کشتار وحشیانه مردم از سوی دولت «آشتی ملی» جعفر شریف‌امامی، که با هدف ساکت کردن اعتراضات گسترده مردم در سراسر ایران انجام گرفت، علیرغم پیش‌بینی دستگاه ظلم و جور پهلوی، به نقطه عطفی جدید و جدی در راستای پیروزی انقلاب اسلامی تبدیل شد.

مجله مهر- حسن اجرایی: امروز که ۳۶ سال از آن واقعه خونین اما تاریخ‌ساز می‌گذرد، می‌توان نگاهی دیگر به زمینه‌های شکل‌گیری و رخدادهای ناگفته آن انداخت. تظاهرات ۳ میلیونی مردم مسلمان در ۱۳ شهریور پس از برگزاری نماز عید سعید فطر در تپه‌های قیطریه با حضور آیت‌الله مفتح و حجت‌الاسلام باهنر، موج جدیدی از روحیه انقلابی در سراسر ایران ایجاد کرده بود.

در همان روز بود که زمزمه‌های تازه‌ای برای برگزاری تظاهرات دیگری در ۱۶ شهریور شنیده شد. گرچه در آن روزها جای‌جای شهرها و نقاط مختلف ایران شاهد برگزاری راهپیمایی‌های گروهی و پرتعداد بود و به راه افتادن راهپیمایی‌ها چندان نیازی به دعوت نداشت. راهپیمایی ۱۶ شهریور با شعارهایی مانند «مرگ بر شاه» و «فردا صبح میدان ژاله» برگزار شد. نظامیان، دستگاه امنیتی و شخص شاه، نشستی برگزار کردند و یک حکومت نظامی ۶ ماهه تصویب کردند. وضعیتی که از ساعت ۶ صبح ۱۷ شهریور به اجرا درآمد و طی آن تجمع بیش از ۲ نفر ممنوع اعلام شد.

آیا ۱۷ شهریور نام میدان ژاله را تغییر داد؟

بر خلاف آن‌چه بسیاری گمان می‌کنند میدان ژاله پس از کشتار مردم در ۱۷ شهریور، از سوی انقلابیون میدان شهدا خوانده شده، بر اساس اسناد تاریخی این تصور نادرست است؛ چرا که در یکی از شب‌های ماه مبارک رمضان دست‌کم ۷ نفر از شرکت کنندگان در جلسه مجمع معارف اسلامی که در نزدیکی میدان ژاله بود، به دست ماموران رژیم پهلوی به شهادت رسیدند و آیت‌الله یحیی نوری سخنران آن جلسه، اولین بار میدان ژاله را میدان «شهدا» خواند.

جلسات ماه مبارک رمضان ۱۳۵۷ در تهران و شهرهای بزرگ به کانون اصلی انقلاب تبدیل شده بود و پس از این ماه بود که تظاهرات‌ گسترده در کشور به راه افتاد. بنابر اسناد منتشر شده ساواک، نزدیک به ۴۰ هزار نفر در جلسات شبانه مجمع معارف اسلامی در چهار راه آب‌سردار خیابان ژاله شرکت می‌کردند. محتوای اصلی این جلسات، تکیه بر ویژگی‌های حکومت اسلامی بود و هر هفته صبح جمعه جلسه تفسیر در آن برگزار می‌شد.

یک روز تمام کشتار مردم در خیابان‌ها

مردم مبارز و انقلابی که برای حضور در این نشست به سوی میدان ژاله در حرکت بودند، بی‌خبر از اعلام حکومت نظامی با خیل سربازان و نظامیان مسلح مواجه شدند. هر لحظه جمعیت بیشتری به میدان ژاله سرازیر می‌شدند.

آیت‌الله یحیی نوری که خاطرات خود از ۱۷ شهریور را در کتابی با عنوان «ریشه‌های انقلاب اسلامی و شرحی از ۱۷ شهریور» منتشر کرده، از حضورش در برابر مسلسل‌ها و سلاح‌های نظامیان در جمع مردمیان می‌گوید: «قبل از اینکه حرف‌هایم را با مردم بزنم تصمیم گرفتم با درجه‌دارها و قوای نظامی و انتظامی ... سخن بگویم. رو به آنها کردم و گفتم: برادران ارتشی! برادران انتظامی! این ستاره‌هایی که بر دوش شما نصب شده، با بودجه مردم، فعالیت‌های روزانه، پول و مالیاتی که آنها می‌پردازند تهیه شده است. ... این سلاح‌ها را ملت به شما نداده است که با آن برادرکشی کنید.»

