به گزارش خبرگزاری مهر، آیت الله مظاهری در درس اخلاق اخیر خود بیاناتی فرموده که متن آن در پی می اید.
بحث ما دربارۀ یک امر مهمی بود و آن این بود که در درون ما نفس اماره هست یعنی آن بُعد حیوانی؛ و قرآن میفرماید کار نفس اماره اینست که تو را بدبخت و بیچاره کند.
«إِن النفْسَ لَأَمارَةٌ بِالسوءِ إِلا ما رَحِمَ رَبي»[1]
در ضمن صحبتها گفتم در درون ما صفات رذیلهای هم هست که علمای علم اخلاق روی این صفات رذیله صحبت میکنند. و بتوانیم این صفات رذیله را رفع کنیم، کار بسیار مشکلی است. قرآن هم میفرماید کار بسیار مشکلی است. آیا این صفات رذیله لشکریان این نفس اماره است یا اینکه این نفس اماره کل شر است.
علمای علم اخلاق معمولاً گفتند نفس اماره داریم و یک لشکر مجهزی در درون به نام صفات رذیله است که این نفس اماره را کمک میدهد. آیا این حرف اول درست است یا نه، خیلی اهمیت در جلسه ما ندارد و آنچه اهمیت ندارد اینست که در برون این نفس اماره کمککار دارد و این کمککارهای نفس اماره در برون ما را بدبخت میکند و نفس اماره را قوی میکند. از جمله شیطان است. شیطان نمیتواند کاری با ما انجام دهد و فقط میتواند وسوسه کند. یعنی ترغیب و تحریص کند و نفس اماره کار خودش را انجام دهد. قرآن میفرماید در روز قیامت وقتی جهنمیان به جهنم و ابلیس به جهنم میرود، یک نزاعی بین گناهکارها و جهنمیان و ابلیس واقع میشود و گناهکاران شکایت شیطان را به خدا میکنند که خدایا! این ما را گمراه کرد و ما را جهنمی کرد. شیطان یک جواب به آنها میدهد و شیطان میگوید من نمیتوانستم کاری کنم و جبری نمیتوانستم انجام دهد، من فقط میتوانستم وسوسه کنم. چرا شما با وسوسۀ من گمراه شدید؟! من که بر شما مسلط نبودم و شما بر من مسلط نبودید بلکه فقط وسوسهای میکردم و شما به جای اینکه حرف پیامبرها را بشنوید، چرا حرف مرا شنیدید! پیامبرها همه و همه در مقابل شما بودند و شما آنها را میدیدید و از آنها معجزه میدیدید و یقین داشتید که درست میگویند، پس چرا آنها را رها کرده و مرا گرفتید؟ و با همین جهنمیان را مجاب میکند. لذا شیطان اهمیت دارد و قرآن شریف هم در هفتهشتده جا یا بیشتر فرموده این شیطان دشمن شماست:
«إِنهُ لَكُمْ عَدُو مُبينٌ»[2] و میخواهد شما را بدبخت و جهنمی کند، مواظب باشید که جهنمی نشوید.
اما بالاتر از ابلیس و بالاتر از این شیطان، رفیق بد است. رفیق بد خیلی از ابلیس بدتر است و این رفیق بد، علاوه بر وسوسه، کارهایی میکند که انسان را جهنمی کند و فرار کردن از این کارها، کار بسیار مشکلی است، لذا قرآن در خیلی از آیات، به رفیق بد، شیطان اطلاق کرده است و آیاتش را قبلاً خواندم که قرآن میگوید رفیق بد، یک شیطان انسی است و شیطانی که او را میبینی و شیطانی که فریبنده است. شیطان جنی فقط میتواند وسوسه کند و اما این شیطان انسی بیش از وسوسههاست. به قول قرآن خدا نکند یک دختری به وسوسه پسری بیفتد، خدا نکند این رفیق بد، راه به انسان بدهد، لذا رفیق بد خیلی از شیطان بدتر است و یک آیه هم میفرماید اگر با خدا نبودی و اگر نماز اول وقت نداشتی و اگر مواظب نبودی خدا دست تو را بگیرد، بدان که این شیطان انسی دچار تو میشود:
«وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرحْمنِ نُقَيضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرينٌ»[3]
یک دشمنی رفیق تو میشود و آن شیطان است و این شیطان انسی تو را گمره میکند. دو سورۀ معوذتین را هم خواندم که پروردگار عالم به ما دستور میدهد یک مرتبه پناه بر خدا از چهار چیز مهم و اما سه مرتبه پناه بر خدا از یک چیز. معلوم میشود که آن یک چیز از آن چهار چیز بدتر است و آن رفیق بد است. رفیق بد، پسر پیغمبر را بد میکند و رفیق بد پسر امام را بد میکند. رفیق بد انسان را منحرف میکند. رفیق بد، کسی که از نظر خانوادگی خیلی بالاست، بیچاره و بدبخت و ذلیل میکند.
