به گزارش خبرنگار تجسمي " مهر " ، در سمت چپ گالري شماره يك موزه هنرهاي معاصر ، دواثر " دختردل آزرده " و " سواركاري" از نقاش معروف " هانري دوتولوز لوتوك " به تصويركشيده شده بود . اين دواثر كه هر دومحصول سال 1889 بوده اند ، با تكنيك هاي گواش روي مقوا و چاپ سنگي ، كشيده شده بودند. دركنار اين تابلوها ، اثر " صحنه خانوادگي " از " پير بنار " نصب شده است .
قدم زنان وارد دالان تودرتوي ديگري مي شويم . دراين قسمت از گالري موزه ، تابلويي توجهمان را جلب مي كند . جلو مي رويم وبه تابلو خيره مي شويم . اثر جاوداني يكي از نامي ترين نقاشان هلندي كه شهرتي جهاني دارد . " خسته بردروازه ابديت " از " ونسان ونگوگ".
اثر پل گوگن - 1889
اين تابلو كه اثر سال 1882 است با تكنيك چاپ سنگي خلق شده است . دركنار اثر "ونسان ونگوگ" اثرديگري به نام " تريندا فرناندز " به چشم مي خورد . اين تابلوي زيبا نيز با تكنيك رنگ روغن روي بوم به وسيله "كيس ون دونژن " در سال 1907 كشيده شده است . " طبيعت بي جان با سه ژاپني " اثر "گوگن" نيز درميان اين آثار مشاهده ميشود. درنمايشگاه جنبش هنرمدرن ، اغلب تابلوهاي ارائه شده ، عنوان مند هستند و كمتر تابلويي را مي بينيم كه از عنوان يا نام خاصي برخوردارنباشد. در يك گوشه از گالري ، دواثر از " جيمز انست " جلوه مي فروشد. " كليساي بزرگ " و" ورود مسيح به بروكسل " با تكنيك هاي اچنگ و رنگ آميزي سنتي كارشده اند . در كنار اين دوتابلو ، اثر رنگ روغن ديگري توجهمان را جلب مي كند . "ازدواج صورتكها" . اين اثرنيز شاهكار " جيمز انست " به شمار مي رود.
مردي در تابلوي نقاشي به چشم مي خورد كه پشت يك ميز مملو از اغذيه نشسته است و غذامي خورد . روي ميز انواعي از اشربه واطمعه وجود دارد. مردبا حالت ناجوري به تمام محتويات روي ميز ناخنك ميزند و زير پاي او يك خوك چاق نشسته است . اين اثركه اثري نسبتا سوال برانگيزاست ، " مهمان ناخوانده " نام دارد و معلوم نيست كه منظور نقاش از گذاشتن عنوان " مهمان ناخوانده " خوك بوده يا شخصيت شكم پرست داخل تابلو ! مداد ومركب ، آبرنگ وگواش از جمله تكنيك هاي كاربردي اين تابلو هستند. بعد از آن نوبت به تابلوي " ادوارد هاپر " مي رسد. اين اثر ، " ضلع شرقي اتاق" نام دارد. ظاهرا " هاپر " اين تابلو را در سال 1904 تصوير كرده است.
به جزتمام اين ها ، " دلقك " و " چهره هنرمند " نيز از " ادوارد مونش " و " پل كله " در نمايشگاه ديده مي شود . در سالن بعدي ، طراحي هاي روي شيشه از " مارسل دوشان " و " آلبرتو جاكوتي " توجه مخاطب را به خود جلب مي كند . نمايشگاه از چند سالن يا به عبارتي گالري هاي تودرتو و دالان وار تشكيل شده است كه به واسطه حضور تابلوهاي ارزشمند ، مخاطب را از ديدن خود سير وخسته نمي كند. علاوه براين ها ، چنيش مناسب آثار نيز به دل انگيز بودن نمايشگاه كمك كرده است.
در يك قسمت از گالري كه بيشتربه يك كنج شباهت دارد ، يك اثر حجم با عنوان " اشكال بي نظير تداوم در فضا" به چشم مي خورد . اين اثر متعلق به " اومبرتو بوچيوني" و ازجنس برنز است. " دو پيكر " ، " زاپاتا" ، "طبيعت بي جان " از جمله آثار موجود دراين گالري به شمار مي آيند كه به وسيله نقاشاني چون : " داويد آلفا وسيكه اروس" ، " ديه گو ريورا " و " موراندي " خلق شده اند. تكنيك بيشتر اين تابلوها را چاپ سنگي تشيكيل ميدهد.
