حامد شفیق، کارشناس کتاب و مدیرعامل بزرگترین فروشگاه زنجیرهای کتاب و محصولات فرهنگی در ایران، در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه باید تلاش کنیم در سال فرهنگ و اقتصاد تعامل این دو حوزه تعامل هم افزا باشد، گفت: با در پیش گرفتن چنین رویکردی، رفتارهای درست فرهنگی ما در جامعه به بهبود وضعیت اقتصادی و رفتارهای اقتصادی ما به بهبود فرهنگ و افزایش سطح فرهنگ جامعه کمک میکند.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیاد رویکرد دولت یازدهم منطبق با دغدغههای فرهنگی جامعه است و آیا فضای فرهنگی برای ناشران بازتر شده است؟ تصریح کرد: برطرف کردن موانع فعالیت ناشرانی که در دولت قبل جلوی فعالیتشان گرفته شده، تضمینی برای اینکه در آینده مانعی برای فعالیت این ناشران ایجاد نشود، نیست، چرا که حوزه فرهنگ، حوزه چالش خیز و خطیری است.
شفیق در ادامه وعده دولتها برای رفع مشکلات حوزه فرهنگی بویژه حوزه نشر را شعاری تبلیغاتی خواند و اظهار داشت: اشتباه اینجاست که تصور کنیم دولت جدید مشکل فرهنگی را حل خواهد کرد، چنین تصوری به معنای پاک کردن صورت مسئله است. اینطور نیست که دولتی اجازه دهد کتابی منتشر شود که با بعضی موازین و مقرراتی که ما به عنوان هنجار فرهنگی در جامعه پذیرفتیم، در تضاد باشد. اگر دولت جدید مدعی شود چنین کتابی اشکالی ندارد، این ادعا یک شعار تبلیغی برای آرام کردن جو و زدودن افراطهایی است که به هر حال در دولت گذشته شده بود و این را همه قبول داریم.
مدیرعامل موسسه کتابشهر ایران با بیان اینکه اقدامات دولت جدید تاکنون در جهت «تالیف قلوب» بوده است، افزود: انکار نمیکنم که کسانی که آمدهاند برای نزدیک کردن دلها به همدیگر، کاری کردهاند و ما این را به فال نیک میگیریم، ولی فکر نمیکنم این اقدامات به عنوان یک سیاست باشد. چون تغییر سیاست به معنای اصلاح یا تغییر قوانین است و اگر قوانین حوزه نشر علت این مشکلات در گذشته بوده، این قوانین یا باید اصلاح شود و یا تغییر کند، در حالی که هیچ یک از این اقدامات فوق، محقق نشده است، بنابراین تشخیص اینکه در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، به لحاظ ساختاری امکانپذیر نیست و نمیتوان با ارزیابی امروز درباره آینده پیش داوری کرد.
وی سلیقه و علاقه را دو عامل تاثیرگذار در صدور مجوز کتاب خواند و گفت: در ممیزی کتاب، سلیقه و علاقه هم جنس اند. مثلا یک کتاب را به دو ممیز میدهند و هر دو ممیز، دو نظر کاملا متفاوت دارند، مدیر مافوق این دو ممیز اگر منصف باشد، سرانجام مجبور میشود، این کتاب را در اختیار کارشناس سومی قرار دهد که طبعا او نیز سلیقه اش را اعمال میکند. علوم انسانی ریاضیات نیست که قوانین و نتیجه ثابتی داشته باشد، یک تابلو هنری از نظر من زیباست و از نظر دیگری نیست و اصولا در حوزه علوم انسانی امکان ندارد بتوانیم کاملا جانب انصاف را رعایت کنیم، البته ممکن است که بتوانیم معدل خوبی در قضاوت داشته باشیم.
حامد شفیق در پاسخ به اینکه آیا امروز وضعیت ممیزی نشر در مقایسه با دولت گذشته بهتر نشده است؟، با بیان اینکه هیچ دولتی دوست ندارد، انگ سانسور بر پیشانی اش بخورد، تصریح کرد: من تخصصی در این زمینه به شکل خاص ندارم اما آنچه که به عنوان شهروند میبینم این است که دولت گذشته نیز سعی میکرد به اصطلاح «مته به خشاش نگذارد».
