به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی مستند «ژست» به کارگردانی محمدسجاد نجفی با حضور کارگردان و حسن عباسی از داوران چهارمین دوره جشنواره مردمی «فیلم عمار» برگزار شد. در این نشست حسن عباسی با تاکید بر اهمیت سوژه این مستند بیان کرد: صرف نظر از فرم و محتوا، دقت تولیدکنندگان مستند در انتخاب سوژه مهم است و ما باید سعی کنیم اهمیت این سوژهها را به دیگر فیلمسازان جوان یادآوری کنیم.
وی سپس به بررسی واژه شناسی کلمه «ژست» پرداخت و افزود: «ژست» یکی از کلماتی است که از خارج وارد زبان فارسی شده است و قبل از انقلاب بیشتر مرسوم بود و کسانی که از روستا به شهرهای بزرگی مثل تهران، اصفهان یا مشهد میرفتند در کنار یکی از بناهای مشهور این شهرها مثل میدان شهریار در تهران یا حرم امام رضا (ع) در مشهد، ساعتهای وستن واچ را به دست میبستند و با ژست خاصی که آن ساعت دیده شود عکس میگرفتند، قبل از انقلاب در ادبیات عامه به این کار «ژست» میگفتند.
حاکمیت رسانه و تبلیغات بر پرستیژ
این داور جشنواره «فیلم عمار» در ادامه بیان کرد: در گذشته «پرستیژ» در داشتن یک خانه یا ماشین یا حتی عضویت در گروهِ دارای سرمایه اجتماعی بود اما امروزه رسانه ها تعیین میکنند چه چیزی «پرستیژ» داسته باشد، به همین خاطر است که امروز در ایالات متحده دیالوگ معروفی وجود دارد که میگویند سیاستمداران امروز شبیه فوتبالیستها شدهاند چون بیشتر «شومن» هستند و سعی میکنند ضعفهای خود را با هنر و رسانه بپوشانند.
عباسی یادآور شد: فیلمی که در انتخابات گذشته ریاست جمهوری ایالات متحده برای رقابت انتخاباتی جان مککین و باراک اوباما ساخته بودند خیلی خوب فضای پشت پرده ستادهای تبلیغات انتخاباتی آنها را نشان می دهد که کارشناسان رسانه و تبلیغات و همچنین روانشناسان چقدر زحمت می کشند تا از شخصیت کاندیداها یک شومن بسازند.
کرسیهای نظریه پردازی بدون شریعتیها و مطهریها
رئیس مرکز بررسیهای دکترینال «امنیت بدون مرز» در ادامه نظام آموزش عالی کشور را به خاطر بی پاسخ گذاشتن فرمان مقام معظم رهبری درباره برگزاری کرسیهای نظریهپردازی مورد انتقاد قرار داد و تصریح کرد: حدود 13 سال است که رهبر نظام از همه میخواهند که کرسیهای نظریه پردازی برگزار شوند اما در تهران به این بزرگی شما یک نفر پیدا نمیکنید که مثل شریعتی و مطهری در حسینیه ارشاد و مساجد کرسیهای نظریه پردازی برگزار کنند.
وی ادامه داد: صیاد شیرازی شدن، حسن باقری شدن، حسن تهرانیمقدم شدن خیلی سخت است اما اما الان در جامعه ما کرورکرور آدمهایی با القاب دکتر و سردار وجود دارد.
عباسی با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با استادان دانشگاه در ماه رمضان امسال گفت: رهبری در این دیدار برای چندمین بار گفتند که مبنای علوم انسانی غرب غیر توحیدی است. متأسفانه همانطور که پیامبر اکرم (ص) از یهودیان امت سخن گفت امروز نیز با پدیده مسیحیان امت پیامبر در جامعه دانشگاهی روبرو هستیم، چرا که تمام رشتههای اقتصاد، روانشناسی، زیست شناسی، فلسفه و یا دیگر رشتههای علوم انسانی در تثلیث ریشه دارند. تثلیث است، خود غربیها هم می گویند که بزرگان علم آنها به تثلیث اعتقاد داشتند، با این وجود چرا بعد از دیدار رهبری، حتی یکی از این 70 هزار استاد دانشگاه نیامد موضع گیری کند. 4 هزار نفر از پزشکان کشور درباره قلیان به رییس جمهور نامه نوشتند که کار ارزشمندی هم بود اما چرا اساتید درباره علوم انسانی به مسئولان نامه نمینویسند.
