خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ و هنر: دفتر موسیقی وزارت ارشاد اگر نگوییم مهمترین اما بدون تردید یکی از مهم ترین نهادهای زیر مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که چه مستقیم و چه غیر مستقیم با جریان زندگی مردم ارتباط تنگاتنگی دارد، ارتباطی که فارغ از هیاهوهای همیشگی خود در درون همه دولت هایی که بعد از پیروزی اتقلاب اسلامی روی کار آمده اند متاسفانه یا خوشبختانه شکل ثابتی نداشته و همواره بسته به تفکر و گرایش سیاسی دولت ها عملکرد متفاوتی را از خود نشان داده است.
اگر چه این مجال فرصتی برای بازنمایی از عملکرد این نهاد دولتی که در طول این سالها که حتی با نام های متفاوتی نیز فعالیت کرده، نیست اما نمی توان این باور را نادیده گرفت که این بخش از مدیریت فرهنگی دولت یا در حکم پاشنه آشیل عملکرد فرهنگی دولت ها به جامعه فرهنگی و رسانه ای معرفی شده یا آنچنان سمت و سوی مثبتی داشته که وزیران وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گزارش عملکرد برای فعالیتهای خود در نشست های خبری فضای مثبت پیش آمده را در اولویت معرفی قرار می دهند.
به هر ترتیب سیاستگذاریهای کلان حوزه موسیقی کشور دارای وظایف ستادی، هدایتی و حمایتی بوده که حمایت از پژوهشها و مطالعات تخصصی و کاربردی برای شناخت امکانات و موانع رشد و توسعه موسیقی ایران، ارائه راهکارهای واقعبینانه برای شیوه تعامل با فرهنگ موسیقایی غیر ایرانی، مطالعه و بررسی تکنولوژیهای نوین در صنعت موسیقی جهان، تلاش برای پالایش ذوق زیباییشناسی و سلیقه موسیقایی عامه در جهت درک و استقبال از موسیقیهای سنتی و کلاسیک، برخورد فعال با موسیقیهای متداول و جاری در سطح جامعه به گونهای که ضمن رعایت شاخصهای موسیقایی حداکثری از قالبهای رایج برای ترویج ارزشهای ایرانی و اسلامی استفاده شود، تعامل درست با دفاتر و نهادهای خصوصی موسیقی، واگذاری امور به بخش خصوصی از جمله آنهاست.
دفتر موسیقی وزارت ارشاد لازم است در زمینه حمایت از برگزاری جشنوارههای تخصصی و تلاش برای افزایش وجهه هنری آنها، شناسایی و معرفی جشنوارههای معتبر خارجی و حمایت از اعزام گروههای موجه به این جشنوارهها، انجام امور نظارتی بر اجرای آثار صحنهای و تولیدات موسیقی برای صیانت از هویت فرهنگ ایران اسلامی و جلوگیری از انحطاط فرهنگی، تشکیل بانک اطلاعاتی گروهها و هنرمندان حوزه موسیقی کشور، تدوین مقررات مشخص و شفاف برای اجرای آثار صحنهای و تولیدات موسیقایی و صدور مجوزهای مورد نیاز، تلاش برای جذب اعتبار و اخذ مجوزهای لازم برای حمایت از تاسیس سالن، تالار و استودیوهای تخصصی، تشکیل کارگاه های تخصصی آموزشی به منظور بهرهگیری از تخصص و توان صاحبنظران و پیشکسوتان و انتقال آن به هنرمندان جوان، حمایت از گروههای موسیقی با استفاده از امکانات نرمافزاری و سخت افزاری، تعامل درست با صدا و سیما و رفع مشکلاتی چون پخش بدون اجازه و چندین باره آثار اهالی موسیقی از رسانه ملی، بلاتکلیفی موسیقی در رسانه ملی به ویژه تلویزیون، تلاش برای احیای تاثیرگذار ارکسترها نیز گامهایی بردارد.