این رفیق بد اقسامی دارد. بدترین اقسامش اینست که الان پیدا شده است شیطان انسی یعنی صهیونیسم خیلی خوشحال است. بارها نیز در حرفهایش گفته شده است که نتوانستم جنگ نظامی کنم و جنگ نرم کردم و یکی از جنگهای نرمش که بارها گفته، همین رفیق بد است. این آئین دوستیابی که الان پیدا شده است و متأسفانه هفتاد یا هشتاد درصد دخترها و مخصوصاً دخترهای دبیرستانی و دانشگاهی رفیق مرد دارند. هفتاد یا هشتاد درصد پسرها مخصوصاً دبیرستانیها و دانشگاهیها رفیق دختر دارند. حتی رسیده به اینجا که دختر و پسر به این کار زشت افتخار هم میکنند و از همۀ اقسام رفیق بد، این رفیق بدتر است. این بلایی که الان برای اجتماع ما آمده، نباید در جمهوری اسلامی این بلا پیدا شده باشد. قرآن میفرماید وقتی خدا را فراموش کردی، این بلا برای تو میآید.
«وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرحْمنِ نُقَيضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرينٌ»
معلوم است که کار فوقالعاده مشکل شده است. قطع نظر از اینترنتها که روز به روز قویتر میشود، این موبایلها آلت دست این شیاطین شده است و این بدترین اقسام رفیق بد است. به تجربه هم اثبات شده و همه هم گفتند و آمار هم میدهند که اولاً اینها با هم ازدواج نمیکنند. یعنی پسر حاضر نیست این دختر را به زنی قبول کند. همین مقدار میخواهد او را بدبخت کند و همین میخواهد دوستیابی کنند و بعد هم زن میگیرد و حاضر نیست این دختر را بگیرد. خودش بد و جلب است و آئین دوستیابی داشته و دوست دختر داشته و اما حاضر نیست این دختر را بگیرد و به دنبال عفت و عصمت و حجاب است. حال اگر با هم ازدواج کنند، آمار میگوید هشتاد درصد این ازدواجها منجر به طلاق میشود. طلاق زیاد شده است. میگفتم این طلاقا که زیاد شده، مربوط به خوبها نیست. البته در میان آنها هم طلاق پیدا شده است و طلاق امر غلطی است و به قول پیغمبر اکرم مبغوضترین چیزها پیش خدا، طلاق است. در اثر بدبختی اقتصادی و توقع بیجا و اما مرادم اینجاست که قالب این طلاقها مربوط به همین آئین دوستیابی است. لذا به خانمها میگویم مواظب خودتان و دخترهایتان باشید، به آقایان میگویم مواظب پسرتان باشید. یک دفعه پسر میرود به دبیرستان و دانشگاه برای اینکه یک عضو مؤثر برای اجتماع شود و ناگهان یک آدم متقلب و حقه باز و بالاخره شهوتران از کار درمیآید و این در اثر رفیق بد است. همۀ اینها تکرار است و گفتم و دیگران هم میگویند و در سایتها هم مینویسند و کتابهایی هم در این باره هست اما متأسفانه هیچ چیزی تأثیر ندارد برای اینکه این دوست یابی بدترین رفیق است.
