به گزارش خبرنگار مهر، بحران اوکراین بحث عضویت این کشور در پیمان سازمان آتلانتیک شمالی(ناتو) را مطرح کرده است. این پیمان که بر اساس معادلات فضای جنگ سرد و برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی سابق و پیمان ورشو ایجاد شده بود با از بین رفتن این پیمان کماکان به حیات خود ادامه می دهد.
ناتو سالهاست با روسیه که به جا مانده از اتحاد جماهیر شوروی است همکاری دارد. اما این همکاری باعث نشده تا این پیمان گسترش خود با شرق را محدود کند. گسترش ناتو به شرق از سوی دیگر دلالتهای امنیتی برای جمهوری اسلامی ایران نیز دارد. در نشستی با حضور دکتر امیرعباس لطفی کارشناس مسائل بین المللی و دکتر شعیب بهمن استاد دانشگاه و کارشناس مسائل قفقاز و اوراسیا گسترش ناتو به شرق و تبعات امنیتی آن بر ایران مورد بحث و بررسی قرار گرفته که در ادامه از نظر می گذرد.
خبرگزاری مهر-سرویس بین الملل: پیشینه گسترش ناتو به شرق و مصادیق این گسترش در حوزه های بالتیک و بالکان چیست؟
امیرعباس لطفی: نگرشی که بر اساس آن ناتو و از سوی دیگر پیمان ورشو شکل گرفت، فضای جنگ سرد و رویارویی اردوگاه غرب به سرکردگی آمریکا از یک سو، و اردوگاه شرق به سرکردگی اتحادیه جماهیر شوروی از سوی ديگر بود.
از همان زمان که خط فرضی میان شرق و غرب کشیده شد، کشورهای غربی و آمریکا تلاش داشتند تا به سمت شرق پیشروی نمابند، که یکی از شدیدترین صحنه های رویارویی میان شرق و غرب را در کشور لهستان شاهد بودیم؛ لهستانی که هم اکنون همسایه اوکراین است و در تحولات این کشور تاثیرگذار است.
جامعه مدنی، سازمان های غیردولتی و جامعه سیاسی لهستان در تحولات کنونی اوکراین و همچنین آن چه در جریان انقلاب نارنجی شاهد بودیم تاثیر بسیاری داشته اند. بعد از فروپاشی شوروی و تنزل آن به سطح روسیه فدراتیو برخی تصور می نمودند که ناتو وجاهت تاسیسی خود را از دست داده اما اینطور نبوده است.
پیمان ناتو کماکان به حیات خود ادامه داد و با تعریف اهداف و ماموریت های جدید و همچنین گسترش به سمت شرق به اشکال مختلف به همکاری با کشورهای جدیدتر پرداخت. موضوع پیوستن اوکراین به ناتو مختص به دوره حاضر نیست بلکه راهبرد پیوستن به ناتو یکی از جدی ترین موضوعاتی بود که حتی در دوره نخست وزیری ویکتور یانوکویچ و لئونید کوچما رئیس جمهوری وقت اوکراین طی سال های 2000 تا 2004 پیش از انقلاب نارنجی دنبال می شد.
استراتژی یکپارچگی اوکراین با اتحادیه اروپا و پیوستن به ناتو بخشی از راهبرد کلان دولت اوکراین در ادوار قبلی بود؛ این درحالی است که این دولت دارای پیوندهای قوی با کرملین بود و نمی توانیم دولت کوچما را دولتی غرب گرا بدانیم.
حوادثی که به برکناری یانووکویچ در سوم اسفند سال گذشته انجامید به نوعی ادامه همین مباحث بود. یانوکویچ خواست تا در حرکت به سمت ناتو و اتحادیه اروپا کمی تامل و درنگ بنماید که مردم کی یف با آن مخالفت کرده و به خیابان ها آمدند.
-آیا ممکن است در نتیجه گسترش ماموریت های ناتو به شرق گسستی در این پیمان ایجاد شود و اختلافاتی میان برخی از کشورها ایجاد شود؟
امیرعباس لطفی: فروپاشی شوروی و تقلیل آن به سطح روسیه فدراتیو، سوالاتی را در رابطه با ادامه حیات ناتو ایجاد کرد. ناتو همچون دیگر سازمان ها و پیمان های امنیتی دارای یک ماموریت است و اصلی ترین ماموریت این پیمان مقابله با شوروی سابق بوده است. لذا در شرایط کنونی سعی دارد ماموریت ها و دشمنان فرضی جدیدی را برای خود تعریف نماید. یک روز طالبان یک روز داعش و یک روز صدام ماموریت هایی هستند که برای ناتو تعریف می شود تا در نهایت سازمان پیمان آتلانتیک شمالی بتواند به حیات خود ادامه دهد.