اما آیا چند مدیری که تاکنون به این نهاد مهم فرهنگی هنری که به زعم نگارنده حاشیه هایش کمتر از حاشیه های فوتبال همیشه درگیر خودمان نیست توانسته به این اهداف که همین حالا تمامی آنها در سایت رسمی وزارت ارشاد قرار گرفته دست پیدا کند؟ آیا مدیران ما توانسته اند از فرصت ها و حتی محدویت های موجود به بهترین شکل در جهت گسترش صنعت و یا رسانه موسیقی گام هایی را بردارند؟ آیا با این اوضاع و احوال که به گمان برخی ها «به سامان» و به گمان بعضی ها «نا به سامان» است می تواند برای موسیقی کشورمان اصولا آینده ای را قائل شد؟ آیا دستور العمل های حقوقی موجود کفایت ماجرای همیشگی و فعلا حل نشدنی مالکیت معنوی در ایران با همان کپی رایت در موسیقی را حل خواهد کرد؟ آیا مدیریت موسیقی توانسته در این مدت دیدگاه و ذائقه شنیداری مخاطبان ایرانی را به سمت و سویی بکشاند که موسیقی اندیشه ساز مهم تر از وجوه سرگرم کننده موسیقی در همه گونه های آن است؟ به هر حال این روزها که به زعم بسیاری از دوستان و دشمنان نسیم اعتدال و امید به آینده در فرهنگ و هنر کشورمام وزیدن گرفته هنرمندان موسیقی به انجام بسیاری از مطالباتشان چشم دوختهاند و منتظرند ببینند آیا اینبار مدیر دفتر موسیقی برای انجام آنها تلاش عملی و اجرایی خواهد کرد یا خیر؟
پیروز ارجمند مدیر کل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که 6 ماهی میشود در اصلیترین بدنه اجرایی مدیریت موسیقی کشور حضور دارد با حضور در خبرگزاری مهر ضمن ارائه گزارشی از عملکرد 6 ماهه خود در دفتر موسیقی ارشاد به حاشیه ها و دغدغه های این روزهای اهالی موسیقی پاسخ داد. البته شاید فرصتی برای طرح مسائل کلان تر باقی نماند اما مدیر جوان دفتر موسیقی به ما وعده داد تا در فرصتی دیگر به اهداف بلندمدت نهاد مدیریت موسیقی دولت یازدهم بپردازد. این گفتگو حاصل یک دیالوگ دو ساعته است که میخوانید.
*حضور 6 ماهه یک مدیر موسیقایی از جنس مدیرانی که دستی هم بر آتش دارند و در دوران مدیریتی هم فعالیتهای عمده ای در عرصه نوازندگی و آهنگسازی دارند میتواند فرصت کوتاه اما مهمی برای ارائه بخشی از آنچه موسیقی کشور به آن نیازمند است به حساب آید، فرصتی که تمایل دارم بدون در نظر گرفتن هر گونه درشتنمایی از آن صحبت کنید. اینکه در مراسم معارفه حرف ها و وعدههای زیادی داده شد و حالا که 6 ماه از آن روز گذشته چه اتفاقاتی در دفتر موسیقی وزارت ارشاد افتاده است؟
- من قبل از ورود به بدنه مدیریتی دفتر موسیقی وزارت ارشاد، مطالعاتی را پیرامون این فضای مدیریتی داشتم که بیشتر آن متمرکز بر اصلاح و پیشبرد برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در این نهاد موسیقی بود بنابراین با در نظر گرفتن این موارد بود که شروع به برنامه ریزی کردم. البته پیش بینی من این بود که ما با سیستم بسیار به هم ریخته و معیوب اداری سر و کار داریم بنابراین لازم بود که در مرحله اول سیستم اداری دفتر موسیقی اصلاح شود و این موضوع اولین موردی بود که برای اصلاح آن کارها را شروع کردیم که خوشبختانه با توجه به اقدامات انجام شده هم اکنون 80 درصد کار انجام شده و ما در سیستم اتوماسیون اداری به ویژه در امور مربوط به صدور مجوز اقداماتی را انجام دادیم که فکر می کنم دغدغه و نگرانی همه اهالی موسیقی بود.
