به گزارش خبرگزاری مهر، در ابتدای این نشست دکتر حسین ابراهیمآبادی، رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، درباره دلیل و نحوه شکلگیری این نشست گفت: بحثهای مربوط به کرسیهای نظریهپردازی زیاد و فراوان بوده است اما در آنها باید اصلاح و ارتقاء صورت میگرفت. از آنجایی که این بحثها مورد توجه مدیران و فعالان فرهنگی و دانشگاهی بوده و هست، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی با همکاری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه این کار را با همکاری یکدیگر شروع کردهاند. این نشستها به شکل طرح بحث و گفتوگو دنبال و گزارش آنها منتشر می شود و با تفاهم دو مرکز یاد شده و مدیران وزارت علوم پیگیری خواهد شد.
وی با اشاره به کارکرد ذاتی نهاد دانشگاه یعنی گفتوگو و نظریهپردازی خاطر نشان کرد: با تاسیس کرسیهای نظریهپردازی این انتقاد مطرح میشود که دانشگاه در این کارکرد موفق نبوده و به عبارتی برگزاری این کرسیها نشان دهنده نبود این کارکرد هستند.
ابراهیمآبادی با اشاره به کمیتگرا شدن دانشگاهها تاکید کرد: باید پذیرفت که بحث دقیق، علمی و عمیق در دانشگاهها کم رنگ شده است.
خسروپناه در ادامه با تاکید بر اهمیت کاربردی کردن، گسترش و تعمیق این طرح برای معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم بیان کرد: آزاداندیشی مفهومی ذومراتب است که نازلترین مرتبه آن ایدهپردازی است. نقد نظریهها، نوآوری و ارائه نظریه مرحلههای بعدی هستند. منظور از آزاداندیشی این است که اهل اندیشه آزاد باشند تا از ایده تا نظریه خود را در مجالس علمی مطرح کنند.
وی مفهوم آزادی در عبارت کرسیهای آزاداندیشی را با سه مفهوم «آزادی از»، «آزادی در» و «آزادی برای» تشریح و تاکید کرد: «آزادی از» به معنای رفع موانع، «آزادی در» به معنای در چهارچوب منطق و اخلاق بودن و «آزادی برای» رشد و پیشرفت علمی جامعه در نظر گرفته شده است.
رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با بیان اینکه سیاستگذاری برای علم خوب اما سیاستزدگی برای آن سم است، گفت: کاهش جریان نقد علمی در دانشگاهها کاستی مهمی است که علت آن میتواند کمیتگرایی دانشگاهها و انحصارگرایی گروههای آموزشی باشد. در دانشگاهها تعداد مقاله و کتاب اهمیت پیدا کرده و اجازه طرح دیدگاههای جدید و نقد دیدگاه حاکم بر گروهها به دلیل انحصارگرایی داده نمیشود. در حوزه نیز چنین است؛ استاد مکتب نجف، اجازه رشد دیدگاه مکتب قم را نمیدهد و بالعکس. این امر جلوی پیشرفت را میگیرد. به این ترتیب، آزاداندیشی در شرایط کنونی تعیناً وجود ندارد نه تعییناً.
وی افزود: آزادی باید برای رشد و پیشرفت علمی جامعه و نه برای اهداف سیاسی باشد. لذا کرسیهای آزاداندیشی نباید در خدمت رقابت احزاب و گروههای سیاسی باشند. کرسیهای آزاداندیشی باید مشکلات جامعه را بررسی کنند و سه حوزه سبک زندگی، پیشرفت و تمدن اولویتهای ما برای طرح در کرسیها هستند.
در ادامه این نشست دکتر ماشاءالله یوسفی، همکار علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، گفت: دانشگاه یک نهاد است و ساختار و سلسله مراتب خاص خود را دارد اما با جامعه در ارتباط است، لذا هر بحثی درباره دانشگاه باید با توجه به جامعه و نیز تنوع درونی دانشگاهها باشد. در غیر این صورت بحثها آفتزا خواهند بود.
