به گزارش خبرگزاری مهر، آیتالله محمدجواد فاضل لنکرانی شامگاه چهارشنبه در هفتمین نشست علمی با موضوع بررسی فقهی اندیشه تکفیر که در سالن فقاهت مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) برگزار شد، به تبیین مسأله کفر از دیدگاه فقه پرداخت.
پرداختن به مسئله وهابیت از ضرورتهای حوزه معاصر است
وی در این نشست علمی که با هدف شناخت و نقد سلفیه برگزار شد، با بیان اینکه برگزاری چنین نشستی ار کارهای جدید و نو در حوزه است، گفت: یکی از ضرورتهای حوزه معاصر پرداختن به این موضوع است.
آیتالله فاضل لنکرانی با طرح این سؤال که اگر مذاهب مختلف اسلامی بخواهند حکم به کفر یک انسان مسلمان بکنند و او را تکفیر کنند آیا ضابطه را فقط و فقط خدا، رسول و اولیای الهی میتوانند ذکر کنند یا یک امر قهری است که نیازی به بیان ندارد؛ یعنی اگر انسان از یک محدوده خارج شد کفر خود به خود سراغ او میآید، یا اینکه اجتهاد مجتهدان در بیان ضابطه تکفیر دخالت دارد؟ به تبیین این مسأله پرداخت.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) اظهار کرد: وقتی کسی به فقه شیعه مسلط باشد متوجه میشود که ضابطهای که در فقه شیعه برای مسأله تکفیر آمده به مراتب محکمتر، قویتر و ریشه دارتر از آن چیزی است که در فقه اهل سنت آمده است.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در ادامه سخنان خود به تبیین معنای لغوی کلمه کفر پرداخت و ابراز کرد: کفر گاهی در لغت به معنای نا سپاسی در برابر شکر است، اما کتابهای اصلی لغت، کفر را به معنای ستر و پوشاندن گرفتهاند.
آیتالله فاضل لنکرانی ادامه داد: عرب به «لیل» برای اینکه ساتر است و به کشاروز که بذر را در زیر زمین مخفی میکند و میپوشاند، کافر میگوید؛ حال اگر انسان حقیقتی همچون اصل وجود خدا، نبوت و توحید را پوشاند کافر میشود.
نظر سید مرتضی درباره کفر
استاد درس خارج حوزه علمیه با اشاره به کلام سید مرتضی در کتاب الذخیره، اظهار کرد: سید مرتضی میفرماید: ملاک برای کفر آن چیزی است که شارع برای او استحقاق عقاب دائمی و ابدی معین کرده باشد ولی چون عقل ما قادر بر این نیست که بفهمد چه چیزی موجب استحقاق عقاب دائمی است، از این رو باید سراغ نقل و شرع رفت.
وی ادامه داد: سید مرتضی بیان میکند، تعیین حد کفر با دلیل سمعی فقط امکان پذیر است؛ نظیر این مطلب را شیخ طوسی نیز بیان کرده است.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) با بیان اینکه در میان علمای اهل سنت نیز احمد بن حنبل عبارتی شبیه گفته سید مرتضی را دارد، افزود: احمد حنبل در مجموعه فتاوا میگوید: همانگونه که واجب و حرام کردن یک چیزی به دست خدا است، کافر شمردن یک انسان و حتی فاسق شمردن یک انسان همه از شؤون خدا و رسول خدا است.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم افزود: ابن تیمیه نیز در این باره در مجموعه فتاوا گفته: کفر از احکام شرعی است و تصریح میکند اگر کسی از طریق عقل با یکی از احکام مخالفت کرد نمیتوانیم او را کافر بدانیم، مگر اینکه آن چیزی که میگوید در شریعت تصریح به کفر او شده باشد؛ مثلا اگر کسی با عقل، یکی از خصوصیات معاد را انکار کرد نمیتوانیم به او کافر بگوییم مگر اینکه در شرع از راه دلیل سمعی وارد شده باشد که منکر این عمل کافر است.
