خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: در یکی از روزهای به راستی گرم تابستان، فرشاد صادقی مدیر شبکه ورزش، شهرام کجوری مدیر گروه ورزش و جامعه، مهرزاد ارشادیفر مدیر تأمین برنامه و غلامرضا دیوسالار مدیر روابط عمومی شبکه ورزش در حالی که روزهای زیادی از تولد دوسالگی این شبکه نگذشته بود، مهمان خبرگزاری مهر شدند و صادقانه به سوالات خبرنگاران رادیو و تلویزیون و ورزشی مهر پاسخ دادند.
بحث با مدیران شبکه ورزش از تلاش برای برند سازی در این شبکه آغاز شد، اینکه آنها تلاش کردهاند با پوشش مسابقههایی چون المپیک، پارالمپیک، المپیک زمستانی، توردوفرانس، لیگ اروپا، یورولیگ بسکتبال و... آمادگی برندسازی را پیدا کنند. در این باره صحبت به میان آمد که همین حالا هم برنامههایی چون «روح پهلوانی» ویژگیهای برند را دارا هستند و با یک بار غیبت آن روی آنتن، 15، 20 هزار پیامک اعتراضی به شبکه میرسد.
گلایه اصلی شبکه ورزشیها این بود که چرا آنها با خودشان مقایسه نمیشوند و مدام همه این را میگویند که چرا شبکه ورزش زیر سایه شبکه سه است. مدیران این شبکه تأکید داشتند اصلا یک شبکه ورزش برای تلویزیون کافی نیست و آنها طرح تأسیس دو شبکه ورزش دیگر را هم ارائه کردهاند. صادقی و همکارانش درباره کمتوجهی به برخی رشتهها، تصریح کردند که حتی به رشتههای کم اهمیت هم توجه جدی داشتهاند. آنها تلاش کردهاند با پرداخت به ورزشهای مغفولی چون بیلیارد، گلف، بولینگ و... در این عرصه مخاطبسازی کنند. همانطور که زمانی مسابقه والیبال که از شبکه سه پخش میشد میزبان 200 نفر جمعیت در خود ورزشگاه هم نبود اما اکنون کار به جایی رسیده که ورزشگاه 12 هزار نفری هم پر میشود و مردم پشت درها میمانند.
در این نشست از پرداخت به ورزشهای بومی و محلی هم پرسیدیم و صادقی ضمن رعایت صداقتی که در کلامش آشکار بود، هم از احتمال کاهلی در خود شبکه در این باره گفت هم اینکه گاهی وقتها خود فدراسیونها همکاری لازم را ندارند و آنها نمیتوانند روزانه پیگیر اتفاقات هر 52 فدراسیون موجود باشند. با این حال مسابقاتی چون سوارکاری گنبد، شترسواری، کرلینگ، بسکتبال و تنیس با ویلچر را هم پوشش دادهاند.
بخش نخست این گفتگو در ادامه میآید:
*یکی از مسائلی که در شبکههای نوپا وجود دارد، تلاش برای ساخت برنامههایی است که بین مخاطبان جا باز کند و اصطلاحا «برند» شود و مردم آن شبکه را با این برنامههای خاص بشناسند. شما در شبکه ورزش چقدر دنبال برندسازی هستید و برنامههایی که فکر میکنید بعد از این 2 سال جزو برندهای شبکه شما است، کدامند؟
فرشاد صادقی: برندسازی چندان ساده نیست و مجموعهای از پارامترها نیاز است تا یک برنامه برند شود. یکی از مهمترین خصیصههای این موضوع داشتن مجری خوب است؛ علی رغم اینکه همچنان معتقدم برای اینکه رسانه و حتی یک شبکه تبدیل به برند شود، نیاز به تحقق دو اصل است: یکی اعتمادسازی و دیگری باورپذیری. این عوامل یک شبکه و بالتبع برنامههای آن را به برند تبدیل میکند.
