به گزارش خبرنگار مهر، عمارت مسعودیه در میدان بهارستان تهران یکی از بناهای مهم تاریخ معاصر ایران است. این عمارت که به دستور مسعود میرزا فرزند ناصرالدین شاه قاجار ساخته شده، قرار بود رقیبی جدی برای کاخ گلستان باشد و مسعود میرزا درصدد بود عمارت مسعودیه اهمیت سیاسی و استراتژیکی بالاتر از کاخ گلستان به دست آورد اما این اتفاق در زمان حیات این پدر و پسر رخ نداد.
عمارت مسعودیه در جریان جنبش مشروطه یکی از مکانهای بسیار مهم به شمار میرفت. شاید کمتر کسی باشد که با وجود زندگی در کلانشهر تهران و شنیدن نام عمارت مسعودیه و یا خواندن ماجرای به توپ بستن مجلس در جریان مشروطهخواهی در کتابهای تاریخ مقطع راهنمایی و دبیرستان و حتی کتب تاریخی غیر درسی، بداند که عمارت مسعودیه مکانی مهم در این اتفاق تاریخی بوده است.
ولادیمیر لیاخوف، کلنل روس که در زمان محمدعلی شاه به نوعی طرح به توپ بستن مجلس را برای شکست جنبش مشروطه و مشروطهچیان به شاه قاجار پیشنهاد داد، در تاریخ 2 تیرماه سال 1287 هجری شمسی مجلس را به توپ بست. نکته جالب تاریخی این است که مکانی که از آن کلنل لیاخوف مجلس مشروطه را به توپ بست، عمارت مسعودیه بود.
حوض آبی که با توپهای جنگی اطراف آن لیاخوف روسی مجلس را به توپ بست
لیاخوف در بخشی از عمارت مسعود که حوض بزرگ عمارت در آن واقع است، توپهای جنگی را قرار داد و مجلس را به توپ بست اما اهمیت عمارت مسعودیه در تاریخ معاصر ایران به همین رویداد و اتفاق ختم نمیشود و تأسیس اولین کتابخانه کشور و همچنین اولین موزه ملی ایران در عمارت مسعودیه نیز از دیگر جریانات مهم ثبت شده در تاریخچه این عمارت تاریخی است.
عمارت مسعودیه میزبان اولین وزارت آموزش و پرورش ایران هم بوده است. همه این رویدادهای سیاسی و اجتماعی علاوه بر معماری زیبا و چشمنواز این بنای تاریخی باعث شدهاند تا عمارت مسعودیه از اهمیت بسزایی در تاریخ معاصر ایران برخوردار باشد، اما متأسفانه با توجه به دغدغههای مختلف معیشتی و از سوی دیگر کمرنگ بودن اهمیت تاریخ معاصر ایران برای بسیاری از مردم بخصوص ساکنان کلانشهر تهران، عمارت مسعودیه نیز در کنار دیگر بناهای تاریخی ایران مغفول مانده است.
مخاطبان نمیدانند که روی حوض آب و فضایی ایستادهاند که در تاریخ مشروطه تأثیرگذار بوده است
اما طی روزهای گذشته اتفاقی قابل تأمل و تأثیرگذار رخ داد که نویدبخش آغاز جریانی فرهنگی و هنری در راستای برقراری ارتباط افراد جامعه با تاریخ معاصر بود. خانه موسیقی ایران اولین فستیوال موسیقی «تهران» را در عمارت مسعودیه برگزار کرد که در آن چهرههای شناخته شده موسیقی ایرانی همچون حسین علیزاده، همایون شجریان، علیرضا قربانی، محمد معتمدی و گروههایی چون کامکارها، پالت و شمس حضور داشتند.
اولین خروجی این اقدام قابل تحسین، معرفی عمارت مسعودیه در یکی از محلههای قدیمی و در عین حال مهم و تاریخی تهران یعنی میدان بهارستان بود. مخاطبان و تماشاگرانی که اکثرشان با این عمارت و مکان آشنا نبودند با انگیزه تماشای کنسرت موسیقی ایرانی با حضور هنرمندان شناخته شده، در عمارت مسعودیه حضور پیدا کردند.
چنین اقدامی در سایر نقاط جهان نیز رخ داده و هنرمندان موسیقی و گروههای موسیقی مطرح جهان با برگزاری کنسرتهای موسیقایی در مکانهای تاریخی، نظر جهانیان را به تاریخ و تمدن و همچنین فرهنگ آن جغرافیا، جلب کردهاند.
کنسرتهای گروه پینک فلوید در شهر پمپی (شهری در ایتالیا که ساکنان آن بر اثر آتشفشان کشته و به سنگ تبدیل شدند) و دیوار برلین (به مناسبت فروپاشی دیوار برلین)، کنسرت ژان میشل ژار در اهرام ثلاثه مصر همزمان با آغاز سال 2000 میلادی، کنسرت یانی در شهر آتن و کنسرت پاواروتی در شهر ممنوعه چین از جمله تجربیات جهانی در این زمینه هستند.
