خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: «باد میوزد» یازدهمین فیلم انیمیشن هایائو میازاکی درباره زندگی پسری به نام جیرو هوریکوشی است که موفق می شود رویای بزرگش یعنی ساخت هواپیما را عملی کند و نامش را به عنوان یکی از معتبرترین مخترعان و طراحان هواپیما ثبت کند.
انیمیشن 126 دقیقه ای «باد میوزد» که با بودجه 30 میلیون دلاری ساخته شد، 20 جولای 2013 به نمایش درآمد و در نهایت نزدیک به 135 میلیون دلار در اکران داخلی و خارجی فروش کرد. فروش 113 میلیون دلاری این انیمیشن در ژاپن آن را به پرفروشترین فیلم سال ژاپن بدل کرد.
داستان از زمان جنگ جهانی اول و حدود سالهای 1914 شروع می شود و ژاپنی را تصویر میکند که با امروز تفاوت زیادی دارد. بلایای طبیعی، رکود اقتصادی و بیکاری زندگی مردم را تحت تاثیر خود دارند و ژاپن هنوز وارد دنیای صنعتی امروزی نشده است.
«باد می وزد» بر اساس رمانی به همین نام از تاتسو هوری نویسنده، شاعر و مترجم قرن بیستم ژاپن شکل گرفت. او نام کتابش را از ژان پل والری، شاعر فرانسوی گرفته است: باد می وزد، ما باید زندگی را بیازماییم ...
فیلمنامه این فیلم نوشته خود میازاکی کارگردان صاحبنام ژاپنی است.
این انیمیشن ترکیبی از تراژدی با رئالیسم جادویی است که تاریخ و آرزو را با هم ترکیب کرده است؛ شرح زندگی مردی که آرزو و رویایش ساخت هواپیماست، اما هواپیمایی می سازد که در جنگ ژاپن در طول جنگ جهانی دوم به کار می آید و موجب کشتار وسیعی از جمله در پرل هاربر می شود.
فیلم این موضوع را طرح میکند که با همه بزرگی رویاها، اگر هدف درست انتخاب نشود، این آرزوها هستند که ناکام می مانند. فیلم با داستان ساده و سرراست خود پشتکار، عشق به خانواده، علم و دانش و عشق به میهن را به نمایش میگذارد.
میازاکی استادی برای همیشه
هایائو میازاکی از حدود ۳۰ سال پیش ساختن انیمیشنهای بلند را شروع کرد و در ساخت انیمیشنهایش از نظر فرم و محتوا، چنان سبک مشخص و تثبیت شده ای را ارایه کرد که به عنوان یکی از کارگردان های مولف و بزرگ زنده دنیا شناخته می شود.
این اولین اثر میازاکی نیست که دیدگاه ضد جنگ او را نشان می دهد و او بیشتر مواقع جنگ جهانی و آثار و تبعات منفی اش را به شکل های مختلف در پس زمینه داستان هایش داشته است.
او در سال ١٩٩٧، پس از ساخت فیلم «پرنسس مونونوکه» که از موفقترین انیمیشنهای آن زمان بود، مدتی از کارگردانی کناره گرفت تا راه استعدادهای جوانتر را سد نکند، اما سال ٢٠٠١ دوباره به عرصه کارگردانی بازگشت و با فیلم «شهر اشباح» رکورد پرفروشترین فیلمهای انیمیشن در سطح جهان را به خود اختصاص داد و جایزه خرس طلایی سال ٢٠٠٢ و اسکار ٢٠٠٣ را از آن خود کرد.
طرح موضوعی مناقشه برانگیز
«باد می وزد» برداشتی داستانی از زندگی جیرو هوریکوشی (با صدای جوزف گوردون لویت در دوبله انگلیسی) است. جوانی موضوع این فیلم است که همه عشقش را هواپیماها و جنگندههای هوایی تشکیل میدهند. انتخاب این موضوع و شخصیتی که به عنوان یکی از بزرگترین مهندسان هوا و فضا، موفق به ساخت جنگندهای می شود که بندر پرل هاربر را با خاک یکسان می کند، برای فرد صلح طلب و جنگ ستیزی مثل میازاکی موضوع عجیبی بود و به همین دلیل با نمایش اولیه این فیلم به ویژه در ژاپن او با انتقاد جدی منتقدان روبه رو شد.
منتقدان میازاکی از هر دو گروه چپ و راست ژاپن بودند؛ چپی ها ناراحت بودند که چهره انسانی خلاق موضوع فیلم قرار گرفته و دستاوردهایش منفی معرفی شده و راستی ها با دفاع از ناسیونالیسم، احساس میکردند بار دیگر و این بار از سوی یک خودی برای جنگ آفرینی زیر سوال میروند.
اما میازاکی با ساخت این فیلم قصد داشت سیاستهای امروز ژاپن و جهان برای افزایش نظامی گری را زیر سوال ببرد.