شبکه ما تازه در اول راه است و توانستیم با تمام تلاشهایی که داشتیم، موقعیتهای خوبی نصیب شبکه ورزش کنیم و از المپیک و پارالمپیک تا المپیک زمستانی و... با شرایطی که دوستان فراهم کردند، پخش شود. ما پخش مسابقات مستقیم فرمول یک را برای اولین بار در ایران داشتیم. پخش توردوفرانس، فوتسال، لیگ اروپا، مسابقات یورولیگ بسکتبال و بسیاری از این برنامهها، در جهت نشانهسازی برای شبکه بود تا آمادگی برای برند پیدا کند و مردم بدانند اگر چنین مسابقاتی در جهان وجود دارد، شبکه ورزش حتما آنها را پخش میکند. این چنین زمینه اعتماد و باورسازی آرام آرام به وجود میآید.
بسیاری از مجریان برند ما در چند سال اول فعالیتشان اصلا شناخته شده نبودند. خود من چون در شبکه سه بودم و برنامهسازی میکردم، با مجریان در ارتباط بودم و میدانستم آنقدر مجری جوان داریم که فقط باید قدرت ریسک وجود داشته باشد تا آنها را برای برنامهای به عنوان مجری انتخاب کنیم. ما دلمان میخواهد اگر برندی هست توسط همکاران جدید خودمان شکل بگیرد. علی رغم اینکه از باتجربهها کمک میگیریم؛ مثلا برنامههای «فوتبال 120»، «آنسوی نیمکت» یا دیگر برنامهها در حوزه تخصصی خودشان به این مرحله رسیدهاند.
مثلا بسیاری از علاقمندان کشتی پیگیر برنامه «روح پهلوانی» هستند و ما حتی یک شب که نمیخواستیم آن را پخش کنیم، باید پاسخگوی 15، 20 هزار پیامک میبودیم که چرا این برنامه امشب پخش نمیشود. با این حال رسیدن به مرحلهای که اشاره کردید، زمان بیشتری میطلبد، مجریان ما کم کم با تجربه میشوند و شرایط برای رسیدن به این مرحله فراهم خواهد شد.
*استقبال از شبکههای دیجیتال و نسل دوم نشان میدهد دیگر ستاپ باکس در هر خانهای پیدا میشود و شاید این توجیه که فلان شبکه را برخی مناطق ندارند، یا شبکه ما سراسری نیست و... قابل قبول نباشد. قرار بود شبکه ورزش بیاید تا شبکه اختصاصی ورزش باشد، نه چرخ زاپاس در این حوزه تا اگر مسابقات پرطرفدار با هم تلاقی پیدا کرد، شاهد پخش همه آنها از تلویزیون باشیم. تا این نقطه که شبکه ورزش شبکه نخست پخش مهمترینهای ورزشی در تلویزیون ایران باشد چقدر راه است؟
صادقی: این سوال زیاد از من پرسیده میشود که چرا شبکه ورزش زیر سایه شبکه سه است. در حالی که اصلا اینطور نیست. اینطور نگاه نکنید و ما را با خودمان مقایسه کنید. اصلا تصور کنید شبکه ورزش 2 تاسیس شده است. قدرت سیگنال رسانی آرام آرام جلو رفته و ما اکنون بالای 80 درصد پوشش جغرافیایی داریم و بسیاری از مردم کشور ما را میبینند. سیاست مسئولان سازمان این است که وقتی رویدادی جهانی اتفاق میافتد، مثل جامجهانی، فوتبال، کشتی و به خصوص ورزشهایی که ایران در آنها حضور دارد، مردم حداکثر استفاده از این رویداد را داشته باشند.
بنابراین طبیعی است که من هم اگر مدیر ارشد سازمان بودم تصمیم میگرفتم همه مردم از یک رویداد استفاده کنند. از آنجا که پوشش سیگنالی شبکه سه بیشتر از ما است، آنها در اینکه یک رویداد ورزشی را پوشش دهند، ارجحیت دارند. اما گلایهای که از دوستان رسانهها داریم این است که ما حتی با خودمان هم مقایسه نشدیم یا با شبکه سه در بسیاری از رویدادها قیاس نشدیم. انگار فقط فوتبال مهم است. ما توردوفرانس را پوشش دادیم و مردم بسیار استقبال کردند اما خبرنگاران حتی یک خط هم ننوشتند که این پوشش در رقابت با شبکههای اروپایی است، مسابقات فرمول 1 هم همینطور. اما از انعکاس این توفیقات ما نزد مردم در رسانهها خبری نیست. ما به یک درک درست رسانهای در شبکه ورزش رسیدهایم و مخاطب ما مردم هستند. شما ما را جزء میبینید اما در سازمان نگاه به کل است.
