به گزارش خبرگزاری مهر، یازدهمین نشست روند تجربه نگاری تربیتی با حضور حسین کمیلی با موضوع تجربه نگاری تشکلها فردا، چهارشنبه 4 تیرماه از ساعت 17:30 تا 19 در مؤسسه اشراق برگزار می شود.
مؤسسه اشراق در خیابان قرنی، بالاتر از خیابان طالقانی، خیابان اراک غربی، خیابان شهریور، خیابان دوم غربی، پلاک 2 برگزار می شود.
در خلاصه مقاله کمیلی آمده است: رویش انگیزه تجربه نگاری از زمانی در من ایجاد شد که به قصد تکمیل تجربیات تشکل خودم، بازدیدهایی از چند تشکل در کشور داشتم؛ دیدن نمونه های محقق و فهم پشتوانه های نظری متفاوتی که خودآگاه یا ناخودآگاه پشتوانه مدل عملیاتی هر کدام بود برایم بسیار جذاب بود. تا دیروز حرف های نظری متفاوت و تفاوت مبانی را می شنیدم ولی تمایزها برایم عینی نبود، وقتی رفتم و مدل های محقق را دیدم، تفاوت مبانی و اهمیت مبانی، برایم بیشتر جا افتاد.
در تحلیل مواجهه با تشکل ها احساس کردم نوعی از حساسیت ها که خودش را در روش ها نیز نشان داده است در حال افزایش است و چون این روند را مخالف روند اصولی و دقیق و به نوعی یک مواجهه ناخودآگاه با تحولات جامعه می دانستم انگیزه ام برای پیگیری مساله بیشتر شد. تحولی که من مشاهده کردم، افزایش طرفداران مدل تربیتی بسته است. یعنی تشکل هایی که بر گزینش سخت گیرانه ورودی هایشان بسیار حساس تر شده اند و بر کنترل حداکثری اعضایشان نیز مصرتر و حرفه ای تر شده اند تا جایی که برخی مدل ها عملا عضوشان را شبانه روز در اختیار گرفته اند. من این را ناشی از دشواری مواجهه با تحولات سریع و پیچیده جامعه و ناشی از یک نوع موضع انفعالی می دانم و نه ناشی از قدرت و قوت آنها؛ هرچند در ظاهر بسیار قوی و یکپارچه جلوه کند.
البته علاوه بر آن تحلیل کلی و جریانی، در حین بازدیدها و گفت و گوها، ذهنم به دنبال عوامل ایجاد کننده تمایز بین مجموعه ها نیز می گشت؛ هر جایی به دلایل مختلف، تفاوت هایی بروز کرده است. ولی کدام عوامل، عوامل کلیدی تر و تعیین کننده تر در جهت دهی به مجموعه ها هستند؟ شرط فهم این مطلب، مشاهده هرچه دقیق تر نمونه های موردی مختلف و کشف رابطه متغیرهای مختلف با مدل محقق است. اگر کسی قصد تاثیرگذاری بر مجموعه ها را داشته باشد باید هرچه دقیق تر و عینی تر این مساله را درک کند. یکی از عواملی که دستگیرم شد این بود که روحیات مسوول مجموعه ها و آدم های محوری آن تاثیر زیادی در مجموعه دارد. یعنی وزن اشخاص محوری در مقایسه با محتوا و موضوع و روش و برنامه و... قابل توجه است.
باید اذعان داشت که مدل مشاهده و گفت و گو اساسا برای فهم کامل هیچ مجموعه ای جوابگو نیست. چون شما آنچه محقق شده است را می بینید نه آنچه می توانسته محقق بشود. هر چقدر هم که فرد مشاهده کننده خبره باشد باز هم زوایای بسیاری هستند که به راحتی نه دیده می شوند و نه قابل بررسی اند و برای فهم آنها، حتما نیاز به یک زیست طولانی مدت با آن مجموعه هست. این از موانع و محدودیت هایی است که به راحتی قابل حل نیست. البته اخذ نظر تعداد بیشتری از افراد یک تشکل در سطوح مختلف، تا حدودی به ارائه یک تصویر جامع تر کمک می نماید.
مخاطب تجربه نگاری، مسوولین و اعضای محوری تشکل ها هستند و اعتمادسازی در این افراد خصوصا بخاطر خرابکاری هایی که سازمان های مختلف در تعامل با این افراد داشته اند سخت شده است حتی گاهی انگیزه های تعامل بخاطر کسب تجربه برایشان رنگ باخته است و گمان می کنند برای وقتی که می گذارند باید کمکی و حمایتی نصیب تشکل شان بشود و این در نوع گزارش و توصیف خودشان نیز اثر می گذارد لذا بیشتر بر ابعاد کمی تاکید می کنند!
این مطلب بسیار اهمیت دارد که فرد بازدید کننده و ثبت کننده تجربه، خبره و با تجربه باشد. مخاطب باید احساس کند که فرد کاملا تجربه او را درک می کند، باید حتما پیش طراحی قبلی وجود داشته باشد که بداند چه ابعادی را بسنجد و حتما باید دقت کند که بر یک تجربه خاص یا تجربه خودش تکیه نکند و الا چه بسا نتواند بسیاری از ابعاد مهم و منحصر به فرد یک تشکل را ببیند. برای جلوگیری از این امر، خوب است که بازدید و ثبت تجربه به صورت گروهی از افراد با تجربیات مختلف انجام شود.
تجربه نگاری می تواند در انتخاب مدل فعالیت برای تشکلهای جدیدالتأسیس بسیار موثر باشد و به جای تبعیت از مدلهای مشهور، گزینه هایی را که متناسب تر با شرایط تشکلها در هر جای کشور هستند در اختیارشان قرار بدهد.