به همین منظور در حال حاضر سیستم صدور مجوز شعر از ابتدا تا انتهای کار از طریق سامانه صورت می گیرد و این فضا موجب شد که سرعت کار ما تقریبا 8 برابر روند قبلی باشد و ما علاوه بر ظرافت و حساسیت بیشتر زمان کوتاه تری را هم صرف صدور مجوز شعر کنیم.
البته ما در بخش اجراهای صحنهای، آلبوم ها و ثبت شرکت ها نیز از طریق سامانه اینترنتی کارها را دنبال می کنیم و تصور می کنم ظرف ماه آینده تمام فعالیتهای دفتر موسیقی وزارت ارشاد از طریق سامانه انجام خواهد شد و این روند تحول بسیار خوبی در سیستم اداری دفتر موسیقی خواهد بود. اینجا باید به این نکته هم اشاره کنم که کارهای زیادی بودند که برای صدور مجوز و یا انجام امور اداری مربوط به آنها زمانی بیش از سه یا چهار ماه وقت لازم بود اما در حال حاضر همان کارها در عرض 10 روز انجام می شود. حتی ما کارهایی داریم که در همان روزی که تقاضای مجوز می کنند، بعد از بررسی در همان روز هم مجوز را صادر می کنیم.
البته ما کارهایی را داشتیم که به واسطه کسر مدرک و یا ضرورت ارجاع آن به شورا و ظرفیت محدودی که با آن مواجه هستیم زمان بیشتری را صرف آن کردیم اما تمام تلاش خود را انجام دادیم که دغدغه ای را برای هنرمندان فراهم نکنیم حتی در مورد برخی از اساتید و هنرمندان شاخص موسیقی کار به شکلی انجام گرفته که ما به این عزیزان اطمینان داشته و برای آثار آنها بدون طرح در شورا مجوز صادر کردیم.
فاز بعدی که در ابتدای ورودم به آن توجه ویژه ای داشتم حول محور برگزاری جشنواره های زیر مجوعه دفتر موسیقی وزارت ارشاد است که ما در این راستا 4 جشنواره جوان، مقاومت، فجر و نواحی را تا پایان امسال برگزار می کنیم که خوشبختانه به دلیل انتخاب زود هنگام دبیران جشنواره و فعالیت مستمر شورای سیاستگذاری این رویدادها فعلا مشکلی در این زمینه نداریم البته درباره جشنواره مقاومت باید به این نکته اشاره کنم که جشنواره مقاومت در این دوره با رویکردی کاملا جدید و با استفاده از ظرفیت های متفاوت در عرصه موسیقی برگزار می شود. همزمان با این روند، به صورت مستمر جلسات هفتگی را با اعضای صنوف مختلف برگزار می کنم که در راستای آن هسته های مشاوره شکل خواهد گرفت و به زودی نیز شورای عالی شعر و موسیقی دفتر موسیقی وزارت ارشاد با هدف سیاستگذاری و نظارت بر کل فعالیتهای موسیقایی شکل خواهد گرفت که این موضوع هم می تواند کمک قابل توجهی به حوزه اجرایی مدیریت موسیقی کند.
*به عنوان یک کارشناس موسیقی اگر بخواهید پیروز ارجمند در مقام یک مدیر موسیقایی را مورد قضاوت قرار دهید چه نمره ای به او می دهید؟
- اعتقاد دارم با این کارهایی که در عرض این شش ماه انجام گرفته باید نمره خوبی داد. این کارها با آن مخروبه ای که من تحویل گرفتم کارهای کوچکی نبوده است. یادم می آید روزی که وارد دفتر موسیقی وزارت ارشاد شدم از در ورودی راهرو تا موقع خروجم اعتراض و فریادی بود که از همه می شنیدم اما امروز اگر شما به دفتر ما سری بزنید خواهید دید که احترام ارباب رجوع و حفظ آرامش سر لوحه همه کارهایمان قرار گرفته است.
