به گزارش خبرگزاری مهر، برگزاری نشست تاریخ سینمای مستند هند، نمایش مستند «عمر» در سینما تک خانه هنرمندان، رکورد جشنواره فیلم کوتاه تهران در حضور آثار خارجی از جمله اخبار سینمای ایران در روز 14 مرداد ماه است.
برگزاری نشست تاریخ سینمای مستند هند با حضور «آدیتیا ست»
عصر فردا چهارشنبه 15 مردادماه و با حضور «آدیتیا ست» مستندساز هندی، نشستی با موضوع سینمای مستند هند در سالن «سینماحقیقت» مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی برگزار می شود.
به گزارش خبرگزاری مهر، این نشست در آخرین روز از هفته سینمای مستند هند و پس از نمایش فیلم مستند «بهادر، دلاور واقعی»، با حضور آدیتیا ست کارگردان فیلم، التفات شکری آذر کارشناس سینمای هند و بهمن نورایی مدیر جلسه در سالن سینماحقیقت این مرکز برگزار می شود.
مستند «بهادر، دلاور واقعی» به زندگی شجاعانه مهاجران نپالی در بافت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هند می پردازد. این فیلم مستند از ساعت 17:30 عصر فردا چهارشنبه 15 مردادماه در سالن سینماحقیقت روی پرده می رود و پس از آن نشست بررسی تاریخ سینمای مستند هند با حضور آدیتیا ست و التفات شکری آذر برپا می شود.
عصر امروز سه شنبه 14 مرداد و در سومین روز از هفته سینمای مستند هند، فیلم های مستند «صدای اتاق های کهنه» و «کارگردان، نقاش: شری صاحب» به نمایش در می آیند.
شرکت در «هفته سینمای مستند هند» برای عموم آزاد و رایگان است و علاقمندان میتوانند از ساعت ۱۷:۳۰ عصر روزهای ۱4 و ۱۵ مرداد ماه ۱۳۹۳ به سالن سینماحقیقت «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» واقع در خیابان سهروردی شمالی، میدان شهید قندی، شماره ۱۵ مراجعه کنند.
مستند «خشت خام» آماده نمایش عمومی میشود
فیلم مستند «خشت خام» از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به کارگردانی نوا رضوانی که مستندی درباره ازدواج زودهنگام نوجوانان است، با پشت سر گذاشتن آخرین مراحل فنی تولید آماده نمایش عمومی می شود. نوا رضوانی پیرامون تولید این فبلم مستند گفت: این مستند دارای دو اپیزود شخصیت محور است که هر دوی آنها خانم هستند و در سن پایین ازدواج کردند. یکی از آنها این مرحله را در گذشته تجربه کرده و دیگری تازه به مرحله ازدواج رسیده است. به نوعی در این مستند تاریخ دوباره تکرار می شود!
وی ادامه داد: اپیزود اول در کهریزک و با تصویربرداری از مدرسه و محیط زندگی یک خانم افغانی به پایان رسید. البته در انتهای کار با مشکلاتی از سوی خانواده وی مواجه شدیم. سوژه دوم نیز طی سکانس هایی در تهران، مشهد و روستایی از توابع تربت جام مقابل دوربین رفت.
رضوانی با اشاره به آغاز تدوین فیلم تصریح کرد: تدوین کار را خودم انجام می دهم زیرا قبل از فیلمبرداری، فیلمنامه را با ذهنیت تدوین آن می نویسم و در مرحله مونتاژ 80 درصد سکانس ها در فیلم مشخص شده است. مستند «خشت خام» به واسطه داشتن موضوع حساس، انرژی زیادی گرفت و یک سال و نیم از زمان من را به خود اختصاص داد. در این مستند، نزدیک شدن به سوژه ها از مراحل دشوار کار بود، اما همیشه انسان های خوب و بد در کنار هم وجود دارند، مانند سوژه دوم که به طرز غیرقابل باوری با من همکاری کرد و معتقد بود این فیلم باید ساخته شود تا همه دریابند چه زجری به خاطر ازدواج زود هنگام کشیده است.
بخش ویدئویی جشنواره مقاومت؛ از «عملیات تفحص» تا «فتنه ۸۸»
در بخش ویدئویی جشنواره مقاومت ۴ اثر با محوریت انقلاب اسلامی، ۲ اثر درباره رزمندهها و در حال و هوای زمان جنگ ، ۲ اثر مربوط به شهدا و مفقودالاثرها با تمرکز بر خانواده آنها، ۳ اثر از زاویه دید جانبازان و ۲ اثر متعلق به آزادگان از هشت سال جنگ تحمیلی حضور دارد.
