انیمیشن «یخ زده» موفق‌ترین تولید سینمایی سال 2013 و یکی از 10 فیلم برتر تاریخ سینما شد اما این موفقیت به سادگی به دست نیامده و عوامل ساخت این مجموعه بارها و بارها مثل شخصیت‌های خود داستان، کارشان را به دست بازنویسی سپردند تا سرانجام به آنچه می خواستند رسیدند. 

به گزارش خبرگزاری مهر، انیمیشن «یخ زده» به کارگردانی کریس باک و جنیفر لی برمبنای فیلمنامه جنیفر لی ساخته شده و کریستن بل، آدینا منزل، جاناتان گروف، جش گد و سانتینو فونتانا بازیگرانی هستند که در نقش شخصیت‌های این فیلم صحبت کرده اند.  

این انیمیشن 108 دقیقه ای رایانه‌ای و موزیکال با آهنگسازی کریستف بک توسط استودیو والت‌دیسنی بر اساس رمان «ملکه برفی» هانس کریستین آندرسن نویسنده مشهور دانمارکی با بودجه 150 میلیون دلاری ساخته شد و فروشی یک میلیارد و 72 میلیون دلاری را به ثبت رساند.

«یخ زده» که به عنوان پنجاه و سومین انیمیشن والت دیسنی تولید شد، از ۲۷ نوامبر اکران و به سرعت راه موفقیت را در پیش گرفت و نام خود را به عنوان پرفروش ترین پویانمایی تاریخ ثبت کرد.

این فیلم که در رتبه دهم پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما قرار گرفته نزدیک به ۴۰۰ میلیون دلار از فروشش را در بازار داخلی آن یعنی آمریکای شمالی به دست آورده است، اما تنها گیشه دلیل موفقیت «یخ زده» نیست و تحسین گسترده منتقدان هم متوجه آن شده و برخی از آنها معتقدند که بهترین صحنه‌های موزیکال فیلم‌های دیسنی را دربر دارد.

«یخ زده» در اسکار 2014 بی برو برگرد به عنوان برنده جایزه بهترین پویانمایی انتخاب شد و اسکار بهترین ترانهٔ اوریجینال برای ترانهٔ «رهایش کن» را هم از آن خود کرد. این فیلم جایزه بهترین پویانمایی گلدن گلوب، بفتا و پنج جایزه آنی (برای انیمیشن) و چندین جایزه مهم دیگر را هم در کارنامه اش دارد.

اهمیت داستان «یخ زده»

داستان «یخ زده» درباره دوست داشتن است و قلب‌های یخ زده. این فیلم رابطه سرد و در عین حال صمیمی گروه‌های مختلف را با هم نشان می دهد؛ شاهزاده ای که برای منافعش می‌خواهد با یکی از دو خواهر ازدواج کند، مقام برجسته‌ای که می خواهد منافع تجاری اش را حفظ کند، مرد جوانی که پنهانی عاشق شده و .... اما مهمترین عشقی که در این فیلم تصویر می شود عشق دو خواهر است؛ عشقی قلبی که در برهه‌هایی سرد می شود، بین این دو فاصله می اندازد، دیگران را وارد رابطه می کند و حتی می تواند تا مرز نابود شدن پیش برود، اما نابود نمی شود و فروغ آن دوباره زندگی را شعله ور می کند.

قهرمانان «یخ زده» همین دو خواهر هستند: آنا و السا. یکی مظهر مهربانی و دلیری و دیگری درگیر در نیروهای درونی اش که می تواند همه چیز را نابود کند. قصه در سه مقطع زمانی روایت می شود: ابتدا زمان کودکی این دو خواهر که در حال بازی در قصر هستند و البته پسرکی به نام کریستوف که با گوزن شمالی اش به نام «سون» یخ های روی دریاچه را جمع می کند.