من امروز خوشحالم که توانسته ام به 22 استان کشور سفر کنم و از نزدیک با مشکلات انجمن های موسیقی شهرستان ها و هنرمندان شریف شهرستانی آشنا شوم. البته اتفاق خوب دیگری که در این زمینه افتاده تعاملی است که در این مدت با بخش خصوصی داشتم و امیدوارم نتیجه این تعاملات ساخت تالارهای ویژه اجرای موسیقی در شهرستان ها باشد. اتفاقی که در صورت اجرا تا دو سال آینده بیشتر از 50 درصد نیاز کشور به تالارهای اختصاصی اجرای موسیقی را مرتفع خواهد کرد.
*این روزها ماجرای آیین نامههای ابلاغی از سوی مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد موجب رنجش برخی از تولیدکنندگان و ناشران آثار موسیقایی شده است که فعلا در مورد این حاشیه صحبتی نمی کنم. اما بهتر است حالا که از عملکرد 6 ماهه سخن می گویید کمی درباره ماجرای آیین نامه ها هم توضیح دهید تا در زمان لازم برسیم به حاشیه هایش.
- کار دیگری که من از بدو ورودم به دفتر موسیقی وزارت ارشاد نسبت به انجام آن تاکید فراوانی داشتم اصلاح و بازنگری آیین نامه ها بود که از سال 75 تا کنون هیچ تغییری در آیین نامه ها و ضوابط دیده نشده بود.
کاری که ما انجام دادیم این بود که با استفاده از نظر صاحب نظران موسیقی، نمایندگان صنوف و کارشناسان حقوقی این آیین نامه ها را بازنگری کرده و نظر به ضرورت موجود چند آیین نامه دیگر نیز اضافه کردیم. این آیین نامه و ضوابط جدید هم شامل نحوه صدور مجوز برای نمآهنگ ها، آثار استفاده شده در فضای مجازی و رسانه های نوین همچون خطوط پیشواز تلفن های همراه و نحوه شرکت گروههای موسیقی ایرانی در خارج از کشور بود که خوشبختانه تدوین شد و مورد استفاده نیز قرار میگیرد.
در واقع دفتر موسیقی وزارت ارشاد تقریبا اولین مرکزی در معاونت هنری وزارت ارشاد است که آیین نامه های خود را بازنگری کرد و تا ماه آینده نیز آنها را ابلاغ خواهد کرد. از سوی دیگر به دلیل اینکه من به صورت همزمان هم کار مدیریت هنری می کنم و هم تولید موسیقی بنابراین آنچه را که انجام دادم در راستای ارتقای کیفیت و ساز و کار تولید بوده که امیدوارم موجب بروز اتفاقات خوشایندی در عرصه موسیقی شود.
*طیبعتا در ورای اصلاح روند اداری که امیدوارم استمرار داشته باشد، راه اندازی ارکسترها مهم ترین و شاید حاشیهسازترین بحث دوران قبل از مدیریت شما بود که به شدت موجب ایجاد فضایی مسموم و پر از تناقض شده بود. شما برای رفع این مشکلات چه کردید؟ البته منهای برگزاری آزمون ارکسترها که در خبرها هم آمد.
- اتفاقا این موضوع یکی از مهم ترین دغدغه های من و آقای مرادخانی به عنوان معاون هنری وزارت ارشاد قبل از حضور رسمی من در دفتر موسیقی وزارت ارشاد بود به طوری که من در بدو شروع فعالیتم نسبت به راه اندازی ارکسترها تاکید فراوانی داشتم. با این حال آنچه تا به امروز برای فعالیت مجدد ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک انجام گرفته برگزاری آزمون ارکسترها بود که خوشبختانه با اقداماتی که از سوی دفتر موسیقی انجام گرفت این آزمون ها با نظم خوبی برگزارشد.
