به گزارش خبرنگار مهر، شامگاه گذشته دوشنبه 22 اردیبهشت مراسم اختتامیه سیزدهمین جشنواره رادیو و پنجمین اجلاس جهانی صدا با حضور عزتالله ضرغامی رییس سازمان صدا و سیما، محمدحسین صوفی معاون صدا، حسن تقدسنژاد معاون مالی و اداری و مسئولان جشنواره، مدیران شبکههای رادیویی، چهرههای هنری و ادبی و جمعی از پیشکسوتان رادیو در مرکز همایشهای صدا و سیما برگزار شد.
این مراسم پر از لحظات جالب، حرفهای تاثیرگذار و سرشار از لبخند و قهقهه و حتی اشک بود. دکور جالبی هم داشت که تداعی گر امواج رادیو بود و با پخش موسیقی نور در ستونهای وسط این دکور بالا و پایین میشد.
اجرای این مراسم را امیرحسین مدرس برعهده داشت که خیلی رسمی و اتوکشیده اجرا میکرد و زمان اعلام برگزیدهها نیز از شگردهای خاص مجریان که تلاش میکنند هیجان فضا را بالاتر ببرند استفادهای نمیکرد. با وجود این ایراد به اجرای او، مدرس جز اعلام بخشهای مختلف برنامه یا اسامی برگزیدگان از حرافیهای مختص مجریان نیز پرهیز میکرد و این موضوع سرعت برگزاری اختتامیه را بالا برد.
او در ابتدای اجرایش گفت: اکنون در مقابل کسانی درس پس میدهم که از نوجوانی با ورود به سازمان پیش آنها درس آموختم و امیدوارم اینجا شرمندهشان نشوم. به رسم شاگردی دست آنها را میبوسم و خاک پایشان را سرمه چشمم میکنم و امیدوارم ستاره وجودشان همواره بدرخشد.
در اولین بخشهای مراسم بهزاد فراهانی که فرود آمدن گرد پیری بر چهرهاش بارز بود، نمایش رادیویی را اجرا کرد که درآن نقش شخصیتی را داشت که همسر درگذشته خود را مخاطب قرار داده و با او حرف میزد. در پایان نمایش هم رادیویی را برای او به عنوان هدیه آورد که این ترانه زندهیاد نوری از آن پخش میشد: ما برای آنکه ایران گوهر تابان شود خون دلها خوردهایم...
پس از این مدرس از صوفی، رضوینژاد دبیر جشنواره، ولیان مسئول کمیته داوران و تقدس نژاد خواست با اینکه دلشان جوان است پا به سن بگذارند و با حضور آنها از برگزیدگان بخش داخلی تقدیر شود.
این مجری زمانی که میخواست برترین گوینده مرد را معرفی کند گفت افتخار دارم این اسم را بگویم: بهروز رضوی. تنها کسی که با مجری روبوسی کرد هم رضوی بود.
او زمان معرفی برترین گوینده زن هم همین را گفت.
نشیبا هم که مثل همیشه مقنعه گلدار سرش بود، با هیجان از جایش بلنده شده بود و برای حاضران دست تکان میداد.
او روی سن آمد و پشت میکروفن قرار گرفت و با لحن خاصی گفت: یعنی میشود مریم نشیبا صحبت نکند؟ اجازه میدهید؟
این گوینده محبوب که لحن جملهاش باعث خنده صوفی شده بود، ادامه داد: وای نمیدانم چه بگویم. تندیس من هم دست آقای تقدسنژاد است و خسته میشود. فقط چند کلمه بگویم خیلی خوشحالم و این جایزه را مدیون شما عزیزان هستم. همینطور شنوندگان نازنین برنامههای «گلبانگ» و «شب بخیر کوچولو».
وی افزود: من یادم رفت سخنم را با نام خدا آغاز کنم. سازنده پیکر زیبای علی (ع). سلام هم نکردم. سلامم به گرمای دست تو دوست، دلم لحظهای با دلت روبروست. بگو عاشقی تا سلامت کنم، تمام دلم را بنامت کنم.
نشیبا که اشک میریخت یادآور شد: سالها است با سرکار خانم مهندس الهام موسوی کار میکنم و دلم میخواهد او بایستد. کسی که فوق لیسانس دارد. معصومه جلالی سردبیر برنامه، نازنین گل گلی من گلریز وکیلی که چند لحظه پیش جایزه گرفت و تمام مخاطبان برنامه جاودان «شب بخیر کوچولو».
جالب اینکه زمان حرف زدن نشیبا، تقدس نژاد چندین بار تندیس و لوح او را در دستانش جابجا و آنها را دست به دست کرد.
محمدعلی کریمخانی نیز که با خواندن قطعه ای حرمت ملجا درماندگان دور مران از در و راهم بده، شناخته میشود در ادامه چند قطعه به مناسبت میلاد امیرالمومنین اجرا کرد.
پس از این سید عبدالحسین مختاباد و گروهش روی سن آمدند و این خواننده موسیقی سنتی پیش از اجرای قطعاتش گفت: اینجا خانه من است و در آن احساس راحتی دارم. از دوست عزیزم دکتر صوفی که این برنامه را گذاشتند تشکر میکنم. تنها صدا است که میماند.
