یک کارشناس مسائل خاورمیانه با اشاره به پیروزی رجب طیب اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری ماه گذشته ترکیه، این موفقیت را به عنوان نمره قبولی مردم این کشور به نخست وزیر سابق آن توصیف کرده و حضور اردوغان در راس امور را موجب تحکیم پایه های قدرت در میراث بجا مانده از امپراطوری عثمانی دانست.

صادق ملکی در مصاحبه با روزنامه تهران تایمز و خبرگزاری مهر، به پرسش های  مطرح شده اینچنین پاسخ داد:

1. با توجه به برگزاری انتخابات و شروع نظام ریاستی در ترکیه با سکانداری اردوغان این رخداد مهم چه تاثیری در جایگاه سیاسی و منطقه ای ترکیه به همراه خواهد داشت؟

برگزاری انتخابات ریاست جمهوری با پیروزی اردوغان نشان داد که جامعه ترکیه به دولت اردوغان در یک نگرش کلی نمره قبولی داده است. برخی انتظار داشتند که آرای حزب عدالت و توسعه و آرای اردوغان در این انتخابات به واسطه برخی از سیاستها مثلا در ارتباط با مسایل سیاست خارجی ممکن است دچار افت شود اما هم این انتخابات و هم انتخابات شهرداری نشان داد مردم ترکیه با یک ارزیابی کلی نمره قبولی به دولت اردوغان و شخص اردوغان با انتخابش با درصد آرای 52 درصد رو به ایشان داده اند. پیش بینی این است که اردوغان -اگر مشکل سیاسی خاصی پیش نیاید - بتواند در انتخابات تابستان (خرداد 2015) هم در انتخابات پارلمانی، یعنی حزبش حالا اردوغان البته الان در پست ریاست جمهوری است اما در یک نگرش باز کلی ما الان حزب عدالت و توسعه و چانکایا رو بایستی در یک راستا تعدیل بکنیم و انتخابات آینده 2015 هم می تواند اگر شرایط خاصی مثل انشعاب در حزب بوجود نیاید را با پیروزی پشت سر گذارد و برای هدف نهایی اش که  ... تبدیل سیستم پارلمانی به سیستم ریاستی است گامهای اساسی را بردارد. البته برخی پیش بینی می کنند که ممکن است در این مسیر با توجه به اینکه در مناصب حزبی برای

گل منصبی در نظر نگرفته ممکن است سکته هایی در صحنه سیاسی ترکیه در ارتباط با اهدافی که اردوغان برای آن برنامه ریزی کرده پیش بیاد، این اگر رخ دهد اگر ملاحظات بیرونی بر روی آن نباشد امکان تحققش در ارتباط با داخل کمتر است. چون بستر سیاسی ترکیه فعلا بر مدار حمایت از اردغان گام بر می دارد.  

2. با توجه به انتخاب مستقیم رئیس جمهور توسط مردم، آیا ترکیه وارد مرحله جدیدی از مردم سالاری شده است؟

به هر حال مردمسالاری، دموکراسی و روند دموکراتیزه شدن، اینها تجربه ایست که ترکیه در طول جمهوریت با برخی از مفاهیمش آشنا شد. ترکیه با جمهوریت از زمان اتاتورک آشنا شد اما با دموکراسی بیشتردر ارتباط با تعمیق آن در دوره 10 تا  12 ساله حکومت حزب عدالت توسعه آشنا شده و روند شرایط سیاسی ترکیه در یک نگرش کلی نشان می دهد که دموکراسی دارد دراین کشور تعمیق پیدا می کند و تبلور این تعمیق هم در رویکرد صلح آمیز با موضوع کردی است و اراده ای که دولت برای حل آن گذاشته اینها همه نشان دهنده آنست که ترکیه گامهای اساسی ای را برای دموکراتیزه شدن کلیه ساختار خودش برداشته است. در واقع ترکیه در دوره حزب عدالت و توسعه به بازتعریف تمام مفاهیم سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی خودش پرداخته و ترکیه ای که الان ما شاهدش هستیم یک ترکیه جدید و متحول شده است. و این همه در راستای یک سیستم حزبی صورت گرفته که از یک انسجام درونی برخوردار است و مدیران کار آمدی هدایت این حزب را در دست دارند. البته فارغ از حمایتهای داخلی حمایتهای خارجی نیز در این تحول نقش اساسی داشته و دارد.