در همان زمان در کاخ ارندل دو پرنسس خردسال در حال بازی هستند. السا دارای قدرتی جادویی است که می‌تواند به کمک آن برف و یخ تولید کند. آنا می خواهد او آدم برفی درست کند. السا یک زمین یخی درست می‌کند و همه سالن را پر از برف و یخ می‌کند و یک آدم برفی می سازد که اسمش را «اولاف» می‌گذارند.

در حین بازی السا به صورت اتفاقی با یکی از اشعه های یخی اش به سر آنا ضربه می‌زند. آنا بی‌هوش می‌شود و هر چند پادشاه و همسرش دو دخترشان را شبانه پیش «ترول» ها  که موجودات سنگی و کوچکی هستند می برند و او را نجات می دهند، اما به این نتیجه می رسند که قدرت السا برای آنا خطرناک است. آنها حافظه آنا را از اطلاعات مربوط به قدرت زمستانی السا پاک می‌کنند و به پادشاه و همسرش تاکید می کنند که السا باید بتواند قدرتش را کنترل کند و به همین دلیل اتاق السا از اتاق آنا جدا می‌شود.

چندین سال می‌گذرد و خواهرها بزرگ تر می‌شوند، اما السا هنوز نمی‌تواند قدرت خود را کنترل کند و به پیشنهاد پدرش همیشه دستکش می پوشد. وقتی آنا 15 ساله است و السا در سن 18 سالگی، پادشاه و ملکه در سفری دریایی کشته می شوند. السا که از قدرت خود می‌ترسد حتی در مراسم ختم پدر و مادرش حاضر نمی‌شود و از اتاقش بیرون نمی آید. حالا دیگر تنها شده اند و فقط همدیگر را دارند....

قدرت عشق و محبت واقعی

سه سال بعد در تابستان، السا به سن قانونی می‌رسد و زمان تاجگذاری او به عنوان ملکه جدید ارندل فرا می‌رسد. در مراسمی باشکوه اشراف‌زادگان و دوک ها از قلمرو های مختلف برای این جشن می آیند. یکی از این مهمانان دوک وسلتون نقشه هایی برای تصاحب ثروت این سرزمین دارد. در جشن آنا به دنبال یافتن عشق آینده است و السا فقط مضطرب است و نگران تا مبادا قدرتش جشن را خراب کند و سرانجام هم همینطور می‌شود چون آنا با هانس شاهزاده ای از جزایر جنوبی آشنا و شیفته او می شود.

السا که مراسم تاجگذاری را به سلامت پشت سر گذاشته، وقتی باید با درخواست آنا برای تایید ازدواجش با هانس روبه رو شود، عصبانی می شود و می گوید او هنوز عشق واقعی را نمی‌شناسد و نباید اینقدر سریع تصمیم بگیرد. جر و بحث این دو باعث می شود کنترل قدرت السا از دستش خارج شود و او ناخواسته تمامی کف سالن را منجمد می کند. ماجرا ادامه پیدا می کند و از همه جا قندیل های نوک تیز به سمت مهمانان روانه می شود. همه از قدرت او باخبر می شوند و السا از کاخ فرار می کند. هانس و آنا به دنبال او می روند، اما السا زندگی دیگری برای خود درست می کند و در یک کاخ یخی ساکن می شود. وقتی آنا با کمک کریستوف که او را تصادفی دیده با مشکلات فراوان، السا را پیدا می کند، السا او را از خودش می راند.

با بازگشت اسب پرنسس آنا به قصر، دوک وسلتون گروهی از افرادش را برای کشتن السا روانه می‌کند تا خودش جایگاه او را به دست بیاورد.

