مؤلف «کتابشناسی تاریخی امام حسین(ع)» در نشست نقد و بررسی این اثر با اشاره به اینکه از آنجا که این کتابشناسی، تاریخی یا سنواتی است، گفت: از این رهگذر خواننده در می‌یابد که در هر قرن چه و چگونه کتاب‌هایی درباره امام حسین(ع) نوشته شده و عاشورانگاری و مقتل نگاری چه سیری داشته است.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «کتابشناسی تاریخی امام حسین(ع)» با حضور مولف این اثر محمد اسفندیاری و علیرضا کمری پژوهشگر حوزه تاریخ اسلام امروز 20 خردادماه در بنیاد دعبل خزاعی برگزار شد.

اسفندیاری در ابتدای این نشست با اشاره به کتاب‌های منتشر شده در حوزه عاشوراپژوهی، گفت: در این حوزه با دو دسته کتاب مواجه هستیم: اول کتاب‌هایی که با موضوعات تاریخ عمومی نوشته شده‌ اند و دسته دیگری مرتبط به آثاری است که به صورت تک‌ نگاری بوده و تخصصی نوشته شده اند. متاسفانه اکثر محققان و پژوهشگران تنها به آثار تاریخ عمومی مراجعه می‌کنند و کمتر آثار تک نگاری مورد توجه و رجوع قرار می‌گیرد.

وی با بیان اینکه کتاب این اثر برای هدف شناسی امام حسین(ع) نوشته شده، افزود: آثار کمی در مورد هدف شناسی امام حسین(ع) نوشته شده است. شاید در زمینه هدف‌ شناسی امام حسین(ع) آثار متقدمان و متأخران چیزی در حدود 30 صفحه باشد یعنی در این زمینه کار چندانی انجام نشده است. به همین دلیل این اثر عهده‌دار این وظیفه بوده و برای نگارش این کتاب نزدیک به 5 هزار کتاب به زبانهای فارسی و عربی بررسی شد که در این زمینه 4 هزار کتاب را بدون واسطه بررسی و تورق کردم.

اسفندیاری تأکید کرد: کتابشناسی تاریخی امام حسین(ع) عهده‌ دار معرفی مهمترین کتابهایی است که در طی سده‌ های گذشته تا امروزه درباره آن حضرت نوشته شده است. این کتابشناسی گزیده است و شامل صد کتاب مهم از میان چهار هزار کتاب است که آنها را بررسی و مطالعه کرده ‌ام. در این کتابشناسی، صد کتاب مهم درباره امام حسین(ع) به زبان عربی و فارسی که از دیرباز تاکنون فراهم آمده، به ترتیب تاریخی معرفی توصیفی شده است. از آنجا که این کتابشناسی، تاریخی یا سنواتی است، یعنی کتابها به ترتیب زمانی معرفی شده‌اند، از این رهگذر خواننده در می‌ یابد که در هر قرن چه و چگونه کتابهایی درباره امام حسین(ع) نوشته شده و عاشورانگاری و مقتل نگاری چه سیری داشته است؟

اسفندیاری تصریح کرد: با مطالعه این آثار متوجه می‌شویم به طور مثال تصویری که از امام حسین(ع) در قرن دوازدهم ارائه شده تا چه حد با تصویر ایشان در قرن پانزدهم متفاوت است. هر کتاب در این کتابشناسی، به طور میانگین در دو ـ سه صفحه معرفی شده است. توصیف بیشتر کتابی به معنای اهمیت بیشتر آن نیست. گاه می‌شد دورنمای کتابی در یک صفحه ارائه شود و گاه ارائه دورنمای کتابی دیگر، با همان حجم، در دو صفحه یا بیشتر ممکن بوده است. معیار من برای گزینش هر کتاب، اهمیت آن بوده است؛ قطع نظر از مثبت و منفی یا درست و نادرست بودن آن. بنابراین ممکن است کتابی مهم باشد، اما معتبر و متقن نباشد.

این کتابشناس اظهار داشت: برای اهمیت کتابها معیارهای قدمت، تأثیرگذاری، غنای علمی، ابتکار، تحلیلی بودن و ... را مورد توجه داشتیم. همه کتابهایی که در این کتابشناسی معرفی شده، مطالعه و سپس گزارش شده است. گاهی برای معرفی یک کتاب، سراسر آن در ماه مطالعه و سپس چکیده آن در چند صفحه نوشته شده است، مثلا کتاب بسیار عجیب فاضل دربندی دو هزار صفحه است که مطالعه آن یک ماه طول کشید، ولی معرفی و چکیده آن هشت صفحه شده است. این چند صفحه که در نیم ساعت خوانده می‌شود، حاصل یک ماه کار است.

وی افزود: همچنین کتاب «السیاسة الحسینیة» که نویسنده‌اش را ماربین آلمانی معرفی کرده‌اند، در حدود سی صفحه است. مطالعه آن چند ساعت بیشتر به درازا نکشید، ولی چون من می‌دانستم این کتاب مجعول است، برای تبیین این مدعا چند روز وقت گذاشتم، اما حاصل آن فقط چهار ـ پنج صفحه در این کتابشناسی شده است. کتابشناسی تاریخی امام حسین(ع) دارای ضمیمه‌ای با عنوان «امام حسین (ع) در الذریعة» است و در آن همه کتابهایی را که درباره آن حضرت است و در کتاب الذریعة الی تصانیف الشیعة معرفی شده‌اند، استخراج کرده‌ام.

