به گزارش خبرنگار مهر، کارگاه شعر و ترانه روز یکشنبه در حاشیه دوازدهمین جشنواره شعر و داستان جوان سوره با حضور سعید بیابانکی دبیر این دوره جشنواره و محمدرضا عبدالملکیان برگزار شد.
محمدرضا عبدالملکیان شاعر سرشناس معاصر در این کارگاه گفت: نوع نگاه به کار هنری بسیار متفاوت است و جمع شاعری که در اینجا حضور دارند از نظر شاعر بودن همگی منسجم بوده اما از نظر سلایق و دید متفاوت هستند. بنابراین در اینجا موضوع و حوزه ای خاص را مشخص نمیکنیم و میگذاریم به عهده خود شاعران که در هر حوزهای که میخواهند کارگاه را راهبری کنند.
وی با بیان اینکه یک سفر را آغاز کردیم و تلاش در این است تا به مقصد برسیم، گفت: خیلیها باورشان بر این است که از آن لحظهای که حرکت میکنیم سفر شروع شده و تنها هدف را نشانه میروند، در حالیکه در حین رسیدن به اهداف اتفاقات زیادی رخ می دهد و ممکن است حاشیه و متن و آموختهها از خروجی و هدف تاثیرگذارتر و ارزشمندتر باشند بنابراین به تمامی جهات در راه رسیدن به هدف توجه داشته باشید.
زیبایی دنیای هنر در تفاوت هاست
وی در ادامه افزود: زیبایی دنیای هنر در مشابهتها نیست بلکه در تفاوتهاست و اگر سپهری و شاملو اشعارشان یک ساختار داشت مطمئنا جذاب نبوده و در نتیجه مخاطبان زیادی را هم نمیداشتند و اتفاق خاصی نمیافتاد.
عبدالملکیان با اشاره به مطالعاتی که حاصل تجربیاتش بودهاست، گفت: وقتی به پای هر تابلوی نقاش و پایین شعر هر شاعر چه دوران قبل و چه معاصر نگاه انداختم اوج شعر و نوشته ها و نقاشی را در سنین بیست و چندی تا سی و چندی دیدم و اگر شاعری در سن بالاتر شعر گفته آن شعر نتیجه تجربه آن شخص بوده است.
این شاعر سرشناس معاصر به سمت هنر رفتن را برخاسته از دو صفت جنون و جسارت جوانی ذکر کرد و گفت: فکر نکنید دوردستهای گستردهای پیش روی شماست و تنها مجال شما همین سن و سال جوانی است. بنابراین قدر این دوره زندگی را دانسته و بدانید خلاقیتهای شما در همین سن و سال خواهد بود و درست است که 50 سالگی هم می توان شعر گفت اما آن شعر حاصل تجربه است نه خلاقیت.
شاعران تنها به جشنوارهها اکتفا نکنند
وی همچنین در ادامه افزود: جشنوارهها کار خوب و ارزشمندی است همانگونه که انجمنها خوبند؛ اما دقت نظر داشته باشید که انجمنها و جشنوارهها گذرگاههای خوبی هستند باید مواظب بود که این گذرگاه ها تبدیل به منزلگاه نشوند.
عبدالملکیان اظهار داشت: شاعر جشنوارهای نشوید و تکیه به جشنوارهها نکنید چرا که بودند کسانی که به تدریج کنار رفتند بنابراین افق دید و چشم اندازتان بسیار فراتر باشد و برای یک یا دو یا سه دوره خوب است اما تنها پایبند بودن به جشنواره ها انسان را در هنری که دارد متوقف می کند.
وی در پایان کیفیت کارگاه برگزار شده را نسبت به همایشها و جشنواره های قبلی را مطلوب اعلام و سطح شعرها و ترانههای خوانده شده در کارگاه و برگزیده شده را بسیار بالا عنوان کرد و گفت: امیدواریم بتوان این جشنوارهها را در سایر دستگاه ها نیز با همین کیفیت و بالاتر شاهد باشیم.
