خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: یکی از آثار نوستالژیک چند نسل از جامعه ایرانی که لحظات خاطرهانگیزی را در دهه 60 برایشان رقم زده بود، به طور حتم مجموعه «مدرسه موشها» و به دنبال آن فیلم «شهر موشها» بود. جامعهای از موشهایی با شخصیتهایی دوست داشتنی نظیر کپل، گوشدراز، نارنجی، خوشخواب، دمدراز، سرمایی، موشیرو میشونه و آقای معلم که با زندگی خود بخشی از زندگی و دوران کودکی و نوجوان 3 نسل را تحت تأثیر قرار دادند.
این روزها شخصیتهای دوست داشتنی مدرسه و شهر موشها با «شهر موشها2 » قرار است باز هم با دوستداران قدیم و مخاطبان جدید خود همراه شوند. البته این بار نسل قدیم موشها همراه با نسل جدید که فرزندانشان هستند، وارد زندگی مخاطبان و علاقهمندان جامعه ایرانی میشود.
صحنهای از فیلم «شهر موشها 1»
اما در کنار موشهای خاطرهانگیز این اثر سینمایی، مرضیه برومند به عنوان چهرهای تأثیرگذار در عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون ایران حضور دارد که بسیاری از خاطرات 3 نسل جامعه ایرانی در حدود 3 دهه گذشته، با آثار این هنرمند نظیر «مدرسه موشها»، «زیزی گولو» و «خونه مادر بزرگه» شکل گرفتهاند.
برومند که در حال حاضر در تب و تاب اکران فیلم سینمایی «شهر موشها 2» به سر میبرد (آغاز اکران از چهارشنبه این هفته) و بازخورد جدیدترین اثری که کارگردانی کرده در بین مخاطبان برایش اهمیت دارد، ترجیح میدهد درباره اثرش کمتر گفتگو کند و اجازه دهد مخاطبان با دیدن اثرش اولین مواجهه را با داستان و شخصیتها داشته باشند.
دبیری جشنواره بینالمللی تئاتر عروسکی تهران - مبارک هم که از مهمترین رویدادهای بینالمللی تئاتر ایران است، دلیل دیگری برای پرکار بودن برومند در این روزها است. اما دبیر جشنواره تئاتر عروسکی فرصتی را در دبیرخانه این روزهای جشنواره مهیا کرد تا ضمن گفتگوی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری مهر در خصوص این جشنواره تئاتری، گفتگویی کوتاه نیز درباره فیلم «شهر موشها2» به بهانه مراسم افتتاحیه رسمی این فیلم در برج میلاد شکل گیرد که در ذیل این گفتگو آمده است.
صحنهای از فیلم «شهر موشها 2»
* ممکن است منتقدها و مخاطبان با تماشای فیلم سینمایی «شهر موشها 2» در وهله اول بیشتر توجهشان به پروداکشن عظیم آن جلب شود و فیلمنامه و حرفی که مطرح میکند در ابتدا چندان دیده نشود. این خطر وجود دارد که از کنار پیام محتوایی این فیلم به سادگی عبور شود و کمتر مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
- مهم این نیست که حرف فیلم مورد بحث و بررسی قرار گیرد بلکه مهم این است حرف فیلم بر خودآگاه و ناخودآگاه مخاطبانش که از نظر من کودکان هستند، تأثیر بگذارد. بهویژه تأثیر بر ناخودآگاه کودک بسیار مهم است زیرا معتقدم تأثیرات بسیاری از محصولات فرهنگی از جمله فیلم و سریال باید ناخودآگاه باشد و در طول زمان تأثیر خود را بگذارد. زمانی که «خونه مادر بزرگه» یا «شهر موشها» یا «زیزیگولو» را میساختم به این موضوع فکر نمیکردم که چه اندازه روی مخاطب تأثیرگذاری دارم، من حرف دلم را میزدم ولی این امر تأثیر خود را گذاشته است.
روزی نیست که نسل پریروز، دیروز و امروز یعنی سه نسلی که با کارهایی که ساختهام همراه بودهاند از تأثیر آثاری که تولید کردهام بر خودشان با من صحبت نکنند که این تاثیر به زعم آنها مثبت یا منفی بوده است. مثلا اینکه دشمنیِ کاذب مخمل با هاپوکومار یا مخمل با خانواده مرغ و خروس که به مرور تبدیل به عشق و دوستی شد، میتواند به مرور زمان بر کودک تأثیر گذارد. کودک در آن زمان آگاهانه این تأثیر را نمیپذیرد بلکه به مرور زمان این تأثیر بر ناخودآگاه کودک گذاشته میشود و در نهفتههای ذهن و روح او حک میشود.
