سیدمحمد مرندی در تحلیلی در شبکه الجزیره با پرداختن به نوع انتشار اخبار مربوط به اسلام و حکومت های دینی خاورمیانه توسط رسانه های غربی نوشت: در حالیکه رسانه های غربی نگاهی خاص به تحولات خاورمیانه داشته و آمریکا نیز به بهانه تحرکات داعش دست به اقدام نظامی درعراق و سوریه زده اند، فقط ایران توانسته است مدلی موفق از حکومت دینی را به اجرا بگذارد.

به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر سیدمحمد مرندی استاد دانشگاه تهران در تحلیلی در شبکه الجزیره با پرداختن به نوع انتشار اخبار مربوط به اسلام و حکومت های دینی خاورمیانه توسط رسانه های غربی نوشت: در حالیکه رسانه های غربی نگاهی خاص به تحولات خاورمیانه داشته و آمریکا نیز به بهانه تحرکات داعش دست به اقدام نظامی درعراق و سوریه زده اند، فقط ایران توانسته است مدلی موفق از حکومت دینی را به اجرا بگذارد.

اما حتی اگر این نکته را قبول کنیم که لیبرال دموکراسی واقعا وجود دارد، تاریخ نشان می دهد که مدل غربی نتوانسته در جوامع مسلمان موفق باشد. مسلمانان نیز همانند سایر مردم می خواهند در شکل گیری زندگی سیاسی در جوامع خود مشارکت داشته باشند. اما مسلمانان چارچوبی برای مشارکت سیاسی می‌خواهند که اصیل و قابل اعتماد باشد – که برای مسلمانان به معنای این است که برگرفته از اسلام باشد، نه برخاسته از ایده بیگانه «جدایی دین از سیاست». با این اوصاف تنها یک نظام سیاسی در خاورمیانه از موفقیت قابل ملاحظه‌ای در ایجاد حکومت اسلامی مشارکتی برای مردم خود برخوردار بوده است: جمهوری اسلامی ایران.

اما با این وجود غرب هیچگاه چنین مدلی را تائید نمی کند. برای اثبات این امر به نحوه پوشش اخبار بستری شدن رهبر ایران آیت الله خامنه ای، در بیمارستان و عمل جراحی که بر روی ایشان انجام شد، توسط رسانه های غربی توجه کنید. شبکه بی بی سی که در مقایسه با دیگر رسانه های غربی تلاش بیشتری برای پنهان کردن دشمنی خود با ایران دارد، در گزارش خود از عمل جراحی رهبر ادعا می‌کند زندگی شخصی وی «موضوعی سری در ایران» می‌باشد و تنها «وضعیت بحرانی در ایران و منطقه» او را وادار کرده تا شفاف‌تر باشد و خبر عمل جراحی خود را اعلام کند. بی بی سی در گزارش دیگری تلویحا القا می‌کند که آیت الله خامنه‌ای محبوبیت چندانی ندارد و مردم ایران از شدت مراقبت از ایشان در بیمارستان انتقاد دارند.

روایت نامعتبر

این واقعیت که آیت الله خامنه‌ای در یک بیمارستان دولتی عمل شده و اینکه عمل کیسه صفرای وی در سال 1991 نیز اعلام عمومی شده بود، با روایت بی بی سی تعارض دارد. به همین ترتیب، تعداد مردمی که طی ربع قرن رهبری وی، در دیدارهای عمومی ایشان حاضر می‌شوند (و خواهند شد) تردید جدی در این ادعا ایجاد می‌کند که محبوبیت وی و جمهوری اسلامی حتی کمترین شباهتی به ادعای بی بی سی داشته باشد.

اینکه همسر آیت الله خامنه ای، چهار فرزند پسر و دو دختر ایشان شهرت ندارند، در پست های سیاسی نبوده و در تجارت نیز وارد نشده اند شاید زندگی شخصی رهبر ایران را بدون حاشیه بسازد، اما این به معنی آنکه ایشان زندگی اسرار آمیز دارند نیست و این آن چیزی است که با استانداردهای غرب مغایرت دارد.

با وجود داستان‌بافی غرب، واقعیت این است که علیرغم چندین دهه خشونت و دشمنی غیرمنطقی غرب علیه ایران، جمهوری اسلامی در واقع به «جزیره ثبات» منطقه تبدیل شده است. جالب اینجاست که این اصطلاح اولین بار در سال 1978 توسط جیمی کارتر، رییس جمهور وقت آمریکا، طی سفرش به تهران برای تعریف از ایرانی متفاوت از حال حاضر گفته شده بود: کارتر در آن سال گفته بود ایران «به خاطر رهبری برجسته شاه، جزیره ثبات در یکی از ناآرام‌ترین مناطق جهان است.»

یک سال بعد، شاه در میانه انقلابی مردمی که شعار اصلی‌اش «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود از کشور گریخت.

در سال های اخیر، سایر مقامات سیاسی غرب آسیا و شمال آفریقا که (همچون شاه) از نگاه غرب «رهبران برجسته» به شمار می‌آمدند با سرنوشت مشابهی روبرو شدند. زمانی دبیر کل سازمان ملل متحد، بان کی مون، دیکتاتور تونس، زین العابدین بن علی، را به خاطر «پیشبرد» ارتقای چشم انداز جوانان تونس  تحسین کرده بود. در اوج اعتراضات ژانویه 2011 در قاهره، نخست وزیر سابق انگلستان تونی بلر حسنی مبارک را به عنوان «بسیار پرشهامت و نیروی خدایی» ستود.

