به گزارش خبرنگار مهر، بعضی نویسندگان و منتقدان براین باورند که هم میتوان به جنگ پرداخت و هم حواشی و پیامدهای آن را با زبانی هنری بیان کرد؛ از جمله این افراد میتوان به شهرام اقبالزاده اشاره کرد.
به گفته این مترجم و منتقد ادبیات کودک و نوجوان که با مهر گفتگو میکرد، قتل به خودی خود زشت و بیارزش است چراکه قتل نفس است و کشتن خود یا دیگری چه از نظر دینی و چه اجتماعی محکوم و ناپسند است اما میتوان با نگاهی هنری به جنگ نگریست و لایههای پنهان آن را کاوید، زشتیهایش را به تصویر کشید و به نشان دادن زیباییهایی پرداخت که در درون این زشتیها جای گرفتهاند.
وی به ضرورت توجه به ابعاد گوناگون جنگ اشاره و بیان کرد: اگر چه نشان دادن دلاوریها و رشادتهای رزمندگان زیبا و تاثیرگذار است اما مگر میتوان مادری که تنها پسر خود را فدای وطن و مردم هموطنش میکند نادیده گرفت و از کودک خردسالی سخن نگفت که قدر و ارزش شهادت را نمیداند و تفکر شیعی را نمیشناسد و تنها میخواهد سایه پدر و دست نوازشگر او را برسر خود حس کند... و این همان بعد تراژیک جنگ است که نویسندگان باید به آن بپردازند.
اقبالزاده با اشاره به اینکه به اعتقاد من دلایل ناموفق بودن ادبیات دفاع مقدس گفت: به طور کل، رمان در ایران، مقوله جوان و نوپایی است؛ از سوی دیگر داستان و رمان را میتوان یک جور بینش انتقادی به انسان و جهان دانست؛ این بینش انتقادی زمانی میتواند جذاب و تاثیرگذار باشد که از شعار فاصله بگیرد و از نظر بیان ادبی، ساختار، زبان، شخصیتپردازی، پایانبندی، تعلیق هنری و... به جایگاه مطلوب دست یابد و دگرگونی شخصیتها، تزلزل و تردید آنها و کمالخواهیشان را به تصویر بکشد.
این منتقد و مترجم ادبیات کودک معتقد است: زمانی ادبیات دفاع مقدس ما میتواند از شعار فاصله بگیرد و خواندنی و جذاب باشد که قالبها را بشکند و مرزها از میان ببرد. برای نمونه چرا نمیتوان از تردید و شک سربازان و فرماندهان جنگی، که انسانهایی چون ما بودهاند سخن گفت؟
اقبالزاده همچنین به نمونه رمانهای موفق در ارتباط با دفاع مقدس اشاره کرد و افزود: در سالهای اخیر، رمانهای زیبایی چون «پل معلق» خلق شدهاند ، بدون آن که همه چیز را سیاه یا سفید محض ببینند.انگار نویسنده به خوبی نسبیت را درک کرده وبه این نتیجه رسیده که بهتر است ازرزمندگان، ابر قهرمان و اسطورههای دست نیافتنی نسازد.