به گزارش خبرنگار مهر، 19 ارديبهشت ماه سال 85 زنگ هشدار آتش نشاني رودهن به صدا در آمد و آتش نشانان براي مهار حريقي مهيب در يك مغازه پلاستيك فروشي در محل حاضر شدند. با توجه به اينكه مواد داخل مغازه قابل اشتعال و مغازه هم با بنزين آتش گرفته بود خاموش كردن آتش چند ساعت به طول انجاميد. ماموران آتش نشاني هنگام لكه گيري مرد جواني را پيدا كردند كه به شدت آسيب ديده بود و خيلي سريع وي را به بيمارستان انتقال دادند.
یك ماه بعد جوان مجروح به نام بهزاد در بيمارستان بر اثر شدت جراحات وارده جان باخت و پليس تحقيقات خود را در خصوص پرونده مرگ اين جوان آغاز كرد.
اين در حالي بود كه كارشناسان آتش نشاني اعلام كردند، حريق در مغازه پلاستيك فروشي عمدي بوده است. به اين ترتيب موضوع قتل در پرونده بهزاد مطرح شد و بازپرس جنايي در تحقيقات از حسين صاحب مغازه دريافت آتش سوزي توسط فردي به نام عليرضا ايجاد شده است. حسين به بازپرس گفت: عليرضا شريكم بنزين را در مغازه ريخت، من از ترس خارج شدم اما هنوز بهزاد فرار نكرده بود كه مغازه آتش گرفت. صاحب مغازه در تحقيقات گفت عليرضا با من اختلاف داشت و روز حادثه هم به همين دليل وارد مغازه شد و بنزين روي زمين ريخت اما بهزاد كه تازه شاگرد مغازه ام شده بود از اين اختلاف چيزي نمي دانست.
در ادامه پرونده برای رسیدگی در اختیار قضات شعبه 71 دادگاه کیفری قرار گرفت. علیرضا در جلسه محاکمه، اتهام قتل عمد را رد كرد و گفت: من منكر اختلاف با شريكم نيستم اما بنزين را براي آتش زدن مغازه با خودم نبرده بودم، از مدت ها قبل مقداري رنگ كف مغازه ريخته بود كه براي تميز كردنش احتياج به بنزين داشتيم. من هم براي پاك كردن زمين بنزين را با خودم بردم.
متهم ادامه داد: بنزين را كه كف زمين ريختم ديگر متوجه نشدم چه اتفاقي افتاد و چطور شد كه مغازه آتش گرفت، بلافاصله خودم را به بيرون پرت كردم و در مرگ بهزاد هيچ نقشي نداشتم.
پس از پايان دفاعيات متهم و وكيل مدافعش هيات قضات شعبه 71 براي تصميم گيري درخصوص پرونده وارد شور شده و علیرضا را به قصاص محکوم کردند.
با تائید حکم قصاص مرد جنایتکار پای چوبه دار قرار گرفت که در آخرین لحظات اولیای دم رضایت خود را اعلام کردند.
صبح امروز جلسه محاکمه متهم از جنبه عمومی جرم و به ریاست قاضی عزیزمحمدی در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.
متهم در این جلسه در دفاع از خود گفت: من قصد کشتن بهزاد را نداشتم و این حادثه خواسته رخ داد. 9 سال است در زندان به سر می برم و درخواست بخشش دارم.
پس از آخرین دفاعیات متهم قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.