از 26 دی ماه که شاه رفت، مردم منتظر بازگشت امام بودند. انتظاری که کمتر از یک ماه بعد به پایان رسید تا تیتر «امام آمد» برای همیشه کوتاه ترین، زیباترین و دوست داشتنی ترین تیتر مطبوعات ایران باشد.

مجله مهر: شاه رفته بود و دولت بختیار سعی داشت با بستن فرودگاه بازگشت امام را به تأخیر بیاندازد تا در غیاب شاه اوضاع داخلی را سر و سامان دهد و بر مردم مسلط شود. امام(ره) در روز پنج شنبه پنجم بهمن که از بازگشت ایشان به ایران جلوگیری شد، ضمن مصاحبه ای فرمود: «من از ایرانیانی که با من همراهی کرده اند متشکرم. من می خواستم فردا را در میان ملت باشم و هر رنجی که آنها می برند من هم با آنها باشم. لکن دولت خائن از این امر مانع شده و همه فرودگاه های ایران را بست. من پس از باز شدن فرودگاه ها، بلافاصله به ایران خواهم رفت به او خواهم فهماند که شما غاصب هستید و خائن به ملت ما، و ملت ما دیگر تحمل شما نوکرهای خارجی را نخواهد کرد. باری اینها باید بدانند که وقت آن که قلدری بکنند گذشت. من ملت ایران را به ادامه نضهت دعوت می کنم تا این قلدرها را بر جای خودشان بنشانند، لکن آرامش را از دست ندهند. من از همه ملت ایران تشکر می کنم و در اولین فرصت پیش مردمم به ایران خواهم رفت تا با آنها یا کشته شوم و یا حقوق ملت را بگیرم که به ملت برگردانم.»

در ایران با انتشار خبر بسته شدن فرودگاه و جلوگیری از آمدن امام، تظاهرات و اعتراضات مردم در شهرهای بزرگ و کوچک کشور و به خصوص تهران شدیدتر شد. مردم پایتخت و گروه شهرستانی هایی که برای استقبال از امام به تهران آمده بودند، با برپایی راهپیمایی گسترده به سوی فرودگاه مهرآباد، اعتراض و خشم خود را از بسته شدن فرودگاه‌ها اعلام کردند. تعدادی از پرسنل نیروی هوایی در اعتراض به تعطیلی فرودگاه‌ها و لغو سفر رهبر انقلاب، طی تظاهراتی به منزل آیت‌الله طالقانی روانه شدند. 

"

اعتصاباتی که دولت را تسلیم کرد

سفارت آمریکا در تهران در گزارش خود به واشنگتن، اوضاع داخلی ایران را این چنین توصیف می کند:...«ایران در انتظار [امام] خمینی است. بختیار عهد می کند که محکم بایستد... آیت الله های میانه رو خود را از بختیار دور می کنند. بختیار نخست وزیر، دیشب ملت را مورد خطاب قرار داد و اظهار داشت که وی استعفا نخواهد داد... اعتصابات بدون کاسته شدن ادامه می یابد. کارگران (کارکنان) مخالف، شب گذشته درست پس از اینکه وی (بختیار) سخنرانیش را شروع نموده بود، برق را قطع کردند... کارکنان رادیو و تلویزیون ملی ایران رسما از قبول رئیس جدیدشان امیر مسعود برزین خودداری نموده اند. کارکنان وزارت دادگستری نیز اظهار داشته اند هیچ وزیری را که توسط بختیار منصوب شده است، قبول نخواهد کرد.»

در همین حال کمیته منتخب امام خمینی در رابطه با تنظیم اعتصابات از کارکنان پست و مخابرات خواست تا به منظور رفع نیاز و ارسال مواد پستی و برقراری ارتباطات هموطنان بویژه در آستانه ورود امام به ایران، اعتصاب خود را پایان دهند. این درخواست بلافاصله مورد اجابت کارکنان اعتصابی قرار گرفت. تصمیم قاطع امام مبنی بر آمدن به ایران و حمایت گسترده مردم ایران در تظاهرات میلیونی از این تصمیم سبب شد تا رژیم پهلوی از مواضع خود عقب بنشیند و با باز کردن فرودگاه، امکان بازگشت امام را به وطن فراهم سازد.

"

ناگهان بلندگوها مژده دادند

سرانجام روزنامه های عصر ۱۱ بهمن خبر دادند: امام فردا در تهران است و اینچنین شد که روز بعد یعنی ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ به ناگهان بلندگوها خبر دادند هواپیمای ایرفرانس حامل امام به تهران نزدیک می شود. اتفاقی که ایران را دوباره زنده کرد تا تجمع های خیابانی مردم این بار به جای اعتراض، رنگ و بوی استقبال بگیرد.

فرستنده تلویزیون آماده پخش مستقیم مراسم استقبال بود و لحظه ورود ایشان را به معرض نمایش گذاشت که ناگهان با اشغال تلویزیون توسط گارد برنامه سیما قطع و سرود شاهنشاهی پخش شد که خشم عمومی را برانگیخت.

ماجرا اینطور بود که کارکنان اعتصابی رادیو تلویزیون اعلام کردند برای ضبط و پخش مستقیم مراسم آماده اند. فرودگاه مهرآباد آماده استقبال از امام ملت ایران بود. تلویزیون دولتی ایران به مدت بیست دقیقه مراسم استقبال از امام خمینی را به طور زنده پخش کرد، اما ناگهان عکس شاه بر روی صفحه تلویزیون ظاهر و برنامه قطع شد.