اصلا دوست ندارم پیام فیلم سطحی باشد، دوست ندارم پیام هیچ کاری سطحی و عیان باشد. همیشه معتقدم رویه ظاهری و لایه بیرونی هر اثر هنری باید جذاب باشد، یعنی حیرتآور و مسحورکننده باشد زیرا مخاطب به واسطه این ویژگیها است که تماشای اثر را تاب میآورد و بعد از آن است که ویتامینها و مفاهیمی که مدنظر فیلم است خود به خود به مخاطب و کودک منتقل میشوند.
* «شهر موشها 2» آنچنان هم که مخاطب پیش از تماشای آن انتظار دارد، آهنگهای خیلی شاد و پرهیاهو ندارد و مشخص است که شما مایل نبودید که از مخاطب هورا و کف زدن یا به نوعی شادیهای کاذب بگیرید. حتی در موسیقی این فیلم هم این خصوصیت وجود دارد و ترانهای مانند «ک مثل کپل...» که در ذهن نسلها ماندگار شود ندارد. آیا این امر تعمدی بوده است؟
- فراموش نکنیم که ترانه «ک مثل کپل...» از سریال تلویزیونی «مدرسه موشها» بود که معروف شد و در قسمت اول «شهر موشها» این گونه ترانهای را نداشتیم.
* پس چون سریال «مدرسه موشها» تداوم داشته، این اتفاق برای ترانه مذکور رخ داده است. یعنی استمرار پخش باعث شده ملکه ذهن مخاطب شود.
- بله. چون این ترانه تیتراژ تلویزیونی کار بود و مدام در تلویزیون تکرار شد، در ذهن مخاطبان حک شد و تا به امروز هم باقی مانده است. در تیتراژ قسمت اول فیلم «شهر موشها»، ملودی موسیقی «ک مثل کپل...» بدون کلام وجود داشت. در قسمت دوم فیلم یعنی «شهر موشها 2» یک یادآوری از آن ترانه را داریم.
واقعیت این است که کلا دوست ندارم با استفاده از ترانه و کف زدن تماشاگر را پای فیلمم نگه دارم، چون در آن حالت مخاطب و تماشاگر مدام منتظر رسیدن صحنههایی است که کف بزند و بچهها هم برقصند. دوست ندارم این اتفاق بیفتد چون این حالت را درست و مناسب نمیدانم.
موسیقی در فیلم «شهر موشها 2» یک نوع فاصله گذاری است و به نوعی به کمک فیلمنامه میآید و وصف حال کاراکترها است. صرف نظر از کلیپ ابتدایی فیلم که یک اجرای مدرسهای است و بچهها برای پدر و مادرشان اجرا میکنند، بقیه قطعات موسیقی وصف حال کاراکترها است و در سکانسهای پایانی موسیقی حماسی است یا در جایی دیگر خواستهها و ایدهآلهای بچهها را بیان میکند. تنها در قطعه پایانی فیلم که موسیقی جشن است من پایکوبی و کف زدن مخاطب را میخواستم اما در بخشهای دیگر فیلم که موضوع مهمی در حال مطرح شدن است، کف زدن مخاطب دلیلی ندارد. فکر میکنم باید از موسیقی به جاتر و مفهومیتر در آثار استفاده کنیم و سطح موسیقی آثار را نازل نکنیم تا تبدیل به یک آنتراکت شود تا مخاطب و کودک با آن کف بزند.
* به اعتقاد خود شما نسل موشها پس از گذشت بیش از 2 دهه، چه تفاوتهایی کردهاند و موشهای جدید چه ویژگیهایی دارند؟
- راجع به این موضوع بهتر است من حرفی نزنم و شما نسبت به این تغییرات فکر کنید. من ویژگیهای موشها را تا حدی که فرصت داشتم در فضای فیلمم بیان کردهام. پرسوناژهای «مدرسه موشها 2» بسیار زیاد است و من باید به همه آنها در فرصتی که در اختیار داشتم، میپرداختم که برای مدت زمان 100 دقیقهای فیلم خیلی سخت بود.
* برداشتی که بنده داشتم این است که نسل جدید موشها شهامت نسل گذشته خود را گرفته و شعور و قدرت انتخاب و آشنایی با مقتضیات جامعه مدرن را به آن اضافه کرده است.
- برداشت جالبی است.
* در بخش پایانی فیلم نوید میدهید که منتظر «شهر موشها 3» باشید.
- موشیرو میشونه که پیر شده است در پایان میگوید «موشیرو میشونه دیر رسید به شهر موشهای 2 اما قول میدهد زود زود برسد به شهر موشهای 3». ما موشیرو میشونه را هم ساخته بودیم تا در «شهر موشها 2» از او هم استفاده کنیم ولی دیدم که در این فیلم جایی ندارد. به همین دلیل با استفاده از موشیرو میشونه شوخی پایانی را انجام دادیم.
* البته امیدواریم که شوخی نباشد. امیدوارم که همواره شاهد تولید و ساخت آثار شما در عرصه سینما، تلویزیون و تئاتر باشیم.
- ممنون از شما.