وی با پرسش از اینکه آیا آزاداندیشی باید به جریانی برای تولید تفکر و باروری اندیشه تبدیل شود، یک شعار است یا خیر تصریح کرد: در حوزه عمل و تجربه مانع وجود دارد و باید مشخص شود که مرجع تشخیص، هدایت، کنترل، تداوم و نسبتسنجی در درون دانشگاهها یا بیرون از آنهاست. تمدن نیازمند بقا، استمرار و تداوم یک برنامه است در حالی که در کشور ما استمراری در کار نیست و با تغییر هر دولت، همه برنامهها از نو شروع میشود. برای پیشرفت این کشور، ایده تضمین تداوم سیاستها مهمتر از ایده کرسیهای نظریهپردازی است و باید نهادی تاسیس کرد تا تداوم و بقا تضمین شود.
دکتر رضا ماحوزی، عضو هیات علمی پژوهشکده نیز با اشاره به سابقه پژوهشی درباره کرسیهای آزاداندیشی گفت: مشکلات و موانع جدی بر سر راه کرسیها وجود داشته که مانع تحقق اهداف آنها شده است. ادبیات بحثهایی که درباره کرسیها شد در کشور وجود دارد و نیازی نیست از نو و در این قالب شروع شود و ادبیات مرتبطی را که در سالهای گذشته به حاشیه رانده شده است میتوان استفاده کرد.
وی افزود: این کرسیها باید با عملکرد انجمنهای علمی و تخصصی همراه شوند البته باید تکلیف حقوق معنوی نویسندگان هم مشخص شود؛ تا اعتماد در نویسندگان و نظریه پردازان ایجاد نشود آنها همکاری نخواهند کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر جبار رحمانی، عضو هیات علمی پژوهشکده، با اشاره به گلایههای مقام معظم رهبری بیان کرد: این گلایهها نشان میدهد که آزادی در عمل وجود ندارد و نهادهای حوزه و دانشگاه کارکرد خود را حتی در قبال مسائل روز انجام نمیدهند و لذا آزادی تعلیلاً وجود ندارد و نه صرفاً و لزوماً تعیناً.
تقویان، همکار علمی پژوهشکده در ادامه این نشست گفت: جامعه ایران دچار بحرانهایی در حوزههای مختلف و در کل دچار بحران معناشناختی شده است. یعنی، ارزشهایمان معنای خود را در حوزههایی چون اقتصاد، هنر و اخلاق از دست دادهاند. اما در حال حاضر، مساله اینجاست که دچار جابهجایی ارزشهایمان شدهایم. این بحران سراسری است و با برگزاری کرسیهای آزاداندیشی نمیتوان این بحران را حل کرد.
دکتر مهدی، عضو هیات علمی پژوهشکده، با اشاره به لزوم یافتن مدل و نمونه کرسیهای آزاداندیشی مشکل آموزش عالی را در ضعف دانشجویان دانست و افزود: ضعف دانشجویان بر جریان کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها اثر منفی داشتهاست. دانشگاهها در همه جای دنیا به فرهنگ و سیاست میپردازند و سایر نهادها مسوول و صاحب دارد و به همین دلیل آزاداندیشی باید به این دو موضوع در دانشگاهها مربوط شود.
وی تاکید کرد: امروز هر نهادی وظیفهای و کارکردی دارد و دانشگاه هم میتواند در این بین کمک کند. لذا این انتظار که دانشگاه همه مشکلات کشور را حل کند، انتظار به جایی نیست و در هیچ جای دنیا هم چنین نیست.
دکتر آمنه صدیقیان، عضو هیات علمی پژوهشکده خاطرنشان کرد: اگر سیاست بخواهد به عنوان یک مانع و محدودکننده قانونی برای سخنرانان در کرسیهای آزاداندیشی در نظر گرفته شود، در عمل هیچ موضوعی برای بحث باقی نمیماند. مثلاً اگر جمعیتشناس بخواهد درباره افزایش و کاهش جمعیت وارد بحث شود با سیاستهای کلان نظام ممکن است در تعارض قرار بگیرد.
در ادامه دکتر سیدعبدالامیر نبوی پیشنهاد کرد که برای شروع جلسههای کرسیهای آزاداندیشی بهتر است از بررسی عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی شروع کنند.
