به گزارش خبرنگار مهر، هجدهمین نشست صبح ناشر، صبح امروز یکشنبه 20 مهر با حضور حمیدرضا سیدناصری مدیر موسسه انتشاراتی ذکر در مرکز رسانهای شیرازه برگزار شد.
پیش از انقلاب، فعالیتمان را در مسجد قندی امیریه آغاز کردیم. در آن مسجد یک کتابخانه داشتیم و سعی میکردیم برای بچهها کتاب تهیه کنیم. کتابهای مناسب را برای بچهها انتخاب میکردیم و در انتخاب کتابهایی چون آثار آقای دولتآبادی هم سعی میکردیم کاری کنیم تا برای بچهها سوال ایجاد شود. در کل حس میکردیم باید کار کنیم. در سالهای انقلاب، مارکسیستها خیلی از ابزار فرهنگ و هنر استفاده کرده بودند و مذهبیها از این نظر ضعیف بودند. به هر صورت، کتابخانههای ما، در آن زمان کانونهای فرهنگی ما بودند و اعلامیههای امام خمینی و کتابهای مهم را در آنجا میشد پیدا کرد.
وی افزود: کتابخانهها، پیش از انقلاب، خیلی از بچهها را ساختند. تا این که انقلاب پیروز شد. عدهای جزو بچههای لانه جاسوسی شدند، عدهای چپ کردند و ... از بچههای فعال مسجد قندی میتوانم به شهید مهدی جوزی یا شهید نیازی اشاره کنم. در کل حدود 40 نفر از بچههای این مسجد شهید شدند. به یاد دارم اولین کتابی که با بچههای مسجد چاپ کردیم، بخشی از مقدمه کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم شهید مطهری بود. آن زمان، فضا بسیار سنگین بود و مطهری اولین کسی بود که درباره گروه فرقان و تفسیر به رایهایشان کتاب نوشت و آنها را ماتریالیسم منافق نامید. ما بخشی از مقدمه کتاب مطهری را به صورت جزوهای کوچک چاپ کردیم. از آنجا بود که به این نتیجه رسیدم باید یک انتشارات تاسیس کنم. به مرور دوستان رفتند و من تنها ماندم. نام انتشارات ذکر را هم از آیه «فذکّر انّ الذکری تنفع المومنین» برگرفتم. سال 64 بود که انتشارات ذکر را به عنوان یک شرکت حقوقی ثبت کردم و بعدا فعالیت نشر را در آن شروع کردم.
این مدیر نشر ادامه داد: ابتدا کار را در دو حوزه کتاب کودک و نوجوان آغاز کردیم و بخش کتابهای «قاصدک» را راهاندازی کردیم. فعالیتمان در حوزه بزرگسال هم جداست. در حوزه بزرگسال تا به حال هم کتابهای سیاسی، هم مذهبی، هم تاریخی و هم ترجمه به چاپ رساندهایم. از بین 600 عنوانی که تا امروز به چاپ رساندهایم، 400 عنوان کتابهای کودک و نوجوان و 200 عنوان باقی مانده متعلق به گروه سنی مخاطبان بزرگسال است. از ابتدا که در کتابخانه مسجد بودم، حس نمیکردم باید قرآن چاپ کنم چون قرآن چاپ میشد اما احساس میکردم باید کتابهایی را چاپ کنم که خلاشان در حوزه کودک و نوجوان حس میشود. شروع کارمان هم با نویسندههای خوب بود. مثلا کتابی چون «بلبل نوکطلا» از مژگان شیخی را چاپ کردیم و آثاری از حسین فتاحی و مصطفی رحماندوست را چاپ کرده و در دست چاپ داریم. به هر ترتیب، بسیاری از نویسندههای نسل انقلاب که در حوزه کودک و نوجوان کار کردند، فعالیتشان را با ما شروع کردند.
