امیرعلی نجومیان در نشست نقد و بررسی کتاب «عناصر بنیادین در نظریه‌های روایت» نوشته دیوید هرمن، گفت: متاسفانه در ایران، سیلی از کارهای ترجمه جاری است که مترجم‌های متخصص ندارند و فقط کتاب را گرفته و معنی می‌کنند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «عناصر بنیادین در نظریه‌های روایت» نوشته‌ دیوید هرمن با ترجمه حسین صافی عصر روز سه‌شنبه 18 شهریور با حضور امیرعلی نجومیان، بلقیس سلیمانی، محمد راغب و مترجم اثر در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

در ابتدای این برنامه بلقیس سلیمانی به بیان سخنانی در معرفی این کتاب پرداخت و سپس صافی گفت: نسخه اصلی این کتاب را محمد راغب در اختیارم قرار داد. مقدمه را که خواندم دیدم جای این کتاب در بازار نشر کشورمان بسیار خالی است اما از این نکته غافل بودم که وقتی کتاب ترجمه می‌شود، ممکن است دایره مخاطب هدف آن، محدودتر بشود.

وی افزود: این اثر، 3 حوزه و مخاطب را در نظر دارد. اول آن گروهی که در بحث روایت‌شناسی به آشنایی نیاز دارند و در واقع مخاطب ناآشنای صرف هستند. گروه دوم آن‌هایی هستند که ناآشنا نیستند اما متخصص هم نیستند و گروه سوم هم افراد متخصص در حوزه روایت هستند. این کتاب در حال حاضر در دانشگاه‌های آمریکا تدریس می‌شود. همین دلایل بود که محرک و انگیزه من برای ترجمه آن شد. فکر می‌کردم اگر کتاب ترجمه شود، می‌تواند پله‌ای از نردبانی باشد که می‌توان از آن بالا رفت. به همین دلیل هم 2 سال صرف ترجمه آن شد.

در ادامه نجومیان گفت: این کتاب هم در غرب اثر مطرحی است و هم در کشورمان، ترجمه خوبی از آن ارائه شده است. «عناصر بنیادین در نظریه‌های روایت» در سال 2009 در آمریکا به چاپ رسید و جای خوشبختی است که با فاصله‌ای کم در ایران ترجمه و چاپ شده است. متاسفانه در ایران، سیلی از کارهای ترجمه جاری است که مترجم‌های متخصص ندارند و فقط کتاب را گرفته و معنی می‌کنند. به نظر می‌رسید این کتاب در ایران باید مخاطب بیشتری داشته باشد.

این پژوهشگر در ادامه گفت: خیلی‌ها این کتاب را پیچیده می‌بینند در حالی که این اثر، یک کتاب پایه یا بیس‌بوک نیست. مشکلی که در روایت‌شناسی وجود دارد، روایت‌شناسی ساختارگراست و مفهومی که برای روایت‌شناسی کلاسیک مطرح می‌شود. مشکل این است که نشانه‌شناس‌ها و ساختارگراها در فضای بسته زبانی گرفتار شده‌اند. در روایت‌شناسی کلاسیک ما فقط به ساختار متن می‌پردازیم و تمام تعاریف در خود زمان است.

استاد دانشگاه شهید بهشتی گفت: همیشه این سوال را مطرح می‌کنم که خب که چه؟ آیا اصلا فهمیدیم که ساختار زمانی اثر، خودنگر است یا دیگرنگر؟ یعنی تحلیل متن می‌کنیم بدون این‌که بتوانیم به دنیای بیرون ربطش بدهیم. نشانه‌شناسی پساکلاسیک می‌گوید شما که مرتب به کنش‌گری اشاره می‌کنی، باید توجه کنی که شخصیت زن است یا مرد، کجا بزرگ شده و ... ما این سوالات را در نظر نمی‌گیریم و بعد مرتب از لفظ کنش‌گر استفاده می‌کنیم. خب با این‌ها به کجا می‌رسیم؟ مساله قومیت‌های جنسی و ملی هم از سوالات مهمی است که در متن به وجود می‌آید.