با رأی شخصی و عقل نمیتوانیم کسی را کافر بپنداریم
آیتالله فاضل لنکرانی با تأکید بر اینکه در ضابطه تکفیر نمیتوان از دائره آن کسی که مؤسس دین است خارج شد، اظهار کرد: بر این اساس نمیتوان گفت هر کسی که زیارت قبور میکند کافر است و یا با اجتهاد خود بگوییم هر کسی قصد مسجدالنبی(ص) و قبر پیامبر را بکند کافر است، چنین کسی اساس مبنایش خراب است.
استاد درس خارج حوزه علمیه با بیان اینکه با عقل، رأی شخصی و اجتهاد نمیتوانیم حکم به کفر کسی بکنیم، گفت: از این رو باید سراغ شرع برویم.
وی با تأکید بر اینکه کسی میتواند حکم به خارج شدن فردی از دائره دین بکند که خودش دین را آورده باشد، افزود: اگر کسی که دین را بیاورد و دیگری که مؤسس دین نیست حکم به خارج شدن دیگران از دائره دین بدهد، کاملا امر غلطی است.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) ادامه داد: نمیشود گفت ضابطه تکفیر را مجتهدان با تغییر زمان و مکان مشخص کنند، این چیزی است که ابن تیمیه و وهابیها در طول تاریخ گرفتار این قضیه شدند، ضابطه تکفیر در اختیار مجتهد نیست و باید دید شرع و دلیل شرعی چه چیزی را بیان میکند.
ضابطه کفر را دین مشخص میکند
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه من علیه الضابطه دین است و دیگران حق دخالت در ارائه ضابطه در تکفیر کفر به عنوان اجتهاد شخصی ندارند، اظهار کرد: ما میگوییم در این مورد ضابطه را باید دین بیان کند چون اگر دینی ضابطه خروج از دین را بیان نکرده باشد آن دین نقص دارد.
استاد درس خارج حوزه علمیه در ادامه با استناد به آیات قرآن مسأله کفر را مورد توجه قرار داد و گفت: ما در قرآن و روایات یک کفر فی قبال الاسلام داریم و یک کفر فی قبال الایمان داریم؛ اولی تقابلش تقابل سلب و ایجاب است، کسی که شهادتین را بگوید مسلمان است حتی اگر به لفظ گفته باشد و در باطن نیز اعتقادی نداشته باشد و چنین کسی جان، مال و آبرویش محترم است و در فقه آمده است. اما در مسأله کفر فی قبال الایمان، یا تقابل، تقابل عدم و ملکه یا تضایف یا تضاد است.
وی با اشاره به روایات، بیان کرد: از دیدگاه امام صادق(ع)، کفر به پنج قسم؛ کفر جهودی و انکار از روی علم، کفر جهودی اما بلا علمٍ، کفر برائت، کفر ترک اوامر الهی و کفر در مقابل شکر تقسیم شده است.
ضرورت محاجه با وهابیت به واسطه ظواهر قرآن
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه انسان باید با ظواهر آیات قرآن با وهابیت محاجه کند، به آیه «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ في سَبيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَيْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ کَثيرَةٌ کَذلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْکُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبيراً» اشاره کرد و گفت: این آیه تصریح دارد که اگر کسی به شما سلام میکند، یعنی نشانه ظاهری کوچکی از اسلام دارد حق نداری به او بگویی که مؤمن نیستی؛ متأسفانه وهابیت به این حقایق توجهی ندارد و سراغ آنچه که خودشان به نام دین بافتهاند، میروند.
آیتالله فاضل لنکرانی در ادامه به تبیین تکفیر و علائم ایمان در لسان روایات پرداخت و افزود: در روایتی از پیامبر(ص) آمده کسی که عنوان اسلام را دارد، خونش مانند سایر مسلمین است و در روایتی دیگر از نبی مکرم اسلام آمده کسی که مؤمنی را تکفیر کند، کافر است یعنی بر حسب این روایت خود تکفیریها که مؤمنان را بی جهت تکفیر میکنند عنوان کافر را دارند.