سیدناصری گفت: یک بار آقای قدیانی در آن سالها پرسیده بود که راز استقبال از کتابهای ذکر چیست؟ به هر حال شروع کارمان خوب بود و کتابهای کودک و نوجوانمان جایزه میبردند. در آن زمان از بچههای مسجد جوادالائمه و خود شهید حبیب غنیپور، داستان چاپ میکردیم اما بعدها به دورهای رسیدیم که کار افت کرد و کتابهایی که در جشنوارهها جایزه گرفته بودند، به نمایشگاهها رفته و برمیگشتند. نمیدانم که چه شد که ناگهان استقبال از کتاب کودک و نوجوان افت کرد؟
مدیر انتشارات ذکر در ادامه گفت: یک سری کتابها هستند که پرفروشاند و به کتابهای بازاری معرفاند. کتابهایی مانند «حسنی نگو» و ...این کتابها، آنقدر تولید شدهاند که به آنها کتابهای کیوسکی میگویند. اما یک سری آثار هستند که فرهنگی هستند؛ عمدتا تالیفیاند و کارشان هم برای ناشر، سنگینتر است. این کتابها کمفروش هستند. یک سری کتابها هم هستند که برای جشنوارهها هستند و جایزه میبرند اما فروش ندارند. در حال حاضر کتابهای ترجمه زیاد شدهاند. ما چون عضو قانون کپیرایت نیستیم، دست ناشران باز است. خلاف آنهایی که به آثار ترجمه حمله میکنند، معتقدم کارهای خوبی در این زمینه انجام شده و میشود. ما در انتشارات ذکر، دستمان باز است و کار ترجمه را به عهده نویسندههای کودک و نوجوان میسپاریم نه مترجمها. چون میخواهیم مطلب را بومی کنیم. بنابراین نویسندگان ما، برای آثار ترجمه، واژهسازی میکنند و آنها را به شکلی درمیآورند که برای بچهها قابل فهم هستند.
وی گفت: اما در زمینه تولید آثار مذهبی اوضاع بد است و کارهای دمدستی زیاد شده است. یک بار آقایی، کتابی 12 جلدی را آورده بود و میگفت این مجموعه اثر همسرم و درباره زندگی پیامبر است. وقتی کتاب را در شورای بررسی، به بحث و گفتگو گذاشتیم، دوستان گفتند این مجموعه، همان کتاب فروغ ابدیت است اما نثر آن سنگینتر شده است. به دلیل وجود این شرایط و اینکه اینگونه کارهای مذهبی زیاد شده، سعی میکنیم کارهای مذهبی خوبی انجام بدهیم. مثلا مجموعه «کودک و نیایش» یکی از این کارهاست که علیرغم کم شدن اقبال آثار مذهبی، از آن و نمونههای مشابهش استقبال خوبی به عمل آمد. در نمایشگاههای استانی هم از این مجموعه استقبال خوبی به عمل آمد.
سیدناصری در بخش دیگری از سخنانش گفت: یکی از کارهای مهم در حوزه نشر، نیازسنجی است. این که نیاز بازار چیست؟ ما برای چاپ کتابها، مشورت زیادی انجام میدهیم. به نظرم رمز موفقیت ناشران خوب هم این است که مشورتشان زیاد است. به یاد دارم که یک بار به نمایشگاه شارجه رفته بودم و مجموعهای به نام «غزوات رسول» را برای کودکان و نوجوانان آوردم که به مترجم سپرده و ترجمه شد. اما عدهای گفتند خوب نیست پیامبر را با جنگهایش به بچهها معرفی کنیم. بعد عدهای از دوستان گفتند به جای استفاده از لفظ جنگ، از عبارت ماجرا استفاده کنید. به هر حال، چون به نتیجه قاطعی نرسیدیم، این اثر را هنوز به چاپ نرساندهایم.
این ناشر گفت: درست است که ناشر، بنگاهی فرهنگی است، اما بنگاهی اقتصادی هم هست و اگر خوب کار نکند، ورشکست خواهد شد؛ هرچقدر هم که انگیزه فرهنگی داشته باشد این اتفاق خواهد افتاد. میگویند ناشر کیمیاگری است که طلا را به مس تبدیل میکند. کاغذ سفید مانند دلار است و تا در مذاکرات، به هم اخم میکنند، قیمت آن بالا و پایین میرود. ما این دلار سفید را میگیریم و سیاهش میکنیم. سپس آن را در انبار میگذاریم تا بعدا با هزاران مشکل به فروش برسانیم. بالاخره کتاب باید بهگونهای باشد که به فروش برود. نکته اینجاست که کتاب ارزش افزوده ندارد. وقتی شوکی به بازار یک کالا وارد میشود چند سال میگذرد و در همان وضعیت باقی میماند. در شوکی که چند سالی است به بازار وارد شده، قیمت لوازم یدکیهای موجود در انبار یک لوازمفروش چند برابر شد اما برای ما ناشران چنین اتفاقی نیافتاد چون همه چیز قیمت خورده بود. یک قضیه هم که چند سالی است به کتاب اضافه شده، این است که تاریخ مصرف پیدا کرده یعنی در نمایشگاهی مانند یاد یار مهربان میگویند مجازید فقط کتابهای سالهای 90، 91، 92 و 93 را عرضه کنید. به این ترتیب آثار سالهای پیش نشر من از رده خارج میشود حتی در نمایشگاههای استانی هم چنین چیزی میگویند. منطقشان هم این است که میخواهیم کتاب تکراری، کمتر به نمایشگاههای استانی برود. به این خاطر است که میآییم و تیراژ را پایین میبریم، بعد قیمت کتاب بالا میرود. به این ترتیب نقدینگی بالا میرود که بازاریها به آن میگویند خواب پول.