در داخل کشور نیز کنسرت محمدرضا شجریان در شهر بم بعد از زلزله ویرانگری که در این شهر مرکزی ایران رخ داد، تجربهای برای جلب توجه هر چه بیشتر ملت ایران نسبت به وضعیت مردم زلزله دیده بم بود و در دوره ای هم کنسرت هایی از جمله کنسرت شهرام ناظری در کاخ سعدآباد برگزار شد ولی این حرکت ها تداوم نیافت و متأسفانه در ایران کمتر شاهد آن بودهایم که برای معرفی بناها و آثار تاریخی و ملی و همچنین برای آشنایی هر چه بیشتر افراد جامعه با این موضوعات و مسائل از هنر و بخصوص هنر موسیقی استفاده شود.
از این رو اقدام خانه موسیقی در برگزاری اولین فستیوال موسیقی «تهران» در عمارت مسعودیه قابل تحسین است، اما در این اقدام ستودنی، نواقصی به چشم میخورد که جای آن دارد برگزارکنندگان این فستیوال هنری در دورههای بعدی با هدفمندی و برنامه ریزی بیشتری گام بردارند.
اولین موزه، کتابخانه ملی و وزارت آموزش و پرورش ایران در مقابل چشمان مخاطبان کنسرتهای موسیقی
در ایام برگزاری فستیوال موسیقی «تهران» حدود 6 تا 8 هزار نفر از علاقهمندان موسیقی و اقشار مختلف جامعه تماشاگر کنسرتهای در نظر گرفته شده برای این فستیوال بودند. در طول برگزاری این کنسرتها بخش اعظمی از حاضران در عمارت مسعودیه که برای اولین بار هم وارد این بنای تاریخی شده بودند، علاوه بر لذت بردن از معماری عمارت به دنبال مطلع شدن از تاریخچه آن بودند.
این نکته بیانگر آن است که برگزار کنندگان فستیوال میتوانستند با ذکر تاریخچهای کوتاه و مختصر از عمارت مسعودیه در بروشور فستیوال موسیقی «تهران» که در اختیار مخاطبان قرار میگرفت، هدفمند عمل کنند و حضور و برگزاری کنسرت در عمارت مسعودیه را تنها به اجرای قطعات موسیقایی ختم نکنند. همچنین سازمان میراث فرهنگی هم می توانست در کنار مشارکتی که برای در اختیار قرار دادن این بنا با خانه موسیقی داشت، بروشورهایی را تدارک دیده و در اختیار مردم قرار دهد.
همچنین از آنجا که برنامه هر شب با حضور یک مجری برای خواندن بیانیه خانه موسیقی و توضیح درباره کمپین «من از موسیقی حمایت میکنم» آغاز می شد، جا داشت مجری توضیحاتی هرچند مختصر درباره این بنا و دلایل برگزاری فستیوال در این مکان ارائه میداد.
ضمن اینکه برگزاری کنسرت در بناهای تاریخی و ملی نیازمند طراحی متناسب با فضا و مکانهای مدنظر است. چیدمان جایگاه مخاطبان و تماشاگران کنسرتها و همچنین نورپردازی و فضاسازی متناسب با بنا و اماکن تاریخی نکته قابل توجهی است که در تأثیرگذاری موسیقی و مکان برگزاری کنسرت بر مخاطب، نقش بسزایی دارد.
مردمی که موسیقی آنها را به این بنا کشانده است
متأسفانه در برگزاری اولین فستیوال موسیقی «تهران» توجهی به این فضاسازی و چیدمان جایگاه مخاطبان و تماشاگران نشده بود و این امر باعث نادیده گرفتن هویت تاریخی و اهمیت عمارت مسعودیه به عنوان بنایی ملی و تاریخی شد. به عنوان مثال با طراحی انجام شده توسط برگزار کنندگان فستیوال بخشی از محوطه تاریخی عمارت مسعودیه که به توپ بستن مجلس از آنجا انجام شده بود، از چشم حاضران و تماشاگران کنسرتها پنهان ماند. در حالیکه این فستیوال میتوانست با یک برنامه ریزی کارشناسانهتر گامی مؤثر در آشنایی مخاطبان و علاقهمندان موسیقی با بخشی از تاریخ معاصر ایران شود.
اگر این رابطه دوطرفه را نپذیریم، دیگر برگزاری کنسرت یا برنامههای موسیقایی و هنری در بناها و مکانهای ملی و تاریخی، معنایی پیدا نمیکند و میتوان کنسرتهای موسیقی را در سالنهای مختص اجرای موسیقی یا حتی فضاهای باز شهری مانند پارکها برگزار کرد.
توجه نکردن به رابطه متقابل هنر و فرهنگ با تاریخ و تمدن باعث کم اهمیت جلوه دادن هر کدام از بخشهای این رابطه میشود؛ نکتهای اهالی فرهنگ و هنر در کشورهای غربی به آن توجه ویژهای دارند و همین امر باعث میشود حتی تاریخ نداشته خود را در عظمتی بهتآور برای دیگران نشان دهند.