خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: این روزها سیزدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم مقاومت در حال برگزاری است، جشنواره ای که برخی رسانه ها آن را کانون فیلمسازان مستقل ضدامریکا و اسرائیل می دانند، اما این تنها آغاز راه است.
جشنواره فیلم مقاومت اگرچه قدیمی ترین جشنواره جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است اما تاکنون تنها سیزده دوره آن برگزار شده و صرفاً سه دوره است که رویکرد بین المللی دارد که این آمار نشان دهنده مظلومیت نظام اسلامی و گفتمان مقاومت و البته بی توجهی و کم کاری عرصه رسمی فرهنگ جمهوری اسلامی در ادوار مختلف است.
کافی است در نظر گرفته شود اگر جشنواره فیلم مقاومت همانند جشنواره فیلم فجر مورد تفقد همه جانبه مالی و رسانه ای قرار گرفته و از ابتدا به صورت جشنواره ای سالانه، جریان ساز و در ابعاد بین المللی ساماندهی می شد، امروز دستاوردها و اثرگذاری های جهانی آن در به ثمر نشستن بیداری اسلامی، موفقیت جنبش های ضد سرمایه داری، مبارزه با نژادپرستی، نتیجه جنگ های عراق و افغانستان، مبارزه با اندیشه های تکفیری و افراطی و ... و حتی اتفاقاتی چون رفراندوم استقلال اسکاتلند قابل مشاهده بود.
متأسفانه باید اعتراف کرد اگر امروز مقاومت به صورت یک فرهنگ و سبک زندگی در جهان شناخته نشده و مردم نقاط مختلف زمین از برکات این گفتمان راهبردی و انسان ساز بی بهره اند و اسف بارتر آنکه دستگاه رسانه ای نظام سلطه چهره ای مخدوش، غیرواقعی و خشن از مقاومت را به مردم جهان معرفی کرده و قبولانده است، تنها ریشه در یک موضوع دارد و آنهم توجه کم به ابعاد راهبردی و کلان رویدادهای فرهنگی در حوزه مقاومت است.
حضور آثار متنوع و متعدد از سایر کشورها، حمایت نخبگان فرهنگی از سراسر جهان، بازتاب رسانه ای در منطقه و همچنین رسانه های مستقل، خشم رسانه های صهیونیستی و نظام سلطه و مواردی از این دست، به روشنی مؤید جهانی بودن گفتمان مقاومت و پذیرش آن از سوی انسان های آزادی خواه و بیدار است و این بدان معناست که اگر کارنامه این جشنواره امروز نه سه دوره، بلکه ربع قرن فعالیت بین المللی را شامل می شد، معادلات رسانه ای و فرهنگی منطقه و جهان تفاوت بسیاری می کرد.
نظام مظلوم جمهوری اسلامی ایران در طول سی و پنج سال گذشته و علی رغم هجمه های رسانه ای و فرهنگی سنگین نظام سلطه همواره از وجود ساختارهای رسانه ای، فرهنگی و هنری متناسب با شرایط و در شأن اهداف، آرمان و ارزش های انقلاب اسلامی بهره کافی نبرده که عدم توجه و استفاده از ظرفیت ها و پتانسیل های جشنواره بین المللی فیلم مقاومت، یکی از مصادیق بارز این مظلومیت است. اگرچه امروز جشنواره فیلم مقاومت دامنه فعالیت خود را به ابعاد بیشتری از مفهوم فرهنگ مقاومت گسترش داده و پذیرای آثار بسیاری از کشورهای مختلف است، اما این جشنواره به تنهایی نمی تواند در برابر سیطره رسانه ای غرب ایستادگی کرده و فرهنگ مقاومت را جهانی کند. ریشه دارترین جشنواره انقلاب اسلامی که برخلاف نامش حتی برگزاری مرتب و دوسالانه را نیز تجربه نکرده است، چگونه می تواند در برابر هجمه های فرهنگی و رسانه ای منسجم، یکپارچه و همه جانبه دستگاه رسانه ای نظام سلطه مقاومت کند؟
