قم - خبرگزاری مهر: مدیر گروه آینده پژوهی پژوهشکده مهدویت و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: منجی نه تنها ساخته ذهن بشر نیست بلکه امری الهی و موعود همه ادیان الهی است.

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام والمسلمین رحیم کارگر از جمله فعالان در عرصه پژوهش‌های مهدوی است، وی که دارای دکترای سیاست گذاری فرهنگی از دانشگاه باقرالعلوم(ع) است، تألیفات فراوانی در زمینه پژوهش‌های مهدوی دارد که از جمله می‌توان به کتاب‌های، آینده جهان پیرامون دولت و سیاست در اندیشه مهدویت، تعلیم و تربیت در عرصه ظهور، جستارهایی در مهدویت، فروغ حق پیرامون مصاف حق و باطل از نهضت حسینی تا انقلاب مهدوی، مهدویت پیش از ظهور و مهدویت پس از ظهور را نام برد.

آنچه در مصاحبه ذیل آمده است حاصل گفتگویی پیرامون بررسی منجی در ادیان و مذاهب مختلف با وی است.

مهر: خاستگاه منجی و منجی گرایی در بشر ریشه در چه چیزی دارد؟ آیا اینکه برخی ادعا دارند منجی گرایی را افراد مستضعف و ستم دیده بوجود آورده‌اند تا از این طریق در خود نوعی امیدواری نسبت به اصلاح جامعه ایجاد کنند صحیح است؟

حجت الاسلام کارگر: درباره خاستگاه منجی گرایی و اینکه منجی گرایی ساخته و پرداخته ذهن برخی از مصلحان و مکاتب و یا افراد است یا برخواسته از نیازها فشارها و سختی‌ها اگر در این زمینه یک دسته بندی داشته باشیم به این نتیجه می‌رسیم که منجی گرایی دارای چندعامل مهم و اساسی است.

اولین عامل این است که منجی گرایی برخواسته از ندای فطرت و نیاز درونی انسان برای تکامل و رشد است که از این طریق در فرآیند تکامل قرار می‌گیرد و آرام آرام به نقطه رشد می‌رسد.

دومین عامل را باید در شکست و ناکامی حکومت ها و همه مکاتب و اندیشه ها جستجو کرد که وقتی بشر متوجه شد که حکومت های نالایق و ناکارآمد منشاء همه ظلم ها و بی عدالتی ها هستند خود به خود ذهنش متمایل به نیرویی قدرتمندتر از نیروهای عادی و طبیعی می رود تا مردی بزرگ و الهی بیاید و بر سختی ها چیره شود.

عامل سوم در این زمینه نیز مربوط به ظلم ستیزی انسان ها است، انسان ها ذاتا با ظلم و ستم مخالف هستند و تحمل سختی برای آنها نامقدور است و به این خاطر در طول تاریخ حق گرایان و مستضعفان علیه جریانات ظلم و ستم قیام و خیزش کرده اند و منجی گرایی اوج قیام مستضعفان علیه جریانات ظلم و ستم است.

در بعد چهارم این مساله نیز می‌توان از انتظار عمومی نام برد که یک مبحث مهم اجتماعی و دینی است که بیانگر این مطلب است که انسان ها از آنجایی که فطرتا زیبا پسند هستند و دوست دار جامعه ای عاری از خشونت و تباهی و منجی گرایی تابلوی زیبایی این انتظار عمومی است که بشر بتواند به فضایل دسترسی پیدا کند و دیدیم که اندیشه آرمان شهری و مدینه فاضله در طول تاریخ در اندیشه‌های افلاطون تا ابن سینا و فرانسیس بیکن و بسیاری اندیشمندان دیگر منعکس شده است.

و در آخر باید گفت منجی نه تنها ساخته ذهن بشر نیست بلکه امری الهی و موعود همه ادیان الهی است و دارای برنامه ای است که خداوند برای فرجام زندگی بشر چیده و خواسته پایان زندگی بشر به شکل زیبا و خوب تمام شود.

منجی گرایی در ادیان الهی به چه شکل است؟

بر اساس مطالعات و کاوش های صورت گرفته در اکثر متن های مذهبی و دینی مکاتب و فرقه و اقوام و ملل جهان اعتقاد به ظهور منجی و مصلح جهانی را باور داشته و به یک آینده روشن و مطلوب اعتقاد فراگیر و بنیادین دارندگویا رکن اصل معارف این مکاتب و ادیان باور داشت ظهور منجی در برهه ای خاص و حساس است.

عناوین منجی در سایر ادیان به چه شکل است؟

وقتی به منابع و اسامی مراجعه می‌کنیم با عناوین متنوعی روبرو می‌شویم عناوینی همچون، صاحب، ماشیح، محمید آخر، بنده یزدان، بهرام، خجسته، فردوس اکبر، قاطع، سروش ایزد، سوشیانس، منصور، فرخنده، پسر انسان که همه اینها اسامی منجی در ادیان گوناگون است.