نجومیان گفت: آقای صافی در ترجمه‌اش مرز امروز روایت‌شناسی را به ما معرفی کرده است. این به نظرم، نه تنها پله یک نردبان، بلکه آخرین پله است. اما مهم سبک نوشتاری هرمن در این کتاب است. در این اثر، تکرار زیاد است. او دست شما را گرفته و روایت‌شناسی را به شما معرفی می‌کند. در فصل دوم هم یک تاریخچه ارائه می‌کند و می‌گوید خوب است کسی که با این حوزه آشنایی ندارد، خوب است این تاریخچه را بخواند. اما به نظرم کافی نیست و بهتر است مخاطب علاقه‌مند به سراغ کتاب دیگری هم برود.

مولف کتاب «درآمدی بر پست مدرنیسم در ادبیات» در بخش دیگری از سخنانش گفت:‌ به نظرم بهتر است دکتر صافی برای چاپ بعدی کتاب یک مقدمه بنویسد. ایرادی هم به عنوان کتاب دارم. با توجه به تعریفی که هرمن دارد و به 4 عنصر بنیادین روایت اشاره دارد، روایت بدون پروسه معناسازی، شناخت، درک و مراحل بعدی ناتمام است. هرمن روش خودش را پساکلاسیک می‌داند، اصطلاحی هم که به کار می‌برد، World making یا ساخت دنیا است که من جای دیگری آن را ندیدم. از نظر هرمن توالی وقایع، روایت را نمی‌سازد بلکه ساخت دنیای ذهنی است که این کار را می‌کند و در یک کلام، به نظرم همین، حرف اصلی کتاب است و این ساخت دنیا، به نظر او اساس نظریه‌های روایت‌شناسی است.

وی گفت: زمان، فضا و شخصیت از نظر هرمن، 3 عامل سازنده روایت هستند. این جا 4 نکته مطرح می‌شود. اول این که یک روایت برای این که بتواند در ذهن، یک جهان بسازد، نیازمند به بافت و زمینه است. پس روایت به یک زمینه و بافت نیاز دارد و نمی‌تواند در هوا ساخته شود. دوم این که روایت، به این موضوع نیازمند است که خواننده درکی از زمان در روایت داشته باشد. اگر به درکی از زمان نرسید، آن‌چه مقابل‌تان است، روایت نیست. سوم هم این که یک فرایند لازم است و آن شکل‌گیری تعادل، بر هم زدن تعادل و شکل‌گیری تعادل جدید است و مساله این است که یک روایت، چطور یک جهان واقع‌نمای خیالی را بسازد و خراب کند. اگر این جهان ساخته نشود، ما روایتی نخواهیم داشت. نکته چهارم این که حالا تاثیر روایت بر ذهن اشخاص حقیقی و خیالی چیست؟

نجومیان ادامه داد: باید نوعی تجربه زیستن درون روایت‌ها اتفاق بیافتد. یعنی این‌گونه نباشد که اثری را بخوانیم و با خود بگوییم «نه، چنین چیزی ممکن نیست و چنین اتفاقی نمی‌افتد.» درباره ترجمه این کتاب هم باید بگویم که بسیار خوب ترجمه شده است. بازگردانی روان است. من چند سال پیش نسخه انگلیسی کتاب را از نمایشگاه کتاب خریدم و خواندم ولی برای صحبت در این جلسه نسخه فارسی آن را خواندم و لذت بردم.

راغب نیز در این برنامه گفت:‌ شاید این کتاب عملا راهی برای خروج از بن‌بستی باشد که در ایران درباره روایت‌شناسی داریم. یعنی وقتی دانشجویی این موضوع را برای پایان‌نامه خود انتخاب می‌کند، در ابتدا همه‌چیز خوب و مناسب است اما وقتی کار پیش می‌رود و به زمان دفاع از پایان‌نامه می‌رسیم، چیزی جز شرمندگی برای دانشجو باقی نمی‌ماند. شاید یک کاری که ما خیلی کم انجامش می‌دهیم، داشتن نگاه تاریخی است. ثمره کارمان هم یک اثر پیچیده صرف است بدون هیچ فایده‌ای. یعنی عملا نه سبک‌شناسی داریم و نه چیز دیگری.

این محقق در ادامه گفت: همیشه می‌گویم ای کاش در کنار بررسی آثار مثلا ملک‌الشعرای بهار، روی سبک‌شناسی آن‌ها هم کار می‌کردیم. البته دیر نیست و می‌توان 50 سال دیگر در این زمینه اقدام کرد.