شاید بتوان گفت هم اکنون ناتو سعی دارد تا به جای شورای امنیت انجام وظیفه کند. موضوعی که بارها مورد مخالفت صریح جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است. با وجود کاهش قدرت شوروی، ناتو همچنان سعی دارد تا با حرکت به سمت شرق و پیوستن اوکراین به دامنه کشورهای عضو این سازمان خود را به همسایگی روسیه برساند؛ مسئله ای که هراس کرملین را دربردارد.
به نظر می رسد همین احساس هراس در بین مقامات روسیه بود که موجب شد تا لرد اندرسون نماینده انگلیس در شورای اروپا اخیرا اظهار نماید، به روسیه اطمینان خاطر می دهیم که در آینده نزدیک، فعلا برنامه ای برای پیوستن اوکراین به ناتو وجود ندارد.
آن چه اساسا موضوع پیوستن اوکراین به ناتو را از اهمیت خاصی برخوردار می کند، موقعیت اوکراین به عنوان یک کشور اوراسیایی است؛ کشوری که از سمت شرق با روسیه و از غرب با کشورهای اروپائی همچون مجارستان، لهستان و اسلواکی همسایه است. لذا پیوستن اوکراین به ناتو، در حقیقت به معنی رسیدن ناتو به مرزهای غربی روسیه و دروازه های آسیا می باشد که می تواند در دراز مدت مسائل و چالش های جدی تری را برای مسکو درپی داشته باشد.
رویکرد اروپائی ها به ناتو با آمریکا متفاوت است؛ ایالات متحده به دنبال تقویت بنیان های نظامی و امنیتی در ناتو است در حالی که اتحادیه اروپا با توجه به نزدیکی به کانون بحران، در تعامل با ناتو و همچنین مساله اوکراین و روسیه از گفتگو و مذاکره استقبال می کند
شعیب بهمن: در رابطه با نقش جدیدی که قرار است ناتو بر عهده بگیرد مباحث مختلفی مطرح است. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی درباره ماهیت ناتو و دلایلی که برای شکل گیری ناتو وجود دارد، مباحث گوناگونی مطرح شد.
به نظر می رسد در شرایط فعلی بحران اوکراین موقعیتی را برای آمریکا مهیا کرده است تا از طریق بحران اوکراین ماهیت فلسفی ناتو را پیش ببرد و بحث پیشروی ناتو به شرق در دستور کار سردمداران ناتو خواهد بود.
در حال حاضر مباحث مختلفی میان کشورهای عضو ناتو درباره آینده این پیمان مطرح است و به طور کلی گرایش های موجود در غرب درباره نحوه رابطه با روسیه بر موضوع گسترش ناتو به شرق تاثیر گذار بوده اما واقعیت امر این است که آمریکا و کشورهای اصلی عضو ناتو تمایل دارند تا این پیمان را به سمت شرق گسترش دهند. موضوع گسترش ناتو به شرق از جمله موضوعاتی است که نیازمند زمان است. از طرفی دیدگاه مختلفی در داخل ناتو در این زمینه وجود دارد که قابل بحث است.
امیرعباس لطفی: در داخل ناتو گرایش های مختلفی در رابطه با گسترش به سمت شرق و همچنین پیوستن اوکراین به ناتو وجود دارد. رویکرد کشورهای اروپائی با رویکرد آمریکا متفاوت است که این موضوع را در تحولات جاری اوکراین و گفتگوهای تلفنی بین مقامات کاخ سفید و اتحادیه اروپا به ویژه آلمان شاهد هستیم.
کشورهای اروپائی باتوجه به تفاوت موضع شان نسبت به ایالات متحده تمایل دارند تا در قالب سازمان امنیت و همکاری اروپا در مسائل اوکراین حاضر باشند که روز گذشته نیز ماموریت آن به مدت شش ماه در اوکراین تمدید گردید.
صحنه گردان اصلی بحران اوکراین قدرت های بزرگ می باشند؛ گرچه اوکراین میدان بازی بوده و استان های شرقی این کشور صحنه تحولات بسیاری شده اما این کشور در عرصه تحولات جاری متغیر وابسته بوده نه متغیر اصلی و تاثیر گذار؛ در حقیقت رویاروئی غرب و شرق است که محور اصلی بحران اوکراین است
همان طور که گفته شد، رویکرد اروپایی ها به ناتو با آمریکا متفاوت است. ایالات متحده به دنبال تقویت بنیان های نظامی و امنیتی در ناتو است در حالی که اتحادیه اروپا با توجه به نزدیکی به کانون بحران، در تعامل با ناتو و همچنین مساله اوکراین و روسیه از گفتگو و مذاکره استقبال می کند. موضوعی که آن را می توان در صحبت های آنگلا مرکل صدراعظم آلمان دنبال کرد.