سئوالی که اینجا پیش می آید این است که آیا همه این منجی ها یک نفر است یا هر مکتب و دین یک منجی خاص دارد و در آینده منجی های مختلف ظهور خواهند کرد یا نه؟

برای پاسخ به این سئوال ابتدا به کتاب مسیحیان مراجعه میکنم که در آن حضرت مسیح در کلماتش از آمدن خود و هم یک منجی برتر خبر می دهد و به گونه ای سخن می گوید که انگار مسیح در ذیل منجی برتر می آید. می توان از این کلام نتیجه گرفت که اولا همه ادیان و مکاتب و فرقه ها از یک نفر صحبت می کنند اما با عناوین مختلف و حتی اگر به ویژگی ها و اوصافی که برای منجی در مکاتب مختلف بخصوص زرتشت مراجعه کنیم خواهیم دید بسیاری از اوصاف منطبق با حضرت مهدی(عج) است و در نتیجه منجی گرایی در همه ادیان اصالت دارد دوما همه مکاتب با قاطعیت از آمدن منجی خبر داده اند و سوم هم اینکه انتظار به عنوان رکن اساسی در باورداشت مذاهب مطرح است.

با توجه به اینکه شما در زمینه بحث منجی در ادیان و مکاتب پژوهش هایی را انجام داده اید لطفا به تعریفی از این منجی در برخی از ادیان بپردازید؟

من بحث را با منجی در زرتشت آغاز کرده و به این اعتقاد در باورهای یهودیت، مسیحیت و اسلام و بخصوص شیعه خواهم پرداخت.

زرتشت نسبت به مقوله منجی اهمیت زیادی در منابع مختلف خود همچون ((جاماسب نامه))، ((زند))، ((گات ها))، ((زند و هومنیسن))، ((زامیاد))، ((یشت))، (( زند بهمن یسن)) داده است و درباره آمدن منجی و انتظار ظهور او مطالبی را بیان کرده است.

مهمترین منجی زرتشت سوشیانس است که به معنای سود رسان می باشد که به نظر آنها منفعت و سود منجی موعود به همه جهانیان می رسد. بر اساس آنچه که در دین زرتشت آمده آنها منتظر سه منجی هستند اولی ((هوشید)) که هزار سال بعد از زرتشت می آید، دومی (( هوشیدرماه)) که دو هزار سال بعد از زرتشت می آید و در نهایت سوشیانس ((استوت ارته)) که سه هزار سال بعد از زرتشت ظهور و با آمدن او جهان به پایان میرسد.

ویژگی‌های منجی در زرتشت چگونه است؟

در دین زرتشت سوشیانس پیام آور خیر و نیکی است. او کسی است که گیتی را نو می کند و خلایق را پیرنشدنی و نامیرا و جاویدان می سازد ویژگی اصلی سوشیانس به نظر زرتشتی ها، خردمندی، نیکوکاری، سودرسانی به همه موجودات، آراستن عالم معنوی، غلبه بر خصومت دیوها و پاک کردن جهان از دروغ است و درواقع سوشیانس آخرین مخلوق اهورا مزدا برای نجات و رهایی همه انسان ها خواهد بود.

نحوه ظهور سوشیانس در دین زرتشت به چه شکل است؟

بر اساس نظر زرتشت در پایان جهان دولت حقه الهی دمیده میگیرد و دین راستین سراسر جهان را فراگرفته و پیش از رستاخیز عمومی گناهکاران به دست توانای نماینده قدرت و راستی و قدسی و عدالت الهی که همان سوشیانس است به سزای اعمال خود میر سند و بعد از آمدن سوشیانش میان مردم هم اندیشی، هم گفتاری و هم کرداری ایجاد و همه مردم دین مدار شده و دوست دار و نیکخواه یکدیگر خواهند بود.

ویژگی‌های منجی در یهودیت چگونه است؟

یهودیان مبحث منجی را پررنگ مطرح کرده اند و در واقع یهودیت به دو علت بحث منجی را مهم می داند یکی به دلیل پیشگویی و پیش بینی که درباره آینده منجی از سوی پیامبرانشان صورت گرفته  و به آنها وعده تشکیل یک حکومت جهانی به دست یکی از فرزندان داوود داده شده است و دیگری به علت سختی هایی که یهودیت در طول تاریخ کشیده است بخصوص پس از قتل عام یهودیان به دست بخت النصر مبحث منجی گرایی و انتظار ظهور منجی در یهودیت بسیار قوی شد که به این صورت بود که بعد از حمله بخت النصر به فلسطین این امید در یهودیان پدید آمد که خدا یک رهبر رهایی بخش را از خاندان داوود می فرستد تا ماشیح که همان نام منجی یهودیت است ظهور و روزگار خوش گذشته را بر می گرداند. به اعتقاد آنان منجی نجات دهنده انسان است در کتاب تلمود که کتاب اصلی یهودیت است منجی را مانند انسانی می داند که برخوردار از جبروت خدایی است که انسان را با نور خود روشن می کند.

