به گزارش خبرنگار مهر، طی هفتههایی که گذشت خانه هنرمندان میزبان تعداد زیادی از هنرمندانی بود که برای اجرای نمایش های محیطی به محوطه بیرونی خانه هنرمندان آمده بودند تا برای مردم به اجرای نمایش بپردازند و آنها را با آیینهای سنتی ایرانیان آشنا کنند.
در یکی از شبهای اجرا و پس از اذان مغرب گروهی که میخواستند در آن شب به اجرا بپردازدند کم کم آماده شدند تا به محلی که برای آن ها تعبیه شده بود حضور پیدا کنند و مراسم جشن روز میلاد امام مجتبی را در قالب آیین های سنتی اجرا کنند.
اولین برنامه ای که برای آن شب در نظر گرفته شد، مراسم «ضرب زورخانه» بود. قرار بر این بود که مرشد نیری چند دقیقه ای برای مخاطبانی که در پارک هنرمندان گرد هم آمده بودند، مراسمی را اجرا کند. ضرب زورخانه ای گونه ای از سازهای کوبه ای است که از قدیم در زورخانه ها وجود داشته است. کسی که به عنوان مرشد در زورخانه ها حاضر میشده است با این ساز برای ورزشکاران قطعاتی را اجرا میکرده و ورزشکاران زورخانه ای حرکات خود را با این ریتم هماهنگ میکردند. در ابتدا این مراسم مرشد نیری اولین کسی بود که روی صحنه آمد و با یاد و نام مولا علی با ضرب زورخانه ای خود قطعه ای را اجرا کرد.
بعد از اجرای مرشد نیری، نوبت به مراسم تُرنا بازی رسید. تُرنا بازی نام یک بازی کهن ایرانی است که در قدیم رواج داشت و در فرهنگ ایرانی و ادبیات فارسی به بازی «میر و وزیر» و «شاه و وزیر» شهرت یافته بود. بازیای که این روزها کمتر کسی آن را می شناسند و با آن ارتباط برقرار می کند. کسی که اجرای مراسم را بر عهده داشت، پژمان کاشفی را برای اجرای مراسم تُرنا بازی روی سن فراخواند و او بعد از این که به صحنه آمد ضمن خوشامدگویی به مردم کارش را آغاز کرد.
شیوه این بازی به این سبک است که بازیکنان حلقهوار مینشینند، چنانکه فضایی در میان آنها باز باشد. ریشسفیدان، بزرگان و سادات در صدر جایگاه بازی مینشینند. کارپرداز بازی، یعنی قاپ و ترناگردان و تاوانگیر، با طلب صلوات از حاضران، قاپ را به یکی از پیشکسوتان یا ریشسفیدان یا سادات حاضر در میان جمع میدهد تا بیندازد. پس از او دیگران یکی پس از دیگری قاپ میاندازند. قاپ هرکس با نقش شاه بنشیند، شاهِ بازی میشود و فرمان یا حکم بازی با اوست. پس از گزینش شاه، هرکس قاپش وزیر بنشیند، منصب وزارت را بر عهده میگیرد.
کاشفی با همین شیوه تعدادی از مردم را روی صحنه دعوت فراخواند و بازی کردند.
بعد از تُرنا بازی، نوبت به اجرای مولودی خوانی رسید و سید محسن هاشمی کسی بود که نامش در برنامه عنوان شده بود. او زمانی که به صحنه آمد چند دقیقه ای را در مدح امام مجتبی(ع) مدیحه سرایی کرد و بعد از آن مردم با او همراه شدند و مولودی خوانی حالت رسمی تری به خود گرفت.
مردم حاضر در محوطه خانه هنرمندان با این مراسم همراه شده بودند و این مساله از چهره هایشان هویدا بود. پیر و جوان، بزرگ و کوچک در کنار هم جمع شده بودند و درگیر این آیین های سنتی بودند. کسانی که مویی سپید کرده بودند و این مراسم برای آن ها آشنا بود به کوچک ترها توضیح می داند و فضای سرشار از آرامشی در حیاط خانه هنرمندان ایجاد شده بود.
بعد از همه این اتفاق ها به بخش مهم برنامه آیین های نمایشی ماه رمضان در این شب رسیدیم. زنده شدن نام فردوسی و شاهنامه نکته جالبی بود که بیانگیر تلفیق آیین های مذهبی و ایرانی با یکدیگر بود. گوینده مراسم گفت که قرار است بانویی با نام شیرین امامی روایتگر این بخش از مراسم باشد. «نقل بانو گشسب» عنوان بخشی بود که قرار بود در این لحظه اجرا شود. امامی به عنوان یکی از زنانی که شاهنامه را به خوبی میشناسد و از شاهنامه خوانها است به صحنه آمد و داستان «بانو گشسب» را به سبک خودش اجرا کرد.
«بانو گشسپ» از شخصیتهای حماسی ایرانیان و دختر رستم و همسر گیو و مادر بیژن است. وی از زنان جنگاور و پهلوان شاهنامه بوده است. مادر بانوگشسپ خالهٔ کیقباد است و به روایتی گلندام نام دارد.
بعد از این که امامی داستان بانو گشسب را روایت کرد، مراسم رو به پایان بود و در آخرین بخش برنامه مراسم «پرده خوانی انوشیروان» به روایت مرشد احمدی برگزار شد.
جمعیتی که برای این مراسم آمده بودند، در پایان پرده خوانی رفته رفته محوطه حیاط خانه هنرمندان را ترک کردند.