فارس، محسن رضایی امروز در حاشیه سفر مشهد در زمینههای مختلف سیاسی و اجتماعی به تبیین و تشریح نظرات خود و همچنین پاسخ به پرسشهای فارس پرداخت. مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
نظرتان درباره دیپلماسی دولت یازدهم چیست؟
رضایی: در بحث مذاکرات دو نوع دستاورد قابل پیشبینی است. از لحاظ دستاوردهای مستقیم حداقل انتظار ما لغو تمامی تحریمها است و حداکثر به این نتیجه برسیم که باید کلیه سلاحهای شیمیایی در منطقه از بین برود و دستاورد دوم اینکه در دموکراسی تبعیض قائل نشوند مثل مردم بحرین که حکومت مردمی میخواهند.
در مورد دستاوردهای غیرمستقیم مذاکرات نیز باید گفت در دنیا طی هشت سال گذشته فضایی ایجاد کردند که ایران به دنبال جنگ و کشتار است.
در این دوره از مذاکرات چهره واقعی ایران شفاف شد و ما توانستیم کشورهایی مثل رژیم صهیونیستی را به شدت عصبانی کنیم و نشان دهیم که ایران به دنبال صلح و بیزار از بمب هستهای و شیمیایی است.
این را باید به تیم مذاکرهکننده بگویم که نباید در مذاکرات هیجانزده و ذوقزده شوند.
جایگاه منافع ملی، فردی و جناحی کجاست؟
رضایی: منافع ملی با منافع جناحی اشخاص فرق میکند. حفظ منافع ملی وظیفه ماست و در جهان، کشور ایران است که پرچم اسلام را دارد.
منافع جناحی و شخصی گاهی میتواند در تقابل با منافع ملی باشد و منافع ملی در کشور همان منافع اسلام و نظام است.
عملکرد دولت یازدهم در زمینه نرمش قهرمانانه را چگونه ارزیابی میکنید؟
رضایی: در تمام دوران رهبری آیتالله خامنهای، سیاست خارجی تحت نظارت ایشان بوده و البته این بدان معنا نیست که دولتها اشتباه نکردند و این اشتباه به میزان بصیرت دولتها متغیر بوده است؛ هر جا بصیرت باشد میزان تندروی و کندروی کاهش مییابد.
به عنوان مثال در زمان آقای احمدینژاد چرا به توافق آقای لاریجانی با سولانا عمل نشد یا توافقاتی که با پوتین بسته شد چرا عمل نشد و پشت پا زده شد و این کندروی و تندرویها مشکلاتی را بوجود آورد.
امیدواریم دولت یازدهم تجربههای گذشته را با توسل به مشی اعتدال خود بکار گیرد.
منظور شما از ولایتیهای آزاده که در برخی سخنان خود به آن اشاره کردید، چیست؟
رضایی: من معتقد به ولایتیهای آزاده هستم یعنی با چشم باز پیرو ولایت باشند و اینها بهترین نمره را کسب و در شرایط سخت فداکاری میکنند و چون با چشم باز پیرو ولایت هستند، خطاهای کمتری دارند.
تعریف شما از ولایت چیست؟
رضایی: ولایت در اسلام مسئله بسیار مهمی است و در مسیحیت و یهودیت ما چنین بحث و این عمق را نمیبینیم و این یکی از اختصاصات اسلام است. دامنه ولایت از ولایت الهی و رسول خدا شروع و تا مومنین ادامه مییابد. ولایت از مردم جداناپذیر و بهم پیوسته است به طوری که یکی از شرایط ولایت، ارتباط ولی با مردم و بالعکس است.
ما در شیعه به ولایت به عنوان یک اصل اساسی توجه داریم که یک شکل آن را در مرجعیت که یک نوع ولایت است، میبینیم. در بسیاری از آموزههای مختلف دینی نیز جنبه ولایت مشاهده میشود که اهمیت موضوع را به انسان نشان میدهد.