دکتر ابراهیمآبادی بیان کرد: حوزه علم در ایران با دو مانع سیاستزدگی و پولزدگی روبهروست. اگر اخبار را بررسی کنید جز خبر سکه، دلار، بورس و یارانه و بحث سیاسی مطلبی شنیده نمیشود. دانشگاه نیز در درون خود دچار اختلال و کژکارکردی شده است. پس باید ابتدا دانشگاه را به دانشگاه برگرداند و سپس درباره آزاداندیشی در دانشگاهها صحبت کرد. دانشگاه مانند یک جزیره دور از جامعه و مشکلات آن است و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز جزیرهای جدا از آن شده است. باید بحث را از جایی شروع کنیم که دچار مشکلات قبلی نشویم.
دکتر غلامرضا خسروی، از همکاران معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، در ادامه دانشگاه را دچار مشکل دانست و گفت: دانشگاه برخی از کارکردهای خود را از دست داده است. دولت در مسائلی مانند پذیرش دانشجو و استاد دخالت بیجا میکند و تداومی هم در سیاستها و برنامهها نیست. اصلاح در گام اول باید در خود دانشگاه صورت گیرد. معضل دیگر هم این است که گویا رسم شده است که تمامی مدیران اجرایی حتما و باید دانشگاهی شوند و دکتری بگیرند.
دکتر خسروپناه در پایان این نشست با اشاره به تاریخچه و نحوه شکلگیری کرسیهای آزاداندیشی به برخی از مشکلات اشاره شده پاسخ داد و گفت: این یک طرح مناسب و مفید است و باید به دنبال راهکارهایی برای اجرای مناسب آن باشیم. بایستی به یاد داشت که علت تعطیلی دو ساله کرسیهای آزاداندیشی دو مورد بود؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی برای برگزاری و تداوم کار، بودجه نمیداد و همینطور حجتالاسلام رشاد به دلیل بیماری کنار کشید. اما از دی ماه 92 تاکنون این کرسیها به ریاست اینجانب در حال برگزاری است و در این مدت 150 کرسی با حضور استادان دانشگاهی برگزار شده است. اگر امکانات و بودجه بیشتری هم باشد امکان گسترش کرسیها در دانشگاهها وجود دارد.
وی افزود: از این کرسیها در دانشگاهها استقبال شده است و مشکل بیشتر در پژوهشگاهها و پژوهشکدههاست. به نظر من، از دل این کرسیهای ترویجی، نظریه به دست میآید و بحثها ارتقاء پیدا میکند. راهبرد نخست نیز همین است که از دل این کرسیهای ترویجی، کرسیهای نظریهپردازی به دست میآید. راهبرد دوم هم این است که ابتدا در کرسیها به دنبال بحثهای حاد و مناقشهبرانگیز سیاسی نباشیم و آنها را در مرحله بعد مطرح کنیم تا فعلاً دچار جنجال نشویم یا از افراد جنجالی دعوت نکنیم.
رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه بیشترین مشکل در بحث امنیت را در مسأله احساس امنیت دانست و تاکید کرد: این مشکل بیشتر ناشی از انحصارگرایی فردی و جمعی است و لزوماً ربطی به نهادهای امنیتی ندارد. هیات کرسیهای آزاداندیشی در دوره جدید، هدف را تغییر داده است و موفق بوده است، البته پیش از این هم با هدفی که داشت موفق بود.
وی با اشاره به نیاز به حمایت از انجمنهای علمی و تخصصی خاطر نشان کرد: اگر انجمنها با این طرح گره بخورند حتماً مفید و موثر خواهند بود.
خسروپناه با تقسیم مدیریت علم به چهار حوزه فلسفه علم، تاریخ علم، خود علم و سیاستگذاری علم گفت: نهادهای خصوصی و حکومتی در دنیا اصلاً تولید علم نمیکنند و دانشگاهها باید خودگردان باشند و هیات امنایی اداره میشوند و آنها بر اساس نیاز بخش خصوصی یا دولتی فعالیت و پژوهش و تولید علم میکنند. در حال حاضر مشکل این است که دولت بودجه دانشگاهها را تامین میکند و نظارتی نمیکند. از این رو دانشگاهها وابستهاند و رشد نمیکنند.
وی برداشتش از سخنان رهبری درباره کرسیهای آزاداندیشی را یک راهبرد و نه یک شعار خواند و در پایان این نشست بیان کرد: اولویت موضوعها را باید کارشناسان و استادان آن حوزه تعیین کنند و انجمنهای علمی نیز باید درگیر این کار شوند.