3. انتخاب داود اغلو به عنوان نخست وزیرترکیه (با توجه به نظرات و دیدگاههای وی درباره ترکیه) آیا مسیر جدید بر اساس نظریات وی پیش خواهد رفت یا اینکه همچنان اردوغان راهبرد اصلی را مشخص می کند؟

آنچه که بطور مشخص صحنه سیاسی ترکیه در یک دهه گذشته نشان داده است، این بوده که همه چیز درترکیه در سایه اردوغان است و درست است که داود اغلو نیز از وزنه های سنگین حزب عدالت و توسعه و باز نزدیک به اردوغان هست ولی پیش بینی می شود که به هر حال همه چیز از نظر نهایی و کرسی با اردوغان چک شود و تصمیمات استراتژیک حتما با هماهنگی اردوغان گرفته خواهد شد. ولی آنچه مهم است این می باشد که درست است که ما داود اغلو و اردوغان رو می بینیم ولی این یک ساختار و سیستم است. اردوغان سعی دارد سیستم ترکیه را - با اینکه کاریزمای خودش نقش اساسی در هدایت ترکیه و رسیدن ترکیه امروز دارد - را از وابستگی به کاریزمای رهبران دور کند و سیستم را استوار بر یک ساختاری کند که وابسته به افراد نباشد. به نظر می رسد که تلاش اردوغان در این جبهه دراین دوره بیشترازگذشته نمود خواهد داشت. و تا رسیدن به هدف 2023 که ترکیه می خواهد در آن سال جزء دهمین اقتصاد بزرگ جهان باشد، کار روی این موضوع می تواند ساختار ترکیه را تغییرات اساسی تری بدهد و پایه های قدرت در ترکیه را مستحکمتر بکند و ترکیه قدرتمندی را در عرصه منطقه و بین المللی به ظهور برساند.

4. نظام سیاسی جدید ترکیه را با چه چالشها یی مواجه می بینید؟

چالشهای اساسی ای که نظام سیاسی ترکیه دارد دربعد داخلی اش موضوع کردی، اساسی ترین موضوع است که یک چالش سیاسی اساسی ترکیه است که بیش از سه دهه است که ترکیه درگیر آن است. درگیری با جنگی مسلحانه است که در تحولات اخیر شاهد این هستیم که دولت با کردها وارد مذاکرات شده و حتی با تصویب لایحه ای به این مذاکرات جنبه حقوقی داده و بطورشفاف در حال مذاکره با طرفهای کرد برای حل موضوع است. یکی از اهدافی که داود اغلواعلام کرده و گفته که تلاش زیادی برای حل آن خواهد کرد و تلاش فصلی آن را این موضوع دربر خواهد گرفت حل مساله کردی است. موضوعات دیگری مثل جریانات علوی – گروه علوی- نیز ازمعضلات ترکیه هست. به نظر می رسد که اونها هم در دستور کار بلند مدت حزب عدالت و توسعه باشد. بحرانهای اقتصادی ممکن است با توجه به وابستگی اقتصاد ترکیه به اقتصاد جهانی می تواند در آینده از جمله خطرهایی باشد که دامن ترکیه را بگیرد. ولی به هر حال برای اینها هم پیش بینی هایی حزب عدالت و توسعه انجام داده و اقتصاد بین المللی هم شرایط ترکیه را شرایطی می کند که چندان با بحرانهای بین المللی به واسطه ملاحظات سیاسی درگیر نشود.
در سطح منطقه ای و بین المللی، موضوعاتی مثل مشکلاتی که با ارامنه دارند، مشکلاتی که با سوریه و عراق دارند از جمله مشکلاتی است که می تواند در روزها و سالهای آینده همچنان بخشی از سیاست خارجی ترکیه را درگیر خودش کند. ولی به هر حال هر کشوری در ابعاد ترکیه حتما مشکلات داخلی و خارجی خواهد داشت مهم این است که افرادی که آن کشور را مدیریت می کنند با خرد جمعی کشور را مدیریت کنند و دولت آک پارتی نشان داده که می تواند بسیاری ازکارها که دولتهای گذشته نتوانستند انجام بدهند با حمایت مردم و جلب حمایت خارجی انجام بدهد و پیش بینی می شود که اگر انسجام داخلی حزب عدالت و توسعه باقی بماند و حمایت (پشتیبانی) خارجی تداوم پیدا کند حزب عدالت و توسعه بتواند به اهدافی که در چشم انداز10 ساله خودش برای آن برنامه ریزی کرده به ان دست پیدا کند.

5. هم برای حل این چالشها موانعی را هم می بینید؟

موانع که به هر حال هست. ببینید مهم اراده برای حل است. ببینید موضوع کردی در ترکیه نشان داد که نه از طریق قیام مسلحانه، کردها می توانند به مطالباتشان دست پیدا کنند و از جانب دولت هم، مبارزه مسلحانه نتوانست موضوع کردی را سرکوب کند. بیش از 40 هزار کشته و میلیاردها دلار از سال 1984 - که مبارزه پ ک ک شروع شده - هزینه های سنگینی بود که ترکیه بابت این موضوع پرداخت نموده است. الان دو طرف به این رسیده اند که بهترین راه حل گفتگواست و نوعی تحول رو در جامعه این کشور می بینیم. ببینید صلاح الدین دمیرتاش مخاطبش رو دیگه فقط کردها قرارنداد. صلاح الدین دمیر تاش رهبر حزب کردی در ترکیه هست و توانست نزدیک به ده درصد آراء را کسب کند. دیالوگ و گفتگوی ترکها و کردها با همدیگر شکل گرفته البته حتما با فراز و نشیبهایی این گفتگوها مواجه خواهد بود ولی اصل اراده دو طرف است که بر حل موضوع است و از آن مهمتر اینکه اراده بین المللی نیز مشوق این است که موضوع کردی در ترکیه راه حلش فقط گفتگوست و صلح آمیز. و راه حل نظامی نمی تواند این موضوع را حل کند و دردستور کار نیست.

