مجله مهر- انتظار عصرگاهی برای فرارسیدن ساعت پخش برنامههای تلویزیون و انتخابهای محدود میان تولیدات شبکههای یک و دو بهعنوان تنها گزینههای موجود برای پرکردن اوقات فراغت، به خاطره مشترکی از سالهای نهچندان دور تبدیل شدهاست. خاطرهای که البته نه پدربزرگها و مادربرزگها که حتی جوانان متولد دهه 60 هم در آن شریک هستند.
کمتر از 3 دهه از آن سالها گذشتهاست و امروز با افتتاح رسمی دو شبکه "سلامت" و "تماشا" تعداد شبکههای تلویزیون به عدد 20 رسید. اتفاقی که شاید تا همین چند سال پیش تحققاش دور از ذهن مینمود اما با فراگیر شدن سیستم ارسال و دریافت دیجیتالی امواج تلویزیونی به همه به آن عادت کردهایم و دیگر تعجب نمیکنیم از شنیدن وعده راهاندازی شبکههایی متنوعتر در آیندهای نهچندان دور. البته این تمام داستان نیست.
تولیداتی که قربانی نبود بودجه میشوند
در طول ماههای اخیر به ویژه در نیمه دوم سال 91 خبرهای مرتبط با توقف تولید یک برنامه و یا نیمهتمام ماندن یک پروژه تلویزیونی به دلیل مشکلات مالی به مراتب در رسانهها منتشر شد. تا جایی که برخی وضعیت بهوجود آمده برای سازمان صدا و سیما را "بحران مالی" خواندهاند.
از مهمترین پروژههایی که این روزها خبر رسیدهاست بهدلیل مشکلات مالی تولیدشان با وقفه مواجه شده میتوان به مجموعه تلویزیونی "کلاه قرمزی و پسرخاله" اشاره کرد که احتمالاً به همین دلیل نوروز92 به تلویزیون نخواهد آمد. برنامههای روتین دیگری همچون "ثریا"، "عمو پورنگ" و "رادیو هفت" هم هریک بهنوعی برای ادامه مسیر با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکنند.
همزمان دلیل وقفه در تولید سریالهایی چون "نوشدارو"، "روحالله"، "پروانه"، "نون خامهای" و... نیز از طرف عوامل، مشکلات مالی اعلام شدهاست. نکتهای که مختص تولیدات در دست ساخت نیست و حتی مجموعههای به اتمام رسیده هم از این شرایط بیبهره نبودهاند!
چندی قبل اسماعیل عفیفه تهیهکننده سریال "زمانه" بهعنوان یکی از پرمخاطبترین تولیدات چند ماه اخیر صداوسیما در نشست رسانهای خود ضمن تأکید بر اینکه مشکلات مالی صداوسیما را نمیتوان انکار کرد گفت: "ما در یک رقابت ناجوانمردانه با کانال های متعدد تلویزیونی قرار داریم و قرار است با این ها رقابت کنیم. قرار است مخاطبینی کە بە سمت ماهواره جذب شده اند با ساخت سریال هایمان بە این سمت هدایت کنیم اما واقعیت این است کە بدون سلاح نمی توانیم مقابله کنیم و توقع پیروزی هم داشته باشیم."
در چنین شرایطی و با قبول وجود مشکل مالی در شبکههای مختلف سیما برای برنامهسازی، فکر میکنید راهاندازی و تأسیس شبکههای جدید چه توجیهی میتواند داشته باشد؟
هزینه راهاندازی هر شبکه چقدر است؟
درباره هزینهای که سازمان صداوسیما برای راهاندازی هر یک از شبکههای جدید صرف میکند منبع دقیق و قابل ارجاعی وجود ندارد. کمااینکه اساسا درباره چرخش مالی سازمان صداوسیما که گاه ارقامی نوجومی درباره آن منتشر میشود بهغیر از ردیف بودجه معین شده در قانون بودجه سالیانه دولت جزئیات بیشتری در دست نیست. برخی شنیدهها اما حکایت از بودجه حدوداً دومیلیارد تومانی برای راهاندازی هر شبکه جدید دارد.
ماهنامه "مهرنامه" در شماره بهمنماه خود گزارشی پژوهشی در این باره منتشر کرده که به استناد آمار مندرج در آن هزینه راهاندازی یک شبکه تلویزیونی در ایران بهطور متوسط 2 میلیارد تومان برآورد میشود. در این گزارش ضمن اشاره به برخی راهکارهای سازمان صداوسیما برای کاهش این هزینه آمده است: "اسکان سه شبکه تلویزیونی در یک ساختمان اداری یکی از همین تکنیکهای کاهش هزینهای بودهاست. هر کدام از شبکههای تلویزیونی تازه تأسیس به طور متوسط 15 تا 25 کارمند در اختیار دارند. هزینههای ماهیانه اداره شبکه بین 20 تا 30 میلیون تومان تنها برای امور پرسنلی و اداری برآورد میشود. در صورتی که شبکهها وارد فعالیتهای برنامهسازی شوند لیست این هزینهها طولانیتر میشود."
