یکی از نقدهای عمده‌ای که بر سیاست دولت ایالات متحده مبنی‌بر اعمال تحریم علیه روسیه و تنبیه ولادیمیر پوتین رئیس جمهور این کشور به دلیل دخالت در مسائل اوکراین، ایراد می‌شود، این است که چنین اقداماتی سبب نزدیک‌تر شدن روسیه و چین و تشکیل محوری ضدآمریکایی می‌شود.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پترونت، چنین ادعاهایی بی‌پایه است، چراکه این دو کشور پیش از این نیز شرکای استراتژیک نزدیکی برای یکدیگر بوده‌اند و مهم‌تر از آن این‌که دو طرف، چندان اعتمادی هم به یکدیگر ندارند.

البته این به‌معنای آن نیست که همکاری‌های چین و روسیه، قابل‌ملاحظه نبوده است. سال گذشته، شرکت دولتی گازپروم روسیه و شرکت ملی نفت چین یک قرارداد 400 میلیارد دلاری را به‌منظور احداث یک خط ‌لوله گاز، به‌امضا رساندند. علاوه ‌بر این، آن‌ها موافقت کرده‌اند که مبادلات مالی خود را با واحدهای پولی خود صورت دهند و نه با دلار ایالات متحده. همچنین، طی چهارمین کنفرانس سران اقدامات تعاملی آسیا- یک گروه امنیتی احیاء‌شده که ایالات متحده و ژاپن، عضو ناظر آن محسوب می‌شوند- چین و روسیه طی بیانیه‌ای تعهد خود نسبت به تحکیم شراکت استراتژیک با یکدیگر را اعلام کردند. از سوی دیگر، دو کشور به‌طور منظم، قطعنامه‌های ارائه‌شده توسط طرف آمریکایی به سازمان ملل در رابطه با سوریه و کره‌شمالی را وتو می‌کنند. به‌علاوه، مقامات چینی در قبال اقدامات روسیه در اوکراین نیز سکوت اختیار کرده‌اند. در واقع، علی‌رغم حساسیت چینی‌ها نسبت مسائل ارضی و با وجود پیوندهای نزدیک با اوکراین در حوزه‌ دفاعی، تاکنون مقامات چینی از انتقاد از عملکرد روسیه در اوکراین، اجتناب ورزیده‌اند.

با این وجود، در پشت پرده، رقابت حساسی بین روسیه و چین وجود دارد که می‌تواند بنیان مشارکت آن‌ها را متزلزل کند. در حال‌حاضر ممکن است دو طرف از شرایط به‌وجود آمده استفاده کرده و همکاری با یکدیگر را افزایش دهند، اما تداوم این رویه در بلندمدت چندان محتمل نیست. در این میان، حوزه آسیای مرکزی محل برخورد منافع دو طرف و مرکز رقابت ژئوپولتیک آن‌ها  محسوب می‌شود.

حضور و دامنه تأثیر چین در آسیای مرکزی- قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان- مدام روبه افزایش بوده است. در استراتژی باختری جی جیپینگ رئیس جمهور چین که در طرح وی با عنوان «کمربند اقتصادی جاده ابریشم جدید» ترسیم شده است، نقش آسیای مرکزی در اقتصاد و توسعه چین، برجسته شده است. در واقع، آسیای مرکزی واجد منابع غنی است و با توجه به نزدیکی به چین، فرصت مناسبی برای این کشور جهت بهره‌برداری از انرژی ارزان، محسوب می‌شود. چین میلیاردها دلار در بخش انرژی سرمایه‌گذاری کرده است که برخی از آن‌ها عبارت است از: قرارداد 30 میلیارد دلاری با قزاقستان، 31 توافقنامه با ارزشی بالغ بر 15 میلیارد دلار که با ازبکستان و واردات گاز از ترکمنستان در سال 2013 که ارزش آن بالغ بر 16 میلیارد دلار بوده است. به‌علاوه، چین وام‌ها و کمک‌های مالی‌ای بالغ بر 8 میلیارد دلار را در اختیار ترکمنستان قرار داده است و انتظار می‌رود که حداقل 1 میلیارد دلار کمک مالی نیز به تاجیکستان اعطا کند. چین در سال گذشته روابط خود با قرقیزستان را در سطح استراتژیک، بازسازی کرد. مهم‌تر از همه این‌ موارد، چین، کشورهای آسیای مرکزی را به‌عنوان همپیمانان خود در جنگ با گروه‌های «اسلام‌گرای» افراطی غرب این کشور، محسوب می‌کند. نهایتاً، با توجه به حضور ایالات متحده در آسیای شرقی، چینی‌ها به‌دنبال ایجاد فضایی استراتژیک در آسیای غربی هستند.

