آیت الله قرهی در یکی از دروس اخلاق خود گفت: اگر ما برای خدا كار كنيم، خود خدا بلد است و اول كسی كه شاكر است خود خداست.

به گزارش خبرگزاری مهر، آیت الله قرهی در یکی از جلسات درس اخلاق خود بیاناتی فرموده که متن آن در پی می آید.

می‌فرمایند: «وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعيلُ رَبنا تَقَبلْ مِنا إِنكَ أَنْتَ السميعُ الْعَليمُ»[1] وقتی حضرت ابراهیم و اسماعیل(ع) دیوارهای خانه خدا را که ریخته شده بود، بالا بردند، عرض کردند: پروردگارا! این خدمت را از ما قبول فرما که دعای خلق را اجابت می‌کنی.

منظور این است که کسی نباید بر خدا منت بگذارد، بلکه برعکس، کسی که در راه دین خدا قدم بر‌می‌دارد و سختی‌هایی را هم که دارد تحمل می‌کند، تازه آخر هم باید بگوید: خدایا! از ما قبول کن، نه این که منت‌گذاری کند که ببین من خدمت‌گزاری کرده‌ام. چه منتی؟! خودت را ضایع نکن، خراب نکن، از بین نبر. این‌ها نکات بسیار مهمی است که در همه مباحث می‌توانیم از آن‌ها استفاده کنیم؛ یعنی پروردگارعالم یک بحث اخلاقی بزرگ را به ما یاد می‌دهد که اگر شما کاری را برای خدا کردید هیچ موقع نباید منت بگذارید، آن هم کاری مثل ساختن بیت خدا با آن عظمت، یک موقع منت نگذاری که اگر من نبودم، چنین می‌شد، من نبودم فلان می‌شد، تازه باید بگویی: «رَبنا تَقَبلْ مِنا إِنكَ أَنْتَ السميعُ الْعَليمُ».

بعد هم باید بگویی: «رَبنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُريتِنا أُمةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا إِنكَ أَنْتَ التوابُ الرحيمُ»[2] خدایا! تو ما را مسلمین حقیقی قراربده. یک موقع نگوییم: ما کار می‌کنیم، به تعبیری زحمت می‌کشیم، رنج می‌کشیم؛ اولاً این بدن را خود خدا داده، بدن برای ما نیست، فکر برای ما نیست، خیلی منت نگذاریم. به چه کسی می‌خواهیم منت بگذاریم؟! یکی دیگر داده، حالا من منتش را به خود آن کسی که داده بگذارم؟! مثل این که پدری پولی را به بچه‌اش بدهد و برفرض بگوید بیا برو با این پول، شرکت بزن یا برو این کار را انجام بده، بعد اگر مثلاً پدر به او بگوید: یک مقدار پول به من بده، این فرزند بر پدر منت هم بگذارد که حالا من دارم به شما پول می‌دهم! چه داری می‌گویی؟! مگر برای توست؟!

آیا وجود تو برای توست؟! خدا همه چیز را به تو داده حالا تو تازه منت هم می‌گذاری که ما داریم در راه خدا کار می‌کنیم! چه کاری می‌کنی؟ مگر جسم برای تو است؟ خدا به تو توفیق داده که تو این را درست خرج کنی، «وَ ما تَوْفيقي‏ إِلا بِاللهِ»[3] این توفیق هم باز از طرف خداست، این هم باز لطف و محبت و عنایت خداست، این هم باز کرم خداست که این اموالی را که برای خود اوست، تو در راه او خرج می­ کنی. این اموال برای کسی نیست، برای تو نیست که تو فکر کردی برای خودت است، مهم اين است که در راه او خرج كني.

اگر انسان به اين مطلب توجه كند، ديگر منتي نمي ­گذارد، بلكه مي­ گويد: «تَقَبلْ مِنا». به ما ياد مي­ دهند كه وقتي مُحرِم شديم و به دور بيت رفتيم، بفهميم و بگوييم: خدايا! آمديم براي تشكر كه اصلاً ما را انسان قرار دادي. اگر ما براي خدا كار كنيم، خود خدا بلد است و اول كسي كه شاكر است خود خداست. «هو الشاكر و المشكور»، هم خودش شاكر است و هم مشكور، اما ما نبايد منت بگذاريم كه چه كرديم.

اصلاً كوچكترين منت گذاشتن يعني حماقت، یعنی نداشتن ­عقل؛ چون اگر از ما سؤال كند: تو كه داري منت مي­گذاري، اين جسم را چه کسی به تو داده است؟ چه جوابی داریم؟! بگوید: اصلاً چه كسي به تو توفيق داد كه در اين راه باشي؟ چرا يك عده راه ديگري رفتند، اما تو به راه امام زمان كشيده شدي تا در اين راه كار كني، چه كسي به تو اجازه داد در اين راه خدمت کنی؟ تازه ما داريم راه ترقي تو را باز می­ کنیم كه تو بيايي و مقرب ما شوي - ترقی اخروي، نه ترقی دنيوي - از اين طريق تو را از منجلاب گناه و ... نجات داديم و إلا اگر اين‌جا نبودي، جاي ديگري مي­ رفتي و مرتكب هزار گناه مي­ شدي، تو را مشغول به عبادت و كار براي امام زمان كرديم، تو را مشغول به كار براي خدا كرديم، چه منتي داری؟! چه مي­ گويی؟! «وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعِيلُ رَبنا تَقَبلْ مِنا إِنكَ أَنْتَ السمِيعُ الْعَلِيمُ» پس حضرت ابراهیم(ع) این را بيان مي­ كند كه ما بدانيم.

پی نوشتها:

حج عارفان – 27/7/90

[1] بقره/ 127

[2] همان/ 128

[3] هود/ 88