حمایت از جشنواره بین المللی مقاومت در داخل و خارج خاک جمهوری اسلامی و از سوی باورمندان به گفتمان مقاومت اهمیت مضاعفی پیدا می کند. طبیعتاً در گام اول ضروری است که نهادها و ساختارهای جمهوری اسلامی به ویژه متولیان رسمی امر فرهنگ، هنر و رسانه در نظام اسلامی به پشتیبانی کامل از این جشنواره بپردازند، چراکه سرمایه گذاری روی این جشنواره از بسیاری از هزینه های صورت گرفته در بخش های دیگر خواهد کاست. برای نمونه جشنواره بین المللی مقاومت با تعمیق و نهادینه سازی مولفه های فطری گفتمان مقاومت در جهان، قادر است سهم به سزایی در دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی داشته باشد. در نمونه ای دیگر می توان اشاره کرد زمینه سازی برای تشکیل تمدن نوین اسلامی به عنوان یکی از مطالبات جدی مقام معظم رهبری جزو تکالیف تمام دستگاه های حکومتی و دولتی جمهوری اسلامی بوده و در این باره، جشنواره بین المللی مقاومت به خوبی می تواند کارکرد یک رسانه جریان ساز و اثرگذار در ابعاد ملی، منطقه ای و جهانی را داشته باشد. در گام بعدی جلب مشارکت گسترده رسانه ها، افراد، موسسات و نهادهای همسو در منطقه و جهان و استفاده از پتانسیل های بومی این ساختارها موضوعیت پیدا می کند.
در همین زمینه نباید فراموش کرد که جشنواره بین المللی فیلم مقاومت باید در بستر جشنواره های هنر مقاومت مورد بررسی قرار گرفته و برنامه ریزی ها و هدف گذاری های آن، متناسب با اهداف سایر جشنواره های هنر مقاومت و تحت یک سیستم یکپارچه و متحد باشد. تقسیم نقشه راه، تدوین راهبردهای کلان و هدف گذاری های بین المللی برای جشنواره فیلم مقاومت و سایر جشنواره های هنر مقاومت بدون در نظر گرفتن تاثیرات متقابل این جشنواره ها بر هم و استفاده از پتانسیل ها و ظرفیت های آنها در کنار یکدیگر، خالی از اشکال نخواهد بود.
علاوه بر حمایت های داخلی و خارجی، یکی دیگر از مواردی که به صورت جدی مانع جهانی شدن مفهوم مقاومت می شود، تئوریزه نشدن این مفهوم و معرفی نشدن آن در مجامع علمی است. در محافل علمی و فرهنگی جهان، مواردی چون مبارزه استبداد و استکبار، سلطه ستیزی، عدالتخواهی، عزتطلبی، استقلالطلبی، آزادیخواهی، معنویتگرایی، عقلانیتگرایی، مصلحتگرایی و آرمانگرایی توأم با واقعبینی و ... به عنوان مولفه های اساسی گفتمان مقاومت، یا تئوریزه نشده اند و یا مبتنی بر انگاره های اومانیستی مورد بررسی قرار می گیرند. از این رو تبیین و تدقیق این مفاهیم و معرفی آنها به نخبگان جوامع مختلف، علاوه بر تولید علم بومی به بسط دامنه مفهوم مقاومت و پذیرش آن در جهان کمک شایانی خواهد نمود. اگرچه برگزاری «نخستین همایش علمی سینمای مقاومت» اقدام شایسته ای بود که در این دوره انجام گرفت اما مروری بر عناوین مقالات ارائه شده در این همایش نشان می دهد، فاصله بسیاری تا تئوریزه کردن مفهوم مقاومت و جهانی سازی گفتمان مقاومت وجود دارد.
بنابراین می توان گفت اگرچه جشنواره فیلم مقاومت از پتانسیل های فراوانی برای جهانی کردن فرهنگ مقاومت برخوردار است، اما این امر بدون حمایت و پشتیبانی همه جانبه باورمندان مقاومت، برنامه ریزی های منسجم و ترسیم نقشه راه جامع و ساماندهی جشنواره های مختلف هنر مقاومت ذیل یک سیستم منسجم و واحد امکان پذیر نخواهد بود.