روزنامه اعتماد در گفت‌وگویی با دکتر ناصر فکوهی حادثه قمه کشی راننده بنز و بی‌ام‌و و مرگ راننده بی‌ام‌و در این نزاع را بهانه‌ای قرار داده برای پرداختن به قشر نوکیسه‌هایی شرایط و بستر اجتماعی آنان را پرورش داده. کسانی که اوباشی‌گری طبقه اصلی خود را به طبقه بالا می‌آوردند و از آنجا که خیلی زود به نور و نوایی رسیده‌اند، اقتضائات طبقه تازه یافته را نمی‌داند.

دکتر فکوهی جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران و مدیر پایگاه انسان شناسی و فرهنگ است. بخش‌هایی از گفت‌وگوی سینا قنبرپور با این جامعه شناس انتخاب شده است که می خوانید.

• تغییر رفتار عمومی که در جامعه ما مشهود است و در واقع تغییر گسترده ارزشی و اخلاقی در آن به شمار می رود، شامل گروه موسوم به «ثروتمند » هم می شود.
• گسترش «خودنمایی» به مثابه یک رفتار اجتماعی، در ایران، همچون بسیاری از کشورهای دیگر که از یک نظام کنترل شدید اقتصادی بیرون آمده و به ناگهان درون نظام های سرمایه داری مهار گسیخته پرتاب می شوند (اتفاقی که پس از جنگ تحمیلی در ایران افتاد) بسیار گویا و نشانه یی اساسی از ظهور یک قشر (و نه طبقه) اجتماعی است که آنها را عموما در ادبیات علوم اجتماعی قشر «نوکیسه گان» (nouveaux riches) می نامند. این قشر به سرعت بسیار بالایی ثروتمند شده اند که گاه حتی به یک نسل هم نمی رسد و اغلب این ثروتمند شدن از راه های مشروع نبوده است. این قشر خود نسبت به این امر آگاه هستند و به همین دلیل نیز موقعیت خود را به شدت «استثنایی» قلمداد کرده و از نوعی «واهمه» و ترس یا فوبیا رنج می برند که همان احتمال از دست دادن سریع ثروت باد آورده است و برگشت به موقعیت پیشین است. به همین دلیل نیز شتابزدگی و حرص زیادی در  ثروت اندوزی بیشتر و آمادگی زیادی برای رفتارهای غیراخلاقی، اعمال خشونت و انحراف اجتماعی دارند. در جامعه سنتی ما، این افراد عموما با نگاه بسیار بدبینانه یی زیرنظر بودند و به آنها اعتماد نمی شد و جماعت سعی می کردند از آنها فاصله بگیرند، اما متاسفانه در جامعه کنونی این امر چنان رایج شده است که در حال تبدیل شدن به یک «ارزش» و نوعی «زرنگی» است. همین امر می تواند رفتارهای نامتعارف این قشر را نشان دهد، رفتارهایی که پیش از این اغلب از پایین ترین اقشار جامعه هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ فرهنگی دیده می شد، کسانی که به آنها «اراذل و اوباش» لقب داده می شد، یعنی کسانی که درآمد خود را از راه های نامشروع به دست آورده و زبان و رفتار بسیار زشت، غیر اخلاقی، هنجار شکنانه و به دور از شان جامعه داشتند.

• قشر نوکیسگان در حال رشد هستند و این امر را مدیون شرایط اقتصادی هستند که در آن گرایش شدیدی به پولی شدن جامعه و بی انضباطی در تولید، انباشت و مصرف پول و کمبود شدید نظارت و کنترل جامعه بر این فرآیند وجود دارد. در نتیجه شرایط برای فساد مالی و اقتصادی می تواند بسیار فراهم شود و کاهش ابزارهای اخلاقی و دینی که از طریق نظام ارزشی بتوانند از این امر جلوگیری کنند و در کنار قانون باید نقشی اساسی داشته باشند، این موقعیت را بدتر می کند.

• اقشار با سرمایه بالای اقتصادی در کشور ما عموما از دو گروه سنتی (بازار) و مدرن (تحصیلکردگان و مشاغل جدید) ریشه می گرفتند که هر یک دارای برخی از اصالت ها بودند یا می شدند یعنی یا به شدت پایبند نوعی اخلاق دینی و ارزش های سنتی بودند یا از یک اخلاق مدنی و مدرن و ضوابط فرهنگی که آنها را از غرب آموخته بودند، تبعیت می کردند. اما به تدریج، در سال های اخیر متاسفانه شاهد آن بودیم که به دلایل متعدد، هر دو گروه در حال از دست دادن این ارزش ها هستند و پول به معیار اول و آخر تبدیل می شود که گرایش بسیار خطرناکی چه در کوتاه مدت و چه در دراز مدت است

• در حال حاضر جامعه ما به دلیل کاهش ضابطه مندی روابط اقتصادی و گردش بسیار بالای پول در آن، به سوی افزایش این گونه انحرافات می رود جای شکی ندارد. در این زمینه باید یادآور شویم که از میان رفتن برخی از سازمان ها نظیر سازمان برنامه و بودجه و روانه کردن پول یارانه های نقدی به صورتی که انجام شد، به نظر من بزرگ ترین اشتباهاتی بود که می توانستیم مرتکب شویم تا جامعه را هر چه بیشتر از ارزش های اخلاقی و دینی و مدنی دور کرده و هر چه بیشتر به پول معتاد کنیم. نتیجه را نیز می توانیم ببینیم: انواع و اقسام انحرافات و سقوط ارزش ها و مشکلات مادی (از جمله آلودگی محیط زیست و بیماری ها و غیره) که ناشی از تغییر سبک های زندگی و فاصله گرفتن ما از ساده زیستی و اصرارمان بر مصرف هر چه بیشتر و تجمل است. این وضعیت طبعا بهترین بستر را برای اوباشی گری در همه گروه های اجتماعی فراهم می کند. لمپنیسم اصولانوعی شیوه زیست انگلی است که همچون انگل ها هر اندازه فساد بیشتر شود، محیط بهتر و مناسب تری برای رشد خود می یابد.