مطمئن باشید آرام آرام پوشش جغرافیایی شبکه ورزش بسیار زیاد شده و این بدون تلاش همکاران فنی در سازمان ممکن نبوده است. ما اکنون نزدیک به 85 درصد پوشش جغرافیایی داریم و در آینده نزدیک بازیهای آسیایی را خواهیم داشت که شبکه ما متولی اصلی پخش آن است. چند درصد مخاطبان تلویزیون آنالوگ که تا به حال ملاحظهشان را میکردیم هم باید خودشان را آماده کنند تا از سیستم دیجیتال استفاده کنند.
*فرمایش شما درباره اینکه رسانه ملی باید نگاه ملی داشته باشد نه اینکه به رقابت داخلی فکر کند کاملا درست است بنابراین شما جایی که منافع ملی در میان است، خودتان را رقیب شبکه سه قرار نمیدهید. اما با این دست فرمان نمیشود یک افق را طراحی کرد. شما یک شبکه تخصصی هستید و باید بگویید در یک برنامه ریزی میان مدت و بلندمدت میخواهید این مساله را برطرف کنید. قبول که شما وقتی پای مردم در میان است، رقابت نمیکنید اما باید روزی هم فرا برسد که دیگر مردم اگر میخواهند رقابت ایران در بازیهای جهانی را ببینند سراغ شبکه ورزش بیایند. سوال ما درباره این افق است.
صادقی: این افق خیلی نزدیک است و ما طبق معاهده باید سیستمهای آنالوگ را خاموش کنیم. بسیاری از سیستمهای آنالوگ سازمانی هم خاموش شده و فقط یکی دو تا ایستگاه مانده است. با این خاموشی، همه به بستر یکسانی از سیگنال میرسیم. این افق خیلی نزدیک است. پروپوزال شبکههای مسابقات ورزشی و فوتبال را به سازمان دادهایم و وقتی این شبکهها آمدند نمیتوانیم بگوییم حالا اینها زیر سایه ما هستند. خیر. اینها طبق یک طراحی انجام شدهاند. مسابقات ورزشی قطعا به شبکه ورزش منتقل میشود اما شبکههای دیگر هم برنامه دارند. هم اکنون هم شاید مسابقات فوتبال بیشتر از شبکه سه پخش شود اما ما هم به موضوعات تخصصی و بررسی آنها میپردازیم. بنابراین دیگر شبکهها گروه ورزشی خود را خواهند داشت. قرار نیست «ورزش و مردم» یا «نود» به شبکه ما منتقل شوند. ظرفیت ورزشی ایران آنقدر زیاد است که اگر گروههای ورزش سایر شبکهها هم به ما کمک کنند، شاید باز هم از انعکاس رویدادهای ورزشی عقب بمانیم.
کجوری: یک شبکه ورزش برای تلویزیون ما کافی نیست و آنقدر اتفاقات ورزشی در ایران و دنیا زیاد است که حتی یک شبکه هم کفایت نمیکند. بنابراین سازمان بر اساس میزان مخاطب به پخش مسابقات از شبکه سه یا ورزش میپردازد. ما در شبکهمان برای برخی ورزشها مخاطب سازی کردهایم مثل توردوفرانس، لیگ بسکتبال، مسابقات والیبال و... اما برای مثال برای پخش مسابقات آماتوری بوکس، در تلویزیون مخاطبسازی صورت نگرفته است. در حالی که ابتدا باید مخاطب سازی انجام شود تا به برند هم برسیم. اکنون شبکههای تخصصی دنیا هم تقسیمبندی دارند و یک شبکه ورزشی 6، 7 کانال در زیرمجموعه خود دارد.