مدیر انتشارات ذکر ادامه داد: یک مشکل دیگر ما ناشران، مربوط به حوزه پخش است که این روزها دیگر پخشیها به 40 درصد قانع نیستند و میگویند 45 درصد. پخش هم این روزها برای خود آپارتایدی شده است. بعد کتابهای بازاری را میبینیم که با 70 درصد تحفیف به فروش میرسند ولی تولیدشان بالا میرود. پخشیها میگویند هرچه فروختیم چک میدهیم، چکی که زمانش برای 8 ماه بعد است. چندی پیش میگفتند 6 ماهه و نمیدانم که چه شده شوخیشوخی این مدت به 8 ماه رسید. همه چکها هم که 31 ام ماه نقد میشوند! با همه این مشکلات زمانی را تصور کنید که پرینتر ریپ میزند و شما باید هزینهاش کنید. در این فضا، ناشرانی که قویتر هستند، فروشگاه و ویترین دارند.
وی افزود: به نظرم، ناشران را باید دستهبندی کرد. مانند دسته سنگینوزن و سبکوزن در مسابقات ورزشی. اگر میخواهید کتاب برتر انتخاب کنید، آثار ناشران بزرگ را با هم مقایسه کنید و آثار ناشران کوچک را هم با یکدیگر. به هر حال ناشرانی که به طور حرفهای کار میکنند، این مشکلات را دارند.
سیدناصری در بخش دیگری از سخنانش درباره آثار کودک و نوجوان در کشورهای همسایه گفت: من، زیاد در کشورهای همجوار بودهام. وضعیت ادبیات کودک و نوجوان این کشورها به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس ضعیف است. تصویرگریشان هم بسیار ضعیف است. یکی از کارهای آژانسهای ادبی، این روزها این است که آثار تصویرگران ایرانی را به ناشران این کشورها نشان بدهند. تصویرگری خوب کتابها در اینجا با 100 دلار و در کشورهای اروپایی با 400 دلار انجام میشود. ما هم در تالیف و هم در تصویرگری، خیلی جلو هستیم اما نکتهای که وجود دارد، درباره آثار علمی است. خانوادهها هم این روزها به آثار علمی اقبال پیدا کردهاند. ما در تالیف آثار علمی، ضعیف هستیم در حالی که کشورهای دیگر از ما جلو هستند؛ هم در روش تحقیق، هم جمعبندی و هم دسترسی به بانکهای اطلاعاتی. اگر به حوزه ادبیات توجه بیشتری بشود، قابلیت رقابت با آثار کشورهای اروپایی را داریم.
این مدیر نشر گفت: اگر ناشری، ویترین داشته باشد که خیلی خوب است ولی بهترین کانال برای فروش کتاب، پخشیها هستند. پخشیها ویزیتور دارند که میآید و درباره تکتک کتابها صحبت میکند. در کار با پخشیها کوچک، ناشران خیلی متضرر میشوند. چون این پخشیها با پول ناشر کار میکنند و بعد ورشکست و فراری میشوند. هر ناشری را که ببینید، از پخشیهای کوچک ضربه خورده است. اما چک پخشیها بزرگ برگشت نمیخورد و اگر هم بخورد، سریعا مشکل رفع میشود. حالا به چکهای 8 ماهه انتقاد میکنیم ولی ناشری که با پخشیهای خوب و بزرگ کار کند، شانس آورده است. در هر صورت، اول پخشی در اولویت قرار دارد و بعد ویترین.
مدیر انتشارات ذکر در پایان سخنانش درباره کار در حوزه نشر گفت: این قدر هزینهها بالاست که کارها، گاهی سینهخیز پیش میرود. ولی در مجموع ناراضی نیستم. چون بخشی از کار، باقیات صالحات است. یعنی کارهایی هستند که میدانیم سودی ندارند ولی برای دل و عقیده آنها را انجام میدهیم.