فوتبال و نود، نشانه انحطاط اخلاقی جامعه
داور چهارمین جشنواره «فیلم عمار» در ادامه فوتبال را یکی از پرستیژهای جامعه ما و اعتنا و ضریب افراطی به آن را نشانه انحطاط اخلاقی ارزیابی کرد و افزود: در ورزش ما یک لُمپنیزمی ایجاد شده است که برنامه ای در نصف شب به مدت چند ساعت روی آنتن می رود، چندین نفر از مسئولان و رؤسای فدراسیون ها و دیگران پشت خط می آیند و 5 میلیون نفر هم بیدار می مانند که مشخص شود چه کسی در فلان مسابقه پیراهن نفر دیگر را کشیده است. متأسفانه شاخص ترین ورزشکاران ما در تلویزیون از مردم طلبکارند در حالی که ما درباره تواضع ورزشکارانی مثل مرحوم تختی شنیده بودیم، قهرمانان ورزشی امروز ما خانههای چند میلیاردی دارند و بعد رییس جمهورها و مسئولان به آنها نشان شجاعت می دهند.
وی افزود: وقتی که در کشور 12 میلیارد به فلان مربی می دهیم که بیاید به جوانان ما پاسکاری و شوت زدن به توپ را یاد بدهد و داد هیچکس در نمیآید علتاش این است که فوتبال اعتبار و پرستیژ بیشتری دارد، و این یعنی جامعه از این نظر دچار انحطاط اخلاقی شده است. جامعهای که اینطور به انحطاط کشیده شود خداوند آن جامعه را امتحان میکند و داعش میفرستد تا به مردانش تیر خلاص بزند و زناناش را در موصل بفروشد.
عباسی تصریح کرد: وقتی اعتباریات با واقعیت فاصله بگیرند نشانه آن است که جامعه انحطاط فرهنگی پیدا کرده است، در این شرایط باید بتها را شکست، اگر ابراهیم بتشکن بود بت دکتر و مهندس و ورزشکار و هنرمند و پزشک را میشکست، در کشور مهندسی فرهنگی نمیشود مگر اینکه جلوی این بت ها گرفته شود و با ژست هایی که در جامعه وجود دارند، مقابله شود. اینطور نباشد که حسن تهرانی مقدم وقتی شهید می شود تازه می فهمیم شخصی بوده است که با دور ریزهای وی شما می توانید در جنگ 33 روزه و دیگر جنگ ها اسراییل را شکست دهید اما تا قبل از شهادتش حتی یک فیلم از او بیرون نمی آید.
عباسی به فیلمسازان جوان سینمای انقلاب پیشنهاد داد در تولید آثار داستانی و مستند به کلیدواژه های قرآنی مثل تبرج، ریا و نفاق توجه بیشتری داشته باشند چرا که تولید اثر درباره این موضوعات به منزله ورود به عرصه مهندسی فرهنگی است.
وی همچنین از فیلمسازان جوان خواست در کارها بیشتر از اینکه سراغ متفکران پست مدرن بروند از مفاهیم خودی و متنهایی که بزرگان خودی تولید کرده اند بیشتر استفاده ببرند.
عباسی در پایان سخنان خود بیان کرد: ریا و نفاق در جامعه نشانه های خوبی هستند، وقتی که باطل در جامعه ای غلبه داشته باشد معنی اش این است که حق به محاق رفته است و دیگر به کسی که کنار خیابان نماز می خواند و یا به سخنان امام جامعه تأسی می کند، نمی گویند ریا می کند، منافق وقتی خودش را به رنگ حق در می آورد که حق غلبه داشته باشد و وقتی که حق در جامعه غلبه داشته باشد پدیده های ریا و نفاق بروز می کنند.
عده ای حرکت هنرمندان برای جمع آوری پول و کمک به زلزله زدگان را ژست می دانستند
در این جلسه محمدسجاد نجفی کارگردان «ژست» نیز بیان کرد: اقتصاد و ارقام اقتصادی یکی از موضوعات و سوژه های مهم مستند «ژست» هستند و من اولین بار بعد از زلزله ارسباران به فکر تولید این مستند افتادم چون آن زمان تعدادی از فیلمسازان و هنرمندان سینمای کشور به خیابان ها آمدند و با گرفتن صندوق هایی در دست برای مردم زلزه زده شمال غرب کمک جمع کردند. آن زمان برخی ها می گفتند حرکت هنرمندان ژستی است که از غرب گرفته شده است.
نجفی در ادامه با بیان اینکه ژست گرفتن به افراد و گروه ها و جریانات غرب زده محدود نمی شود، تصریح کرد: در جمع های دینی و هیأت ها نیز ممکن است این نوع ژست گرفتن پیش بیاید. مسئله ژست در اعمال دینی قدری پیچیدگی دارد، اولاً صاحب مجالس و مجامع دینی و عزاداری ها ما نیستیم و اجازه نداریم درباره شرکت کنندگان در این مجالس هر حرفی بزنیم، ضمن اینکه باید توجه کنیم که بعضی از موضوعات مثل تباکی در عزاداری که ممکن بود به عنوان یک نمونه ژست در فضاهای دینی نقد شوند به نوعی مورد تأیید شرع و ارزشمند هستند.