به گزارش خبرنگار مهر، فصل جدید رقابتهای لیگ برتر پنجمین هفته خود را هم سپری کرد و در آستانه هفته ششم است. در پنج هفته ابتدایی شرایط در قیاس با آنچه که در فصل قبل دیده بودیم چندان فرقی نکرده است. سکوهای خالی ورزشگاهها همچنان توی ذوق میزنند، مربیان همچنان از ناآمادگی ابتدای فصل میگویند و کیفیت بازیها تغییری نکرده است. در لیگی که 16 تیم در آن حضور دارند مربیانش عادت کردهاند یک سوم ابتدایی بازیها را جزو کارنامه خود به حساب نیاورند و مدام همه چیز را به هفته ششم و به هفته بعد حواله میدهند.
آیا لیگ دیگری را در دنیا سراغ دارید که چنین توجیهی را در خصوص شروع فصل داشته باشند؟ آیا امتیازات هفتههای ابتدایی در عملکرد کلی تیمها محاسبه نمیشود؟ سوالات بیشماری در خصوص هفتههای ابتدایی لیگ برتر وجود دارد و البته همه چیز تکراری است. دست مثل کیفیت بازیها که نسبت به قبل تغییری نکرده است. در فوتبال ایران دستمزدها هر سال روبه افزایش است اما در خصوص کیفیت آب از آب تکان نمیخورد!
اگر نسبت به آنچه که در پنج هفته ابتدایی لیگ برتر گذشت کنکاشی صورت گیرد کاملا واضح است که شرایط رو به پیشرفت نیست. شاید قضاوت کلی در خصوص کیفیت لیگ در همین ابتدای کار منصفانه نباشد ولی نمیتوان گفت شروع اینگونه تیمها با فصول گذشته متفاوت بوده است. در این بین البته هستند تیمهایی که شرایط بهتری در قیاس با لیگ سیزدهم پیدا کردهاند. استقلال شاید سرآمد همه تیمها باشد. سپاهان هم تیمی است که همه آن را مدعی قهرمانی تلقی کردهاند و فولاد با وجود از دست دادن چند ستاره رویه قبل را طی میکند. با همه این اوصاف به لحاظ کیفی شرایط برای لیگ چهاردهم چندان امیدوار کننده نیست.
پرویز مظلومی در این باره به خبرنگار مهر میگوید: شاید از زمان بازیها بگذرد شرایط کمی بهتر شود چرا که تیمها خود را بهتر می شناسند. به نظرم در این پنج هفته ابتدایی تنها تیمهایی که شناخته شده بودند بهتر کار کردند و طرفداران خودشان را تا حدی راضی نگه داشتهاند. این تیمها کم کم به شرایطی که مد نظر دارند نزدیک میشوند ولی برخی تیمها هستند که نمیخواهم اسمی از آنها ببرم اما واقعا با گذشت پنج هفته چیزی از خود بروز ندادهاند. این گروه از تیمها اگر میخواهند بهتر شوند دست کم باید امتیازات اول فصل را از دست ندهند تا در اواخر کار با شرایط بحرانی مواجه نشوند.
وی با بیان اینکه برای مقایسه کیفیت تیمها با آنچه که در فصل قبل داشتهایم خیلی زود است اضافه کرد: برای مقایسه خیلی زود است. البته من معتقدم که در پنج هفته ابتدایی نسبت به فصل قبل پیشرفت خاصی نکردهایم. نمونه بارز آن عدم استقبال تماشاچیان است. وقتی مردم به استادیوم نمیآیند یعنی کیفیت همان است و پیشرفتی حاصل نیامده است.
از داود مهابادی سرمربی تیم پاس همدان هم در این باره میپرسیم که اینگونه پاسخ میدهد: به نظرم تا اینجای کار کیفیت لیگ خوب نبوده و تیمها دچار ضعف فنی هستند. شاید آنها دلایل خاص خودشان را داشته باشند و جابجایی بازیکن و تغییر کادر فنی را بهانه کنند اما آنچه که مسلم است کیفیت بازیها تغییری نکرده است.
سرمربی تیم پاس همدان به گلهای رد و بدل شده در هفته های ابتدایی لیگ برتر اشاره کرده و میگوید: در کل لیگ ما کم گل بوده است و متاسفانه گلهایی که به ثمر رسیدهاند نیز از روی کار فنی صورت نگرفتهاند بلکه یا از روی ضربات ایستگاهی بودهاند یا اشتباهات فردی زمینههای آنها را فراهم کردهاند.
باور مهابادی این است که درخشش بازیکنانی خارجی در تیمهای لیگ برتر از افت فوتبالیستهای داخلی نشات میگیرد. او میگوید: به نظرم فوتبال ما افت کرده که جاسم کرار، ادینیو و لوسیانو پریرا با گلهای خود به نوعی بازی را برای تیمها در میآورند. جاسم کرار پنج سال در فوتبال ایران نبود ولی حالا بهترین بازیکن استقلال است. متاسفانه نفرات داخلی در این فصل هم در حد متوسط به سمت خوب هستند و خارجیها در مقابل آنها بهتر ظاهر شدهاند.
این مربی در بخش دیگری از اظهاراتش در خصوص شرایط لیگ برتر عنوان میکند: به نظرم شرایط با آنچه که در هفتههای ابتدایی لیگ گذشته دیده بودیم هیچ فرقی نکرده و همچنان در جای قبلی ایستادهایم. ما بازیکن خلاق مثل مجتبی جباری در لیگ نداریم که بازیخوانی خوبی داشته باشد و بتواند بازی را عوض کند. پدیده تازهای هم در ترکیب تیمها به چشم نمیآید. احساس میکنم که بازیکنان از نظر فوتبالی خوب پرورش پیدا نکردهاند و وقتی هم بازیکن بزرگی در لیگ برتر وجود نداشته باشد مردم هم به ورزشگاه نمیروند.
با وجود اینکه تیم های اروپایی از همان ابتدای کار با بازیهای جذابی که به نمایش می گذارند میلیونها بیننده تلویزیونی را در سراسر جهان پای گیرنده ها میخکوب می کنند اما در لیگ برتر ایران مشخص نیست شرایط چه زمانی تغییر خواهد کرد. وقتی به گذشته باز می گردیم نه تنها با شرایط بدتری مواجه نیستیم بلکه در پاره ای اوقات به لحاظ کیفی شرایط را هم بهتری می بینیم.
نکته جالبی که در این باره میتوان به آن اشاره کرد وجود مربیانی است که در یک چرخه به سر می برند. مربیانی که بعد از پایان هر دوره از مسابقات هرگز تلاشی برای افزودن به آموختههای قبلی خود ندارند و همه افتخار آنها داشتن مدرک A آسیا است و گاه حضور در کلاس های مربیگری را حتی در شان خود نمیبینند. آنها با وجود برخورداری از دستمزدهای میلیاردی حاضر نیستند در تمرینات و اردوهای تیم های اروپایی شرکت کنند و با همان دانشی که در دوران بازیگری خود کسب کرده بودند گلیم خود را از لیگ برتر بیرون میکشند. این واقعیتی است که در لیگ برتر ایران وجود دارد و تا زمانی که خون تازهای به این چرخه تزریق نشود نباید شاهد اتفاق تازهای بود.