آنا به السا می گوید که باعث به وجود آمدن یک زمستان ابدی در کل قلمرویشان شده و باید آن را آب کند. السا از شنیدن این خبر شوکه می‌شود اما اصلا نمی‌داند که چگونه باید برف های حاصل از قدرت خود را ذوب کند و در کشمکش با آنا، باز هم ناخواسته اشعه های یخی اش را به اطراف پرتاب می کند و یکی از آن اشعه ها مستقیم در قلب آنا فرو می‌رود. غول برفی السا آنا و کریستوف را دنبال می کند تا السا را رها کنند. کریستوف متوجه آسیبی که آنا دیده می شود و می خواهد از ترول ها کمک بگیرد. اما تنها راه نجات آنا ذوب شدن یخی است که در قلب او وجود دارد. کریستوف فکر می کند هانس می تواند همان عشق واقعی آنا باشد که این تکه یخ را آب کند اما در بازگشت به قصر روشن می‌شود هانس هم می خواهد آنا را بکشد تا جای او را بگیرد. السا باز می گردد تا خواهرش را نجات دهد و با وجود این که در سیاهچال زندانی می شود، اما با قدرتش از آنجا بیرون می‌آید و اینجاست که گرمای محبت وجود او، آنا را وامی دارد تا برای نجات السا در برابر تیغ هانس قرار بگیرد و در برابر خودش یخ بزند و بمیرد. اما گرمای وجود السا آنا را دوباره زنده می کند و به زندگی باز می گرداند و مشکلات کنترل می شوند. فرصت طلب‌ها از میدان به در می شوند، هانس از قلمروشان بیرون رانده می شود و کریستوف جایگاه واقعی خودش را به دست می آورد...

السا بالاخره متوجه می‌شود که کلید کنترل قدرتش که مدت ها به دنبال آن بوده، در واقع عشق حقیقی است. او با قدرت عشق تمام زمستان و برف شهر را آب می‌کند و ذرات یخ، انجماد و برف از کشور، خانه ها، تپه ها، آبدره و کشتی ها ناپدید می‌شود و تمامی خساراتی که زمستان فناناپذیر السا به شهر وارد کرده بود، در یک لحظه ناپدید می‌شوند و خورشید دوباره می درخشد...

مسیر دشوار یافتن شخصیت ها

کریستن بل که  صداپیشگی شخصیت آنا را بر عهده داشت برای این که مدت ها پیش ترانه‌ها و قطعات موسیقی فیلم «پری دریایی کوچولو» را زمانی که خیلی جوان بود خوانده بود، برای اجرای این نقش انتخاب شد. برای ضبط قطعات موسیقی این فیلم موزیکال گاه ضبط یک قطعه 20 دفعه تکرار شد.

بل گفته است از کودکی شیفته انیمیشن‌های دیسنی بود. او گفت حالت زنان در آن انیمیشن ها همیشه با شخصیت و سنگین بود و آنها با کلامی متین صحبت می‌کردند. او گفت تلاش کرده تا آنا را خیلی رک‌تر، عجیب تر، ستیزه‌جو تر و شاد تر به نمایش در آورد.

صداپیشگی نقش السا برعهده ایدینا منزل قرار گرفت. او با تاکید بر رابطه پیچیده این دو خواهر گفت: فکر می‌کنم این دو زن خیلی با یکدیگر کشمکش دارند، اما همیشه سعی دارند از یکدیگر محافظت کنند و این مخصوصا برای بچه های کوچک خیلی آموزنده است.

منزل که هنرپیشه، هنرمند و خواننده ای کارکشته از تئاتر برادوی است، برای تست دعوت شد. قبل از این که حضور بل و منزل در این فیلم قطعی شود آن دو با خواندن ترانه «باد درون بال های من» شدیدا کارگردان را تحت تاثیر قرار دادند و این درحالی بود که هنوز ترانه ای برای انیمیشن «یخ زده» سراییده نشده بود. لی نویسنده و کارگردان، بعدها اعلام کرد آن دو درست مانند دو خواهر می‌خواندند و بعد از اجرای آنان، حتی یک چشم بدون اشک هم باقی نمانده بود.

جنیفر لی در ضمن اولین زنی است که در یک انیمیشن سینمایی بلند مدت و متحرک از والت دیسنی به عنوان کارگردان حضور یافت.