در این دوره از جشنواره 14 اثر به بخش مسابقه ویدئویی راه یافتند که در این میان 4 اثر با محوریت انقلاب اسلامی، 2 اثر درباره رزمنده ها و در حال و هوای زمان جنگ، 2 اثر به شهدا و مفقودالاثرها با تمرکز بر خانواده آنها، 3 اثر از زاویه دید جانبازان و 2 اثر متعلق به سهم آزادگان از هشت سال جنگ تحمیلی است. البته در این میان یک فیلم هم به یکی از وقایع مهم پس از جنگ یعنی عملیات تفحص شهدا پرداخته است.
انقلاب اسلامی یکی از ژانرهای سینمای ایران است که در سایه عظمت جنگ تحمیلی واقع شده و آنچنان که باید و شاید به آن پرداخته نشده است. البته در سال های اخیر موضوع ترور دانشمندان و فتنه 88 روزنه های جدیدی را به سوی سینمای انقلاب باز کرده است. 4 فیلم زیر با همین محورها به بخش مسابقه راه یافتند.
«آنچه گذشت» به کارگردانی سجاد امیریزدانی با موضوع ساواک و مبارزات مردم با این نهاد، «سایه بان» به کارگردانی مسعود تکاور با محوریت انقلاب اسلامی به حواشی پیرامون فتنه 88 می پردازد، «ذهن خاموش» به کارگردانی مهرداد خوشبخت با محوریت انقلاب اسلامی درباره ترور دانشمندان علمی در سال های پس از انقلاب است، «سالهای حادثه» به کارگردانی سعید چاری درباره نقش امام خمینی و رابطه حسنه ایشان با نوجوان و ارادت این قشر در طول وقایع انقلاب اسلامی است.
پس از انقلاب، جامعه دچار عارضه جنگ شد و نسل اول فیلم های دفاع مقدسی یا اصطلاحا فیلم های خاکریزی شکل گرفت که اگرچه اکنون دوره خود را سپری کرده اما هنوز هم اگر فیلم های خوبی در این زمینه ساخته شود مخاطب لازم را به خود جلب خواهد کرد.
«رادیو آبادان» به کارگردانی حمیدرضا هنری با محوریت اهالی رسانه و تقویت روحیه رزمندگان و «شیخ شریف» به کار گردانی اسماعیل فلاح پور درباره مقاومت 45 روزه رزمندگان در خرمشهر و نقش موثر روحانیت در آن روزها، 2 نمونه از فیلم های خاکریزی بخش ویدئویی سیزدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت است.
پس از جنگ، با 4 گروه مختلف از رزمندگان مواجه شدیم؛ عده ای که شهید شده بودند و حالا خانواده هایشان این قصه را ادامه می دادند، عده ای مفقود الاثر شدند و پس از سال ها فقط یک پلاک از آنها برگشت و یا هنوز هیچ خبری از آنها نشده است، عده ای اسیر شده و بعد از سال ها به عنوان آزاده به وطن بازگشتند و گروهی نیز یکی از اعضای بدن خود را در جبهه ها جا گذاشتند و با جانبازی روزگار می گذرانند. هر کدام از این گروه ها می توانند سوژه های بی نهایتی برای خلق آثار هنری و سینمایی باشند که ما نیز درجشنواره امسال در بخش ویدئویی از هر 4 گروه نامبرده فیلم داریم که در گروه های زیر باهم مرور می کنیم.
فیلمهای «سبز به رنگ زمرد» به کارگردانی سید روح اله حجازی با موضوع مفقودین و انتظار مادران شهدا و فیلم ویدئویی «در اعماق قلب» به کارگردانی اکبر منصور فلاح که درباره فرزند شهید است.
فیلمهای«مروارید» به کارگردانی سید روح ا... حجازی با محوریت خانواده جانبازان و «ناشناس» به کارگردانی حمید بهمنی درباره زندگی جانبازان 2 نمونه دیگر از این فیلم ها می باشد و «شیپورچی» به کارگردانی سید وحید حسینی نگاهی به قشر گسترده ای از جانبازان در ارتش جمهوری اسلامی ایران انداخته و از زاویه سربازان ارتش ماجرا را روایت می کند.
«مثل دریا» به کارگردانی جواد مزدآبادی و «سکوت دریا» به کارگردانی سیامک صرافت نیز درباره شهدا و آزادگان ساخته شده است. فیلم ویدئویی «فریادهای خاموش» به کارگردانی جواد مزدآبادی تنها فیلم این دوره با موضوع تفحص است.
