علی چنگیزی نویسنده و منتقد ادبی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: گمان اشتباهی این روزها در بین مردم وجود دارد که مطالعه رمان و ادبیات را بیهوده و وقت تلف کردن قلمداد میکنند. حال آنکه رمان و داستان سرشار از صحنههای ناب انسانی است و زندگی بدون داستان و قصه، اگر نگوییم ناممکن، اما گرفتار روزمرگی و سطحی خواهد بود.
وی افزود: رمان و داستانخوانی انسان را با چیزی که در یک کلام آن را انسانیت مینامند آشنا میکند. در جامعهای که خواندن رمان و داستان ارزش است. ادبیات برای مردمان امروز ضرورت است، جامعهای که تا بن گرفتار روزمرگی شده باشد حتما و حتما به ادبیات نیاز دارد یعنی به شوقی که در ادبیات میتوان جست و دانشهای روزمره از آن بهرهای ندارند.
وی افزود: ادبیات، سرخوشی، عشق، شناخت و درونیترین و نابترین احساسات بشری را برای مردمان امروز به ارمغان میآورد. مسئولان هم اگر بخواهند جامعه را بشناسند، اگر بخواهند مردمان امروز را بشناسند جای سردرگم و گم شدن در وایبر و فیسبوک و شبکههای اجتماعی باید از ادبیات روز چیزکی بیاموزند. جای ادبیات در زندگی و صحبتهای مسئولان هم خالی است.
نویسنده مجموعه داستان «بزهایی از بلور» افزود: با اشاره به جملهای از مارسل پروست میبنی بر اینکه زندگی واقعی، که سرانجام در روشنایی آشکار میشود و تنها زندگیمان که به تمامی زیسته میشود ادبیات است، افزود: جای این زندگی واقعی در روزمرگی زندگی به اصطلاح جدی ما خالی است. این تصور که مطالعه ادبیات و رمان و داستان و شعر کار بیهودهای است که آن را محصول ذهن سود محور انسانهای این روزها میدانم که همه چیز را براساس سود و زیان بررسی میکنند حال آنکه ادبیات دریچهای است به ذوق، به شعف و به انسانیت و خردورزی و محرک ذهنهای انتقادی است. ادبیات خوراک جانهای ناسازگار است و به قول یوسا به انسان میآموزد که چیستیم و چهگونهایم؛ حرفهای جامعهای که ادبیات ندارد واضح نیست. به همین دلیل باور دارم که ادبیات جامعه اهلش را نرمخوتر و معتدلتر میکند و انسان را با زوایای پنهان موجود پیچیدهای به نام انسان آشناتر میکند.
وی تاکید کرد: به عنوان یک نویسنده اعتقاد دارم جامعهای که از ادبیات دور است چیزی عظیم کم دارد، چیزی که میشود آن را ذوق نامید. ادبیات و هنر لازمه جامعه امروز است و اگر این روزها آن را جدی نمیپنداریم و جدی قلمداد نمیکنیم یعنی جامعهای ساختهایم، خشک و افسرده و با واژگانی محدود و دستمالی شده. نیاز به ادبیات داریم. نویسندگان ستارگان آسمان خردورزی و ذوق هستند و جامعه بدون حضور آنها که شادی و شعف واقعی را در جامعه تزریق میکنند نیاز دارد گو اینکه در جامعه ما هر چقدر ادبیات مهجور است دهها برابر آن نویسندهها مهجور و دور افتاده است که جای افسوس دارد.
چنگیزی افزود: در جامعهای که به ازای هر سه هزار نفر یک شعبه بانک وجود دارد تیراژ و شمارگان کتاب در هزار متوقف است و این نشان از این دارد که چقدر از جامعه آرمانی به دور هستیم و چقدر گرفتار سود و زیان و مسائل مادی سطحی هستیم. حیف است به دنیا بیاید و از دنیا برود و با آثار شاخص ادبی ایران و دیگر کشورها آشنا نشود، نخواند و لذت کشف را نچشد. حال آنکه انسان امروز ما و جامعه امروز ما چنان اسیر روزمرگی شده است که از این آثار به بهانههای نه چندان قابل اعتنا میگذرد.