افزایش تحرکات تروریست های تکفیری داعش در عراق و تصرف برخی از شهرهای عراق توسط این گروه تروریستی حکایت از دست های پنهان آشکار برای توطئه در این کشور اسلامی منطقه را دارد.
در پی افزایشات تحرکات تروریست ها در عراق شاهد ربوده شدن ده ها نفر از اتباع ترکیه در موصل بوده ایم که به همین مناسبت خبرنگار مهر گفتگویی را با صادق ملکی کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه انجام داده که مشروح آن در زیر آمده است.
خبرگزاری مهر-گروه بین الملل: آیا فکر نمی کنید امروز ترکیه در باتلاقی فرو رفته است که از 3 سال پیش خودش با حمایت از همین گروه های تروریستی در سوریه آغاز به ایجاد آن کرد؟
صادق ملکی: ترکیه در حمایت و تقویت گروهای سنی افراطی در سوریه و عراق نقش اساسی داشته است که می توان به حمایت از گروه النصره و داعش اشاره کرد. ترک ها از حیث نگاه به مسائل منطقه فرق زیادی با سعودی ها و برخی کشورهای مرتجع عرب ندارند و فقط به علت اینکه سیستم و نظام ترکیه با سیستم کشوری مثل سعودی متفاوت است به همین علت حمایت هایش از داعش و النصره آشکارا نبوده بلکه پنهانی است.
- در روزهای اخیر شاهد تهدیدات ترکیه علیه گروه داعش هستیم نقش ترکیه در تحولات اخیر عراق چیست و واکنش احتمالی ترکیه به تحولات این کشور و اتباع گروگان گرفته شده اش چه خواهد بود و آیا اساسا ترکیه در این زمینه دستش باز است یا خیر؟
امروز اگر ترکیه داعش را تهدید می کند می خواهد سرپوشی برای حمایت های خود از این گروه و دیگر گروه های افراطی بگذارد. ترکیه با حمایت از الهاشمی و پناه دادن به وی و کمک لجستیکی به گروهای افراطی موجب قدرت گرفتن آنها شد. ترکیه در سوریه چون عربستان حامی تفکری است که بدنبال ایجاد درگیری میان شیعه و سنی هستند. از یک نگاه، اشغال کنسولگری ترکیه و گروگان گرفتن اتباع این کشور در موصل از سوی داعش می تواند اقدام ظاهری و نمایشی و حتی برای حفاظت از کارکنان ترکیه باشد زیرا داعش بعید است به اتباع این کشور صدمه برساند. البته هدف در حد کلان است اما ممکن است برخی اتفاقات جزئی روی دهد. در پنهان، استراتژی کلان ترک ها و داعش و سعودی ها در منطقه و عراق یکی است. ترکیه یکی از کشورهایی بود که تبعات سقوط صدام در عراق را که تحولات را به نفع شیعیان تغییر داد را نپذیرفته و با طرح ادبیات دولت فراگیر در مواجهه با تحولات عراق عملا دمکراسی عددی را که سبب شده بود معادلات به نفع شیعیان تغییر یابد، را نپذیرفت.
در طول سال های پس از سقوط صدام تمامی اقداماتی که در راستای بی ثباتی و ناامنی عراق با استفاده از بستر داخلی این کشور با حمایت های اردن، ترکیه و عربستان صورت گرفته در راستای عدم قبول دموکراسی عددی شیعیان در عراق بوده است. البته این به معنای عدم توجه به زمینه های داخلی و مساعد عراق برای ایجاد تحریکات نیست. کشورهایی چون ترکیه با استفاده از بستر داخلی عراق و کمک به ایجاد ارتباط میان بعثی ها و داعش، نقش اساسی در ایجاد ناامنی در عراق داشته اند. حمایت ترکیه از داعش و النصره امری است که مخالفان داخلی حزب عدالت و توسعه بارها به آن اشاره نموده اند. حضور تعداد زیادی از اتباع ترک در میان نیروهای داعش و دستگیری برخی از آنان نیز حکایت از نقش پنهان و آشکار آنکارا در حمایت از نیروهای سلفی در ناامن نمودن عراق دارد.