نحوه ظهور منجی از دیدگاه  یهودیت به چه شکل است؟

مهمترین مباحث پیرامون این موضوع در کتاب های تورات، اشعیاء نبی، زبور داوود، کتاب دانیال نبی و کتاب زکریای نبی مطرح شده است که به طور کلی در این کتاب ها مولفه های اصلی منجی عبارتند از اینکه خداوند در آخر الزمان جهان را دگرگون و صالحان و ابرار از ظالمان و اشرار جدا می شوند و روزگار پر از ظلم و جور به پایان میرسد و مسیحای آرامش آفرین حکومت آرمانی عادلانه را ایجاد و در آخر الزمان جهان از معرفت خدا پرخواهد شد.

ویژگی‌های منجی در مسیحیت چگونه است؟

در فرهنگ مسیحیت بازگشت و رجعت عیسی مسیح(ع) به دنیا جایگاه کلیدی دارد و از آن به با عناوین نجات بخشی مسیح، تحقق ملکوت الهی، بازگشت پسر انسان یاد می شود بر این اساس مسیح در پایان جهان نجات دهنده ای است که تبعیض ها و خلع ها و بی عدالتی ها تبدیل به عدالت و امید و مهر می کند. مسیح در آمدن دوم خود طعم مهر و صلح را به همه می چشاند، در انجیل یوحنا آمده است که مسیح دوباره در آخر الزمان خواهد آمد و برنامه نجات را کامل خواهد کرد. مسیحا باوری در منابع مختلف مسیحیان مطرح شده و در اناجیل چهارگانه و مکاشفات یوحنا و در کتاب هایشان درباره منجی مطالب متعدد آمده است در اینجا باید بگویم مهمترین نکته که از خود عیسی مسیح (ع) مطرح شده این است که سفارش به انتظار مداوم و آمادگی جدی می کند و چنانچه در این باره می گوید: همواره لباس بر تن برای خدمت آماده باشید مانند خدمتکارانی که منتظر هستند تا اربابشان از جشن عروسی بازگردد و منتظرند تا در بزند و در را به روی وی بازکنند و خوشا به حال آن خدمتکارانی که وقتی اربابشان می آید بیدار باشند. بر این اساس مبحث منجی گرایی در مسیحیت پررنگ و باعث بوجود آمدن حرکت هاو معارف مختلف همچون هزاره گرایی، الهیات و امید و نجات بخش و ... شده است.

نحوه ظهور منجی از دیدگاه  مسیحیت به چه شکل است؟

به طور کلی اصل منجی در مسیحیت عبارت است از شخصی است که برای اصلاح جامعه بشری و تشکیل جامعه جهانی و روح راستی و تصلی دهنده و روح خدا است که پیش از آمدن او جنگ های عالمگیر خاصه در منطقه فلسطین روی می دهد که همه را به وحشت می اندازد . او مردم را به عدالت دعوت و خود با عدالت داوری می کند، او جهان را از معرفت خدای متعال پر و مردم همه خداشناس خواهند شد و بعد از ظهور او صالحان و صدیقان و حکیمان وارث جهان شده و آنچه در زمین است به آنها تعلق می گیرد.

البته باید در اینجا بگویم که مسیحیان برای بازگشت عیسی مسیح مراحل چندگانه ای را معتقد هستند که مهمترین آنها بازگشت دوم عیسی با جلال و جبروت خاص خدایی است که در اسلام نیز این بازگشت مسیح قطعی است اما او مصلح کل نخواهد بود بلکه در اسلام مصلح کل و نهایی حضرت مهدی (عج) است.

