تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۱

غلامحسین الهام که زمانی از او به عنوان ابوالمشاغل دولت یاد می شد، بعد از سه سال و نیمی که در حاشیه به سر می برد دوباره به دولت برگشته و پست های دولتی را یکی یکی فتح می کند. او اخیرا درباره تغییرات هدفمندی که محمود احمدی نژاد پیش تر درباره آن صحبت کرده بود گفته است اساس و بنیاد عالم بر تغییر و حرکت است. ظاهرا او عهدی دوباره با دولت بسته است.

مجله مهر: روزی در قامت سخنگوی دولت، روزی در ردای وزارت دادگستری، روزگاری بر کرسی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز می نشیند. طبیعی است در میان تمامی این پست ها وقتی مجلس طرح مشهور «الحاق یک تبصره به قانون ممنوعیت تصدی بیش از یک شغل» را به تصویب می رساند، غلامحسین الهام به خود بگیرد و گلایه به رئیس ببرد و آمادگی خود را برای کناره گیری از مناصب دولتی اعلام کند. حقوقدان شورای نگهبان که به ابوالمشاغل دولت معروف بود در پاسخ نامه اش اما حمایت رئیس جمهور را از خود می بیند که نوشته بود «نامه شفاف و گویای شما را دریافت کردم،‌ یک بار دیگر شما را به عهدی که بسته ایم توجه می دهم. قرار بود در راه خدمت به مردم و اصلاح اساسی امور و پی گیری اهداف بلند، ‌مقاوم و صبور باشیم. بدیهی است هر چه جلوتر می رویم فشار‌ها و بی انصافی های برخی بیشتر می شود و شما باید تحمل کنید.»

فروردین ماه سال 1387 غلامحسین الهام سخنگوی دولت وقتی در اولین نشست خبری آن سال با خبرنگاران با سوالی درباره برکناری داوود دانش جعفری وزیر امور اقتصاد و دارایی  همراه شد آن را دروغ سیزده سال نامید. به دو هفته نکشید که محمود احمدی نژاد، حسین صمصامی را به عنوان سرپرست وزارت اقتصاد منصوب کرد و دانش جعفری را به عنوان مشاور خود ر امور اقتصادی معرفی کرد. اصلا از وقتی که الهام سخنگوی دولت نهم بود نرخ تکذیب های دولت به نحو چشمگیری بالا رفته بود. تکذیب‌هایی که خیلی طول نمی کشید به تایید می رسید. طبیعی بود با چنین رویکردی غلامحسین الهام که به تازگی دوباره ردای سخنگویی دولت به تن کرده یک روز پیش از برکناری مرضیه وحید دستجردی وزیر بهداشت و درمان بگوید که سیاست دولت بر ادامه کار دستجردی است و فردا دستجردی برکنار شود.

دولت نهم، دولت نفوذ الهام بود که با حمایت های همسرش فاطمه رجبی روز به روز هم بر نفوذش افزوده می شد. فاطمه رجبی که با کتاب "احمدی نژاد معجزه هزاره سوم" نامش بر سر زبان ها افتاد به همان نسبتی که در نفوذ الهام در دولت تاثیر داشت در جدا شدنش هم موثر بود. انتقاد از نفوذ مشایی اگر چه از زبان غلامحسین الهام کمتر شنیده می شد اما به قلم همسرش بیشتر جاری می‌شد. یعنی اگر در ماجرای اظهار نظر اسفندیار رحیم مشایی درباره دوستی با مردم اسرائیل، غلامحسین الهام به این جمله بسنده کرده بود:«مقام معظم رهبری فرمودند که این حرف غلط است و در پی آن آقای مشایی هم نامه‌ای نوشت و اشتباه خود را پذیرفت و این معنایش همان عذرخواهی است»، همسرش در یادداشتی که در هفته نامه یالثارات منتشر کرد به مشایی تاخت که «گرچه این فرد ناشناخته، به دلیل داشتن جایگاه در دولت اسلامی، شأن و اعتبار یافته، اما به همین دلیل نیز برخورد قاطع با او، ضرورتی حتمی است. زیرا سخنان وی در طول عمر دولت نهم، هزینه‌های هنگفتی برای گفتمان انتظارگرایانه دکتر احمدی‌نژاد داشته است».