- ترکیه همواره اعلام داشته با تجزیه و تضعیف تمامیت ارضی عراق مخالف است ولی روند کنونی در صورت گسترش می تواند تجزیه عراق را جدی نماید. بنظر شما این اعلام موضع با سیاست کنونی ترکیه در حمایت از جریانات تندرو در تضاد نیست؟
آن ترکیه که مخالف تجزیه عراق بود و طرح آنرا عامل جنگ می دانست ترکیه اجویت و عراق صدام بود و به تعبیر روشن عراق تحت تسلط اهل تسنن بود. ترکیه، عراقی را که در آن هرم قدرت از آن شیعیان باشد را نمی خواهد زیرا مطلوب این کشور همواره عراق تحت سلطه اهل تسنن بوده است و امروز نیز در همین راستا تلاش می نماید. حتی فروپاشی دولت عثمانی و استقلال عراق نتوانست حاکمیت را به اکثریت شیعی انتقال دهد و در این پروسه ترک ها نیز دخیل بودند. امروز معادلات قدرت به سود شیعیان تغییر نموده و بغداد، دیگر برای ترک ها جذابیت ندارد.
- چرا ترکیه در این سال ها همواره با نزدیک شدن به دولت اقلیم کردستان عراق موجب ایجاد تنش بین اربیل و بغداد شده است؟
نکته نهفته این اقدام ترکیه این است که بغدادی که در دست مالکی است تامین کننده منافع و دیدگاه آنکارا نیست. ترک ها با ایجاد رابطه اقتصادی و سیاسی خارج از عرف با اقلیم و با اقدام به فروش نفت این بخش از عراق مقدمه ساز استقلال کردها می شوند. حفظ تمامیت ارضی عراق دیگر خط قرمز ترکیه نیست و حتی ظهور دولت مستقل سنی به مرکزیت موصل نیز می تواند مطلوب آنان باشد. وقتی قدرت در بغداد در دست شیعیان باشد ترک ها در سیاست غیر اعلامی حامی تجزیه می شوند و این روندی است که با ارتباط خارج از عرف ترک ها با اربیل و گروه های تندرویی چون داعش در حال اجرا می باشد.
هدف رابطه خاص آنکارا با اربیل فارغ از ملاحظات اقتصادی و سیاسی، بطور ویژه ضربه زدن به دولت شیعی بغداد است. نکته آنکه پیروزی مجدد مالکی برای سومین بار در انتخابات پارلمانی عراق امری قابل پذیرش برای آنکارا نبود لذا در تحولات مربوط به سقوط موصل و تحولات اخیر عراق توجه به این نکته امری ضروری است.
- آیا تجزیه عراق خطر گسترش به ترکیه را ندارد؟
پاسخ به این پرسش، پاسخی تفصیلی می خواهد اما بطور خلاصه باید گفت ترکیه در راستای میثاق ملی شمال عراق تا موصل را از آن خود می داند و در نگاه عمق استراتژیک داوداوغلو نیز شمال عراق دایره نفوذ راهبردی ترکیه است. تجزیه عراق به معنای پیوستن به ترکیه نیست اما آنکارا جدی ترین حامی این منطقه نفتی و استراتژیک با دو دولت سنی ضیعف خواهد بود. خطر گسترش دولت کردی مطرح است که در ارتباط با آن بازی های پیچیده ای به وجود می آید که در فرصتی دیگر به آن می شود پرداخت. اما همانقدر بدانید که دول غربی بازی پیچیده تری را طراحی کرده اند که می تواند دولت ترکیه را با سرنوشت دولت عثمانی مواجه نماید.
پائین کشیدن پرچم ترکیه در دیاربکر و سر و صدهای ناشی از آن نشان می دهد که هزینه های حرکت در مسیر کمک به ناامنی و تجزیه عراق با توجه به شرایط ترکیه، خطر گسترش به این کشور را دارد. آنچه مسلم است درایجاد شرایط امروز عراق، مداخله امریکا نقش اساسی داشته است. به هر حال ملاحظات داخلی عراق چون بی تجربگی و اختلافات شیعیان با یکدیگر و با اهل تسنن و کردها نیز نقش اساسی در شرایط امروز عراق داشته و فضا را برای دخالت های خارجی مساعد نموده است.
