به گزارش خبرنگار مهر، تیم ملی والیبال با سفر به لهستان آخرین دیدارها و تمرینات آمادهسازی خود را برای حضور در این مسابقات پی می گیرد. تیمی که بعد از کسب عنوان چهارمی لیگ جهانی 2014 انتظارات را کاملا بالا برده است. چه در عرصه داخلی و چه بینالملل. همه روی تیم ایران زوم کردهاند. روی پدیده تازه والیبال جهان.
مسابقات جهانی لهستان محکی جدی برای تیم ملی والیبال ایران است. یک آزمایشگاه منصفانه برای همه تیمها. مدعیان در زمینی بیطرف به مصاف یکدیگر میروند. غیر از لهستان دیگر تیمها از شرایط میزبانی برخوردار نیستند. از فشار تماشاچی و جو سالن خبری نیست. هر چه هست برای هر دو گروه یکسان است. حالا هر نتیجهای رخ بدهد گویای واقعیت تیمها خواهد بود، از جمله تیم ایران!
شاید یک باور ساده اینگونه بوده که با رسیدن به جمع چهار تیم برتر لیگ جهانی 2014 ایران را در جمع چهار تیم برتر دنیا قرار داد. حتی انتظار کسب مدال هم از این تیم داشت. تیمی که البته پتانسیل آن را دارد. از یاد نبریم مسابقات قهرمانی جهان به مراتب سختتر از لیگ جهانی است. تیمها در لیگ جهانی خود را برای قهرمانی جهان آماده کردند. از ضعف و قوت یکدیگر باخبر شدهاند و با توپ پر خواهند آمد.
بعد از لیگ جهانی همه تیمها یک ریکاوری کوتاه مدت انجام دادند و پس از آن تمرینات و بازیهای تدارکاتی را از سر گرفتند. در این بین تیم ایران هم به آمریکا رفت و چهار بازی تدارکاتی با قهرمان لیگ جهانی 2014 برگزار کرد. سفری طولانی و خسته کننده اما بسیار فنی و آموزنده. این فرصتی بینظیر برای تیم ملی بود تا خود را محکی جدی بزند. شاید هر تیمی در این شرایط آرزوی بازی با قهرمان تازه لیگ جهانی را داشت اما این فرصت فنی به ایران رسید.
بازگشت تیم ملی از این سفر با حواشی همراه بود. شایعه درگیری موسوی و قائمی در این سفر مطرح شد، بازیکنان تیم کشورمان خستگی را دست آویز خود قرار دادند و حتی محمد موسوی تقاضای استعفا از تیم ملی کرد، آن هم در آستانه رقابتهای جهانی. سعید معروف نیز از ناآمادگی تیم ملی سخن به میان آورد.
حرفها امیدوار کننده نیست. بعد از لیگ جهانی همه از تیم ملی انتظار درخشش در یک میدان بزرگتر را دارند. این خواسته به حق مردم است. مردمی که برای حمایت از تیم ملی دست به هر کاری زدهاند. اما بازیکنان تیم ملی به نظر اشباع شدهاند. آنها از فشارهای وارد شده گلهمند هستند. یا شاید تفکر دیگری در ذهن دارند.
حضور در این سطح از بازیها همواره آرزوی والیبال ایران بود. رویای همین بازیکنان. آنها اما بعد از دو سال تجربه بازی در لیگ جهانی تغییر رویه دادهاند. از فشارها خسته شدهاند. حتی برای تیم ملی تعیین تکلیف میکنند که به کدام سفر برود و کدام نه! آیا آنها خود را بالاتر از تیم ملی میبینند؟ آن هم با دو سال حضور در لیگ جهانی؟
بیتردید فضایی که در تیم ملی والیبال به وجود آمده خوشایند نیست. تیم ملی جایگاه بالایی دارد. حضور در سطح اول دنیا هم ظرفیت بالایی را میطلبد. بازیکنان یا باید وارد این گود شوند و یا از دور به تماشای هنرنمایی دیگر تیمها بنشینند و لذت ببرند. حرفهایهای دنیا در طول سال تمرینات و بازیهای پرفشاری را پشت سر میگذارند. حتی ماهها در لیگهایی بازی میکنند که سطح آنها از لیگ جهانی هم کمتر نیست. آیا آنها باید خیلی زود از تیم ملی اشباع شوند؟
این هشداری جدی برای والیبال ایران است، برای مسئولان فدراسیون نیز. دستمزدهای والیبالیها از مرز یک میلیارد تومان هم عبور کرده است. چنین پولی را در در کمتر لیگی به بازیکنان والیبال پرداخت میکنند. برای همین است بازیکنان حاضر به لژیونر شدن نیستند. آنها چند ماه در لیگ داخلی بازی میکنند و بی آنکه مثل فوتبال در چشم باشند و کسی مطالبهای از آنها داشته باشد پولهای میلیاردی را به جیب میزنند.
والیبال ایران پتانسیل بالایی دارد. اما زمانی در جمع بهترینها قرار می گیرد که در آن سطح بماند. اگر قرار است بازیکنان بعد از این عنوان چهارمی اشباع شوند و دوباره به همان سطح گذشته بازگردند اصلا چرا به لیگ جهانی رفتند. بازیکنانی که این روزها از فشار بازیها مینالند از یاد نبرند هر چه دارند از تیم ملی دارند. آنها سربازی هستند که نمیتوانند برای تیم ملی تعیین تکلیف کنند.
در این بین شاید فدراسیون والیبال با یک برنامهریزی بهتر می توانست وضعیت را تغییر دهد. بازیهای آسیایی هم در راه است. همه در این بازیها از ایران طلا میخواهند. با این انگیزهای که از بازیکنان بیانگیزه و فرسوده تیم ملی دیده میشود، با آن کیفیتی که تیم ملی ب در جام کنفدراسیونها به نمایش گذاشت باید نگران آن بازیها هم بود. شاید بهتر بود قوای تیم ملی را تقیسم میکردند. قید نتیجهگیری را میزدند و البته انگیزهها را در بین بازیکنان افزایش میدادند. تیم ملی والیبال الگوی خوبی برای همه رشتهها است. این الگو نباید خراب شود. این را بازیکنان باید بهتر از هر کسی درک کنند.