خود او گفته جمله ای از هوریکوشی که می گوید: «همه کاری که می خواست انجام دهد، ساخت چیزهای زیبا بوده» عامل اصلی انتخاب این سوژه شده است و او درواقع فردی از خودگذشته را تصویر کرده که برای عملی شدن رویاهایش زندگی کرده، اما این رویاها در واقع جنونی بوده که باید افشایشان کرد. وقتی جنگ، زلزله، قحطی، آتش سوزی، خفقان حکومتی و اجتماعی پشت سر هم بر زندگی هجوم می آورند، آیا رویا میتواند فقط رویا باشد؟
قصه از کجا شروع می شود
کودکی هوریکوشی (1903 تا 1982) در دوره جنگ جهانی اول میگذرد و او آرزویی جز پرواز در آسمان ندارد. در این مسیر یک طراح هواپیمای ایتالیایی به نام جیانی کاپرونی، استادی است که گرچه تنها به تصورات او راه پیدا میکند، اما او را به جلو میبرد و مشوق اوست. کاپرونی میگوید: هواپیماها فقط برای جنگیدن و یا پول درآوردن نیستند، آنها رویاهایی زیبا هستند.
جیرو پا به جوانی که می گذارد به توکیو میرود تا در رشته هواپیماسازی تحصیل کند. او در طول این سفر و در سال 1923 با زلزله کانتو روبه رو می شود و در جریان این بحران دختر جوانی را ملاقات می کند که در زندگی اش یک نقطه عطف است. بعد از مدتی بی خبری و گم کردن یکدیگر، آنها دوباره به هم میرسند و کمی بعد ازدواج می کنند اما ناهوکو بیمار است و زمان زیادی برای زندگی ندارد.
جیرو برای کمپانی عظیم «میتسوبیشی» کار می کند و هدفش این است که بهترین هواپیماهای ممکن را بسازد. او حالا مهندس جوانی است که در خدمت فاشیسم ژاپنی آن هم در آستانه جنگ جهانی قرار گرفته و اختراع کشندهای چون هواپیمای بمب افکن، عامل ماندن در عالم رویا میشود. او دو هواپیمای جنگنده ای5ام و ای6ام زیرو را طراحی می کند که به عاملی در دست امپراتوری فاشیستی ژاپن در طول جنگ جهانی دوم بدل می شوند.
توفان آتشی که در اثر استفاده از این هواپیماها برپا میشود، یکی از سکانس های ماندگار این فیلم است. هدف او این نیست که سلاح یا دستگاهی برای جنگ بسازد؛ او می خواهد وسیلهای بی نقص تولید کند، اما دیگران چیزی را که برای جیرو یک نهایت است، در اختیار می گیرند و از آن به شیوهای ناپسند استفاده میکنند.
یک انیمیشن تاثیرگذار
با این حال انیمیشن بودن این فیلم به معنی مناسب بودن آن برای کودکان نیست و گرچه از نظر محتوایی هیچ مشکلی برای کودکان ندارد، اما در این فیلم از حیوانات سخنگوی دوست داشتنی یا قطعه های موسیقی خبری نیست و در واقع فیلمی برای افسون کردن بالغ ترهاست.
این انیمیشن به سبک نقاشی دستی خلق شده؛ روشی که هر چند مدت هاست در صنعت انیمیشن به فراموشی سپرده شده اما یادآور این است که وقتی یک استاد این روش را به کار ببرد، چقدر میتواند تاثیرگذار باشد. پس زمینه های این فیلم مانند نقاشی هایی که توجه ویژه بر جزییات آنها شده در خدمت تاثیر بصری فیلم هستند و شخصیت ها استادانه و بدون کوچکترین اشکالی ترسیم شده اند.
اما اینها موجب می شود نوجوانان نیز احتمالا به اندازه پدر و مادرشان از دیدن تصاویر حیرت انگیزی که میازاکی با استفاده از سبک قدیمیاش خلق کرده، به وجد بیایند.
یک موفقیت جهانی
سال پیش انجمن منتقدان فیلم نیویورک هر چند در بسیاری از انتخاب هایش به عنوان بهترین های سال 2013 با انجمن ملی منتقدان توافق نداشت، اما هر دو گروه پذیرفتند «باد می وزد» ساخته هایائو میازاکی ژاپنی بهترین فیلم انیمیشن سال است.
این فیلم که نامزد اسکار بهترین انیمیشن بلند سال 2014 شد، نامزد گلدن گلوب بهترین فیلم خارجی همان سال را کسب کرد و از نامزدهای شیر طلایی ونیز بود و بهترین انیمیشن سال ژاپن شناخته شد.
هایائو میازاکی برای «باد می وزد» جایزه بهترین فیلم انیمیشن را از جشنواره سینمایی تورنتو نیز دریافت کرد.
نقطه پایانی بر یک عمر خلاقیت
کمپانی فیلمسازی ژیبلی که خود میازاکی آن را بنیاد نهاده در جشنواره فیلم ونیز سال پیش و با نمایش این انیمیشن به عنوان آخرین فیلم او، اعلام کرد این آخرین فیلمی خواهد بود که از این کارگردان راهی پرده های نقرهای می شود. میازاکی در طول پنج دهه کار با ایسائو تاکاهاتا، استودیو ژیبلی را ایجاد کرد.
این استاد انیمشین سازی که تاکنون سه بار نامزد اسکار شده و در سال 2011 آن را دریافت کرده، از جمله چهره های بین المللی است که امسال به عنوان عضو به آکادمی اسکار دعوت شد.