بیابانکی: جشنوارهها تعیین کننده جایگاه شعر نیستند
سعید بیابانکی شاعر و طنزپرداز هم در ادامه کارگاه شعر و ترانه گفت: جشنواره ها هرگز تعیین کننده برای جایگاه شعر نیستند و بستر تعامل و ارتباط و کسب تجربه هستند.
وی ادامه داد: انگیزه در نسل جدید ما کشته شده است و یکی از دلایل آن برگزار نشدن کنگره ها و جشنواره ها به صورت سنتی است و این باعث گردیده به جای رفاقت های ادبی تبدیل به رقابت های ادبی شود و همین امر جذابیت این کنگره ها و جشنواره ها را از بین برده است.
وی گفت: این شکل اجرای جشنواره ها را نمی پسندم چرا که گویی تنها دور محور جوایز می چرخد و این امر از نظر من تاثیری در کیفیت کار و رشد آن ندارد.
بیابانکی افزود: بهتر است به شکل سنتی کنگره ها و جشنواره ها برگزار شود و اگر قرار است 40 میلیون تومان جایزه را بین تعداد انگشت شماری تقسیم کرد آن را بین مثلا 80 نفر تقسیم کنیم و تمامی افراد شرکت کننده را به این جمع دعوت کنیم که مطمئنا کار زیباتر و ماندگارتری بوده و در رقابت نیز تاثیرگذارتر و رشد موثرتری خواهد داشت.
این شاعر اظهار داشت: امروز عصری است که شعرها و داستان ها با اضافه شدن فضای مجازی به هم شبیه شده است و ناخودآگاه همه به نوعی طراز اول هستند و مطمئنا با دعوت از همگی این کار جذاب تر خواهد شد و حداقل در جشنواره های هنری کار به این شکل باشد بهتر است.
تعارض خلاقیت با تعیین موضوع در جشنواره ها
بیابانکی با توجه به اینکه خلاقیت با موضوع در تعارض است، گفت: از دیدگاه من موضوع در این جشنواره ها بهتر است مشخص نشود تا شاعران جشنواره را راهبری کنند نه اینکه جشنواره شاعران را به دنبال خود بکشاند.
وی همچنین در ادامه افزود: شهرت در ادبیات تدریجی است و تمرین های زیاد شاعرانه ای باید صورت گیرد تا ما را در جایگاه شاعری قرار دهد.
وی در رابطه با به کاربردن زبان محاوره ای و بومی گفت: زبان در شعر جایگاه بسیار بلندی را دارد اما متاسفانه زبان ما در گفتن شعر و نوشتن آن محاوره و بومی نیست و این یک ضعف بزرگ محسوب می شود.
داستان نویسان و شاعران اصالت لهجه ای خود را حفظ کنند
بیابانکی با بیان اینکه داستان نویسان و شاعران اصالت لهجه ای خود را حفظ کنند، گفت: متاسفانه برخی از شاعران و نویسندگان به اشتباه تصور می کنند که کارشان بدون لهجه گویاتر و پر مخاطب تر خواهد شد در حالیکه لهجه خود مخاطب آفرینی میکند و برای ماندگار شدن باید بومی بود تا ملی و بین المللی شد.
وی افزود: ما تحت هیچ شرایطی نباید لهجه خود را در شعر گفتن و نوشتن حذف کنیم و باید ناخودآگاهانه شعر گفت چرا که اگر غیر از این عمل کنیم ضربه ای بزرگ به خلاقیت خود زده ایم.
بیابانکی اظهار داشت: متاسفانه اصالت زبان که به نوعی در لهجه ها نیز خود را نشان می دهد به تدریج در حال حذف شدن و یا بعضی واژگان حذف شده اند و این بلایی است که رسانه و شهرت کاذب به وجود آورده و صدا و سیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در این امر بی تاثیر نیستند.
وی افزود: برای زنده کردن برخی واژگان که از دایره المعارف بیرون رفته اند و یا در حال فراموشی است راهی جز این نیست که آن واژه ها در شعرها و داستان ها و هنر جای دهیم و این اصالت را پررنگ تر از دیروز و امروز به نمایش بگذاریم.