مطالبات مردمی برای تغییر تاکنون بخش عمده‌ای از ساختار قدیم خاورمیانه را سرنگون کرده است، اما چیزی بیش از ثبات شکننده و موقت به چشم نمی‌خورد. بدتر آنکه، وقتی رژیم‌های سرسپرده شروع به سرنگونی کردند یا دچار بی‌ثباتی جدی شدند، پادشاهی‌های نفتی با هدایت و حمایت غرب، از گروههای شورشی در لیبی و سوریه حمایت مالی نمودند که تخطی از قوانین بین‌المللی است و خاورمیانه را به سمت سقوط و تنزل بیشتر سوق می‌دهد.

البته حمایت دولتی از شبه‌نظامیان پدیده جدیدی نیست. در دهه 1980 میلادی، آمریکا با دولتهای عربستان سعودی و پاکستان برای تقویت، آموزش و مسلح نمودن «رزمندگان آزادی‌طلب» مجاهدین همکاری کردند تا این گروه با اشغال افغانستان توسط شوروی مقابله کند. در حین و بعد از این مناقشات، تعدادی از کشورها سرمایه‌گذاری زیادی در مدارس دینی و سایر رسانه‌های جهان اسلام کردند و سالانه میلیاردها دلار هزینه کردند تا ایدئولوژی افراطی خود را صادر کنند.

نیروی قدرتمند

در نتیجه این اقدامات و در کنار سکوت و تائید غرب، افراط گرایی تبدیل به نیروی قدرتمندی شد که هم اکنون اغلب نقاط جهان را تحت تاثیر قرار داده است. بعد از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 که با حمایت اغلب کشورهای منطقه به جز ایران همراه بود، حمایت مالی برخی از این کشورها دوباره برای گروه‌های افراطی مرتبط با القاعده از سر گرفته شد – اما این بار در عراق، تا نظام سیاسی جدید عراق را تضعیف کند.

اتفاقات یمن، بحرین، و مصر تاکید دارد که باقیمانده نظام کهن چندان پایدار نخواهد بود. البته وضعیت کنونی جهان عرب نه چظم انداز امیدبخشی دارد و نه از انسجام اجتماعی برخوردار است. در مصر، فارغ از مشروعیت یا عدم مشروعیت کودتای جولای 2013، واقعیت این است که اخوان المسلمین نتوانست مدلی برای سیاست مشارکتی ارائه دهد که توانایی پاسخ به مطالبات عمومی منطبق با ارزش‌های بومی را داشته باشد.

اشتباه تاریخی اخوان المسلمین موجب رشد مدل حکومتی تکفیری شد. این مدل از القاعده نشات گرفت و هم اکنون در گروه هایی همچون جبهه النصره و جبهه اسلامی در سوریه و نهایتا داعش دیده می شود. این روند تکامل نشان دهنده بکارگیری این ایدئولوژی توسط غرب و کشورهای منطقه با اهداف راهبردی در کشورهایی چون افغانستان، لیبی، یمن و سوریه است. امروزه نه تنها داعش یک تهدید تروریستی جهانی تبدیل شده، بلکه تهدیدی بالفعل علیه کشورهایی محسوب می شود که در سال های گذشته به طور سنتی از این ایدئولوژی حمایت کرده و اکنون نیز در ائتلاف جدید آمریکا علیه داعش حضور دارند.

در این میان تنها قدرتی که از رشد این تهدید جلوگیری کرده و از سلطه آن از دمشق تا بغداد و حتی شاید از بیروت تا ریاض جلوگیری کرده، جمهوری اسلامی ایران است. تلاش های بی‌پایان غرب برای ایجاد بی ثباتی در مدل نظام سیاسی ایران بی نتیجه مانده و امروزه در نتیجه حمایت غیرقانونی کشورهای غربی از افراط گرایی در سوریه و نقض مداوم حاکمیت این کشور، جمهوری اسلامی ایران اکنون رهبری مبارزه منطقه با افراط گرایی را بر عهد ه گرفته و قدرتهای در حال ظهور جهانی بیش از پیش این موضوع را می‌پذیرند.


به گزارش مهر، مرندی در پایان مطلب خود بار دیگر به موضوع عمل جراحی اخیری که بر روی آیت الله خامنه ای انجام شده اشاره کرد و افزود: بعد از آنکه خبر عمل جراحی آیت الله خامنه ای در رسانه ها پخش شد زندگی در ایران به حالت عادی ادامه پیدا کرد. این امر نه فقط به خاطر اطمینان مردم ایران از سلامت کامل رهبرانشان بود، بلکه به دلیل وجود نهادی منتخب در چارچوب قانون اساسی به نام مجلس خبرگان نیز بود که وظیفه انتخاب رهبری ایران را بر عهده دارد و سالها پیش کارآمدی خود را با انتخاب سریع و موفق آیت الله خامنه‌ای برای جانشینی امام خمینی ثابت نموده است.

مرندی در پایان نوشت: رسانه های غربی و گروه های حقوق بشری بهتر است از ارائه تصویری که تا کنون از ایران داشته اند دست بردارند و حقیقت موجود در ایران و یا نقاط یگری همچون سوریه را به درستی به تصویر بکشند زیرا در صورت اتخاذ چنین رویکردی، غرب سیاست های بهتری را در پیش خواهد گرفت.