به گزارش خبرگزاری مهر، واشنگتن پست در گزارش خود به قلم جنیفر روبین می نویسد: جنگ غزه همچنان ادامه دارد. عراق درگیر جنگ طایفه ای است. سوریه نیز هنوز درگیر جنگ داخلی است اما مهمترین و بزرگترین مسئله که بر روی تمامی این سه مورد تاثیر دارد ایران است.
دولت اوباما دوره توافق اولیه 1+5 با ایران را برای چهار ماه دیگر تمدید کرده است. اما آیا کسی هست که باور نکند در سه ماه و نیم باقی مانده تا پایان این دوره جدید ایران با توجه به میزان پولی که از پول های بلوکه شده خود دریافت می کند در پی انجام تحقیقات بیشتر و توسعه سانتریفیوژها و همچنین موشک های بالستیک خود نباشد؟ آیا این کشور تصمیم می گیرد که فعالیت سانتریفیوژهای خود را متوقف کند؟ این امر غیر عادی است چون ایران در حال برنده شدن در مذاکرات است.
ایران توانسته در مقابل انجام برخی اقدامات برگشت پذیر برخی از تحریم های غرب را لغو کند. این کشور شرایطی را تصور می کند که تمام تحریم ها و محدودیت ها علیه برنامه هسته ای آن پایان بیابد. به نظر می رسد اگر غرب اراده ای برای متوقف کردن برنامه غنی سازی در ایران نداشته باشد توافق ابتدایی این موضوع (رفع تمامی تحریم ها) را به رسمیت بشناسد. ایران در مذاکرات به گونه ای عمل کرده که هم اکنون دست برتر را در اختیار دارد.
نویسنده این مقاله که از رفع فشارهای موجود علیه ایران نگران است در ادامه با فرافکنی می نویسد: علاوه بر این موارد ایران ترس زیادی از این نکته ندارد که اگر توافقی میان تهران و غرب انجام نشود شرایط بدتر می شود. بعد از پایان دوره 6ماه توافق ژنو ایران توانست یک فرصت چهار ماهه دیگر بدست بیاورد. خوب با این شرایط چرا نباید از شرایط مذاکره خارج شده و آن را به هم بزند؟ در این میان اوباما نیز جانب ایران را در مورد تحریم ها گرفته و در سال های اخیر تلاش کرده تا تحریم ها را به تاخیر انداخته یا اثر آنها را کاهش دهد. اوباما حتی با اعمال تحریم های مشروط نیز مخالفت کرده است. البته ممکن است تمامی تحریم های ایران لغو نشوند (ممکن است اوباما با استفاده از قدرت اجرایی خود برخی از فشارها را از روی ایران بردارد) اما با این وجود ممکن است به این جمع بندی نیز برسند که تحریم ها بدتر نشوند.
در کنار این موارد تهدید نظامی نیز وجود دارد. در حالیکه اوباما تمایلی چندانی برای استفاده از گزینه نظامی علیه کشور جنگ زده و ضعیف سوریه نداشت، ارتش آمریکا چه تهدیدی می تواند علیه ایران ایجاد کند؟ آمریکا توانایی حمله به ایران را دارد اما اراده ای برای انجام این کار وجود ندارد.
هنوز این نکته روشن نیست که آیا اوباما می خواهد معادله را تغییر دهد یا خیر. اما اگر وی این کار را انجام دهد وی معادله هزینه-فایده را برای ایران به هم زده است. و این همان چیزی است که در گزارش JINSA (گزارشی در مورد راه های مقابله با یک قرارداد بد با ایران که از سوی کمیته ای متشکل از جمهوریخواهان و دموکرات ها آماده شده و از جمله افراد مهم در تهیه این گزارش می توان به دنیس راس، مشاور سابق اوباما، اشاره کرد) اشاره شده است.
در این گزارش آمده است: دولت اوباما برای قدرتمندتر کردن موقعیت خود در مذاکرات با ایران می تواند چند اقدام را انجام دهد. یکی از این اقدامات در نظر گرفتن تحریم های سخت برای ایران است. همکاری نزدیکتر با کنگره در مورد مذاکرات و شرایط توافق با تهران نیز یکی دیگر از این اقدامات است. افزایش مشورت با متحدان منطقه ای، و اقداماتی برای محدود کردن صادرات تسلیحات ایران نیز از دیگر اقداماتی است که دولت اوباما می تواند در این راه انجام دهد.