*درست است اما شما این را در نظر بگیرید که مثلا در کشور ما فوتبال مخاطب گستردهای دارد و حتی اگر کسی ستاپباکس هم نداشته باشد در صورت پخش مسابقهای از شبکه ورزش به مجهز کردن خانهاش به سیستم دیجیتال علاقه نشان خواهد داد. بنابراین مخاطبسازی که به آن اشاره کردید در شبکه پرمخاطبتری مثل سه آسانتر خواهد بود و مثلا بهتر است هندبال قهرمانی جوانان آسیا را آنجا پخش کنیم که مردم شاید حتی ندانند ما در آن موفق هستیم. البته اتفاق خوبی که با تأسیس شبکه ورزش رخ داد این بود که با وجود اینکه در گذشته حتی مدالآوران و قهرمانان برخی رشتههای ورزشی نسبت به بیتفاوتی رسانهملی گلایه داشتند حالا دیگر چنین حرفی موضوعیت ندارد. با توجه به اینکه گفتید حتی با تأسیس شبکه ورزشی دیگر، موفق به انعکاس همه رویدادهای ورزشی نمیشوید، آیا هنوز رشتهای هست که در تلویزیون مورد غفلت قرار گرفته باشد؟
صادقی: درباره برخی رشتهها، سهلانگاری خیر اما تنبلی کردهایم. هفته گذشته به ذهنمان رسید که اسکیت را پوشش ندادهایم یا به برخی رشتهها کم توجهی کردهایم. یکی از مشکلات ما این است که روابط عمومی برخی فدراسیونها چندان فعال نیستند و اطلاعرسانی دقیقی ندارند. واقعیت قصه این است که ما هم نمیتوانیم دائم و روزانه 52 فدراسیون را رصد کنیم و نیاز داریم اطلاعات به ما برسد. اما در شبکه ورزش حتی به برخی رشتههایی که بسیار مورد بیمهری قرار گرفته بودند، توجه شده است.
به بیلیارد، بولینگ، حتی ورزشهایی که جزء انجمنهای ورزشی هستند مثل پینت بال یا دیگر رشتههایی که خیلی کم به آنها توجه شده، در حد گزارش پرداختهایم و حالا که به تازگی وارد سومین سال فعالیت شبکه شدهایم، از بسیاری از دوستان فدراسیونها نظرسنجی کردیم تا خودمان را بسنجیم. خوشبختانه هم با استقبال رؤسای فدراسیونها روبرو شدهایم. شبکه ما 24 ساعته است اما فدراسیونها فقط 10 تا 12 صبح و 16 تا 19 شب را میخواهند. مثلا وقتی میخواستیم ساعت 23 را به فلان فدراسیون تکواندو اختصاص دهیم میگویند شما میخواهید رفع تکلیف کنید. باور کنید اینطور نیست.
بسیاری از رویدادهای ورزشی در کشور ما موازی برگزار میشود. خب ما کدام را پوشش بدهیم؟ بعد از ما میپرسند چرا مستمر پوشش نمیدهید. اما ما هفته قبل را به این رشته اختصاص داده بودیم و حالا نوبت رشته دیگری است. اما یکی میگوید ما مدال آوریم دیگری میگوید ما مخاطب داریم و... هر کدام دلایلی دارند که به زعم خودشان درست است و ما بر اساس شرایط رسانه، ذائقه مخاطب و ... باید تصمیم بگیریم. بااین حال اما اگر کم توجهی صورت گرفته عذر میخواهیم. اما تا جایی که امکانپذیر بوده، حتی به رشتههای کم اهمیت توجه جدی کردهایم و بسیاری از فدراسیونها به برنامه «حرکت از نو» آمدهاند و مردم آنها را شناختهاند. ما مردم را در عرصه ورزش همگانی هم فعال میکنیم.
