به گزارش خبرگزاری مهر، با بالاگرفتن بحث و اختلاف نظر میان فدراسیون و صدا و سیما برای چندمین بار در مورد مسئله حق پخش تلویزیونی و البته شکایتهای سنگین فدراسیون از برخی شرکتها که در ایام جام جهانی 2014 تبلیغات کالاهای خود را برای فروش بیشتر با تیم ملی کشورمان و جام 2014 پیوند زده بودند، توقع می رود این مسئله یک بار برای همیشه به پایان برسد و با وضع قوانینی در مجلس و پیگیری های وزارت ورزش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی راههای درآمدزایی برای فدراسیون باز شود.
در واقع باید آنچه محل دعواست دریک یا دو بررسی قانونی در مجلس و با حمایت فراکسیون ورزش خانه ملت به انتها برسد و برای همیشه تکلیف این ماجرا مشخص شود که صدا و سیما و متخلفان دیگر حق فدراسیون فوتبال را به رسمیت بشناسند و کار را تمام کنند.
در واقع این وسط به فوتبال ایران ظلم می شود و فدراسیونش به مثابه شناگری شده که دست و پاهایش را بسته اند و می گویند با سرعت شنا کن و از دریا برای خود قوتی به چنگ آور. زمانیکه نمی تواند بر طبل نامدیریتی اش می کوبند و حرف از پول بیت المال می زنند!
دوباره نگاه می کنیم اگر مجلس با وضع قوانین محکم تر و پیگیری اجرای آن قوانین به مدد استقلال فدراسیون نشتابد، تا آخرین روز دنیا فدراسیون مصرف کننده بیت المال خواهد بود اما اگر به جای دادن ماهی به این "NGO" ماهیگیری را بیاموزیم و شرایطش را ایجاد کنیم برای همیشه روزگار فدراسیون روی پای خودش خواهد بود. اشکالها اما برای درآمد زایی کجاست؟
از اول نگاه می کنیم؛ فدراسیون با سرشماره 9090 برای هواداران تیم ملی فراخوان داد. کافی بود همراه اولی ها عدد یک را به این شماره پیامک کنند کاری ساده که هنوز هم در جریان است اما موازی با فدراسیون خیلی های دیگر هم تیم ملی را گذاشتند وسط و برایش سرشماره دادند! نه در کوچه و بازار و خیابان البته بلکه در صدا و سیمای ایران و به صورت رسمی!
فدراسیون هنوز گیج و منگ بود که چگونه فرد یا افرادی می توانند به صورت رسمی از تیم ملی برای خودشان فضایی بسازند که داستان تبلیغات در جام جهانی شروع شد. هر کالایی هر خدماتی و هر شرکتی که دلش خواست با تیم ملی و جام جهانی و پخش گل از این تیم ،کالا فروخت آنهم درابعاد فراوان!
تیم ملی که متعلق به مردم بود و برندش در دست فدراسیون،شد دلیلی برای فروختن جنس شرکتهای خارجی و داخلی! تبلیغاتش هم نه در خفا و یواشکی بلکه در رسانه ملی به چشم خورد تا فدراسیون در اطلاعیه ای اسامی آنها را روی سایت رسمی بگذارد و واحد حقوقیاش از آنها شکایت کند اما آیا باید از صدا و سیما هم شکایت می کرد که بی توجه به بدون مجوز بودن آن تبلیغات که فروش مال غیر کرده بودند ،آنها را روی آنتن برد؟
شکایت از صدا و سیما بازتاب خبری بسیاری پیدا می کرد و البته به دلیل پیچیدگی های فوتبال و صدا و سیما کار را به هم می پیچید! آنجا در صدا و سیما سرشماره معرفی کردند ،کالا با تیم ملی تبلیغ کردند و تا توانستند آگهی پخش کردند و درآمد زایی کردند تا رسیدند به حق پخش تلویزیونی! و حالا مناقشه اصلی همین آخری (حق پخش) است و اختلاف نظر چیزی بیش از صد میلیون ناقابل.
آیا بالاخره صدا و سیما حق قانونی کپی رایت را برای فوتبال می پذیرد یا اینکه همچنان به شیوه خود مختار و به دلیل بی رقیب بودنش محاصره می کند ومی تازاند و می رود؟ به همین دلایل است که می گوییم مجلس باید به این عرصه ورود کند و با قانون تکلیف را روشن کند وگرنه فدراسیون فوتبال تا همیشه مشکل خواهد داشت آنهم در حالیکه مثل شاهزاده ای می ماند ثروتمند که کلید صندوق گنج خودش را از او گرفته اند!