گفته شده نظامیانی که در ایستگاه فرستنده بودند از اینکه سرود شاهنشاهی نواخته نشده بود عصبانی شده بودند و برنامه را قطع کردند. رادیو دولتی در تمام مدت سکوت اختیار کرد و مراسم را پخش نکرد. تلویزیون در مورد قطع پخش برنامه مستقیم توضیح داد: از آنجایی که دستگاههای ما در طول دو سه ماه خوابیده بود، لذا قرار شد فقط قسمت اول مراسم یعنی مراسم ورود امام خمینی در فرودگاه مهرآباد به طور مستقیم پخش شود.بختیار گفت: من دستور قطع پخش مستقیم ورود آیت الله خمینی را ندادم، قطع پخش زنده تشریف فرمایی امام خمینی در شهر های ایران، بازتاب بدی پیدا کرد و عده ای تلویزیون های خود را شکستند.

"

بار گرانی روی دوش امام

امام در بدو ورود در فرودگاه مهرآباد چنین گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر می کنم. عواطف ملت ایران به دوش من بار گرانی است که نمی توانم جبران کنم. من از طبقه روحانیون که در این قضایای گذشته جانفشانی کردند، تحمل زحمات کردند، از طبقه دانشجویان که در این مسایل مصایب دیدند، از طبقه بازرگانان و کسبه که در زحمت واقع شدند، از جوانان بازار و دانشگاه و مدارس علمی که در این مسایل خون دادند، از اساتید دانشگاه از دادگستری، قضات دادگستری، وکلای دادگستری از همه طبقات از کارمندان از کارگران از دهقانان از همه طبقات تشکر می کنم...ما پیروزی مان وقتی است که دست اجانب از مملکت مان کوتاه شود و تمام ریشه های رژیم سلطنتی از این مرز بوم بیرون برود و همه رانده بشود. 

"

موجی که بهشت زهرا را زنده کرد

امام از فرودگاه مستقیماً به بهشت زهرا رفتند. دریایی از انسان ها همه جا موج می زد و اتومبیل با کندی می توانست حرکت کند. ساعت ها طول کشید تا این فاصله ۳۳ کیلومتر طی شد. اتومبیل حامی امام را ده ها موتور سوار حفاظت می کرد. بر سقف آن جوانان عضو کمیته استقبال قرار داشتند و از مردم درخواست می کردند که راه را باز نمایند. صدها خبرنگار و عکاس در جلو، با اتومبیل های دیگر عکس می گرفتند تا هر چه زودتر این حادثه تاریخی را مخابره کنند. جمعیت استقبال کننده در طول ۳۳ کیلومتر از فرودگاه مهرآباد تا بهشت زهرا را بین ۴ تا ۸ میلیون نفر یعنی، بیش از جمعیت آن زمان تهران تخمین زدند. ده ها هزار نفر از شهرهای مختلف کشور به تهران آمده بودند تا از تهرانی ها در این استقبال عقب نمانند. ورود اتومبیل حامل امام به بهشت زهرا امکان پذیر نبود به خاطر همین از هلیکوپتر استفاده شد.

"

مملکت ما را خراب قبرستان‌های ما را آباد کرد

 امام در قطعه ۱۷ بهشت زهرا بر مزار شهدای انقلاب ایران برای متجاوز از دو میلیون نفر نطق تاریخی خود را درباره شاه، دولت، مجلسین و ارتش اینچنینن ایراد کردند: «من باید عرض کنم که محمد رضای پهلوی این خائن خبیث رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد قبرستان‌های ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیه اقتصاد خراب کرد. تمام اقتصاد ما الآن خراب است و از هم ریخته است که اگر بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم سالهای طولانی با همت همه مردم نه یک دولت این کار رامی تواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را می توانند بکنند، تا مردم دست به دست هم ندهند نمی توانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند...

من دولت تعیین می کنم. من تو دهن این دولت می زنم. من دولت تعیین می کنم. من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم. من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد... این آقا (بختیار) که خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقایش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد ارتش هم قبولش ندارد، فقط آمریکا از این پشتیبانی کرده و فرستاده به ارتش دستور داده که از این پشتیبانی بکنید ، انگلیس هم از این پشتیبانی کرده و گفته است که باید از این پشتیبانی بکنید...


ما تا هستیم نمی گذاریم اینها سلطه پیدا کنند ما نمی گذاریم دوباره اعاده بشود آن حیثیت سابق و ظلم های سابق. ما نخواهیم گذاشت که محمد رضا برگردد. اینها می خواهند او را برگردانند. بیدار باشید نقشه دارند می کشند ....

و من باید یک نصیحت به ارتش بکنم و یک تشکر از یک ارکان ارتش، یک قشر هایی از ارتش. اما آن نصیحتی که می کنم این است که ما می خواهیم که شما مستقل باشید، ما داریم زحمت می کشیم، ما خون دادیم، ما جوان دادیم، ماحیثیت و آبرو دادیم، مشایخ ما حبس رفتند، زجر کشیدند، می خواهیم که ارتش ما مستقل باشد. آقای ارتشبد شما نمی خواهید، آقای سرلشکر شما نمی خواهید مستقل باشید؟ شما می خواهید نوکر باشید؟ من به شما نصیحت می کنم که بیایید در آغوش ملت همان که ملت می گوید بگویید.

زهره شریفی