*به بیلیارد اشاره کردید که از جمله ورزشهای حاشیهدار است و وقتی پای رسانه ملی در میان باشد هم که خط قرمزها پررنگتر میشود. شبکه شما مرزهای گستردهتری برای پرداختن به این ورزشها دارد یا دست و پای شما هم بسته است؟
صادقی: پخش مسابقات بیلیارد، گلف، بولینگ و... که حاشیهای ندارد اما شاید منظور شما نوع نگرشی است که در قدیم به این ورزشها وجود داشته است. رسمیت نگاه ما به ورزشهای این چنینی که دارای فدراسیون هستند، نگاه حاکمیتی است و وقتی ورزشی فدراسیون دارد پس مقبول است. موفقیتهای بیلیارد در یک سال اخیر بیشتر شده و توجه ما هم به این ورزش افزایش پیدا کرده است. چون نگرشهای رسانه همواره اقتضایی است و وقتی فعالان رشتهای با چند مدال از مسابقه برگردند 10 دوربین در فرودگاه به استقبالشان میرود و وقتی شکست بخورند کاملا متفاوت عمل میشود. نگرش مردم هم همین است.
یکی از ورزشکاران ما در رشته بیلیارد قهرمانی جهان را از آن خود کرد و با حداکثر امتیاز بدون اینکه حریف از جایش بلند شود، به شکلی فوق العاده قهرمان شد اما هنوز نگرشهای ما نسبت به این موضوع تلطیف نشده است. گرچه این موضوع اطلاعرسانی شد، زیرنویس رفتیم و... قطعا عنایت مردم ما هم به ورزشها اینگونه میشود. شما میدانید کمی قبلتر وقتی مسابقه والیبال از شبکه سه پخش میکردیم 200 نفر جمعیت در خود ورزشگاه نبود اما اکنون به جایی رسیدهایم که ورزشگاه 12 هزار نفری پر میشود و مردم پشت درها میمانند. این اتفاقات برای ما خوب است.
کجوری: ویژهتر اینکه وقتی زمان خرید بلیت اینترنتی اعلام میشود، نیم ساعته سالن پر میشود.
صادقی: بله این نشان میدهد رسانه مخاطب و ذائقه سازی کرده است. درباره ورزشهایی که گفتید هم شیب ملایمی داریم.
*ورزش بانوان در تلویزیون ما چه سهمی دارد؟
صادقی: ما در این زمینه نه تنها کمکاری نکردهایم که با توجه به محدودیتها، پرداخت جدی به ورزش بانوان داشتهایم. در برنامه «حرکت از نو» ورزش بانوان یکی از بخشهای تعریف شده است و از ورزشکاران دعوت میشود. ما پوشش مسابقات راگبی بانوان را هم داشتیم. گرچه برخی محدودیتها عامل کم توجهی میشود که ما خیلی با آنها مأنوس نیستیم. اگر شما کمتر پرداخت به این بخش را میبینید به خاطر شرایط عرفی و شرعی حاکم بر جامعه است.
* شما درباره ورزشهای بومی و ملی که کم و بیش از بین میروند و در موطن خودشان هم یادی از آنها نمیشود چه رویکردی دارید؟
صادقی: ما خیلی امکان اعزام تیم به شهرستانهایی که ورزشهای محلی انجام میدهند نداشتیم، استانها هم دعوت ما را اجابت نکردهاند. البته قطعا پرداخت به این بخش، از اهمیت ویژهای برخوردار است و ما آن را در دستور کار قرار خواهیم داد. شاید یکی از مواردی که میشود صراحتا گفت در آن کم کاری کردهایم ورزشهای بومی و محلی بوده است. خود فدراسیون این ورزشها به ما قول داده که همکاری بیشتری داشته باشیم.
ارشادیفر: نشان دادن هر چیزی در تلویزیون به بستر نیاز دارد. من درباره بسیاری از مواردی که در حوزه ورزش در تلویزیون ایران میتوانیم نشان دهیم تحقیق کردهام. بحث محدودیتها نیست، بحث کمبودها است. محدودیت جایی معنا میشود که ما مثلا میگوییم از این جا به بعد یک مسابقه را نمیتوانیم پخش کنیم، اما ما خیلی از چیزها را اصلا در ایران نداریم. من مستمرا ورزشهای بومی را پیگیری کردهام. چند باکس ثابت ما متعلق به مسابقات محلی است، مثلا سوارکاری گنبد را به صورت روتین پخش میکنیم و برای اولین بار است که چنین کورسی نمایش داده میشود.
