به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب صد و چهل و هشتمین کتاب نشر آفرینگان است و درباره شخصیتی به نام تیمور است که وارد یک دنیای جادویی شده است. این دنیا بیشتر شبیه به خواب است و تیمور نمیداند چطور میتواند این دنیا و اتفاقاتش را باور کند.
پیش از این رمانهای «اندوه مونالیزا» و «مونالیزای منتشر» برای بزرگسالان و تعدادی کتاب به عنوان بازنویسی آثار کهن ادبیات فارسی از شاهرخ گیوا به چاپ رسیده است. این نویسنده در حوزه فیلمنامهنویسی نیز فعالیت دارد.
داستان «تیمور و چاله جادو» در 19 فصل کوتاه نوشته شده است.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
تیمور توی دلش گفت: «این دختره فیلم تخیلی زیاد دیده! اصلا برای همینم قیافه و لباساش مثل دزدای دریایی رنگ و وارنگه.» بعد جوری که کاکتوس صداش را بشنود، گفت: «انگار گرفتی ما رو!» کاکتوس گفت: «مگه گازانبرم که بگیرم.»
تیمور گفت: «آخه وسط این همه خونه خرابه گنج به چه دردم میخوره؟! اصلا گیرم که راست میگی و منم رفتم و پیداش کردم، اما اینجا حتی یه بقالی نیست که برم یه کیلو طلا بدم و باهاش یه بستنییخی بخرم.» کاکتوس گفت: «همینی که هست. میخوای بخواه، اگرم نمیخوای به نظرم مجبوری که بخوای!» این را گفت و پشتش را به او کرد و روروکش را روی خط کشی وسط خیابان هدایت کرد و از آنجا دور و دورتر شد.
تیمور تا خواست از روی جوب بپرد و دنبال او برود، ناگهان از خواب پرید و دید که هنوز توی خانه ویران، در کنار چاه است! سر و تنش آنقدر سست شده بود که انگار چهل و هشت ساعت خوابیده بود. نگاهی به خورشید بالای سرش انداخت که همان شکلی مثل یک عکس گرد زرد، بدون حرکت چسبیده بود به سقف آسمان و از جا جنب نمیخورد!
این کتاب با 141 صفحه مصور، شمارگان هزار و 650 نسخه و قیمت 7 هزار تومان چاپ و منتشر شده است.