بحث های مفصلی در مورد همکاری با کنگره برای تصویب تحریم های جدید علیه ایران وجود دارد اما در مورد افزایش احتمال استفاده از گرینه نظامی چطور؟ در گزارش JINSA در این رابطه آمده است: این امر می تواند شامل جلسه استماع کنگره درباره امکان حمله نظامی به ایران باشد. این امر همچنین می تواند شامل موارد زیر باشد: به جای آنکه احتمال را ضعیف کنیم آن را افزایش بدهیم. رسمیت بخشیدن به احتمال استفاده از گرینه نظامی، حمایت آشکار از این امر که متحدان آمریکا در منطقه خاورمیانه در صورت محقق نشدن یک توافق قابل قبول با ایران حق دارند که از خود دفاع کنند. همچنین می توان اخبار مدرن شدن توان نظامی آمریکا را نیز پوشش خبری گسترده داد که یکی از موارد مهم آن انتشار اخباری درباره بمب های پیشرفته نفوذپذیر در اهداف زیرزمینی GBU-57 است که با هدف تخریب تاسیسات زیرزمینی ایران طراحی و تولید شده اند. انجام رزمایش ها و یا اقدامات دیگر می تواند این پیام را به ایران منتقل کند. در این راه می توان از اقداماتی شبیه آنچه که برای تهدید کره شمالی در سال 2013 انجام شد استفاده کرد. در مارس 2013 آمریکا برای نشان دادن تهدید واقعی به کره شمالی بمب افکن های B-52 خود را در نزدیکی مرزهای این کشور به پرواز درآورد.
به اعتقاد نویسنده این گزارش، این امر ممکن است با واکنش هایی در دولت آمریکا مواجه شود و محتمل ترین مورد آن است که اوباما با دست زدن به هر اقدام تحریک کننده ای علیه ایران مخالفت کند. اما اگر رئیس جمهور آمریکا تمام این کارها را که البته تحقق آن بسیار بعید است انجام دهد، چه کسی می تواند فکر کند که آمریکا اقدام بعدی یعنی استفاده از گرینه نظامی را انجام نمی دهد؟
نکته دیگر در این رابطه اسرائیل است. نویسنده معتقد است که رژیم صهیونیستی در این رابطه یک زمین مساعد و حاصلخیز محسوب می شود. روبین در این رابطه می نویسد: اسرائیل قدرت نظامی خود را نشان داده و آن را ثابت کرده است. این اسرائیل بود که از قدرت نظامی خود برای جلوگیری از رسیدن موشک های سوریه به حزب الله استفاده کرد. نخست وزیر اسرائیل نیز نشان داده فردی است که برای دفاع از امنیت آن دست به هر کاری می زند که اقدام به حمله نظامی یکی از این کارها است.
در گزارش JINSA نیز در این رابطه آمده است: آمریکا می تواند بمب های قوی نفوذپذیر در اهداف زیر زمینی را به اسرائیل منتقل کند. از آنجا که تل آویو هواپیمای مخصوص حمل و استفاده از این بمب ها را در اختیار ندارد واشنگتن می تواند بمب افکن های ویژه آمریکا را نیز به اسرائیل گسیل کند. محدودیت و منعی برای دادن این تسلیحات و بمب افکن ها به اسرائیل وجود ندارد و پیشتر در سال 2012 آمریکا با ارسال تانکرهای سوخت رسان هوایی و بمب های نفوذ پذیر در اهداف زیر زمینی که قدرت کمتری در مقایسه با بمب های فعلی داشتند نشان داده که مشکلی با این امر ندارد.
این اوامر می تواند قدرت دیپلماتیک را در دو وجه افزایش بدهد. اول آنکه با ارسال یک سیگنال درست در مورد اینکه اسرائیل توان و اراده لازم برای حمله به ایران را دارد مقامات ایرانی در این رابطه نگران خواهند شد که در صورت نرسیدن به توافق جامع هسته ای چه سرنوشتی در انتظار آنها خواهد بود. دوم آنکه، این فرایند موجب افزایش قدرت آمریکا در میز مذاکرات بدین نحو می شود که واشنگتن آماده است تا در صورت شکست گزینه دیپلماسی از گرینه های دیگر استفاده کند. البته اینها مواردی هستند که کنگره نیز می تواند در مورد آنها نظر بدهد.
اقدامات دیگری همچون رایزنی با متحدان منطقه ای در خاورمیانه و همچنین جلوگیری از حرکت محموله های تسلیحاتی ایران مواردی هستند که نیازمند اقدامات اجرایی هستند. در جلسات استماع، کنگره می تواند در این رابطه به دولت اوباما فشار بیاورد که اقدامات سخت گیرانه تری را انجام بدهند. اما تا زماینکه ترکیب کنگره جدید با توجه به در پیش بودن انتخابات میان دوره ای، مشخص نشده تصویب طرح کمک های نظامی به اسرائیل بهترین گزینه می تواند باشد. آما آیا سناتور "هری رید" رهبر اکثریت ها در سنا، با این امر موافقت می کند؟ رای دادن علیه کمک نظامی به اسرائیل امری غیر مرسوم در کنگره است و سناتور رید نمی تواند در این رابطه به هم حزبان خود فشار بیاورد.
البته در این راه باید امکان وتو از سوی اوباما و یا شکل گیری جریان های ضد اسرئیلی در آمریکا را در نظر گرفت. نویسنده در پایان می نویسد: هیچ یک از این مواردی که اشاره شد به اندازه کافی رضایت بخش نیستند. در حالیکه رئیس جمهور اراده ای برای افزایش فشارها بر ایران ندارد اقدام اندکی در این رابطه می توان انجام داد اما کنگره می تواند این امر را امتحان کند و البته باید دید رئیس جمهور آتی که احتمالا هیلاری کلینتون خواهد بود در مورد مذاکره با ایران بدون پشتوانه نظامی چه نظری دارد.