یک قسمت هم مربوط به ازدواجهاست که هفتۀ گذشته گفتم باید مواظب باشیم که از چه کسی دختر میگیریم. باید مواظب باشیم که این پسر کیست و چیست و بالاخره در ازدواجها باید مواظب دو چیز باشیم. اخلاق و دین. مابقی را بگذاریم کنار و متأسفانه همه و حتی شما آقایان و این خانمها که خانمهای خوبی هستند و شما مقدسها، چیزی که در ازدواجهایتان به فکر شما نمیآید، اخلاق و دین است. درحالی که پیغمبر اکرم روی منبر بارها و بارها میگفتند این غلط است و آنچه مهم است:
«إِذَا جَاءَكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَ دِينَهُ فَزَوجُوهُ إِلا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَ فَسادٌ كَبِيرٌ»[4]
پیغمبر«ص» خبر داده است و الان خبر پیغمبر جامۀ عمل پوشیده است. مثل اینکه خبر میداده و الان جامۀ عمل پوشیده است. میفرمود ای امت من! در ازدواجها به فکر دین و اخلاق باشید. ببینید که دختر عفیف هست یا نه و پسر غیرت دارد یا نه. ببینید این پسر نمازخوان هست یا نه و ببینید این خانم چادری هست یا نه و بی بند و بار در حجاب هست یا نه و بالاخره ببینید اخلاقا ین پسر و اخلاق این دختر چیست و دین این دختر و پسر چیست و مابقی با توکل به خدا کنید، آنگاه درست میشود. و اما الان ما هیچ به فکر دین و اخلاق نیستیم و به دنبال تجملها رفتیم و این تجملها یک بدبختی بسیار بزرگی در ازدواجها شده است. الان قضیه ازدواج خیلی مشکل شده است. تمام آنها را هم خود ما آوردیم و اینطور نیست که بگوییم استکبار برای ما آورده و خودمان این وضع ازدواجها را به وجود آوردیم و خودمان به فکر اخلاق نیستیم. البته استثمارگرها برای ما دختر بیعفت و پسر بیغیرت آورد؛ اما ازدواجها مربوط به صهیونیسمها و استکبار جهانی نیست و مربوط به خودمان است و خود ما به فکر دین و اخلاق نیستیم و همه به فکر تجملگرایی هستیم و قضیه ازدواجها را یک مصیبت کردهایم، قضیه ازدواجها را یک بلا کردیم و این دومی هم مثل اولی است.
اولی آئین دوستیابی بود که استکبار جهانی آورد. به جای هشت سال دفاع مقدس که ما حسابی بردیم و به جای آن هشت سال دفاع مقدس که پیروزی از ما شد، چیزی به نام آئین دوست یابی برای ما آورد و به راستی موفق شد. مصیبت خیلی بالاست که ما بگوییم صهیونیسم در زندگی ما موفق شد. البته تقصیر ماست و ما باید در دهان او بزنیم، همانطور که در آن هشت سال در دهان دنیا زدیم. نه تنها صهیونیسم، بلکه آمریکا و شوروی و غربیها و قارونهای خلیج فارس تودهانی خوبی از جوانها خوردند. آنها میخواستند براندازی کنند و نه تنها نتوانستند بلکه شجره طیبه قرآن به واسطه آن هشت سال دفاع مقدس خیلی پایهدار و ریشهدار و میوهدار شد، اما به واسطه این آئین دوستیابی ما شکست خوردیم و باید مواظب باشیم که چه کنیم، البته مشکل است اما نشدنی نیست. ولی قضیه ازدواجها را خود ما آوردیم و خود ما دنبال دین و اخلاق نرفتیم و خود ما به دنبال تجملگرایی رفتیم و الان دودش، دود جهنم است و انشاء الله جهنم را نمیبینیم که دود جهنم در چشممان رود و اما در این دنیا دود تجملگرایی در چشم همه رفته است.