نکته جالب توجه دیگر در این زمینه فعالیتهای استودیوهای برنامهسازی خارج از سازمان است؛ "شبکههای تلویزیونی برای برنامهسازی باید به استودیوهای تأسیس شده در تهران رجوع کنند. در پایتخت حداقل 15 استدیو بخش خصوصی و 25 استودیو دولتی فعالیت میکنند. هزینه استفاده از خدمات این استودیوها بین 600 هزار تا یک میلیون تومان برای هر شب برآورد میشود. مدرنترین استودیو تهران 3 میلیارد تومان هزینه راهاندازی داشته است ولی استودیوهای بخش خصوصی بهطور معمول در واحدخای آپارتمانی و حتی پارکینگ ساختمانهای مسکونی با حداقلیترین امکانات احداث میشوند."
برنامههای آرشیوی تا کی پاسخگو خواهند بود؟
در قیاس با آمار و ارقامی که درباره هزینه تولید برخی برنامههای تلویزیونی منتشر شدهاست، هزینههای فوق چندان به چشم نمیآید. با اطلاع از اینکه برای تولید یک مجموعه تلویزیونی حداقل دستمزد تعریف شده برای یک بازیگر متوسط به بالا چیزی در حدود ماهیانه 20 تا 30 میلیون تومان است (به همین نسبت دستمزد بازیگران و عوامل حرفهای را محاسبه کنید!)، یا ساخت برنامهای با استاندارد کیفی مجموعه تحسینشده "کلاهقرمزی و پسرخاله" چیزی در حدود دقیقهای یک میلیون و چهارصد هزارتومان برای تلویزیون هزینه به همراه دارد و یا اینکه یک مجری تلویزیون پس از تهیهکنندگی یک فیلم سینمایی میلیاردی اعلام میکند در صورت عدم فروش آنقدر برنامه اجرا میکنم تا هزینه تولید قسمت دوم این فیلم تأمین شود، قطعاً تصدیق میکنید که در چنین شرایطی راهاندازی شبکههای جدید با تکیه بر آرشیو بهصرفهتر است!
نکتهای که گویا رئیس سازمان صداوسیما هم به آن معترف است: "راهاندازی شبکههای جدید هیچ هزینه مازادی برای صداوسیما به همراه ندارد و همگی آنها برای اداره خود از برنامههای آرشیوی استفاده میکنند."
پخش برنامههای آرشیوی اگرچه در گام نخست با تکیه بر تمایلات نوستالژیک مخاطبان توفیقاتی را هم برای شبکههای جدید به همراه داشت ولی آرامآرام "افتاد مشکلها!"
رقابت در میان شبکههای نورسیده
اعتراض انجمن مستندسازان به عدم حمایت از سوی شبکه مستند سیما و توضیحات مدیر این شبکه درباره عدم امکان تخصیص بودجه به مستندهای تولیدی، تکرار برخی مجموعههای قدیمی از شبکههای آیفیلم، تماشا و جامجم و یا بازپخش رقابتی کارتونهای خاطرهساز از دو شبکه نمایش و پویا نخستین نمودهای این اختلالات بودهاست.
این رقابت تا جایی پیش رفت که بازپخش برخی سریالهای نوستالژیک در شبکههای سراسری هم در دستور کار قرار گرفت و شبکههای یک، دو، سه و تهران هم تولیدات قدیمیتر خود را روانه آنتن کردند. اتفاقی که برخی آنرا ناشی از مشکلات مالی شبکهها دانستند و برخی حاصل توجه ناگهانی خیل زیادی از مخاطبان به برنامههای خاطرهانگیز شبکههای نوظهور!
رویارویی رسانه ملی با خر دجال!
در چنین شرایطی شبکههایی که میتوانستند شرایط مالی مساعدتری داشتهباشند پیشگام تولید برنامه شدند. طبیعتاً در این زمینه شبکه بازار نخستیم گزینه بود و توانست در حداقل زمان بسیاری از ستارههای برنامهسازی شبکههای مختلف را به سمت خود جذب کند. این رقابت همچنان ادامه دارد و معلوم نیست در آینده نزدیک که احتمالاً حجم برنامههای آرشیوی صداوسیما به حداقل برسد، پیشتیبانی مالی این شبکههای نوپا با چه کیفیت و کمیتی صورت خواهد گرفت.
نکته حائز اهمیت جدیت مدیران تلویزیون برای ادامه این روند و بهرهگیری حداکثری از ظرفیت راهاندازی شبکههای دیجیتالی جدید است. محور اصلی این سیاستگذاری مقابله با دشمنی جدی و قدرتمند به نام ماهواره است؛ دشمنی که عزتالله ضرغامی چندی قبل در توصیف آن گفت: "برخی عقیده دارند خر دجال همان ماهواره است و دجال مخفف دیجیتال است."