جمهوری اسلامی با رأی و انتخاب مردم شکل گرفت و یکی از دلایل و مستندات تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت این است که مردم میخواهند و مردمسالاری دینی مجوزی برای تشکیل حکومت دینی در عصر غیبت است.
رابطه ولایت با بصیرت را چگونه تعریف میکنید؟
رضایی: همیشه در بصیرت نیاز به شاخص داریم و عقل بشر به تنهایی کافی نیست؛ ولایت شاخصی است که انسان با کمک آن بصیرت را کامل میکند. در جامعه خودمان از امام تا کنون اگر این شاخص نبود اتفاقات ناگواری میافتاد و در همین زمینه دو مثال برای شما میزنم.
آدمهایی وابسته به القاعده به مدت هفت روز خانه خدا را محاصره کردند و برخی از امام خواستند از این حادثه حمایت کنند ولی امام گفتند این محاصره کار صهیونیستها است.
تجربه تاریخی نیز نشان داد که این اتفاق آب به آسیاب دشمن میریخت و امام خمینی میدید چه کسانی از این حادثه استفاده میکنند.
انقلاب اسلامی ایران با بصیرت و حرکتهای بصیرتگونه به جلو حرکت میکند و هر زمان این بصیرتها کمرنگ شد، ضررهای زیادی کردیم.
چگونه میتوان سطح بصیرت عمومی را بالا برد؟
رضایی: این کار سادهای نیست و بسیار سخت است؛ اقشار جامعه نسبت به بصیرت گروهبندی میشوند.
شهید مطهری در خط شناسی گروهای سیاسی، انسان بزرگی بود و ما چندین نمونه مثل ایشان را در تاریخ انقلاب داریم. در فتنه 88 من خیلی از دوستان ولایی را می دیدم که نمیتوانستند عمق حادثه را ببینند و تحلیل و یک برنامه راهبردی برای فتنه طراحی کنند.
مسئله بصیرت با اعتماد، پیوند دارد یعنی اگر اعتماد مردم به پیشکسوتان سیاسی محکم باشد، مردم به همین دلیل رفتار آنها را درک کرده و حرکت میکنند.
کسی که بصیرت دارد پیشگام جامعه است و اگر بصیرت نداشته باشد مردم را به انحراف میکشاند.
تعریف شما از سیاهنمایی و سیاهزدایی چیست؟
رضایی: سیاهنمایی و سیاهزدایی در بخش اول مثل هم هستند و هر دو مشکلات را میگویند ولی در سیاهنمایی در نیمه دوم یاس و ناامیدی به جامعه تزریق میشود و در سیاهزدایی مشکلات با راه حلاش مطرح میشود. سیاهزدایی لازمه جامعه و سیاهنمایی کمک به دشمن است.
باید گرانی و راه حلاش را به مردم گفت ولی بعضی میگویند دارد سیاهنمایی میکند که اینطور نیست. در سیاهزدایی به مردم اعتماد و امید داده میشود.
عدهای میگویند ولایتمداری در جامعه کمرنگ شده است
رضایی: من موافق کمرنگ شدن ولایتمداری در جامعه نیستم و نمونه بارز آن انتخابات ریاست جمهوری بود که مردم لبیک جانانه به رهبری گفتند.
برخی ارزشها و مسائل فرهنگی از ظاهر گرفته تا باطن آدمها در جامعه تا حدودی کمرنگ شده و مهمترین آن نرخ طلاق در ایران است.
من معتقد به اسلام اجتماعی هستم چرا که به اندازه کافی به اسلام سیاسی توجه کردیم و باید در سبک زندگی، الگوی تربیت، بازار و اقتصاد و شهرسازی نیز کاملاً متحول شویم تا مثل اسلام سیاسی، اسلام اجتماعی را درک کنیم.
سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی را نمیشود با عینک سیاسی نگاه کرد. در ایران بعد از 34 سال از انقلاب هنوز شهری با معماری اسلامی نداریم و معتقدم به اسلام اجتماعی توجه زیادی صورت نگرفته که اگر انجام شود یک انقلاب عظیم علمی و معرفتی شکل خواهد گرفت.