در حین اجرای 5 قطعه مختاباد بود که در ساعت 22:20 عزتالله ضرغامی ریاست سازمان صدا و سیما وارد تالار مرکز همایشها شد.
در ادامه صوفی سخنرانی داشت و با اتمام حرفهایش از ضرغامی خواست که برای سخنرانی بیاید.
نیمی از حرفهای ریاست سازمان حالت شوخی و مزاح داشت. از جمله به نورهای پایین سن اشاره میکرد که باعث میشد چشمهای همه برق بزند و باعث میشد او صوفی را شبیه گربهها ببیند.
ضرغامی همچنین کنایهای نیز به لاغر بودن تریبون داشت و گفت مناسب خود صوفی است که پهنای باند کمتری دارد و برای او و مهران دوستی اصلا مناسب نیست!
رییس سازمان صدا و سیما، درباره تلاشش برای خواندن نماز مستحب در شب لیله الرغائب و ناتمام گذاشتن آن اشاره کرد و درباره روز مرد و تکمیل شدن کلکسیون جوراب و زیرپوش مردان و توجه تقدسنژاد به کادوی روز زن در عین بی توجهی به کادوی روز مرد شوخی کرد.
او همچنین از جدول فهرست 1200 برنامه رادیو نام برد که در اتاق صوفی قرار گرفته و او با دیدن آن چشمهایش سیاهی رفته است.
اشاره به سوتیهایی که در برنامه زنده پیش میآید از جمله درخواست مجری یکی از برنامههای کودک برای گفتگوی تلفنی با مادر و پدر یک خردسال و اشاره کودک به اینکه هردو آنها حمام هستند از دیگر حواشی حرفهای ضرغامی بود. او حتی پیشنهاد کرد خود سازمان صدا و سیما سوتیهایشان را در سایت بگذارند تا مردم لذت ببرند.
به نظر میرسید طولانی شدن مراسم باعث خستگی مهمانان خارجی شده بود، گرچه مراسم زودتر از انتظار بقیه که عادت به برگزاری افتتاحیه و اختتامیههای طولانی دارند تمام شد.
بلافاصله بعد از ضرغامی محمد جهانی مدیر سابق رادیو تهران، به نیابت از هیات داوران برای خواندن بیانیه آنها آمد و قبل از آن خواست خاطرهای را تعریف کند.
جهانی گفت: جشنواره استانها 14 سال پیش در کرمان شهر بم برگزار میشد و من طبق معمول مجری و از اعضای هیات داوران بودم. آن زمان دکتر لاریجانی رییس سازمان صدا و سیما بود و ضرغامی معاون استانها و رییس جشنواره بود. جشنواره برندگان بسیاری داشت و من خواندن اسامی آنها را شروع کردم. لاریجانی خسته شده بود و از من میخواست تندتر اسم برندگان را بخوانم و از آن طرف درحالی که برندگان روی سن قطار شده بودند، ضرغامی میخواست آرامتر نامشان را صدا کنم.
ضرغامی هم در این لحظه پشت میکروفن آمد و گفت: آقای جهانی اعتماد به نفس خوبی دارد. یادم است در یکی از این جشنوارهها او خواست برای خواندن بیانیه بیاید، مثل همین حالا که آخر وقت است و همه خسته، آن موقع هم حاضران دیگر حال نداشتند، وقتی جهانی را خواستند تا روی سن بیاید تنها یک نفر از انتهای سالن برای او کف زد. جهانی هم با اعتماد به نفس به او نگاه کرد و گفت: از آن برادری که مرا تشویق کرد تشکر میکنم!
در ادامه با اعلام برگزیدگان بخش بینالملل مهران دوستی که برنامهاش برترین برنامه بخش شخصیتمحور شد، در سخنانی گفت: از اعتمادی که به من ازطرف آقایان ضرغامی و صوفی و احمدپور شد ممنونم. این اولین تجربه در رسانه ملی برای یک برنامه نیمه خصوصی است و من از مهدی زریباف، ریحانه شمس، سارا تهرانی، اصغرانی،مجید آینه و... ممنونم.
یکی دیگر از برگزیدگان نیز لیدا عرفانیان بود که برای دومین بار در شب گذشته جایزه میگرفت و در حالی که به شدت احساساتی شده بود، از عوامل برنامه اش تشکر کرد و گفت: نمیدانم چه بگویم میخواهم گریه کنم، معلم من کسی است که در دریاچه زریوار هم بود، معلم مریوانی که به من چیزهای زیادی یاد داد، او موهای خود را به شادی دل کودک بیمار صعب العلاج تراشید. من جرئت ندارم موهایم را بتراشم اما از آقایان ضرغامی و صوفی میخواهم اجازه دهند من جایزهام را به کانون حمایت از بیماران صعب العلاج که همین آقا معلم یعنی محمدعلی محمدیان آن را تاسیس کرده تقدیم کنم.