اما در برخی موارد، ما متریالی در دست نداریم، مثلا در استان سیستان و بلوچستان، مسابقات شتر سواری هم هست، اینها اتفاق میافتد و ما یک گزارش مفصل برای این مسابقه رفتهایم، اما این مسابقات آنقدر محدود است که ما نمیتوانیم باکس ثابتی به آنها اختصاص دهیم چرا که در استانها آنقدر ضعیف عمل میکنند که برخی ورزشها در اذهان مردم مثل افسانه شده است. حتی بسترهای سختافزاری برخی رشتهها که در کشور ما مدالآور هستند ضعیف است و ما نمیتوانیم به آنها کمک کنیم.
ما با برخی فدراسیونها درباره آموزش ورزشها مذاکره کردهایم اما به نتیجه نرسیدهایم چون کارشناسی که رسانه را بشناسد وجود ندارد. بنابراین مجبور میشویم نمونه خارجی آن را جایگزین کنیم. اما در مقابل به ورزشهایی مثل کرلینگ پرداختهایم که حتی شاید برخی اسمش را ندانند اما مخاطبش شدهاند. گرچه گاهی هرچقدر ما به سمت برخی ورزشها میرویم ذائقه مردم به چیزهای دیگری گرایش دارند. ما یک بار بسکتبال با ویلچر زنده را که همزمان با مسابقه دیگری بود پخش کردیم و مورد اعتراض قرار گرفتیم. با این حال نمیتوانیم به فدراسیون جانبازان بی توجه باشیم.
نقطه عطف ما در این 2 سال نشان دادن ورزش به سبکی بود که در تلویزیون ایران رخ نداده بود. وقتی ما تورنمنت سالانه فرمول وان را به صورت زنده پخش میکنیم، این اتفاق قبلا رخ نداده است. در سال گذشته فوتبالی که ما پخش کردهایم چهار برابر شبکه سه بوده اما این از طرف رسانهها دیده نشده است. ما همچنان که به ورزش حرفهای و پرطرفدار پرداختهایم، تورنمنت تنیس با ویلچر را هم که مردم هیچوقت ندیده بودند پخش کردیم. در ورزشهای پایه شبکه سه مسابقات را به هیچ عنوان به صورت زنده پخش نکرده اما ما در ردههای نوجوانان و نونهالان پخش زنده داشتیم. مثلا مسابقات نونهالان کشتی پهلوانی کشور را روی آنتن میفرستیم در حالی که مخاطبان تلویزیون هیچ وقت در رده نونهالان مسابقات را به صورت زنده ندیدهاند. در حالی که قهرمانان ورزشی حال حاضر کشور از دل این نونهالان بیرون آمدهاند.
ما در برنامهای که نوستالژیهای کشتی را پخش میکنیم کشتی نونهالان رسول خادم را روی آنتن فرستادیم که خود او هم این نوار را نداشت. برای کمک به ورزش کشور، اهالی ورزشی هم باید سراغ ما بیایند. ما چندین بار مسابقات زنده دوچرخهسواری توردوفرانس را پخش کردهایم اما به دلیل کیفیت بد سختافزاری فدراسیون دوچرخهسواری این پوشش برای کشور خودمان اتفاق نیفتاد. اما مخاطب برخی از ورزشها را پس میزند و اصلا قابل دیدن نیست. اینها را برای این گفتم تا بگویم بسیاری از اتفاقاتی که در حوزه رسانه در شبکه ورزش میافتد به بسترسازی نیاز دارد و قسمت اصلی این است که بینندگان از طریق مطبوعات و خبرگزاریها، باید بدانند در شبکه ورزش چه اتفاقاتی رخ میدهد.
ادامه دارد...