از سوی دیگر، روسیه نیز در آسیای مرکزی منافع خود را دنبال می‌کند. این کشور، از گذشته دور تاکنون، پیوندهای اقتصادی و سیاسی مستحکمی با دولت‌های حوزه آسیای مرکزی داشته است. در واقع، دولت روسیه تلاش کرده است تا با ایجاد اتحادیه‌های منطقه‌ای، نظیر اتحادیه اقتصادی اوراسیا، روابط خود با کشورهای آسیای مرکزی را تقویت کند. دولت روسیه به‌ویژه به‌دنبال بدست گرفتن کنترل صادرات انرژی و منابع طبیعی آسیای مرکزی است تا به این ترتیب، جایگاه خود در بازار را حفظ کند. در واقع، کشورهای آسیای مرکزی در حوزه صادرات انرژی، رقیب بالقوه روسیه محسوب می‌شوند و این در حالی است که صادرات انرژی، منبع درآمد اصلی دولت روسیه محسوب می‌شود. البته مالکیت پیشین روسیه بر شبکه خط‌ لوله اتحاد جماهیر شوروی، امکان کنترل صادرات انرژی کشورهای آسیای مرکزی را برای روسیه فراهم آورده است. روسیه همچنین می‌تواند با ترکیب محصولات خود با نفت باکیفیت قزاقستان، کیفیت محصولات خود را افزایش دهد و در عین‌حال، کنترل خود بر قیمت و عرضه را نیز حفظ کند.

از طرف دیگر، نگرانی‌های امنیتی نوظهوری نظیر گروه‌های افراط‌گرا نیز سبب نزدیکی بیشتر چین و روسیه شده و همکاری آن‌ها در چارچوب سازمان همکاری شانگهای را افزایش داده است. اما با این وجود، حضور پررنگ‌تر چین در آسیای مرکزی، رقابت با روسیه را اجتناب‌ناپذیر خواهد کرد.

کشورهای آسیایی به‌دنبال یافتن مسیرهای عرضه جدید، نظیر خط‌لوله نفت چین- قزاقستان هستند. این امر، کاهش نفوذ روسیه و ظهور یک عرصه‌ رقابت جدید برای روسیه را در پی خواهد داشت. این در حالی است که کاهش سود حاصل از صادرات انرژی و چالش‌های اقتصادی فعلی روسیه، وضعیت اقتصادی این کشور را بدتر خواهد کرد.

روسیه همچنان از لحاظ اقتصادی برای کشورهای آسیای مرکزی واجد اهمیت است و حضور کارگران آسیای مرکزی در روسیه و ارزی که به این ترتیب به کشورهای خود وارد خواهند کرد، به تقویت اقتصاد آن کشورها کمک می‌کند. اما حضور اقتصادی رو به افزایش چین در آسیای مرکزی، فرصت متنوع‌سازی روابط اقتصادی را پیش‌روی کشورهای منطقه قرار می‌دهد. در واقع، چین اکنون بزرگترین شریک تجاری تاجیکستان، قزاقستان، ترکمنستان و قرقیزستان محسوب می‌شود. حجم تجارت چین با کشورهای منطقه در سال 2012، بالغ‌ بر 46 میلیارد دلار بوده است که حدوداً دو برابر حجم تجارت روسیه با کشورهای منطقه آسیای مرکزی است. به این ترتیب، روسیه باید به‌منظور حفظ کشورهای منطقه در مدار خود، از منابع بیشتری استفاده کند. البته، با توجه به رکود اقتصادی در داخل و درگیری در بحران اوکراین در خارج، تحقق امر مزبور برای دولت روسیه چالش‌برانگیز خواهد بود.

در این میان، توسل به مکانیسم‌های چندجانبه نیز ممکن است نتواند سطح رقابت بین دو طرف را تقلیل دهد. در واقع، از یک طرف چینی‌ها به‌دنبال افزایش حضور اقتصادی خود در منطقه از طریق سازمان همکاری شانگهای هستند و از طرف دیگر، روسیه در مقابل هر ائتلاف چندجانبه‌ای که در صدر آن قرار نداشته باشد، مقاومت می‌کند. مقامات چینی نیز نسبت به سازمان‌هایی که تحت کنترل خود ندارند، مشکوک هستند.

علاوه‌ بر این، منافع مشترک نیز مانع رقابت بین طرفین نخواهد شد. از دید بسیاری از تحلیل‌گران، مبادلات تسلیحاتی حاکی از وجود پیوندهای مستحکم بین روسیه و چین است. اما در حالی‌که روسیه مقادیر قابل‌توجهی سلاح را به چین می‌فروشد، مقادیر حتی بیشتری را در اختیار هند، رقیب استراتژیک چین، قرار می‌دهد. به‌علاوه، روسیه از فروش تسلیحات پیشرفته خود به چین نیز اجتناب می‌کند. در نتیجه، مبادلات تسلیحاتی سبب بروز تنش‌هایی بین دو طرف شده و در سال‌های اخیر نیز حجم تجارت در این حوزه بین روسیه و چین کاهش چشمگیری یافته است.

در هر صورت، چینی‌ها به‌دنبال ثبیت قدرت خود در قاره آسیا هستند و روس‌ها نیز تلاش می‌کنند تا برتری اقتصادی و سیاسی خود در منطقه آسیای مرکزی را حفظ کنند. به این ترتیب، در آینده شاهد افزایش رقابت دو طرف در آسیای مرکزی خواهیم بود.