در بخش دیگری از این نشست، کمری با اشاره به سایر آثار اسفندیاری گفت: کتاب «همه ما برادریم» اثر ارزنده و تأثیرگذاری در حوزه اخلاق است. دقت عالمانه و جستجو در زوایای مختلف یک اثر ازجمله ویژگی‌هایی است که در تمامی کارهای آقای اسفندیاری دیده می‌شود چرا که این مسأله مهمی است که ما تنها به مشهودات و مسلمات اکتفا می‌ کنیم و گاهی حتی در بدیهیات تردید کنیم. پاکیزه‌ نویسی، درست‌ نویسی و سرراست ‌نگاری ویژگی دیگری است که در کارهای اسفندیاری مشاهده می‌ شود و موجب شده تا مخاطب نسبت به اثر ایشان احترام بگذارد.

کمری در ادامه سخنانش به برخی از نقدهای وارده به این کتاب اشاره کرد و گفت: عنوان کتاب نوعی کژتابی در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند. اگرچه مولف در مقدمه اثر منظور خود را از عنوان «کتابشناسی تاریخی» توضیح داده است اما باز این شائبه ایجاد می‌شود که این اثر به دنبال آن است تا کتاب‌هایی را که دیدگاه تاریخی درباره واقعه عاشورا دارند بیان کند. با توجه به گستره زبان فارسی و عربی در کتاب بهتر بود که لفظ این دو زبان در روی جلد آورده می‌شد. همچنین با توجه به اینکه کتاب گزیده کتابشناسی کتاب‌های منتشر شده درباره امام حسین (ع) است بهتر بود تا عنوان گزیده نیز در روی جلد می‌آمد. ایشان صد کتاب مهم را به اعتقاد خودشان در این اثر معرفی کرده‌اند، البته من نمی‌دانم چرا این عدد محدود به صد کتاب شده و چرا کتاب‌های بیشتری در این اثر آورده نشده است.

این پژوهشگر تاریخ با اشاره به کتاب‌های سطح پایینی که در حوزه کتابشناسی نگاشته می‌شود، گفت: متأسفانه به ویژه در حوزه دانشگاهی ما این نقد وارد است چرا که بسیاری از کتاب‌هایی که با موضوع کتابشناسی نوشته می‌شوند در واقع کتاب ناشناسی هستند و مولف نتوانسته به معنای اعم کلمه کتابشناس باشد.

وی با بیان اینکه مقدمه کتاب با طلیعه بسیار زیبایی آغاز شده افزود: گزینش اسفندیاری از میان 4 هزار کتاب موجب می‌شود تا کار مخاطب برای مطالعه آثار عاشوراپژوهی آسان شود، البته بهتر بود در مقدمه این کتاب مولف اشاره‌ای به سابقه کتابشناسی، مأخذشناسی، عاشوراپژوهی و کربلانگاری هم می‌کرد و من توقع داشتم که یک کتابشناسی جداگانه از آثاری که با موضوع کتابشناسی عاشورا منتشر شده‌اند در این اثر ارایه می‌شود.

کمری یادآور شد: البته نفس این کار که مولف 4 هزار کتاب را برای تألیف این کتاب حتی تورق کرده بسیار ارزشمند است چرا که این کار بسیار مشکلی است. با این وجود این امکان وجود داشت که فهرست‌ی از این 4 هزار اثر به عنوان ضمیمه کتاب، منتشر می‌شد. مولف به معیار قدمت برای گزینش آثار اشاره کرده در حالی که باید مدنظر داشته باشیم که گاهی یک اثر ممکن است قدمت زیادی داشته باشد اما اعتبار و صحت چندانی نداشته باشد. از سوی دیگر منظور مولف از شاخصه تأثیرگذاری، مشخص نیست و به نظر می‌آید که منظور میزان ارجاع و استناد دیگران به این کتاب‌هاست. همچنین بهتر بود درباره تعریف دو شاخصه غنای علمی و ابتکار و تحلیلی بودن که اسفندیاری به عنوان شاخصه‌های گزینش آثار خود به آنها اشاره کرده، توضیحاتی ارائه می‌شد.

وی با بیان اینکه مولف کتاب کتابشناسی تاریخی امام حسین(ع) در این اثر از آثار مخدوش بسیاری با موضوع عاشورا نام برده، اظهار کرد: بهتر بود توضیح داده می شد چرا و چگونه و توسط چه کسانی و در چه زمانی این آثار مخدوش نوشته شده‌اند. مسائل قابل اعتنایی در بخش نتایج کتاب آورده شده و مولف نگاه کمی و کیفی در کتاب داشته و البته ایشان در روش کار نیز اجتهاد کرده است و به طور کلی آماری که ایشان از آثار منتشر شده در حوزه امام حسین(ع) ارایه می‌دهد قابل اعتناست. این موضوع جزء درخشش‌های این اثر است و اسفندیاری با نقد نگرش اخباری پا روی مین گذاشته است.

برچسب‌ها