احادیث می گویند شب هفدهم ربیع الاول بود. عده ای بر شب بیست و هفتم رجب اتفاق نظر دارند و عده ای هم آن را 21 یا 17 رمضان دانسته اند. هر چه بود، در یکی از این شب‌های مقدس آسمان شکافت تا هفت طبقه‌اش فرش پای بزرگترین مرد تاریخ خلقت باشد.

مجله مهر: سفر شبانه پیامبراکرم(ص) در روی زمین از مکه آغاز شد و به مسجد الاقصی رسید. در آسمان اما درهای هفت آسمان به روی ایشان باز شد تا آیات عظمت الهی را به چشم ببینند. روایت است که رسول خدا(ص) در آن شب در خانه ام‌هانی دختر ابیطالب و خواهر امام علی(ع) بودند و از آنجا به معراج رفته و مجموع مدتی که آن حضرت به سرزمین بیت‌المقدس و مسجدالاقصی و آسمان‌ها رفتند و بازگشتند از یک شب بیشتر طول نکشید.

در آن شب، جبرئیل به پیامبر اکرم، خبر از سفر عجیبی با مرکبی به نام براق می داد و پیامبر، در پی این خبر برخاستند و راهی شدند. سفری که از مکه تا بیت المقدس ادامه داشت و ایشان از بیت المقدس و بیت الحم زادگاه حضرت عیسی(ع) و منازل انبیا و آثار و جایگاه آنان دیدن کردند و در بعضی از منازل نماز خواندند. در مدینه و هجرتگاهی که سال‌های بعد رسول خدا(ص) به آنجا هجرت فرمودند، مسجد کوفه، طور سینا و بیت‌اللحم - زادگاه حضرت عیسی(ع) – و مسجد اقصی مکان ‌هایی بود که پیامبر اکرم در آنها نماز گزاردند و از آنجا به آسمان رفتند.

رسول اکرم(ص) در سفر آسمانی شان ستارگان و بهشت و دوزخ، درجات بهشتیان و اشباح دوزخ را هم مشاهده کردند.

به فاصله چشم بستن و بیدار شدن

این سفر یک شب به طول انجامید، طوری که صبح آن شب را در همان خانه بودند و آن طور که در تفسیر عیاشی از امام صادق(ع) نقل شده است رسول خدا(ص) نماز عشاء و نماز صبح را در مکه خواندند.

معراج یکى از معجزات پیامبر است که در قرآن هم به صراحت در سوره های نجم و اسراء از آن خبر داده شده است. در سوره اسراء آمده است: منزه و پیراسته است خدایى که پیامبر خود را شب هنگام از مسجد الحرام تا مسجد اقصى برد تا برخى از آیات و نشانه هاى قدرت خود را نشان او بدهد، او است شنوا و بینا.

سیر پیامبر گرامى(ص) در نیمه شب از مسجدالحرام تا مسجدالأقصى، سیر اعجازى بود که از توانایى بشر خارج است. قرآن این اعجاز را براى پیامبر (ص) ثابت مى کند و از آن در آیات 18-13 سوره نجم به دفاع می پردازد و می فرماید که مسجد الأقصى آخرین نقطه سیر پیامبراکرم(ص) نبوده، بلکه از آنجا به سوى جهان بالا نیز عروج کردند.

مرحله دوم معراج پیامبر در سوره نجم این طور توصيف شده است:

سپس [پيامبر(ص) در شب معراج] نزديك و نزديك‌تر شد، تا آنكه فاصله او [با مقام قرب خاص خدا] به اندازه طول دو كمان يا كمتر بود. در اينجا، خداوند آنچه را وحي كردني بود، به بنده‌اش وحي كرد. آنچه را ديد، انكار نكرد. آيا با او درباره آنچه ديد، مجادله و ستيز مي‌كنيد؟ و بار ديگر نيز او را نزديك سدرةالمنتهي كه بهشت جاويدان در آنجاست، ديده است. در آن هنگام كه چيزي (شكوه و نور خيره‌كننده‌اي) سدرةالمنتهي را پوشانده بود. چشم او هرگز منحرف نشدو طغيان نكرد. (آنچه را ديد، واقعيت بود) او در شب معراج، برخي نشانه‌هاي بزرگ پروردگارش را ديد.

نگینی به نام قم

در روایاتی که صدوق(ره) و دیگران نقل کرده‏اند، یکی از مکان هایی که آن حضرت در هنگام سیر بر بالای زمین مشاهده فرمود سرزمین قم بود که به صورت بقعه‏ای می‏درخشید و چون از جبرئیل نام آن نقطه را پرسید پاسخ داد: اینجا سرزمین قم است که بندگان مؤمن و شیعیان اهل بیت تو در اینجا گرد می‏آیند و انتظار فرج دارند و سختیها و اندوهها بر آنها وارد خواهد شد.

امت تو ضعیف‌ترین‌اند

صدوق همچنین روایت دیگری در امالی می آورد و می نویسد:

در آن شب خدای تعالی 50نماز بر او و بر امت او واجب کرد و چون باز می‏گشت عبورش به حضرت موسی افتاد پرسید: خدای تعالی چقدر نماز بر امت تو واجب کرد؟

رسول خدا(ص) فرمود: پنجاه نماز.

موسی گفت: بازگرد و از خدا بخواه تخفیف دهد!

رسول خدا(ص) بازگشت و تخفیف گرفت. ولی دوباره موسی گفت: بازگرد و تخفیف بگیر، زیرا امت تو (از این نظر) ضعیف‌ترین امت‌ها هستند و از این رو بازگرد و تخفیف دیگری بگیر چون من در میان بنی اسرائیل بوده‏ام و آنها طاقت این مقدار را نداشتند، و به همین ترتیب چند بار رسول خدا(ص) بازگشت و تخفیف گرفت تا آنکه خدای تعالی پنج نماز مقرر فرمود. و چون باز موسی گفت: بازگرد، رسول خدا(ص) فرمود: دیگر از خدا شرم می‏کنم که به نزدش بازگردم.