نقاش و مدل - اثر: پابلو پيكاسو - 1927
صبح است و جمعيت اندكي اين جاو آن جا در نمايشگاه ديده مي شوند . مقابل تمام تابلوهاي نقاشي ، درست زيرپايت ،نوارهاي قرمزرنگي كشيده شده است كه اگر نسبت به آنها بي توجه باشي و يا از اين خط قرمزها ، پا فراتر نهي ، صداي مهيب آلارم هاي هشداردهنده در فضاي خلوت موزه ، گوش فلك را كرمي كند . تابلوها با فاصله هاي اندكي دركنار يكديگر قرارگرفته اند . دركنار هرسه تابلو ، سه عنوان ديده مي شود كه به اختصار به شرح تكنيك ، عنوان اثر و نام نقاش مي پردازد. در مجموع نمايشگاه پرباري است و ديدن آن براي هرمخاطبي خالي از لطف نيست . مخاطبان اول وقت نمايشگاه را ازدانشجويان رشته هاي هنر تشكيل مي دهند . ديدن 170 اثرزيباي نقاشي ، به همان حد گيج كننده است كه درك كردن و لمس ذهني اين آثار. از گالري سه به بعد ، پيچ ها شروع مي شوند . از اين دالان به آن دالان . از اين سه گوش به آن كنج . گاه در لايه هاي سيال ذهن خود غرق مي شوم . مسير راگم مي كنم . به خالقان اين آثار فكر مي كنم و به اشتباه از كنار برخي تابلوها بي اعتنا مي گذرم. نمي شود با يك حساب سرانگشتي ، كميت تابلوها را جمع زد . عنوان بيشتر تابلوها گيجم مي كنند. نمي توانم بفهمم نقاش در لحظه خلق اثر "دلقك " چه درقلب وروحش داشته است . تصوير دلقك غمگين درقاب ، با آن صورت بزك كرده و چشم هاي پخته ، غمگينم مي كند .
نمايشگاه جبنش هنرمدرن به همين جا ختم نمي شود. تابلوي " امتدادهاي روشن " " واسيلي كانديسنكي " تقريبا از آخرين تابلوهاي عنوان مند نمايشگاه است .فقط در يكي دو سالن نمايشگاه ، تابلوهاي بي عنوان به چشم مي خورد.
" هانس هارتونگ "، " رابرت مادرول "و " مارك روتكو " از نقاشان صاحب اثراين سالن هستند . تكنيك بيشتر اين تابلوها را رنگ روغن به روي بوم تشكيل مي دهد. انگار همين چند تابلوي بي نشان وعنوان درميان تابلوهاي نمايشگاه وجود دارد.
از " جكسون پولاگ " نقاش انتزاعي كار مشهور نيز يك اثر ديده مي شود. اين اثر " نقاشي برزمينه قرمز هندي " نام داردو تكنيك آن رنگ روغن و لعاب روي مقواست.
" نور درماه اوت " نيز نام يكي ديگر از آثاري است كه " ويليام دكومينگ " آن راخلق كرده است . از گالري شماره 4 كه خارج مي شويم ، تابلوهايي با اسامي : اف 111 شمال ، جنوب ، شرق وغرب ديده ميشود . در وسط گالري نيز يك تابلوي بزرگ كه از ساير تابلوهاي ديگر دور افتاده است ، با عنوان "روبرتو ديل" حضور دارد.
درگالري شماره پنج ، سه اثر " طبيعت بي جان " ، " ملودي"، " تصوير شماره 5" ، " زمين مرتفع " ، " ديد سياه " و... از هنرمنداني چون : "ليختن اشتاين "، " رابرت اينديا" و " جيمز دادين " به چشم ميخورد .
"سپر آشيل "، " چاي كيسه اي" و " موتوري ديوانه برو" نيز با تكنيك هاي رنگ روغن روي بوم ، عناوين تابلوهاي گالري بعدي را تشكيل مي دهند . در كنار اين ها ، سه اثر از نقاش صاحب سبك " اندي وارهول " دركنار يكديگر قراردارند كه با نام هايي چون : چهره مائو ، از سوي سرخ پوستان امريكا و خودكشي يا مرد بنفش درحال پريدن ، به نمايشگاه حال وهواي ديگري بخشيده اند.
طبيعت تاريخي - مكس ارنست - 1923
" جاسبرجونز " نيز در اين نمايشگاه حضور دارد . البته با نمايش چهاراثر با تكنيك هاي رنگ روغن وچاپ سنگي . نرسيده به گالري شماره 9 ، اثر عظيم الجثه اي از " فرانسيس بيكن " نصب شده است . اين اثر " دو پيكر با ملازم" نام دارد. به نظر مي رسد كه " بيكن " در سال 1968 موفق به تصوير كردن آن شده است .
هنگام خروج از گالري شماره 9، 16 تابلوي چسبيده به هم توجهمان را جلب مي كند. زمينه تمام اين تابلوها كه بيشتر به عكس هاي تك نسخه اي شباهت دارند ،قرمزتند است . كنار اين شانزده اثر يك عنوان كوچك به چشم ميخورد : " گيلبرت و جرج".
همان سالن ها و كريدرهاي پيچ درپيچ را به سمت بالا برمي گرديم . باخود فكر مي كنم ، نمايشگاه جنبش هنرمدرن ، ايستگاهي براي تنفس مخاطباني است كه در دالانهاي گيج كننده زندگي مدرنيته گير افتاده اند . يا شايد پلي به سوي جهاني مملو از رنگ و نقش و طرح . از موزه هنرهاي معاصرتهران فاصله مي گيريم و بي اختيار به ياد حرف " پرويز تناولي " مي افتيم . اگر يك راهنما دركنار تمام اين 170 اثر بود ، شايد مخاطب بيشتر به زواياي تاريك روشن پي مي برد .
نمايشگاه جنبش هنرمدرن كه از اوايل شهريور در موزه هنرهاي معاصر تهران برپاشده است تا 28 اين ماه ادامه خواهدداشت.