به گزارش خبرگزاری مهر، در نشست ویژه «هفته فیلم مکزیک» که با حضور سفرای کشورهای مکزیک، پرتغال، آرژانتین، اسپانیا، نمایندگان مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، بنیاد رودکی و علاقه مندان سینما در کاخ موزه ملت مجموعه تاریخی سعدآباد برگزار شد، ماریو فرناندو داماش نونش سفیر کشور پرتغال و کارشناس حوزه سینمای آمریکای لاتین به همراه مازیار فکری ارشاد منتقد سینما در خصوص سینمای مکزیک بحث و تبادل نظر کردند.
در ابتدای این نشست ماریو فرناندو داماش نونش سفیر کشور پرتغال در خصوص برگزاری هفته فیلم مکزیک در تهران گفت: قبل از هر چیز ابتکار برگزاری چنین مراسمی را به مناسبت پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک میان کشورهای ایران و مکزیک تبریک می گویم. نکته جالب تر این است که چنین رویدادی با صد و پنجاهمین سالگرد روابط میان کشورهای پرتغال و مکزیک نیز همزمان شده که این انطباق را هم به فال نیک می گیریم.
وی ادامه داد: می خواهم در صحبت هایم ایده هایی را معرفی کنم که لزوما از آن من نیست. سینمای مستند روش های خاص خودش را دارد و نیازی به نوشتن فیلمنامه در این سینما نیست! من می خواهم ایده و اندیشه یک فیلمساز مستند را در برابر یک فیلمساز داستانی بگذارم و آن ها را با هم مقایسه کنم. مستند به معنای نگاه، گفتمان، حسی جدید و منطبق با دنیایی است که همه ما با آن آشنایی داریم. البته این را هم بگویم که من کارشناس سینمای مستند نیستم و فقط علاقه مندی هستم که از زمان کارم در سینما زمان زیادی می گذرد.
نونش با تاکید بر اینکه صحبت هایش، نقل قول از اهالی سینمای مستند است و می تواند مخالفان و موافقان خاص خودش را داشته باشد، گفت: این نقل قول ها دیدی از یک رویکرد علمی و فنی در خصوص سینمای مستند به ما می دهد. سینمای مستند، سینمایی غیرداستانی است که جنبه هایی از واقعیت را برای بازنمایی یک موضوع تاریخی و واقعی وام می گیرد.
وی بیان کرد: مضامین سینمای مستند معمولا از پتانسیل نگاه متفاوت و تازه به جریان زندگی برخوردار بوده و کشفیات جدید را به ما ارائه می دهند. این تعاریف مربوط به اولین کسانی است که در حوزه سینمای مستند مطالعاتی داشته اند و نتایج خود را ثبت کردند، اما مهم این است که فیلم مبتنی بر واقعیت هم می تواند جنبه های نمایشی و دراماتیکی خاص خودش را داشته باشد؛ هرچند رسیدن به چنین فضایی کاری پیچیده و دشوار است.
نونش با اشاره به سال های قبل از 1900 میلادی و اولین مستندهایی که براداران لومیر ساختند، توضیح داد: آنها برای ساخت فیلم به ابزارهای محدودی دسترسی داشتند و نمی توانستند فیلم های داستانی بسازند. به همین دلیل از سینمای مستند برای بازتاب برخی جنبه های زندگی روزمره استفاده کردند.
سفیر کشور پرتغال در ادامه بیان کرد: هر چه جلوتر آمده و به دهه 1920 نزدیک می شویم، مستندهایی ساخته شدند که طبق جریان رمانتیسیزم در آمریکا شکل گرفتند. مثال معروف این نوع مستندسازها ژیگاورتوف از شوروی سابق است. آن فیلمسازان معتقد بودند دوربین ها با انواع و اقسام قابلیت هایی که دارند، واقعیت را بهتر نشان می دهند. البته به سینمای مستند آن دوران از منظر سیاسی نیز نگاه می شد.
نونش با یادآوری لنی ریفنشتال فیلمساز دوره آلمان نازی، گفت: هر کدام از این فیلمسازان به سبک خودشان به واقعیت نگاه می کردند. نگاه ما در سینما نمی تواند بدون واسطه باشد. بالاخره پشت هر دوربینی چشم کارگردان وجود دارد. از طرفی نمی توانیم از واقعیت عکس بگیریم تا همه از روی آن فیلم بسازند، چون واقعیت چهارچوب و تعریف ثابت ندارد و نمی توانیم بگوییم همین است.