هفته آینده آزمون ورودی گروه کر ارکستر سمفونیک تهران نیز برگزار می شود و ما بر اساس فعالیتهایی که بعد از این آزمون انجام خواهیم داد تا دو ماه آینده شاهد شروع فعالیت رسمی دو ارکستر ملی و سمفونیک خواهیم بود.
من معتقدم راه اندازی مجدد ارکسترها بعد از مدت ها تعطیلی خواسته اغلب هنرمندان و مخاطبان فعال موسیقی کشورمان بود که باید با در نظر گرفتن همه مشکلات پیش رو انجام می شد.
*اما هنوز هم حکم رسمی برای دو هنرمندی که در گفتگوهای رسانه ای از آنها به عنوان مدیر هنری یا رهبر ارکستر نام بردید، به آنها ابلاغ نشده است و مدتی پیش هم هنرمندان صاحب نامی چون فریدون شهبازیان به انتشار این اخبار واکنش نشان دادند.
- در مورد ماجرای پیش آمده برای استاد فریدون شهبازیان باید به این نکته اشاره کنم که من چندین جلسه با این هنرمند شایسته موسیقی ایرانی برگزار کردم. این هنرمند در یک ماه مانده به فعالیت دولت قبلی قراردادی را با وزارت ارشاد مبنی بر رهبری ارکستر ملی منعقد می کند که من اگر جای استاد شهبازیان بودم در آستانه تغییر دولت ها قراردادی به این شکل را منعقد نمی کردم. حالا اگر ایشان تصمیم به انجام چنین کاری گرفتند مربوط به خودشان است. ضمن اینکه باید به این نکته توجه داشت در زمانی که وی نسبت به انعقاد قرارداد با ارکستر ملی اقدام کرد هنوز رویکردهای دولت بعدی مشخص نبود و شاید این تعبیر در دوستان قبلی وجود داشت که انعقاد قرارداد، دولت بعدی را در معرض یک عمل انجام شده قرار می دهد و ما نیز موظف هستیم بر پایه این قرارداد با استاد شهبازیان همکاری کنیم.
من همیشه گفته و باز هم می گویم همواره احترام بسیار زیادی برای استاد شهبازیان قائل هستم. این هنرمند چه قبل و چه بعد از انقلاب همیشه پیشرو بود و ما می بینیم بسیاری از اتفاقات میمون و مبارک در عرصه موسیقی توسط این استاد مسلم انجام شده است. حتی مدیریت بخشی از سیاستهای موسیقی از جمله شکل گیری و راه اندازی موسیقی پاپ در سازمان صدا و سیما توسط فریدون شهبازیان انجام گرفته که نتیجه بسیار خوبی داشت و ثمره کار وی خوانندگان خوبی بودند که توسط آنها موسیقی پاپ ایران به جریان افتاد. حتی خود من نیز جزو کسانی هستم که اگر ایشان قراردادی هم نمی نوشتند تصمیم داشته و دارم حتما از تجربیات ارزنده وی در عرصه مدیریت موسیقی کشور استفاده کنم.
با این حال من با آقای شهبازیان صحبت کردم و در عین حال علاقه مندی خودم را برای رهبری استاد فرهاد فخرالدینی برای ارکستر ملی اعلام کردم و در مجموعه شورای مشورتی دفتر موسیقی هم به این نتیجه رسیدیم که از حضور ایشان در ارکستر ملی استفاده کنیم. اما به این نکته نیز واقف بودم توانایی هایی در فریدون شهبازیان هست که ما تمایل داشتیم از این توانایی ها استفاده کنیم به همین منظور ما آمادگی این را داریم ارکستر دیگری را با شکلی که وی تمایل به راه اندازی آن دارد در اختیار این هنرمند بگذاریم و استاد شهبازیان ارکستر دیگری را مدیریت کنند که خوشبختانه توافقات انجام گرفته و ما منتظر هستیم تا به محض حل مشکل بودجه شاهد تشکیل یک ارکستر با رهبری فریدون شهبازیان در دفتر موسیقی وزارت ارشاد باشیم.
