به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب 12 داستان کوتاه را با این عناوین شامل میشود: «قبر»، «لیوان یکبار مصرف نیمهپر»، «قتل در یک شب برفی»، «گفتین چند سالتونه؟»، «پل معلّق»، «سردرد، زیر چراغهای روشن شب»، «شب، افتاده در آب دیگر نفس نمیکشد»، «انگار دو رج ـ کاموای خونی»، «قرص خواب»، «مروارید کبود»، «خاک، زیر ناخن» و «من، تنها مادری هستم که لبخند نمیدانم»
بهاره ارشد ریاحی نویسنده این کتاب، فعالیت ادبی خود را با هسته داستان در انجمن ادبی دانشگاه شیراز آغاز کرده و داستانهای کوتاه مختلفی از او در مجلات ادبی به چاپ رسیده است. برنده شدن در چندین جایزه ادبی و داوری برخی از جوایز از دیگر موارد مطرح شده در کارنامه این داستاننویس است.
«لیتیوم کربنات» اولین اثر مستقل ارشد ریاحی است که چندی پیش در یک مراسم، رونمایی شد.
در قسمتی از این کتاب از داستان «انگار دو رج - کاموای خونی» میخوانیم:
یک روز قبل از یک سال پیش آمدند. دیوارهای اتاق را تازه رنگ سفید زده بودم و بوی رنگ، هنوز در اتاق مانده بود. داشتم از همین پنجره، در باغ را نگاه میکردم. از صبح، از روی صندلی تکان نخورده بودم. در اتاق را باز کردند. نشکستند. آن یکی که چاقتر از بقیه بود، اول آمد تو. دستگیره را آرام فشار داد به سمت پایین و نرم، در را باز کرد. انگار کسی در اتاق خوابیده باشد و نخواهد بیدارش کند. اول، سهنفر بودند. بعد یکی دیگر هم آمد، که صدای زیری داشت و کمتر از بقیه حرف میزد. گفت طناب پیدا نکرده. کسی جوابش را نداد. بیهیچ حرفی، دست و پایم را با کاموای سیاه بستند. چشمهایم را بستم. آماده بودم دهانم را چسب بزنند؛ مثل فیلمهای نخنمای پلیسی. ولی نزدند. چشمهایم را هم نبستند. چشمهایم را نبستند. نشستند روی قالیچهی پشم بز و سط اتاق و هفت دست حکم بازی کردند. آن دو تایی که بردند، آمدند سراغم. یکیشان از جیب شلوارش یک سیم لخت درآورد که هرچه می کشیدش، تمام نمیشد. آن یکی سر سیم را کشاند تا پریز برق...
این کتاب با 96 صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت 6 هزار و 500 تومان منتشر شده است.