در ادامه این جلسه، سفیر کشور پرتغال توضیح داد: در بسیاری از مقاطع تاریخی، از سینمای مستند به عنوان ابزار و سلاح سیاسی استفاده شده است. به عنوان مثال در آمریکای لاتین، کانادا و هر کشوری در سال های 1960 و 1970 همیشه سینمای مستند و داستانی به عنوان ابزار سیاسی برای نشان دادن رویدادهای مختلف سیاسی- اجتماعی از یک دیدگاه خاص به کار گرفته شده است. همیشه نگاه سابجکتیو است و اینطور نیست که بگوییم دوربین ما یک نگاه آبجکتیو و خنثی نسبت به واقعیت دارد، زیرا نگاه خنثی در سینما معنا ندارد و به طور کلی یک نگاه پشت دوربین است که به آن جهت می دهد و واقعیت هم صرفا فقط یک عکس نیست که تعابیر و تفاسیر مختلفی از آن ارائه داد، واقعیت، پویایی دارد و متحرک است.
وی در ادامه با تاکید بیشتر بر آثار مستند مکزیک بیان کرد: در فیلم های مستند مکزیک گاهی تصویر خاص و واقعیت اجتماعی متفاوت را مشاهده می کنیم که ممکن است در حد یک کادر و فریم بی نظیر باشد. مهم نیست که انسان در آن فریم وجود داشته باشد یا نظاره گر طبیعت خاص باشیم، زیرا انسان نیز جزئی از طبیعت است. در همین راستا نگاه هر کارگردانی متفاوت است و می تواند به طور جداگانه به هر کدام از این موارد بپردازد. اما در آثار مستند مکزیک ظرفیت رسیدن به نگاه های بدیع و خاص از واقعیت وجود دارد و این یک پیش نیاز به حساب می آید که به نگاه خود برسیم.
ماریو نونش تاکید کرد: اثر مستند به دلیل اینکه یک مسیر سفرنامه ای مانند فیلم داستانی ندارد قابل تجربه در سبک های مختلف است. انواع تکنیک های مختلفی که در ساخت آثار مستند وجود دارد از قبیل جایگاه دوربین، تعیین نوع قاب ها، فنون مختلف تدوین و سینک موسیقی برای این است که در نهایت بیان سینمایی خاص خود را ارائه دهیم و حتی نتیجه گیری مستقلی نداریم و این مخاطب است که با نگاه و سلیقه شخصی برداشت پایانی را از تفکر ما ارائه می دهد.
سفیر کشور پرتغال بیان کرد: باید اعتراف کنم که با دیدن این فیلم ها نگاه من نسبت به سینمای مستند کاملا تغییر پیدا کرد. کارگردان ها رویکرد سینمایی بسیار قوی داشتند. شاید در ظاهر فقط کشور مکزیک را می دیدم اما نگاه پشت این دوربین همیشه یک نگاه مکزیکی است و در تمام این آثار قوه تخیل بسیار قوی، خیال پردازی، قدرت نگاه یک فیلمساز مکزیکی و فهیم جدیدی را که برای ما باز تعریف کردند، شاهد هستیم.
نونش در پایان گفت: در این 12 فیلمی که در هفته فیلم مکزیک شاهد آنها هستیم کارگردان اثر مستند یک بخشی از راه را برای اینکه اثر خود را به مخاطب عرضه کند، طی می کند و لازم است که باقی مانده راه را شما به عنوان مخاطب طی کنید و با کاراکترهایی که متعلق به سینمای داستانی نیستند و فرم روایی داستانی ندارند و بهتر بگویم کاراکترهای غیر هالیوودی هستند، ارتباط برقرار کنید. آثار سینمای مستند نوعی نگاه، هنر و سبک مخصوص فیلمساز را به مخاطب منتقل می کنند. تمامی این آثار به طرز شگفت انگیزی تاثیر گذار و قدرتمند هستند. امیدوارم از تماشای این آثار لذت ببرید...