به گزارش خبرنگار مهر، شاید برای هیچ مراسم تولدی 300 یا 400 کیلو شکلات هزینه نشود، شاید در یک مکان 800 متری 10 هزار نفر جمعیت جا نشود، شاید توانی برای بیدار ماندن و شادی کردن بعد از سحری خوردن نباشد اما عشق یار قبراقتر از روزهای قبل بدون هیچ چون و چرایی عاشقان به درگاهش را به سر سفره مظلوم مدینه دعوت میکند.
قریب به 40 سال است زمین تکیه گذر جدا واقع در خیابان چهارمردان قم لیاقت آن را دارد که برای پسر ارشد علی ابن ابی طالب(ع) تولدی باشکوه و با عظمت از جنس زنانه بگیرد و سفرهای معنوی پهن کند تا همگان از آن بهرمند شوند.
سفرهای که به قول حورا سادات جدایی، همسایه کهن سال این تکیه این طوری نبود، سفرهای با رنگ و بوی سبزی.
سفرهای کوچک و سبز که درون آن قرآن، شمعدانهای سبز رنگ لالهای، خیار، کشمش، سبزی، کوکو، شکلاتهای سبز و ساداتی که دور این سفره جمع میشودند و به دعا و ثنا میپرداختند، خاطرات روزهای اول این محفل باشکوه بود که حورا سادات برایم تدایی کرد.
هر سال به جمعیت عاشقان امام حسن(ع) اضافهتر میشود این را حورا سادات میگوید و ادامه میدهد: 67 سال است که از خدا عمر گرفتهام و از روز اول شاهد این جشن بودهام اما تا به حال ندیدهام کسی از در این خانه دست خالی رد شود.
به گفته خانم جدایی، بانی اول این مراسم و جشن در این تکیه خانم مقدسزاده بوده که چند سالی میشود به رحمت خدا رفته است.
او معتقد است با برپایی مراسم جشن در ماه مبارک رمضان در تکیه جدا برای مردم جا افتاد تا در این ماه برای امام حسن(ع) جشن بگیرند، زیرا در سالهای قبل در ماه رمضان مراسم شادی برگزار نمیشد.
حورا سادات این را هم تأکید میکند که اثرات معنوی آن سالها مردم را از هر سو به اینجا میکشاند و مداحانی که نرخ بالا برای کارشان تعیین میکنند در این روز بدون ریا و تکبر و مزدی برای حاجتمندی و عشق و ارادت خالصانه به کریم اهل البیت امام حسن(ع) به در این خانه میآیند.
در سالهای قبل در این روز در تکیه جدا به دلیل کمبود جمعیت مداح دعوت میکردند که در وصف امام حسن(ع) سخنرانی و مولودی میخوانده است اما چند سالی میشود که مردم به صورت خودجوش و افتخاری این مجلس را میچرخانند و کسی کاری به این ندارد که کسی تحویلش بگیرد یا نه. چون همه معتقدند صاحبخانه کسی است که آن روز (15 رمضان) را به تمامی گدایان درگاهش اختصاص داده است.
معرف من امام حسن(ع) است
یکی از ذاکران اهل بیت(ع) که نزدیک به 10 سال است در این خانه را دق الباب میکند میگوید: هرچه دارم از وجود و برکت امام حسن(ع) است و از آن سالی که در این تکیه برای تولد امام حسن(ع) مداحی میکنم، ایشان معرف زندگی من شدند.
او یادآوری میکند: ماه رمضان را به عشق نیمه ماهش سپری میکنم و تا زنده هستم به در این خانه دخیلم.
لطیفه خانم که سه چهار سالی میشود خادم این تکیه است میگوید: سال اولی که در اینجا زندگی میکردم در همین روز با صدای هلهله جمعیت از خواب پریدم و تا چند ساعت مات و مبهوت بودم اما بعد از آن سال، شب نیمه رمضان بیدار میمانم تا شور و هیجان عاشقان امام حسن(ع) را شاهد باشم.
او میگوید: مردم از شب تولد امام حسن(ع) به تکیه میآیند و نماز حاجت میخوانند و بیشتر افراد حتی سحری را با خود به اینجا میآورند، بعد از نماز صبح مراسم شادی شروع میشود و تا ساعت 4 بعد از ظهر همان روز ( نیمه رمضان) ادامه دارد و جمعیت دسته دسته در رفت و آمد و دادن نذورات خود و شادی هستند.
اینجا همه نوع حاجتی گرفته میشود، خانمی با چشمان گریان بعد از 10 سال ناامیدی، نوزاد یک ماهاش را به آغوش گرفته و دور تا دور این مجلسی که جایی برای سوزن انداختن در زمینش و در هوایش حاجتهای گرفته شده با شکلات، سبد، تسبیح و گل خودنمایی میکنند نیست، میچرخاند و گوشش هم به حرفهای کسانی که میگویند از دستت نیافتد یا به صورتش چیزی نخورد بدهکار نیست و در جواب میگوید: خودش داده است خودش هم مواظبت میکند.
کمی آن طرفتر فاطمه که کیسه نذری شکلات و تسبیحاش تمامی ندارد، میگوید: حاجتم به قدری گرهاش کور بود که فقط این آقا میتوانست آن را باز کند.
کاروانی که با اتوبوس از ساوه به عشق مراسم جشن امام حسن(ع) به قم آمده بودند مرا از هر سوی به خود وا میداشت! آنها همگی به عشق امام حسن(ع) و شور این مجلس نورانی انتظار جاده خاکی را تحمل کردهاند.
مات جمعیت بودم که نگاهم ناگهان به آسمان تکیه افتاد، قلبی به وسعت قلب تمام عاشقان آویزان است و بر روی آن "جانم حسن(ع)" حک شده، که با دیدن جمعیت گویا میچرخد و عرض ادب میکند.
..........................
فریده اریس