چگونگی شکل گرفتن انیمیشن

اما ساخته شدن این انیمشن هم حکایت مفصلی دارد و کار نوشته شدن داستان و خلق ماجراها، مدت زیادی زمان برد و در حالی که خیلی از کارها انجام شده بود و در دست اجرا بود، در اواخر فوریه سال 2012 گروه به این نتیجه رسیده بود که باید تغییراتی در داستان ایجاد شود و این باعث شد تا ساخت فیلم به تعویق بیفتد و صحنه ها و ترانه ها دوباره نوشته شود.

«یخ زده» دارای سبکی منحصر به فرد و هنرمندانه است که از ترکیب انیمیشن های سه بعدی ساخت کامپیوتر و انیمیشن های کلاسیک کشیده شده توسط دست ساخته شده است.

برای ساخت این انیمیشن از مایک جیایمو که بهترین انیمیشن های کلاسیک دهه 1950 را به تصویر کشیده بود، دعوت شد تا به دیسنی بازگردد و به عنوان کارگردان هنری انیمیشن «یخ زده» کار کند.

او نروژ را به عنوان مکانی که باید در انیمیشن خلق می شد انتخاب کرد. برای کسب تجربه حرکت روی یخ، دویدن، حرکت لباس ها و سر خوردن ها، سه سفر علمی و کوتاه برای انیماتورها و متخصصان جلوه های ویژه انیمیشن ترتیب داده شد تا با سفر به منطقه پر برف ایالت وایومینگ، تمامی این حالت ها برای تیم تولید کننده انیمیشن تجربه شود. گروه نورپردازی و تیم هنری هم به یک هتل یخی در شهر کِبک کانادا رفتند تا شکست و بازتاب نور برروی یخ و برف را مطالعه کنند.

در نهایت جیایمو و چندین هنرمند به نروژ هم سفر کردند تا طرح هایی از کوهستان ها، آبدره ها، بناها، معماری و فرهنگ آنجا را به تصویر بکشند.

همه این کارها در سال 2012 انجام شد و در حالی که جیایمو، انیماتورها و هنرمندان در حال توسعه و تکمیل مقدمات ظاهری انیمیشن بودند، تیم تهیه و تولید هنوز درگیر توسعه و تکمیل داستان فیلم بود. حدود 600 تا 650 نفر برای ساخت این انیمیشن کار کردند که از این میان 70 نفر تیم نورپردازی را تشکیل می دادند.

ساخت این انیمیشن با دقت زیادی عملی شد و برای مثال برای این که شخصیت السا و ترس های درونی او به خوبی تصویر شود متخصصی که بر طرح انیمیشن این شخصیت نظارت داشت، با دقت فراوان شخصیت السا را تکمیل کرد و برای این که ترس درون او را در مقابل آنای نترس بر روی صورت السا پدیدار کند، فیلم های زیادی از چهره ایدینا منزل بازیگر نقش السا گرفت تا بتواند حالت نفس کشیدن السا را با نفس کشیدن ایدینا منزل تطبیق دهد.

و اما با اکران این فیلم به شیوه های مختلف شخصیت های این انیمیشن برای بچه ها محبو‌ب‌سازی شده و از نوع پوشش و مدل موی آنها به ویژه برای دختربچه‌ها الگوسازی شده است. سینمای جهان به ویژه در صنعت انیمیشن تنها به ساخت و فروش یک اثر بسنده نمی کند و بیشتر از اینها به دنبال تحت تاثیر قرار دادن نسل های آینده هستند و این مسیر را برای بچه های کشورهای مختلف طی می کنند. شخصیت های محبوب انیمیشن های معروف به سرعت در همه جهان و بین بچه ها شناخته می شوند و این همان شیوه ای است که برای ترویج خزنده یک فرهنگ در سراسر دنیا انتخاب و اجرایی شده است.