جشنواره فیلم کوتاه تهران رکورد دریافت آثار خارجی را شکست
بخش بين الملل جشنواره فيلم كوتاه تهران پذيراي 2 هزار و 855 فيلم از سوي فيلمسازان كشورهاي مختلف جهان شد، كه نسبت به 7 سال گذشته بالاترين ميزان تعداد آثار ارسالي را از سوی کشورهای مختلف جهان، اين دوره از جشنواره به خود اختصاص داده است.
بر اين اساس، تنها در سال هاي 1376 و1377 ، آمار فيلمهاي متقاضي بخش بين الملل از دو هزار عنوان بيشتر بوده و و از سال 2009 به بعد اين بخش روند رو به نزولي داشته است. بيشترين آمار مربوط به سال 1376 است كه در آن سال 2 هزار و 781 فيلم به دبيرخانه جشنواره رسيده بود كه باز هم كمتر از آمار سال جاري است.
با توجه به اينكه سال گذشته تنها یک هزار 309 عنوان فيلم خارجي به دبيرخانه جشنواره رسيده، اين رويداد در سي و يكمين دوره برگزاري خود و با پايان مهلت ارسال آثار به دبيرخانه، با افزايش بيش از صد در صدي آثار بخش بينالملل رو به رو شده است.
بر اين اساس، تنها در سال هاي 1376 و1377 ، آمار فيلمهاي متقاضي بخش بين الملل از دو هزار عنوان بيشتر بوده و و از سال 2009 به بعد اين بخش روند رو به نزولي داشته است. بيشترين آمار مربوط به سال 1376 است كه در آن سال 2 هزار و 781 فيلم به دبيرخانه جشنواره رسيده بود كه باز هم كمتر از آمار سال جاري است.
با توجه به اينكه سال گذشته تنها یک هزار و 309 عنوان فيلم خارجي به دبيرخانه جشنواره رسيده، اين رويداد در سي و يكمين دوره برگزاري خود و با پايان مهلت ارسال آثار به دبيرخانه، با افزايش بيش از صد در صدي آثار بخش بينالملل رو به رو شده است.
جشنواره فيلم كوتاه در دوره اخير خود منتخبي از آثار فيلمسازان تمامي كشورهاي جهان را به نمايش می گذارد. 104 كشور از قاره هاي مختلف از قاره كهن آسيا تا اروپا، آفريقا، آمريكا و حتي استراليا متقاضي حضور در اين رويداد هستند و جشنواره مي تواند در بخش بينالملل خود نگاه هنرمندان جوان كشورهاي مختلف را به جامعه، فرهنگ و تمدن خود نمايش دهد.
فيلمسازان 38 كشور از قاره اروپا، آسيا با فيلمسازان 37 كشور، آمريكا با فيلمسازان 15 كشور، افريقا با فيلمسازان 12 كشور و فيلمسازاني از دو كشور استراليا و نيوزلند متقاضي حضور در جشنواره فيلم كوتاه تهران هستند.
كشور فرانسه به عنوان مهد فيلم كوتاه با ارسال بيش از 455 عنوان فيلم ركوردار آثار متقاضي حضور در جشنواره است و بعد از آن اروپايي ها و آمريكايي رده هاي بعدي را در اختيار دارند. آلمان با 224، اسپانيا با 128، برزيل با 115، كانادا با 112، انگليس با 125 و آمريكا با 110 فيلم عناوين بعدي ليست كشورهاي ارسال فيلم به اين دوره از جشنواره به خود اختصاص دادهاند و به غير از كشورهاي اشاره شده ديگر كشورهاي شركت كننده كمتر از 100 فيلم به جشنواره ارسال كردهاند. بعد از هفت كشور اشاره شده بلژيك و سوئيس هر كدام با 75 فيلم و ايتاليا با 74 فيلم عناوين هشتم تا دهم كشورهاي متقاضي حضور در جشنواره را به خود اختصاص داده اند.
مهلت ارسال آثار به بخش بينالملل سي و يكمين جشنواره فيلم كوتاه تهران روز 29 تيرماه سال جاري به پايان رسيد. در مجموع 3034 تقاضاي فيلم براي حضور در اين بخش از طريق پايگاه اينترنتي جشنواره ثبت شد كه در نهايت 2855 عنوان فيلم از طريق آپلود و يا ارسال DVD به دبيرخانه اين رويداد رسيد.
سي و يكمين جشنواره بينالمللي فيلم كوتاه تهران از 22 تا 27 مهرماه سال جاري در تهران برگزار خواهد شد.