وای به رفیق بد! که ازدواجهای ما یکی از مصائبش مصداق همین رفیق بد شده است. چون به دنبال دین نرفتیم، مرد بیدین معلوم است که نمیتواند زنداری کند و زن بیعفت معلوم است که نمیتواند شوهرداری کند. این خیلی علم هم نمیخواهد که به دنبال روانشناسی و روانکاوی برویم، زیرا در این بارهها خیلی کتاب نوشتند؛ اما آنچه مهم است، اینست که یک زن بیعفت نمیتواند زن شوهردار باشد و نمیتواند بچههای مقدس تحویل جامعه دهد. یک مرد لاابالی در شهوت و یک مردی که به فکر شهوتش باشد و نه به فکر دین و اخلاق و خانواده، نمیتواند یک شوهر خوبی باشد. به جای اینکه زنداری کند و به جای اینکه بچههای مقدس تحویل جامعه دهد، به فکر العیاذبالله زنهای مردم است. اصلاً گفتنش خجالتآور است و با جلسه اخلاق جور درنمیآید، اما هست. آقا درحالی که مثلاً زن و بچه دارد و خانه دارد، اما میبینیم به فکر زن مردم است و به فکر بیغیرتی و به فکر بیعفتی و بالاخره زنش که یک زن به تمام معنا خوب است، رها کرده به این معنا که به دنبال دیگران رفته است. از این میگذریم، اما بدانید که مصیبت خیلی بالاست و هیچ چارهای نیست جز رفتن رو به اسلام عزیز. شارع مقدس میگوید زنی که رفیق غیر شوهر و نامحرم دارد مثل اینست که زنا دهد و مردی که رفیق دختر یا زن نامحرم دارد، مثل اینست که زنا کند و قرآن میفرماید این زن و مرد شایسته نیست. نمیشود که این بتواند خانهداری کند و بچه مقدس تحویل جامعه دهد. قرآن میفرماید نمیشود و این صالح نیست.
«مُحْصَناتٍ غَيْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتخِذاتِ أَخْدان»[5]
«مُحْصِنينَ غَيْرَ مُسافِحينَ وَ لا مُتخِذي أَخْدان»[6]
مرد شایسته و زن شایسته آنست که زنا نمیدهد و دوست نامحرم هم ندارد. قرآن دوست نامحرم را با زنا دادن و زنا کردن پش هم گذاشته است. العیاذبالله آیا زن زانیه میتواند بچه صالح تحویل جامعه دهد! یک مردی که به فکر زنهای دیگر است، آیا میتواند نسل مقدس تحویل جامعه دهد! قرآن میفرماید نمیتواند و این اخدان در قرآن را ما باید خیلی اهمیت دهیم. خُدن یعنی رفیق بازی و یعنی رفیق نامحرم داشتن دختر یا پسر. قرآن میفرماید تو شایسته نیستی. راجع به ازدواجها هم قرآن میفرماید به دنبال دین و اخلاق برو اگر نسل مقدس میخواهی. اگر میخواهی تشیع از این نسل به نسل دیگر نفوذ کند که همه میخواهیم باید بخواهیم، در ازدواجها به دنبال دین و اخلاق برو. پیغمبر اکرم داد میزدند:
«إِلا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَ فَسادٌ كَبيرٌ»[7]
وگرنه فتنه ایجاد میشود. الان این فتنهای که راجع به ازدواجها هست و این فسا دکبیر و مفسده بزرگ که در اجتماع ما هست، از کجا پیدا شده است؟! اینکه حرف پیغمبر اکرم«ص» را نشنیدیم و معلوم است هرکس حرف طبیب را نشنود، باید از مرض بمیرد. به قول امیرالمؤمنین«ع» که میفرمایند:
«طَبِيبٌ دَوارٌ بِطِبه»[8]
پیغمبر اکرم«ص» طبیب برای همه است و شفا میدهد. ما اگر شفا بخواهیم، ما اگر بخواهیم اینگونه بلاها رفع شود، باید رفیق بد نداشته باشیم. باید در ازدواجها مراعات رفیق خوب را کنیم. و الا اگر مراعات رفیق خوب نکردیم و به دنبال تجملات و دنیا رفتیم، پیغمبر میفرماید مفسده ایجاد میشود و آن هم مفسدۀ بزرگ و فتنه ایجاد میشود، فتنۀ بزرگ.
