مهدی سجاده چی در گفتوگو با خبرنگار مهر درباره مشکلات فیلمنامه نویسی در حوزه کودک توضیح داد: اگر ما فیلمنامه کودک نداریم به این دلیل است که در این سالها تمرکزی در مدیریت سینمای کودک نداشتهایم و چون سینمای کودک نداریم، طبعاً تقاضایی هم برای نگارش فیلمنامه در این زمینه وجود ندارد.
سجادهچی افزود: فیلمنامه نویس نمیتواند فیلمنامه ای برای کودک بنویسد و منتظر بماند تا فیلمنامه را از او بخرند. همان طور که اشاره شد، اگر میخواهیم جریان سینمای کودک داشته باشیم باید به خوبی آن را مدیریت کنیم.
این فیلمنامه نویس خاطرنشان کرد: برای مدیریت صحیح سینمای کودک باید از طرف بخش دولتی و خصوصی تقاضای جدی داشته باشیم.
سجادهچی با بیان اینکه در هیچ کجای دنیا سینمای کودک وجود ندارد گفت: بعد از اینکه بلوک شرق از بین رفت کشورهایی مانند چک و مجارستان که در زمینه سینمای کودک فعالیت زیادی داشتند وارد بازار آزاد سینمای دنیا شدند و دیگر مانند گذشته قادر نیستند سینمای کودک داشته باشند. به عبارتی دیگر، در دنیای امروز دیگر سینمای کودک به شکل دیروز وجود ندارد مگر اینکه شبکههای خصوصی فیلمهایی را برای کودکان بسازند و مخاطب جذب کنند.
«بتمن» و «اسپایدرمن» متعلق به سینمای کودک است
نویسنده «پاتال و آرزوهای کوچک» خاطرنشان کرد: امروزه فیلمهایی به صورت فانتزی و کمیک ساخته میشود که به درد کودک هم میخورد و از طرفی کودکی و بزرگسالی را دربرمیگیرد یعنی فیلم برای مخاطب عام ساخته میشود اما بخش کودکی و به نوعی کودک درون مخاطب را در برمیگیرد.
سجاده چی خاطرنشان کرد: فیلمهایی مانند «بتمن» و «اسپایدرمن» در واقع سینمای کودک هستند اما برای مخاطب عام ساخته شده است. اگر توجه کرده باشید در بسیاری از این فیلمها خون و خشونت نمیبینیم زیرا طوری ساخته میشود که علیرغم کشمکشها، در نهایت فیلم در قالبی ماجراجویانه و با طراوت ساخته میشود و مخاطب کودک و نوجوان هم از این نوع فیلمها استقبال میکنند.
اقتباس دستوری نیست
نویسنده«روز سوم» درباره استفاده از اقتباس در فیلمهای کودک گفت: ابتدا باید توجه داشت که اقتباس دستوری نیست و نمیتوان این را تعیین کرد که باید وجود داشته باشد و یا اینکه باید از یک منبع داخلی باشد و یا از ادبیات خارج گرفته شده باشد.
وی با اشاره به این که اقتباس باید از طریق هنرمند فعال در سینمای کودک شروع شود یادآور شد: باید به این نکته توجه کرد که معمولا ادبیات خارج از ایران برای اقتباس جواب نمیدهد زیرا تفاوتهای فرهنگی مطرح میشود. اگر هم بخواهیم به منابع داخلی رجوع کنیم، باید بگویم که آثار مطلوب در این حوزه به تعدادی نیست که بتوان بر اساس آن فیلمهای سینمایی اقتباسی تولید کرد مگر آن که از متون کهن برای رسیدن به این هدف استفاده کنیم.
سجادهچی همچنین گفت: باز هم تاکید دارم که باید تقاضا وجود داشته باشد زیرا به طور مثال ساخت فیلم بر اساس «شاهنامه» امکانات و شرایط خاص خودش را میخواهد ضمن اینکه سینمای ما ظرفیت بالایی در این زمینه ندارد.
باید فیلمی بسازیم که مخاطبش فراگیر باشد
او در ادامه خاطرنشان کرد: این تصور که فیلمی بسازیم که تنها کودکان ببینند تصور درستی نیست بلکه باید فیلمی بسازیم که مخاطب آن همه مردم باشند اما جهت گیری کودکانه داشته باشد. متاسفانه فیلمهایی که برای کودکان میسازیم بزرگترها علاقه ای به دیدن آنها ندارند و حقیقت این است که والدین باید کودکان را به سینما برای دیدن فیلم ها بیاورند.
سجاده چی در پایان تأکید کرد: سینمای کودک ما باید سینمایی باشد که در آن داستان های مختلفی ساخته شود و هدف قرار دادن ذهن کودکان، اصل باشد.