جشنواره سیزدهم رادیو با گرفتن عکس یادگاری برگزیدگان به پایان رسید و حالا نوبت خبرنگاران بود که برای پرسیدن سوالاتشان ضرغامی را دوره کنند.
او خطاب به یکی از رادیوییها که برای سلام و احوال پرسی آمده بود گفت: حال شما خوبه؟ آخر استخدام شدید؟
بانوی رادیویی هم اعلام کرد پیمانی شده و از حافظه ضرغامی تعجب کرد.
در این لحظات در سالن ترانه تیتراژ شب بخیر کوچولو پخش میشد و ضرغامی با دیدن خبرنگاران گفت: یا الله! من گفتم امشب از شما راحتم! ساعت از 12 گذشته، شما خانه زندگی ندارید؟ همسرتان سوال نمیکند تا این لحظه کجایید؟!
پس از این برخی از مهمانان خارجی برای گرفتن عکس یادگاری با ضرغامی آمده بودند و او مدام از دهقان عکاس ویژهاش میخواست دقت کند تا همه توی کادر بیفتند. به او میگفت: واید بگیر همه جا شوند. یادت نرود عکسها را به همه دوستان بدهی. عجله که نداریم دیگر ساعت از 12 هم گذشت. عکس خانم نشیبا را بهتر بگیر. نه مالیات دارد نه خرج. با یک دکمه هم همه عکسها حذف میشود.
نشیبا هم جواب داد: ای خدای من، ای خدای من. ممنونم. بعد خطاب به صوفی گفت: آقا ما به شما مدیونیم. تا سنگ لحد را روی سر من بگذارند به شما مدیونیم.
در این لحظه برگزیده رادیو ملی ژاپن نزد ضرغامی آمد و او شروع کرد به انگلیسی دست و پا شکسته با او حرف زدن. داشت به او توضیح میدهد که انشالله یعنی چه! بعد که جلالی مترجم سازمان از راه رسید غافلگیر شد و گفت: افرادی که اینجا هستند متوجه غلطهای ما نمیشوند، اما دیگر در محضر شما چه. هر گیری داشت این طرف در گوشی به من بگویید آبروریزی نشود!
وقتی یکی از خبرنگاران به شوخی از او پرسید امشب چند جفت جوراب هدیه میگیرد، جواب داد: مادو تا کشو جوراب داریم حاضر هستیم آنها را به خبرگزاری شما صادر کنیم!
او مثل همیشه از خبرنگاران میخواست در فرصت دیگری با او مصاحبه کنند و میگفت در یک فرصت دیگر در خدمتتان هستم. البته مثل همیشه هم راضی به مصاحبه شد.
وقتی او اعلام کرد پیشنهاد داده اسم شبکه فرهنگی جدیدی که قرار است پخش آزمایشی آن آغاز شود افق باشد همه خندیدند و گفتند کلا آقای ضرغامی به کلمه افق علاقه زیادی دارد؛ مثل افق رسانه و...
بعد از پایان مصاحبه نشیبا خطاب به ضرغامی گفت: امشب شما رادیو را نواختید، خدا شما را بنوازد. ضرغامی هم جواب داد: فعلا که از این طرف و آن طرف ما را مینوازند!
در پایان وقتی اکثر مهمانان در حال خروج از سازمان صدا و سیما بودند، خبرنگاران مثل همیشه آخرین افرادی بودند که در ساعت 1 نیمه شب شام میخوردند. آن هم ایستاده.
ضرغامی هم پس از این برای بازدید از نمایشگاه رادیو رفت و در حاشیه آن با محسن طاهری درباره نواری که سالها پیش با صدای او داشته و آن را مدتها گوش میداده و حالا گمش کرده حرف میزد. طاهری هم میگفت از زیر سنگ هم شده آن نوار را برایش پیدا میکند و ضرغامی پاسخ میداد می داند آن را به چه کسی امانت داده و به زودی آن را از او میگیرد.
حضور بی سرو صدای حمید شاهآبادی معاون هنری وزارت ارشاد دردولت دهم نیز یکی از اتفاقات جالب مراسم شب گذشته بود. او که در برخی گمانهزنیها به عنوان جانشین صوفی در دوران مدیریت جدید صدا و سیما شناخته میشود، در لحظهای که حواس کسی نبود وارد سالن شد و در یکی از ردیفهای وسطی نشست و تا پایان بدون اینکه اشارهای به او شود در سالن حضور داشت.
علیرضا افتخاری، بهروز رضوی، مهران دوستی، اکبر زنجانپور، شمسی فضل الهی، گیتی خامنه، مریم نشیبا،مجید قناد، میثم فکری، قطب الدین صادقی، جواد محقق، مسعود فروتن، حمید شاه آبادی، جواد پیشگر، بیژن نوباوه، فرزاد حسنی، میرتاجدینی، موسوی گرمارودی، عباسعلی کدخدایی، داریوش مودبیان، صدیقه کیانفر، عزرا وکیلی، خسرو معتضد، شمسی فضلاللهی، خسرو فرخزادی، رضا عمرانی، صدرالدین شجره و... از جمله چهرههای حاضر در مراسم بودند.
گزارش از مریم عرفانیان