در مورد احکام دوستان باید به این مساله اشاره کنم که احکام توسط من به معاونت هنری وزارت ارشاد پیشنهاد شد. این احکام نوشته شده است و ما منتظر فرصتی هستیم که در یک مراسم رسمی آنها را به رهبران ارکستر ها ابلاغ کنیم. البته تصمیم گیری درباره این موضوع مصادف با ایام ماه مبارک رمضان و مقدمات برگزاری آزمون ارکسترها شد به همین خاطر مشغله فراوان به ما اجازه برگزاری یک مراسم رسمی را نداد، اما قرار است به زودی و طی یک مراسم رسمی هم استاد فرهاد فخرالدینی هم آقای صهبایی و هم دکتر حمید عسگری به عنوان رهبر کر ارکستر سمفونیک معرفی شوند.
مطمئن باشید هیچ شبهه ای در این زمینه وجود ندارد و خود این بزرگان در این مدت در کنار ما بودند و همه کارها را به صورت مرتب انجام دادند و ما در این پروسه زمانی ما با کمال افتخار در خدمت آنها بوده و هستیم.
*یکی از مهم ترین مسائلی که به هر ترتیب هر مدیر موسیقی وزارت ارشاد با آن روبه روست حل شدن مناقشات میان هنرمندان با خود، هنرمندان با دولت و دولت با هنرمندان است. بدون تردید این مناقشات با توجه به شرایط کلی که در عرصه فرهنگ و هنر با آن مواجه هستیم داستانی ادامه دار و فعلا بدون پایانی خواهد بود. شما به سهم خود تاکنون چه اقداماتی را نه برای حل شدن بلکه برای کمتر شدن این مناقشات انجام دادید؟ چون این فضای مه آلودی که در گذشته وجود داشت همچنان در بسیاری از بخش ها گریبان گیر جامعه هنری هست و علیرغم وعده های فرهنگی دولت یادهم ما تغییر محسوسی را مشاهده نکرده ایم.
- اگر منظور شما ارتباط بین هنرمندان و دفتر موسیقی به طور خاص است من معتقدم که اولا هر تغییری احتیاج به زمان دارد تا به تثبیت بینجامد همه ما باید حوصله و صبر داشته باشیم. بالاخره شما وقتی یک خانه جدید را خریداری می کنید باید آن خانه را رصد کنید و برای چیدن وسایل خود فکر کنید و بهترین جا را برای چیدن وسائل منزل طراحی کنید. طبیعتا مدیریت در عرصه فرهنگ و هنر خیلی سخت تر از مدیریت در عرصه های اقتصادی است چراکه ما با یک مولفه های بی ثبات و به اصطلاح مولفه های «در گذر» سر و کار داریم. به همین دلیل ما در عرصه های علوم اجتماعی عموما اصل کلی و اثبات شده ای نداریم و همیشه همه مسائل در حد یک موضوع خیلی نسبی باقی می مانند.
در عرصه مدیریت هنری هم من به آن تئوری «هنر مدیریت هنری» اعتقاد دارم چراکه ما از یک طرفی ابزار و مصالحی چون هنرمندان با یک روحیه خاص و آرمانگرایانه را پیش روی خود داریم و از طرفی با حقایق و واقعیات درون دولت ها روبه رو هستیم که بسیار خشن، تند و قالبمدار هستند و می دانیم هنرمند قالبمدار نیست و از طرف دیگر ما با تقاضا های مردم روبه رو هستیم که تقاضاهایی با گوناگونی و سلایق مختلف است در نتیجه ایجاد تعادل بین این سه عنصر در عرصه مدیریت هنری کار بسیار پیچیده ای است. ما با سه مولفه کاملا متفاوت سر و کار داریم ولی در نهادی چون وزارت صنعت، معدن و تجارت یک طرف از مولفه شما صنعتگران هستند، طرف دوم مردم و طرف دیگر دولت. در این میان ارتباط مدیر حداقل در بحث تفاهمات بین دولت و صنعتگر مشخص است. اما در عرصه هنر و در مقابل هنرمندان این شکل مدیریت وجود ندارد. در مدیریت هنری شما نمی توانید به عنوان یک مدیر دولتی هر ساعتی که دلتان می خواهد با یک هنرمند قرار ملاقات بگذارید چرا که مدیر می داند هنرمند دیرتر از بقیه از خواب بلند می شود و معمولا شب ها به کار مشغول است. مدیر هنری باید بداند هنرمند روحیات خاص خود را دارد که آزادی مهمترین مولفه این نوع روحیه انسانی است. در حالیکه این روحیه در یک صنعتگر نیست. یک صنعتگر حداقل توافقات، بخشنامه و آیین نامه های دولتی را می پذیرد و اتفاقا انتظار ندارد که در آیین نامه ها شما خیلی احساسی برخورد کنید.