- در پی این حوادث، ترکیه درخواست تشکیل جلسه اضطرای ناتو را داشت. این کار با چه هدفی صورت می گیرد و اساسا ناتو در این زمینه چه کاری می تواند بکند؟
اگر این درخواست مطرح شده باشد، جلسه برای رسیدگی و بررسی کلی بحران بوده است و بطور کلی وقتی یکی از کشورهای عضو ناتو با ناامنی در مرزهای خود مواجه می شود چنین درخواستی را مطرح می نمایند و ترکیه هم نگران ناامنی های حاصل از تحولات سوریه و عراق است. بطور کلی تشکیل نشست ناتو برای بررسی بحران های بین المللی امری طبیعی است. اگر دامنه بحران عراق مثل بحران بوسنی گسترده شود حتی می تواند منجر به مداخله نظامی این سازمان شود که در این صورت نقش ترکیه در مداخلات در خاورمیانه پر رنگ تر خواهد بود.
- چرا نگاه ترکیه به تروریسم در عراق و سوریه متفاوت و دوگانه است؟
- متاسفانه در چند سال اخیر مسلمانان منطقه به دام تله ای افتاده اند که مطلوب غرب و اسرائیل است. ایجاد فاصله و درگیری میان شیعه و سنی، استراتژی مطلوب غرب و اسرائیل بوده و منافع آنان را با کمترین هزینه تامین می نماید. متاسفانه ترک ها، اردنی ها و سعودی ها به شدت در دام درگیری فرقه ای گرفتار شده اند. تاسف بیشتر اینکه وقتی دولت اسلامگرای ترکیه روی کار آمد به نظر می رسید که نگاه روشنی به جهان اسلام و مشکلات آن دارد و تصور آن بود که این حزب، از افراطی گری و سلفی گری فاصله زیادی دارند اما غلبه نگاه ایدئولوژیک که نمود عملی آنرا در سیاست اتخاذی علیه دمشق و بغداد شاهد هستیم نشان داد که تفکر آنان با سعودی ها یکی است و فرق آنان در شیوه بوده است.
نگاه افراطی مبتنی بر تنگ نظری مذهبی داود اوغلو چنان بر عقلانیت غلبه کرد که وی طی اظهاراتی آشکارا اعلام داشت که منطقه در سی سال گذشته تحت تاثیر موج شیعی (انقلاب اسلامی ایران) بوده و پس از این تحت تاثیر موج سنی خواهد بود. در حالی که این موج که به ظن داود اوغلو، شیعی بوده است، بزرگترین حامی موضوع فلسطین که مشکل جهان اسلام و مسلمانان سنی می باشد، بوده و می باشد. درد ترکیه در سوریه و عراق درد حاصله از نگاه مذهبی و تلاش برای تغییر معادلات قدرت از علویان به اهل تسنن در سوریه و ایجاد فضای بیشتر از ظرفیت جمعیتی برای اهل تسنن در عراق است. طرح حمایت از حقوق بشر و دمکراسی در سوریه و حمایت از دولت فراگیر در عراق پوششی برای پنهان کردن نیات پنهانی از سوی آنکارا است. چگونه است که ترکیه در سوریه بدنبال دمکراسی عددی است اما این واقعیت را در عراق، نه تنها نمی پذیرد بلکه برای تغییر آن از هیچ کوششی فروگذار نیست. جهان شاهد بود که دولت ترکیه صرفا برای اینکه معادله قدرت در سوریه را به زیان علوی ها بر هم بزند در کنار گروه های تروریستی قرار گرفته و سران القاعده در استانبول کنفرانس مطبوعاتی برگزار کردند. در حال حاضر ترکیه با حمایت از گروه های افراطی در عراق در راستای نگاه مذهبی حرکت نموده و با همین هدف است که شاهد پناه دادن به طارق الهاشمی و عدم استرداد وی به عراق و اعطاء پناهندگی به او بودیم.
-----------------------
گفتگو از پیمان یزدانی