همین کلید واژه «انتقاد از مشایی» که باعث برگ ریزان وزیران و نزدیکان محمود احمدی نژاد در دولت نهم شده بود رفته رفته غلامحسین الهام، مرد چند شغله دولت را هم به حاشیه راند. چنان شد که غلامحسین الهام مرد متنفذ دولت نهم در دولت دهم به یک حکم مشاور حقوقی از دست محمود احمدی نژاد بسنده کرد و همان روزی هم که این حکم را گرفت در گفت وگویی صراحتا حکم را «سرکاری» قلمداد کرد و اظهار داشت که «عنوان مشاور در سیستم اجرایی ما غالبا صوری است و به قول معروف عنوان سرکاری است و با واقعیت مشورت متفاوت است».

مردی که تا وقتی که در دولت بود برخلاف سیاق همسرش محافظه کارانه تر با جریان انحرافی برخورد می کرد پیش از انتخابات مجلس نهم به طیف جبهه پایداری ها پیوست که از ماجرای یازده روز خانه نشینی احمدی نژاد و نفوذ جریان متنفذی در بدنه دولت دلگیر بودند. همانجا هم بود که مشایی را «منشا تفرق» معرفی کرد و در جای دیگر اظهار داشت که «متاسفانه کسانیکه اشکال در مبنای فکری شان وجود داشت دور احمدی نژاد گرد آمدند و به صورت پنهان و نه شفاف شروع به ترویج اعتقادات انحرافی خود کردند که آرام آرام این مبانی منحرف به صورت تاکتیک اجرا شد و در نهایت منجر به تغییر استراتژی دولت شد»

.

غلامحسین الهام که همراه طیفی از بریدگان از دولت جبهه پایداری را تاسیس کرده بودند تا به زعم خودشان  گفتمان سوم تیر را احیا کنند و شاخص های اصلی و دلایل شکل گیری این جبهه را همان دلایل پیدایش سوم تیر 84 یعنی عدالت خواهی، مبارزه با فساد، فقر، اشرافیت و ایستادگی در برابر استکبار و ظلم بیان می کردند، شهریورماه امسال به ناگاه از این مجموعه جدا شد. آن زمان این جدایی تعبیر به انشقاق و دودستگی در جبهه پایداری شد اما اتفاقی که چند ماه بعدتر افتاد حکایت از یک خیز انتخاباتی برای مجموعه دولت داشت. اسفندیار رحیم مشایی که رقابتی تنگ  با غلامحسین الهام در تصدی پست های دولتی داشت و با سروصدای زیادی به عنوان رئیس دفتر رئیس جمهوری انتخاب شده بود به ناگاه از دفتر رئیس جمهوری رفت و الهام دوباره سر از پاستور در آورد.

تفسیر این حضور می توانست بر این باشد که دولت می خواهد حمایت پایداری ها را در انتخابات آینده ریاست جمهوری جلب کند و نگاهها به سوی الهام رفت که می تواند گزینه انتخابات ریاست جمهوری باشد. چند روز بعد محمود احمدی نژاد باز حکم جدیدی برای الهام زد و او را به عنوان معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس جمهور منصوب کرد. غلامحسین الهام چهار روز بعد بار دیگر حکم جدیدی از رئیس جمهور گرفت و به عنوان نماینده رئیس جمهور در شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما منصوب شد. حالا در روزهایی که مشایی در پاستور نیست،الهام ترکتازی می کند. او که زمانی از نیکزاد و بقایی و مشایی در تصدی پست های دولتی عقب مانده بود رفته رفته و یکی یکی پست های دولتی را فتح می کند و باید منتظر شد و دید رئیس جمهور چه برنامه ای برای ابوالمشاغل دولت نهمش دارد. این روزها او ادعای پروژه اسقاط دولت را مطرح کرده و درباره احتمال تغییرات آینده در دولت به نظر ملاصدرا متوسل شده و گفته که اساس و بنیاد عالم بر تغییر و حرکت است و این در نظریه حرکت جوهری ملاصدرا نیز به وضوح بیان شده است. شاید آنچنان که رئیس جمهور در اردیبهشت 87 برای الهام یادآوری کرده و نوشته بود «یک بار دیگر شما را به عهدی که بسته ایم توجه می دهم » عهدی دوباره با دولت بسته است.