بر اساس روایات وهابیت از مصادیق بارز کفار هستند
استاد درس خارج حوزه علمیه ادامه داد: رسول خدا فرموده است: کسی که برادر مؤمن خود را کافر خطاب کند یکی از آن دو کافر هستند اگر آن مخاطب کافر باشد که کافر است اما اگر مخاطب مسلمان باشد گوینده اگر تا حالا مسلمان بوده کافر میشود، بر اساس این روایت رسول خدا، وهابیت از مصادیق بارز کفار هستند.
وی با بیان اینکه در فقه شیعه انکار خدا، انکار نبی اکرم(ص) و انکار توحید موجب کفر است، اظهار کرد: ابن تیمیه تمام فلاسفه را محکوم به کفر کرده است و گفته چون آنها منکر معاد جسمانی هستند پس کافرند.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در پاسخ به این سؤال که انکار معاد جسمانی اگر مستلزم انکار رسالت نشود آیا موجب کفر هست یا نه، گفت: در صورتی که موجب انکار رسالت شود تردیدی نیست که موجب کفر است اما اگر کسی توجهی به این مسأله ندارد برخی قائل به کفر نیستند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه فقه شیعه ضابطهای معین برای کفر دارد، ابراز کرد: اهل سنت میگوید: اگر کسی با یک اجماعی مخالفت کند یا با خبر متواتر مخالفت کند کافر است در حالی که ما وقتی به قرآن و سنت نبی مکرم مراجعه میکنیم ذات خدا، توحید، رسالت و معاد جزء اصول است و اگر کسی اینها را انکار کند از دین خارج است و هر چیزی که با توجه مستلزم انکار این موارد باشد موجب خروج از دین است.
مفتیان وهابی از روی میل شخصی فتوا میدهند
آیتالله فاضل لنکرانی در ادامه با بیان اینکه یکی از وهابیها فتوا داده که رفتن به کشورهای غربی حرام است، گفت: این افراد از روی میل شخصی خود سخن میگویند؛ ضابطه در فقه شیعه منقح و مشخص و افراط و تفریط در بیان ضابطه در فقه اهل سنت فراوان است.
استاد درس خارج حوزه علمیه با اشاره به روایتی مبنی بر اینکه هر کسی دینی را غیر دین خدا بیاورد کافر است، تصریح کرد: تکفیریها امروز دین جدیدی را خلق کرده و بر اساس این روایت مصداق مشرک هستند.
وی در ادامه و در بخش پاسخ به سؤالات، در پاسخ به سؤالی که از وظیفه شیعیان و حوزههای علمیه در مورد تکفیریها پرسیده شده بود، گفت: حوزههای علمیه باید این قضیه را برای خود منقح کنند و پس از آن اقدام مناسبی از خود نشان دهند.
تکفیریها مشرک، و از اسلام خارج هستند
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در پاسخ به این سؤال که حکم تکفیریها از نظر فقهی چیست، تصریح کرد: تکفیریها مشرک، از اسلام خارج و به طور مسلم نجس هستند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در جواب این پرسش که اگر اهل سنت تکفیریها را قبول ندارند پس چرا در مقابل آنها جبهه نمیگیرند، اظهار کرد: چون اهل سنت از صابطه علمی خوبی برخوردار نیستند نمیتوانند در برابر آنها موضع قطعی بگیرند و از طرفی آنها تحت تأثیر حکومتهای وقت که در اختیار وهابیت است نمیتوانند کاری انجام دهند.
آیتالله فاضل لنکرانی در پاسخ به این سؤال که آیا منکر امامت کافر است یا نه، گفت: اگر کسی بداند امامت نص قرآن و پیامبر(ص) است و آنرا انکار کند مسلما کافر است چون امامت از اصول دین است و تفکیک میان اصول دین و اصول مذهب اقدامی نادرست است.