آیا غیر از ادیان ابراهیمی سایر ادیان و فرقه های نیز به منجی معتقدند؟

عقیده به ظهور منجی موعود نه تنها در ادیان ابراهیمی بلکه در ادیان غیر ابراهیمی و بین اقوام و ملل مختلف نیز وجو دارد و منحصر به شرقی ها و ادیان ابراهیمی نیست بلکه اعتقادی عمومی و فراگیر و جهانی است به عنوان مثال نژاد اسلاو که در اروپا هستند بر این عقیده بودند که از مشرق زمین یک نفر بر می خیزد و تمام قبایل اسلاو را یکی کرده و بر دنیا مسلط می گرداند ویا نژاد ژرمن معتقد بودند یک نفر فاتح از طوایف آنها قیام و ژرمن را بر دنیا حاکم می گرداند، یونانیان می گفتند کالوبرگ نجات دهنده است که با ظهور خود جهان را نجات می دهد و در میان سرخپوستان آمریکا نیز این عقده رایج است که ((گرد)) سرخپوستان ظهور و آنها را به بهشت زمین رهنمون خواهد ساخت و چینی  ها نیز باور داشتند که ((کرشنا)) ظهور و زمین را نجات می دهد و در آئین بودا نیز اندیشه منجی و موعود با مفهوم ((میتریه)) به معنای مهربان بیان شده است بودائیان نیز میتریه را آخرین بودا می دانند که هنوز نیامده است در آئین هندو نیزموعود و نجات بخش موسوم به ((کاکلی)) در پایان آخرین دوره زمانی ادوار چهارگانه ظهور می کند زیرا بنا بر تفکر هندو جهان از چهار دوره رو به انحطاط تشکیل شده که در چهارمین دوره ((عصر کاکلی)) فساد و تباهی سراسر جهان را فرا گرفته و در پایان این دوره است که منجی سوار بر اسبی سفید و به هیئت انسان ظهور می کند.

با توجه به اینکه مبحث منجی در ادیان مختلف را شرح دادید لطفا این مبحث در دین اسلام را تبیین کنید؟

در اسلام بحث منجی گرایی و موعود گرایی تحت عنوان اندیشه مهدویت مطرح است، یعنی باور به ظهور امام مهدی(عج) از فرزندان حضرت محمد(ص) که در آخر الزمان تشکیل حکومت جهانی داده و ریشه ظلم و ستم و فساد را از بین می برد. باید گفت اندیشه مهدویت یکی از باورهای اصیل و مستند مسلمانان است که بر خواسته از رهنمون ها و پیشگویی های وحیانی پیامبر اکرم (ص) بوده و مسلمانان بر اساس بشارت های پیامبر خدا منتظر ظهور منجی موعود هستند بر اساس دیدگاه مسلمانان او هم نام و هم کنیه پیامبر و ملقب به مهدی است و همه اتفاق دارند تا او ظهور نکند سیر عالم و جامعه بشری به پایان نخواهد رسید و باید منتظر ظهور او بود.

نگاه اهل سنت به مقوله مهدویت چگونه است؟

در منابع اهل سنت بر وجود مهدی موعود و ظهور او در آخر الزمان اشارات صریح و روشنی آمده است به طوری که اهل سنت 50 کتاب درباره حضرت مهدی(عج) دارند که به عنوان نمونه کتاب هایی چون البرهان، مناقب المهدی، عقد الدرر، البیان فی الاخبار صاحب الزمان را می توان نام برد و نکته مهم در این زمینه این است که اهل سنت مانند مکاتب و ادیان به منجی نوعی معتقدند که منجی نوعی به معنای این است که یعنی منجی که هم اکنون وجود ندارد و در آینده از یک پدر و مادر و مادر نامعلوم بوجود می آید و تشکیل حکومت جهانی می دهد اما این اتفاق نظر را دارند که مهدی از نسل پیامبر اکرم و فاطمه(س)است در واقع اهل سنت با اینکه به اصل مهدویت اعتقاد دارند اما نتوانسته اند ارتباط خاص با منجی موعود برقرار کنند و صرفا به عنوان باوری به آن نگاه می کنند که در آینده محقق خواهد شد.

نگاه شیعه به مقوله مهدویت چگونه است؟

در نگاه شیعی به مقوله مهدویت، مهدی موعود شخصی است زنده و حاضر در جامعه که پدرش امام حسن عسکری (ع) و مادرش نرجس نام دارد که از نظرها غایب شده و به صورت پنهانی زندگی می کند تا خداوند متعال اذن ظهور دهد و مساله اصلی در مهدویت شیعه این است که شیعه با این اندیشه زندگی و مشروعیت می یابد و در واقع اعتقاد به حضور امام غایب که همان مصلح موعود همه ملت هاست باعث شده که شیعه یک پویایی و نشاط خاصی داشته و زنده ترین دین و مکتب در دنیا باشد و به همین جهت انتظار شیعه برای ظهور منجی یک انتظار پویا و حیات بخش و زندگی آفرین است که نیرو و سرمایه معنوی برای رشد را فراهم می کند و بر این اساس تفاوت نگاه شیعه نسبت به منجی با سایر ادیان و مکاتب و فرقه ها در این است که شیعه معتقد به زنده بودن و حاضر بودن او است اما سایر مکاتب معتقدند منجی در آینده بوجود می آید و به همین دلیل بحث مهدویت یک بحث مهم و بنیادین در بین شیعیان تلقی می شود که باید در همه ابعاد مورد توجه باشد زیرا آینده نگری و تداوم حیات و تکامل شیعه به وجود حضرت مهدی (عج) وابسته است.

..........................................................
گفتگو از سیده مرضیه میرقادری