مستند «اورسن ولز صحبت میکند» بررسی شد
فیلم «اورسن ولز صحبت میکند» با پژوهش و کارگردانی نیما قلیزادگان، دوشنبه 13 مرداد، با حضور کارگردان و سعید عقیقی منتقد فیلم در سلسله برنامههای «سینماتک» خانه هنرمندان ایران به نمایش درآمد و پس از آن مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
در آغاز این جلسه که با اجرای کیوان کثیریان همراه بود، ابتدا مجری برنامه یادآوری کرد که این فیلم پنج قسمت است که امروز قسمت دوم آن با عنوان «شکسپیرین» نمایش داده شد و فیلم درباره کارهای شکسپیر است و فقط به اورسن ولز نمیپردازد و بخشهای دیگری را هم شامل میشود.
در ادامه این توضیح کوتاه، عقیقی بیان کرد: یکی از خطراتی که هر مستندی را تهدید میکند، در گام نخست کمبود استراتژی متنی است؛ یعنی وقتی شما یک ساختار کلی برای مستند در نظر میگیرید، وقتی میخواهید یک رشته از تصویرهایی را پیدا کنید و روایتی روی آن بگذارید که اهداف استراتژیک شما را تامین کند، اگر در گام نخست با مشکلی در این رابطه مواجه بشوید، مثل همین نکته که به آن اشاره شد، در مورد شکسپیرین بودنِ وِلز از طریق قطعاتی نریشن، قطعاتی از فیلمهایش را نشان میدهید. این خطر وجود دارد که هر چقدر اثر پیش برود، دردسر بزرگتری پیش بیاید. برای نمونه وقتی ما داریم «دور دنیا با اورسن ولز» را میبینیم، در عمل از استراتژی کلی فیلم خارج شده ایم. حس میکنم در پانزده دقیقه پایانی فیلم دیگر چیزی از آن هدف اصلی باقی نمانده است. شاید سازنده این فیلم درگیر تصاویر کمیاب و کمتر دیده شدهای است که از ولز به دست آورده است.
کارگردان فیلم نیز در پاسخ به نظر این منتقد گفت: علت آن که ما چنین سیاستی در پیش گرفتیم، این بود که اگر میخواستیم روی یک موضوع خاص تمرکز کنیم، نمیشد پنج موضوع کامل انتخاب کرد. شاید شکسپیرین به تنهایی چهار فیلم میشد. اشکال دیگر اینست که در آن صورت بازههای زمانی فیلم گم میشد. ما ابتدا با سیاست دیگری پیش رفتیم اما بعد تدوین عوض شد. ما دیدیم که همه دارند گم میکنند که کجای تاریخ چه اتفاقی میافتد. سررشته طول مسیر زندگی ولز داشت گم میشد. به همین خاطر تصمیم گرفتیم این روال بازه زمانی را کم کم رعایت کنیم. هدف دیگر ما این بود که توازن زمانی فیلم حفظ بشود. یعنی یک قسمت فیلم دو ساعت نباشد و قسمت دیگر، بیست و پنج دقیقه.
عقیقی در ادامه این بحث خطاب به کارگردان فیلم گفت: اینجا یک تناقضی دارد شکل میگیرد. شما بر اساس روال موضوعی عمل میکنید، که بعید است تمام این پنج قسمت را تماشاگران پشت سر هم ببینند. در هر نمایشی یک بخشی از فیلم دیده میشود. وقتی شما بر اساس موضوع این کار را انجام میدهید، زمان در مرحله دوم قرار میگیرد. شما در یک فیلم بر اساس موضوعی حرکت و آن را دنبال میکنید تا برسد به نقطه مشخص خودش. الان شما میتوانید «مرد سوم» را از بخش شکسپیر بردارید و بگذارید در بخش اورسن ولز بازیگر و اتفاقی هم نیفتد.اگر بر اساس عناوین عمل میکردید، فیلمتان انسجام بیشتری پیدا میکرد. برای مثال یک نکته خیلی مهم در اورسن ولز شکسپیر وجود دارد که ولز در اصل هر داستانی را که تعریف میکند یک الگوی شکسپیری در آن وجود دارد. یعنی حتی وقتی نوار بیمووی هم درست میکند، این الگو در آن رعایت شده است. بنابراین اگر با عنوان شکسپیرین پیش میرفتیم، این همان چیزی است که مستند را مستند میکند و از روخوانی منابع میگذراند. آن وقت نکته ای را پیدا میکنید که کسی نکرده است، یعنی رگهای را پیدا میکنید که کمار در مستندها به آن توجه شده است. اینگونه فیلم شما از قالب مونتاژ یکسری اطلاعات و منابع بیرون میآید.