قسم سوم در رفیق بد که فوقالعاده مهم است، هم اطاقی برای دانشجوها، هم اطاقی برای طلبهها، همسایه برای همه است. دو جوان هم اطاقی شوند، اگر یکی از آنها لاابالی باشد، خیلی برای دیگری مشکل است که سالم بماند. یا دو طلبه با هم هم اطاقی باشند و یکی از آنها زبانش ول باشد و غیبت کند و تهمت بزند و العیاذبالله شایعه پراکنی کند، میفرمایند:
«مُجَالَسَةُ الْأَشْرَارِ تُورِثُ سُوءَ الظنِ بِالْأَخْيَار»[9]
مواظب باشید هم اطاقی شما چه کسی است و الا نه تنها شر او شما را میگیرد بلکه بدبین است و شما را بدبین به دیگران و بدبین به بزرگان میکند. و این هم اطاقی و یا همسایگی و یا هم حجرهای طلبه، اگر خوب باشد، تأثیر عجیبی دارد. بسیار دیده شده طلبهای که درس میخواهد و آن طلبهای که مقدس است و آن طلبهای که آیندۀ روشن دارد، وقتی کنجکاوی کنیم، خواهیم دید که یک هم مباحثه خوب و یک هم اطاقی خوبی دارد و این فوقالعاده مهم است نظیر اول و دوم است و این را نیز خیلی باید مواظب باشیم. اولاً درباره هم بحث حق ندارد دختر و پسر با هم مباحثه کنند. یعنی یک دختر و پسر دانشگاهی با هم بحثهای علمی کنند. بلکه دخترها با دخترها و پسرها با پسرها مباحثه کنند. اگر دختر و پسر با هم گفتگو و مباحثه کنند، با این گفتگوها ناگهان قسم اول پیدا میشود و قرآن در این باره پافشاری دارد. قرآن میفرماید موظب باشید و مواجهه دختر و پسر نمیشود. قرآن میفرماید برای اینکه اگر مواجهه دختر و پسر و زن و مرد با هم شد، فساد پیدا میشود. و دل ناپاک میشود و وقتی دل ناپاک شد، معلوم است که خود ناپاک میشود.
این اختلاط زن و مرد خیلی مفسده آمیز است و متأسفانه ما داریم. چرا دانشگاه دختر و پسر نباید از هم جدا باشد! الان هوچی بازی عجیبی پیدا شده و نمیدانند از صهیونیسم سرچشمه گرفته و اما راجع به همین، بزرگان و مراجع و بزرگان میگویند دانشگاهها باید تک جنسی باشد. اتفاقا تجربه هم کردند و دیدند و عالیست، اما متأسفانه همان کسانی که توجه کردند و کارش را کردند، دوباره به صورت اول برگشتد و نمیدانم چه شیطانی این کار را کرد. در دانشگاهها، اختلاط بین دختر و پسر، مفاسد زیادی دارد. به قول عوام بین زن و مرد پنبه و آتش است و معنا ندارد آتش در پنبه باشد و اما پنبه نسوزد. وقتی شهوت جلو آمد و حرفهای نامحرم آمد، آنگاه کار از کار میگذرد. به اندازهای مهم است از مقدس اردبیلی که خدمت آقا امام زمان میرسید، پرسیدند آقا اگر یک دختر یا خانمی در یک خانه باشد و شما و هیچکس نباشد، آیا زنا میکنی یا نه؟ ایشان نگفت نه بلکه گفت پناه میبرم به خدا که چنین صحنهای برای من جلو بیاید. مقدس اردبیلی میگوید پناه بر خدا در وقتی که اختلاط بین زن و مرد در دانشگاه باشد. این اختلاط بین زن و مرد خیلی خطر دارد. شیطان از کم شروع میکند و به کم قانع نیست. این آئین دوست یابی که الان آمده از همین اختلاط بین زن و مرد است و همین شل آمدن و خواه ناخواه سفت خوردن است. تازیانه را به دیوار بزن و هرچه سفت تر بزنی، سفت تر میخوری. عکس العمل است و قرآن میفرماید اختلاط بین زن و مرد نباشد و دل را خراب میکند. مواجهه بین زن و مرد نباشد، زیرا کم کم به جاهای بدی میرسد. خلوت بین زن و مرد نباشد و کم کم به جاهای نابابی میرسد. قرآن راجع به حضرت یوسف خیلی عالی صحبت میکند. میفرماید:
«وَ لَقَدْ هَمتْ بِهِ وَ هَم بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبه»[10]
زلیخا تمایل به یوسف پیدا کرد و اگر عصمت یوسف نبود، او هم تمایل به زلیخا پیدا میکرد. وقتی زلیخا آن جلسه کذایی را گرفت برای اینکه خودش را تبرئه کند و در پیش زنهای بی عفت خودش را تبرئه کرد. مرادم اینجاست که حضرت یوسف در آن جلسه نمره بیست آورد و خیلی با قاطعیت در مقابل زنها آمد و بالاخره نمره بیست آورد و از جلسه بیرون آمد، اما خودش اینطور میگوید و قرآن اینطور از زبان حضرت یوسف نقل میکند که:
«وَ إِلا تَصْرِفْ عَني كَيْدَهُن أَصْبُ إِلَيْهِن وَ أَكُنْ مِنَ الْجاهِلينَ»[11]
خدایا! تو کردی. خدایا! تو مرا حفظ کردی و الا اگر تو مرا حفظ نکرده بودی، همینطور که آنها یوسف یوسف میکردند، من هم زلیخا زلیخا میکردم. اما تو حفظ کردی و الا من هم تمایل پیدا میکردم. حال قرآن قصه حضرت یوسف را میگوید اما این نکتههای دقیق که در قرآن با اشاره هست، میخواهد به ما بگوید همسایه بد و هم اطاقی بد و اختلاط بین زن و مرد و هم مباحثه با هم و بالاخره مواجهه زن با مرد و مرد با زن و مخصوصاً در خلوت و مخصوصاً به عنوان مباحثه و گفتگو، خطر دارد. اینها رفیق بد هستند و رفیق خوب اینست که مرد با مرد مباحثه کند و خانم با خانم مباحثه کند و رفاقت و گفتگو کند و آقا با آقا گفتگو کند اما جنس مخالف همان مثال عوامانه یعنی آتش و پنبه است و آتش پنبه را میسوزاند و عفت را میسوزاند و غیرت را نابود میکند و دین را از بین میبرد و یک آدم لاابالی در عفت و عصمت و شرافت تحویل جامعه میدهد و ما شیعیان باید مقدس باشیم، خانمهای ما زهرا گونه و پسرها و مردهای ما ائمه گونه باشند وقرآن گونه باشند و تقاضا دارم همۀ شما روی این بحث امشب فکر کنید و اگر نمیتوانید کار کنید لاأقل دعا کنید خدا این بلاهای بزرگی که برای ما آورده است و ما به دست خودمان این بلاها را آوردهایم، انشاءالله این بلاها رفع شود.
.................................................
پی نوشتها
[1]. یوسف، 53: «چرا كه نفس قطعاً به بدى امر مىكند، مگر كسى را كه خدا رحم كند.»
[2]. بقره، 168: «او دشمن آشكار شماست.»
[3]. زخرف، 36: «و هر كس از ياد [خداى] رحمان دل بگرداند، بر او شيطانى مىگماريم تا براى وى دمسازى باشد.»
[4]. الکافی، ج 5، ص 347.
[5]. النساء، 25: «پاكدامن باشند نه زناكار، و دوستگيران پنهانى نباشند.»
[6]. المائده، 5: «پاكدامن باشيد نه زناكار و نه آنكه زنان را در پنهانى دوست خود بگيريد.»
[7]. الأنفال، 73: «اگر اين [دستور] را به كار نبنديد، در زمين فتنه و فسادى بزرگ پديد خواهد آمد.»
[8]. نهج البلاغه، خطبه 108.
[9]. امالی الصدوق، ص 446.
[10]. یوسف، 24: «و در حقيقت [آن زن] آهنگ وى كرد، و [يوسف نيز] اگر برهان پروردگارش را نديده بود.»
[11]. یوسف، 33: «و اگر نيرنگ آنان را از من بازنگردانى، به سوى آنان خواهم گراييد و از [جمله] نادانان خواهم شد».