6. تاثیر این رویداد (یعنی ریاستی شدن نظام سیاسی ترکیه) بر تعامل این کشور با همسایگان چگونه خواهد بود؟ با توجه به اینکه در سالهای اخیر شاهد روابط متشنج بین ترکیه با سوریه و عراق بودیم.

ترکیه سیستم ریاستی اش با سیستم پارلمانی تاثیر گذار هست بر روابط، ولی این تاثیرگذاری به اندازه ای نیست که اگراین تحول رخ دهد نوع رویکرد سیستم پارلمانی با سیستم ریاستی به سوریه یا عراق یا به همسایگان تفاوت ماهوی پیدا کند. هویت سیاست خارجی و نظام سیاسی ترکیه تغییر نخواهد کرد. و رویکرد ترکیه در ارتباط با سوریه و عراق، در بخش مهمی حاصل نگرش خاص این کشور نسبت به آن دو کشوراست و این هم نشان داد که به هر حال روابطی که با تئوری تنش صفر با همسایگان چیده شده بود وقتی دچار نگاه خاص تاریخی می شود و از زاویه تاریخ به آن نگاه می شود می تواند این تنش صفر را به تنش صرف – مطلق – برساند و به نظر می رسد بطورتاکتیکی حداقل سیاست ترکیه در رابطه با سوریه و عراق دچار تغییر بشود، اما نگاه استراتژیک کشورها فارغ از نظام پارلمانی و ریاستی است و هیچگاه دچار تغییرات ماهوی نمی شود. حتی اگر حزب عدالت و توسعه هم بر فرض بر ترکیه حکومت نکند نگاه خاصی که ترکیه به عراق دارد حاصل از رقابتهای ژئوپلتیک در منطقه هست که این در طول تاریخ بوده و بعد از این هم خواهد بود منتها راهی که می تواند این تنشها را درارتباط با این دو کشور کم کند، نگاه تعامل گراست. اگر نگاه تعامل گرا حاکم باشد می تواند تغییرات را با همکاری کشورهای منطقه به سویی ببرد که حتی عراق و سوریه هم محل تعامل و همکاری باشد و منطقه چاره ای ندارد جز اینکه کشورهای منطقه همدیگر را دوست ببینند و منافع همدیگر را منافع متقابل درک کنند. اگر این رخ دهد حتما می تواند سیاست خارجی ترکیه هم در دوران حتی ریاست جمهوری در نگاه تعامل گرا حاصلش یک همکاری منطقه ای باشد که منافعش را ازکشورهای منطقه خواهد برد.
   
7. روابط ترکیه و ایران را چگونه می بینید؟ و در شرایط جدید چشم انداز گسترش روابط تهران -آنکارا چگونه خواهد بود؟

با توجه به اراده مقامات دو کشور، با توجه به اینکه سران دو کشور نگاه مثبتی به همدیگر دارند و تلاششان برای گسترش روابط است در نگاه کلی روندش مثبت است. سفر زمستان اردوغان به تهران و ماه گذشته روحانی به ترکیه اینها حاصل این است که اراده دو کشور برمسیر گسترش است و این سفرها تبلور این اراده بوده است. پیش بینی می شود که روابط در بعد اقتصادی گسترش بیشتری پیدا کند در حوزه های انرژی، گاز و نفت، همکاریها هم در روابط دو جانبه و هم درارتباط با همکاریهای منطقه ای و ترانزیت انرژی منطقه ابعاد گسترده تری پیدا کند و عملیاتی بشود. پیش بینی می شود که دو کشور تلاش کنند هدف 20 میلیاردی دراقتصاد دو کشوروارتقای روابط دو کشوررا برای تحققش تلاش بیشتری کنند. در بعد سیاسی هم، چون اراده دو کشور بر حل نگاههایی هست که ممکن است در برخی از مسایل با هم دیگر محل اختلاف باشد پیش بینی می شود که این موضوعات اختلافی هم نسبت به گذشته کمتر شود. نبایستی انتظار داشته باشیم که روابط دو کشور - نه در روابط دو کشور ایران و ترکیه- هیچ کشوری روابط مطلقه ایده آل نمی بینیم و در برخی از حوزه ها، حوزه های رقابتی حتما وجود دارد و در آنجا دو کشور حتما اختلاف نظر خواهند داشت اما مهم این است که اراده برای کاهش این اختلاف نظرها و افزایش همکاریها باشد که رهبران دو کشور در حال حاضر نشان داده اند که در این مسیر در حال حرکتند.

------------------------------
مصاحبه از سمانه ناظریان