*به طور حتم مثال آخر شما ماجرای پیش آمده برای آییننامه ابلاغی از سوی دفتر موسیقی است. که البته خودتان خلاف استدلال بالا عمل کرده و آییننامهای برخورد کردید.
- در همین آیین نامه اخیری که من منتشر کرده بودم دوستان گله مند بودند که چرا شما گفتید «در صورت عدم رعایت آیین نامه با متخلفان برخور خواهد شد». من وظیفه حاکمیتی دارم که این گونه اعلام کنم و اصولا غیر از این هم که نباید کار دیگری انجام بدهم. اصولا وظیفه بخش نظارتی و ارزشیابی من این گونه است که با متخلفان با ابلاغ آیین نامه های اداری برخورد کنم. اگر چنین آیین نامه ای نیز صادر می شود مبتنی بر واقعیات کار من است اما دوستان می گویند که در آیین نامه باید تفسیر بیشتری می شد و ملایم تر می نوشتید، در حالیکه موضوع کار اقتضا می کند ملایمتی در کار نباشد. ما وقتی پروانه ای را صادر می کنیم باید با همین شدت برخورد باشد. ضمن اینکه آن فردی که تخلف کرده باید نگران باشد چراکه فردی اگر تخلفی نداشته باشد که نباید نگران باشد.
در وزارت صنعت و معدن که موضوع مثال من است اگر چنین چیزی را بنویسید کسی دلخور نمی شود اما در عرصه هنر می بینید که ما با چه دلخوری هایی از سوی دوستان روبه رو هستیم. این موضوع یک نوع تعاملی است که باید به صورت مشترک میان هنرمندان و دولت وجود داشته باشد. هنرمندان نمی توانند انتظار داشته باشند که ما به عنوان مدیر دولتی همه خواسته های آنها را اجابت کنیم و این انتظار را داریم که آنها هم بعضی از خواسته های ما را رعایت کنند. اگر من به عنوان یک مدیر در منصبی قرار گرفتم باید دوستان باور کنند که اگر تصمیمی می گیرم تصمیمی مبتنی بر کار کارشناسی است لذا لزومی ندارد سریع همه جبهه گیری و فکر کنند کارشناستر از ما هستند. اگر دلایل کارشناسی و علمی موجه دارند ما حاضر به بحث در مورد آنها هستیم اما ماجرا به این گونه نیست که من به عنوان یک مدیر صرفا خودم تصمیم بگیرم. به هر حال من یک فرد دانشگاهی هستم و سیستم مدیریتی من مبتنی بر خرد جمعی و مشورت است لذا اگر تصمیمی گرفته می شود کار کارشناسی بسیار جدی روی آن صورت می گیرد. ما تصور می کنیم بخشی از این مناقشاتی که شما به آن اشاره می کنید حاصل این موضوع است که همه انتظار تحول زود هنگام دارند در حالیکه یک درخت باید کاشته شود، نگهداری شود، آبیاری شود و در زمان خود بارور شود. ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم این درخت خیلی زود هنگام بارورشود. من فکر می کنم بخشی از اینها خواسته هایی است که هنرمندان یک مقدار زودهنگام درباره آن موضع گیری می کنند.
ادامه دارد....