ساعتی بعد، تهاجم بالگردهای هوانیروز و حمله نیروهای گارد به سوی مردم آغاز می‌شود و بسیاری از مردم مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرند. درگیری‌ها به مناطق دیگر از جمله نارمک کشیده می‌شود و تظاهرات و اعتراضات تا پاسی از شب ادامه می‌یابد و تهران یک روز تمام در آتش و خون می‌جوشد. حمام خون چنان اثری به جا گذاشت که حتی شخصیت‌هایی همچون آیت‌الله شریعتمداری که با رویارویی مستقیم با شاه مخالف بودند هم علیه رژیم خونریز اعلامیه صادر کردند و عزای عمومی اعلام کردند.

گزارش روزنامه لوموند درباره جمعه سیاه

کشتار وحشیانه رژیم شاه به سرعت در رسانه‌های جهانی انتشار یافت و گزارش‌های متعددی از جمعه خونین و سیاه به گوش و چشم مردم جهان رسید. در همان روزها جزوه‌ای چند برگی با عنوان «گزارشی کوتاه درباره جمعه سیاه» از سوی انقلابیون منتشر شد که بخشی از تحلیل‌های رسانه‌های خارجی درباره ۱۷ شهریور را بازتاب داده بود.

روزنامه لوموند در ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸ در همین زمینه نوشته است: جمعه ۸ سپتامبر، خونین‌ترین روزی بود که ایران بعد از ژوئن ۱۹۶۳ (خرداد ۱۳۴۲) داشته است. یکی از سخنگویان مخالفین مذهبی ]حکومت شاه[ از یک قتل عام واقعی سخن گفت و رقم کشته‌ها را ۵۰۰ نفر اعلام کرد که البته تایید این رقم خیلی مشکل است ولی اکثر ناظران بین‌المللی این رقم را قبول کرده‌اند.

حمله وحشیانه به مردم، برای دفاع از خود!

لوموند همچنین به سیاست‌های مزورانه دولت و غلامعلی اویسی فرماندار انتظامی تهران اشاره می‌کند و می‌نویسد:«او ادعا کرد سربازان فقط از خود دفاع قانونی کرده‌اند ... این بیانیه کاملا با آن چیزی که شاهدان عینی ناظر بر قتل عام صبح جمعه اظهار می‌دارند مغایر است.»

این ناظران که در صداقت و راستگویی‌شان هیچ شکی نیست می‌گویند که سربازان با ۲ هزار دانشجو و محصل و غیرمحصل که در خیابان شهباز خونسرد به روی خیابان نشسته بودند روبرو شدند و بعد از یک سری تیراندازی هوایی ناگهان به سوی گروه‌های مردم آتش گشودند.

این روزنامه فرانسوی، شعارهای مردم در این روز را «درود بر خمینی»، «یا مرگ یا خمینی»، «ایران کشور ماست خمینی رهبر ماست» و «حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله» گزارش کرده است.

به گزارش روزنامه لوموند، شعارهای دیگری هم آشکارا علیه شاه سر داده می‌شد؛ شعارهایی از جمله «شاه بی‌شرف گم شو»، «ای بی‌شرف حیا کن، سلطنت رو رها کن»، «فاجعه آبادان به دست شاه خائن»، «۵۰ سال حکومت،‌ ۵۰ سال خیانت»، «مرگ بر دیکتاتور» و «شاه تو را می‌کشیم».

آمار واقعی شهدای 17 شهریور چقدر بود؟

درباره تعداد شهدای این روز آمار مختلفی منتشر شده است. فرماندار نظامی تهران، آمار شهدای جمعه سیاه را ۸۷ نفر و تعداد مجروحان را ۲۰۵ نفر اعلام کرد. با این حال آیت‌الله یحیی نوری می‌گوید: «ما در آن زمان به وضعیت حدود ۲ هزار و ۷۰۰ نفر از خانواده‌های شهدا رسیدگی کردیم که با قاطعیت عرض می‌کنم حداقل ۵۰۰ نفر از شهدای عزیز، از شاگردان من بودند.»

امام خمینی در اعلامیه‌ای که در نجف اشرف از سوی ایشان منتشر شد، اعلام کردند: «ای کاش خمینی در میان شما بود و در کنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی کشته می‌شد.» مراجع بزرگ دیگر از جمله آیت‌الله مرعشی نجفی و گلپایگانی نیز به این کشتار بی‌رحمانه واکنش نشان دادند.

استراتژی نظامی شاه، کشتار بیشتر برای ترساندن مردم و خانه‌نشین کردن آنها بود. اما تهدید با حکومت نظامی هم فایده‌ای نداشت و ۱۷ شهریور به شاه نشان داد که از دست توپ، تانک و مسلسل دیگر کاری ساخته نیست.