وی افزود: در هر دولتی دوره اول، دوره آزادی مطبوعات است، اما از آنجایی که اهالی مطبوعات، خبرنگاران و و روزنامه نگاران در ایران همیشه دوست دارند که جو داغ تری ایجاد کنند، کمی شیطنت میکردند، چرا که هم در شعار و هم در عمل هیچ دولتی دوست نداشت، متهم به ایجاد فضای سانسور شود، ولی کم کم فشارهایی از سوی مراکز مختلف وارد میشد که بر علمکرد آنان تاثیرگذار بود.
شفیق در ادامه با بیان اینکه نمیتوانیم دو سال اول دولت احمدی نژاد را با دو سال آخر وی مقایسه کنیم و بگوییم که یکی از این دو را باید انتخاب کنید، یادآور شد: از عمر دولت روحانی نیز بیش از هشت ماه نگذشته و ما نمیتوانیم این دوران کوتاه را ملاک ارزیابی قرار دهیم. البته پیش بینی میکنم که هم در زمینه فرهنگ به روایت کتاب و هم در زمینه فرهنگ به روایت رسانهها، شاهد یک حرکت سینوسی خواهیم بود و این روند کاملا امری طبیعی است. برای اینکه انسانها هستند که مصادیق قانون و اینکه فرد چقدر پا را از خطوط قرمز فراتر بگذارد، مشخص میکنند.
وی همچنین در ادامه با تاکید بر ضرورت تجدید نظر در نحوه برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران و نمایشگاههای استانی گفت: 28 سال پیش بیماری به نام ضعف توزیع کتاب در کشور تشخیص داده شد و برای حل این بیماری نسخه ای به نام نمایشگاه بین المللی کتاب پیچیده شد که آن زمان این تشخیص و نسخه درمان آن درست بود، اما همانگونه که یک پزشک معالج برای یک بیمار نسخه ای تجویز میکند و دوباره دو ماه دیگر وضعیت او را بررسی میکند و نسخه را تجدید و یا تمدید میکند و یا او دستور توقف مصرف دارو را میدهد، ما نیز باید این روند را به دقت طی کنیم.
این ناشر ادامه داد: نسخه نمایشگاه کتاب سه دهه است که تجدید و تمدید میشود، بدون اینکه بررسی کنیم آیا همان بیماری هنوز هم وجود دارد یا اینکه عوارض جانبی این نسخه روی بیمار چه بوده است، وقتی میبینیم برگزاری سالانه نمایشگاه کتاب تهران که در حقیقت نمایشگاه نیست، فروشگاه سالانه کتاب است که هر سال موجب ضعیف تر شدن فروشگاههای کتاب در سراسر کشور شده و حتی قلب و کلیه این بیمار را از کار انداخته است، باید در نسخه تجویزی تجدید نظر کرد.
به گفته این ناشر، طرح نمایشگاه کتاب، در دوران انقلاب فرهنگی که کتاب فروشی در کشور کمتر بود، طرحی مناسب محسوب میشد، اما امروز با توسعه «پایانههای فروش کتاب و محصولات فرهنگی»، که اتفاقا به دلیل نمایشگاه کتاب روند توسعه آن نیز کند شده، باید نمایشگاههای کتاب به ماهیت اصلی خود نزدیک شوند.
وی با تاکید بر اینکه تخفیف 40 درصدی ناشران در نمایشگاههای کتاب استانی موجب بی رغبتی مردم نسبت به خرید کتاب از کتاب فروشیها شده است، اظهار داشت: این موضوع ضعف سیستم توزیع کتاب و سایر کالاهای فرهنگی را در پی داشته و تا زمانیکه شاهد بازنگری در نسخه ابتدایی نباشیم و پزشکان معالج نسخه جدیدی برای این بیمار تجویز نکنند، این عوارض جانبی مضاعف میشود.
شفیق کاهش تقاضا برای خرید کتاب را از دیگر چالشهای پیش روی حوزه نشر عنوان کرد و گفت: مشکل امروز حوزه نشر هزینههای کاغذ و چاپ نیست، بلکه کاهش تقاضا برای کتابخوانی است، یکی از موثرترین راهها برای حل چالشهای حوزه نشر، سیاست گذاری برای افزایش کتاب خوانی در کشور است. بررسیها نشان میدهد که در دههای اخیر این موضوع ارتباطی به وضعیت معیشتی ندارد، چون هر زمان وضعیت معیشتی مردم به هم میریزد، آمار مطالعه پایین میآید و هر زمان وضعیت معیشتی بهبود مییابد باز آمار مطالعه پایین است و این معضل هزار و یک دلیل دارد.
