اجازه دهد كسي اين گونه بخواهد با عمليات تروريستي براي بدست آوردن اهداف خودش مبارزه كند. تروريستهايي كه اسم خودشان را مسلمان گذاشته اند اصلا كارشان پذيرفته شده نيست. ما در سيره ائمه معصومين( ع) هيچ نمونه اي از توسل به ترور نمي شناسيم.