-آیا احتمال پیوستن اوکراین به ناتو وجود دارد یا خیر؟ و در صورت چنین امری تاثیر آن بر شورای مشورتی ناتو و روسیه و همکاریهای روسیه با این سازمان چه خواهد بود؟
امیرعباس لطفی: فرایند پیوستن اوکراین به ناتو و همچنین اتحادیه اروپا فرایندی نیست که مختص به دولت یوشچنکو، تیموشنکو و یا دولت فعلی پوروشنکو باشد، که از دولت های غرب گرای اوکراین محسوب می گردند. بلکه، آغاز این فرایند به دوره دولت های روس گرا یا دولت هایی که دارای پیوند مستحکم با کرملین بودند، باز می گردد.
موضوع پیوستن اوکراین به ناتو و اتحادیه اروپا فرآیندی است که از آن به عنوان اهرم فشار علیه کرملین استفاده شد و ترس از تحقق آن موجب شد تا روسیه دست به اقدامات نسبتا تندی بزند از جمله حرکت نیروهای مستقر در بندر سواستوپل و تصرف کریمه، و پس از آن برگزاری همه پرسی برای الحاق آن به خاک روسیه. باتوجه به شرایط کنونی به نظر می رسد در آینده نزدیک شاهد پیوستن اوکراین به ناتو نباشیم، هرچند در آینده دور این احتمال کماکان وجود دارد.
شعیب بهمن: معتقدم که در کوتاه مدت چنین اتفاقی نمی افتد و در میان مدت و بلند مدت به این موضوع بستگی دارد که آینده اوکراین به کدام سمت پیش می رود. اگر یکپارچگی اوکراین حفظ شود، پیوستن این کشور به ناتو با مخالفان داخلی مواجه می شود اما اگر تحولات فعلی به سمتی پیش رود که روسیه نوین را تشکیل دهند، می توان تصور کرد که همچنان دولت غرب گرا در مناطقی در غرب اوکراین بر سر کار باشد که تمایل زیادی به پیوستن ناتو دارد؛ بنابراین شرایط برای عضویت در این سازمان تسهیل یابد.
از سوی دیگر باید معادلات ژئوپلتیک در نظام بین الملل را در نظر گرفت؛ اگر اوکراین به ناتو بپیوندد هزینه هایی را دربر دارد که هزینه های جهانی است. در حال حاضر هزینه عقد یک قرارداد اقتصادی میان اوکراین و اتحادیه اروپا تابحال جدایی قطعی شبه جزیره کریمه از خاک اوکراین و نزاع و درگیری در مناطق شرقی و جنوبی این کشور را به همراه داشته است.
اگر بخواهیم این مسئله را گسترش دهیم و بگوییم اوکراین به ناتو می پیوندد، قطعا تبعات و پیامدهای بیشتری دارد که حتی می تواند روسیه و غرب را بیش از این رودرروی هم قرار دهد و به رویارویی های مستقیم نظامی نیز کشیده شود که تبعات چنین امری زیاد است و به نظر می رسد اعضای ناتو بدون توجه به این معادلات ژئوپلتیک دست به چنین اقداماتی نمی زنند.
امیرعباس لطفی: تفاوتی میان نگرش کشورهای اروپائی و آمریکا نسبت به بحران اوکراین وجود دارد. کشورهای اروپائی بیشتر دارای رويکردی مدنی در اوکراین بوده و از طریق سازمان های غیردولتی مستقر در مجارستان، لهستان و اسلواکی که به دلیل همجواری با اوکراین و شناخت های قومیتی از ظرفیت خوبی برای فعالیت در این کشور برخوردار بوده اند عمل کرده اند. در حالی که برای ایالات متحده وضعیت خود اوکراین از اعتبار ثانویه برخوردار بوده و ایالات متحده بیشتر در پی آن بوده تا از اوکراین به عنوان اهرم فشار علیه روسیه استفاده کند.
صحنه گردان اصلی بحران اوکراین قدرت های بزرگ هستند؛ گرچه اوکراین میدان بازی بوده و استان های شرقی این کشور صحنه تحولات بسیاری شده اما این کشور در عرصه تحولات جاری متغیر وابسته بوده نه متغیر اصلی و تاثیر گذار. در حقیقت رویاروئی غرب و شرق است که محور اصلی بحران اوکراین است.
-گسترش ناتو به شرق برای ایران فرصت است یا تهدید؟
شعیب بهمن: قاعدتا تهدید است زیرا با توجه به روابط مخاصمه آمیز میان ایران و غرب گسترش ناتو به شرق به تنهایی نمی تواند در حوزه منافع ملی ایران باشد بلکه تهدید امنیتی برای جمهوری اسلامی ایران بوده و دارای جنبه های مختلفی از نظر ژئوپلتیکی و امنیتی است.
ادامه دارد...