نیما قلیزادگان در پاسخ به این نقد و نظر، توضیح داد: البته در مورد «مرد سوم» یا اتفاقاتی که در «اُتللو» میافتاد، ما داشتیم بررسی اُتللو را در آن قسمت تمام میکردیم، با تمام رویدادها و آنچه در پروسه ساخت اُتللو پیش آمد. این اتفاقات هم درون پروژه شکسپیری اورسن ولز بوده است. یعنی اگر آنها را بیرون میآوردیم، سیستم ساخت فیلم اُتللو به نظرم کامل مشخص نمیشد که این فیلم بالاخره چطوری ساخته شد.
کیوان کثیریان هم در پاسخ به نظر کارگردان مستند «اُرسن ولز صحبت میکند»، چنین گفت: همانطور که خود شما اشاره کردید، فیلم «مرد سوم» یک اتفاق خیلی مهم است که شاید بتوانید درباره آن یک ساعت مستند بسازید و به عنوان یک مستند مستقل ارائه بدهید اما به نظرم بحث آقای عقیقی ـ که خیلی هم درست است ـ نگاه تحلیلی در مقابل یک نگاه تاریخی صرف است، که آیا مرد سوم در میانه اُتللو اتفاق افتاده یا بعد از آن؟ این در درجه بعدی اهمیت قرار دارد، چون آن مبتنی بر نگاه تاریخی است که میگویید چون مرد سوم وسط فیلم اُتللو اتفاق افتاد، میآید در فیلم شکسپیرین. نگاه دیگر اینست که شما شکسپیر را در یک فیلم منظور کنید و مرد سوم را در فیلم دیگری جا بدهید اما باید معلوم بشود که چرا این اتفاق افتاده است.
در ادامه عقیقی بیان کرد: آن وقت اگر شما درباره اُتللو صحبت میکنید و این که ولز مجبور شد در فیلم های دیگر بازی کند، واقعاً نیازی به دیدن آن همه فیلم وجود ندارد؛ یعنی نیاز نیست فیلم «کیم ویدور» را که ولز در آن بازی کرده، ببینیم، چون موضوع مهم تری وجود دارد که به آن بپردازیم، میگوییم اورسن ولز پول کم آورد، به ناچار رفت این سه فیلم را بازی کرد. این بحث استراتژی خلاقانه است که به آن اشاره میکنم. آن تکه فیلمها شاید دیدنشان خیلی جالب باشد اما هدف این مستند آن نیست. یک نکته را باید بگویم؛ تدوینگری که بخش تحقیق را دنبال میکند، وقتی تحقیق ها را نگاه میکند، کمی بیرحمتر از شماست؛ یعنی بخشهایی را که با موضوع نسبتی ندارد، کنار میگذارد و چیزهای تازهای به ما میدهد که پیشتر ندیدهایم. باید بر این موضوع تاکید کنم که فیلم شما فقط در ایران قابلنمایش است. به خاطر حق کپی رایت. شما یکسری منابع تصویری را میبینید که کپی رایت آنها متعلق به جاهای مختلف دنیاست. فقط برای محافل آکادمیک امکان نمایش وجود دارد. این نکته را هم در نظر بگیرید که در فیلمهایی از این دست، آن استراتژی از بالا فیلم را کنترل میکند. برای مثال، «کریس مارکر» هم فیلمهای این مدلی دارد، ولی نکته مهم اینست که او یک موضوعی را در فیلم ها کنترل میکند که بعد برای آن نمونه، فیلم میآورد. یک اهداف و استراتژی کلی دارد یعنی کارکردن با آن نمونهها.
کارگردان این مستند گفت: من برای ساخت این مستند، حدود چهل تا پنجاه فیلم مستند دیدم درباره آدمهای هم دوره با ولز مثل «اندی وارهول» که متوجه شوم چگونه در موردشان مستند ساخته اند. یکی از مشکلاتی که در ساخت چنین مستندهایی وجود دارد، آن است که اغلب این فیلمها خیلی حوصله تماشاگر را سر میبرد و بیشتر بمباران اطلاعاتی است، از نظر من آثار جذابی نبودند. در این کار، با آن که تصاویر زیادی نشان دادیم، ولی دوست داشتم فیلم کمی هم سرگرم کننده باشد. اینگونه تماشاگر معمولی و عادی هم جذب خواهند شد. غیر از دو فیلم مستند درباره مارتین اسکورسیزی و استنلی کوبریک، ندیدم کسی چنین فیلمهایی را دیده باشد.