مدیر عامل موسسه کتابشهر ایران در ادامه پژوهشهای اخیر درباره آمار مطالعه سرانه را ناکافی و غیر علمی خواند و گفت: آمارهای متناقض درباره سرانه مطالعه نشاندهنده این است که هنوز طرحی دقیق و علمی برای سنجش ماهیت و نوع مطالعه در کشور مشخص نکرده ایم، تا زمانیکه نظرسنجیها بر اساس چنین طرحی انجام نشود، آمارهای متناقض کمکی به ما نمیکند.
وی با استعانت از بیت «سعدی به روزگاران مهری فتاده بر دل/ بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران» تصریح کرد: مشکلات کنونی حوزه نشر در طول سالیان متمادی به وجود آمده و برای حل آنها باید بلند مدت فکر کرد.
شفیق افزایش پایانههای فروش کتاب و محصولات فرهنگی در سراسر کشور بویژه در قالب فروشگاههای زنجیرهای را راهکاری موثر برای بهبود شبکه توزیع کتاب در کشور خواند و تاکید کرد: سودآوری در کار فروش کتاب در مقایسه با سایر حوزههای اقتصادی، بسیار پایین است، دولت باید بستری مناسب برای توسعه این پایانهها در کشور فراهم کنند، تا بخش خصوصی با اطمینان در این حوزه سرمایه گذاری کند، اگر زمینه برای فروش کتاب در فروشگاهها فراهم شود و نمایشگاه کتاب به عرصه ای برای تعامل و ارتباط ناشران و مخاطبان خاص تبدیل شود، آن زمان میتوانیم شاهد افزایش سرانه مطالعه در کشور و رونق صنعت نشر کشور باشیم.
وی با بیان اینکه راه اندازی پایانههای فروش کتاب از 15 سال پیش در کشور شروع شده است، تصریح کرد: امروز در بعضی از شهرهای بزرگ کشور کمتر مشکل دسترسی به کتاب را احساس میکنیم. زمانی برای تهیه کتاب ناگزیر بودیم که به راسته انقلاب که بزرگ ترین راسته کتاب فروشی در دنیا محسوب میشود، مراجعه کنیم. فروشگاههای این راسته، کتاب فروشی نیستند انبار کتابی هستند که شما آنچه را میخواهید یا استادتان به شما توصیه کرده است، مینویسید و این نوشته را به فروشنده میدهید و او کتاب را به شما تحویل میدهد، در حالیکه در کتاب فروشیهای زنجیره ای میتوانید ساعتها در فضای فروشگاه قدم بزنید، کتابها را تورق کنید و آنچه را که میخواهید انتخاب کنید.
وی افزایش قیمت کتاب در ایران را موجب سوآوری و افزایش کیفیت حوزه نشر و به طلبع آن ارتقای سلیقه مخاطب در کشور دانست و خاطرنشان کرد: وقتی هزینه چاپ هر جلد کتاب هزار تومان است، قیمت کتاب حدود دو تا سه هزار تومان قیمت گذاری میشود، چون فروشندهها با 40 درصد تخفیف کتاب را به صورت امانی میگیرند تا یک سال بعد شاید پولش را برگردانند، در چنین شرایطی سودی که برای یک ناشر میماند، عدد بسیار اندک و جزئی است.
مدیرعامل موسسه کتابشهر ایران با تاکید بر لزوم نگاه جدی تر به حوزه اقتصاد فرهنگ در سال اقتصاد و فرهنگ افزود: تنها راه بقا و تداوم فعالیت ناشران و موسسات فرهنگی، افزایش قیمت کتاب است، بعضی از دوستان در محافل مختلف مرتب میگویند، دلیل کتاب نخوانی، گرانی کتاب است، در حالیکه با وجود افزایش قیمت کتاب، هنوز قیمت کتاب در کشور ارزان است. اگر کتاب گران نشود ناشر نمیتواند کیفیت کتابها را افزایش دهد و اینجاست که پدیده کتاب سازی افزایش مییابد، بنابراین با افزایش قیمت کتاب، ناشر، مولف، پخش کننده و فروشنده انتفاعی میبرند و این انتفاع در حقیقت ضامن بقای کتاب است.