به گزارش خبرنگار مهر، نشست نمایش و نقد فیلم «میهمان داریم» شامگاه دوشنبه سوم آذرماه با حضور محمدمهدی عسگرپور کارگردان، منوچهر محمدی تهیه کننده، جواد طوسی منتقد و سعید قطبی زاده مجری کارشناس نشست به همت باشگاه فیلم فرهنگسرای انقلاب در سینما فلسطین برگزار شد.
عسگرپور در ابتدای این جلسه در پاسخ به مجری درباره فاصله های طولانی بین ساخت فیلم هایش گفت: این وقفه بیشتر بین فیلم اول «پرواز در نهایت» و فیلم دوم «قدمگاه» ایجاد شد که حدود 13 سال طول کشید چون در آن دوره من به کارهای اجرایی در تلویزیون و مدیریت بنیاد فارابی مشغول بودم.
سینماگرانی با نقطه نظرات آرمان خواهانه
جواد طوسی منتقد سینما نیز در این نشست با اشاره به دیدگاه فیلمسازان یادآور شد: من می خواهم یک مقایسه کنم در دورانی که اساسا وجوه و مبانی ارزشی که شناسنامه و موارد پیشنهادی یک نظام بوده است در چرخه سیاست زده این زمانه از ناحیه تریبون ها و اشخاص حقیقی و حقوقی مصادره به مطلوب می شود امثال منوچهر محمدی، سیدرضا میرکریمی، مازیار میری و حاتمی کیا در مقطعی از نقطه نظراتی آرمان خواهانه برخوردار بوده اند و حالا به این حلقه آقای عسگرپور هم اضافه شده است. اینها افرادی هستند با نقطه نظرات آرمان خواهانه که شورشیان آرمانخواه نیستند به طور مثال حاتمی کیا در کارهایی که با محمدی همکاری دارد مانند «ارتفاع پست» این شورشی بودن را نشان می دهد اما اینها وام گرفتن از زمانه خود است و به نوعی فرزند زمان بودن ما به ازای عینی پیدا می کند.
طوسی با اشاره به پایان بندی فیلم نیز عنوان کرد: این پایان بندی به نوعی رجعت است به همان کانون آرمان خواهی که حالا به نوعی نوستالوژی تبدیل شده است و این را ما در فیلمسازان دیگر هم دیدیم که شاید به نوعی اعتراض مسالمت آمیز باشد.
عسگرپور در پاسخ به سوالی درباره مهمان فیلم بیان کرد: مهمان از جمله مسایلی بود که چه در نگارش و چه بعد از آن همواره به طور جدی بین ما مطرح بود چون این خانواده می بایست به دلیل مشخصی دور هم جع شوند. مهمان عزیزی وارد می شود و اهل خانه می خواهند خانه را سر و سامان بدهند بنابراین باید قاعده های طبیعی و غیر طبیعی بهم بریزد.
مرگ آگاهی فیلم اعتراضی به دنیازدگی بیش از حد ماست
وی با بیان اینکه در نگارش کار را بر اساس محفوظات مشترک خود و بیننده قرار داده است، گفت: احساسم این بود که از روی دایره ارزش های این خانواده می شد حدس زد که مهمان چه کسی است. البته دلیل اصلی شکل گیری داستان مهمان نیست بلکه موقعیتی است که ایجاد شده و خانواده ای به آن دلیل دور هم جمع می شوند شوند. کسانیکه یک دوره آرمانگرایی را پشت سر گذاشته اند با بخشی از واقعیت هایی که بعد از این دوره با آن مواجه شده اند با هم تجربه کنند و به یک دوره یک یا دو روزه خوب این خانواده بشود.
در ادامه این جلسه منوچهر محمدی تهیه کننده فیلم های «طلا و مس» و «بوسیدن روی ماه» به طرح اولیه خود اشاره و عنوان کرد: ما به شکلی ناخودآگاه پیشنهاد مجددا فکر کردن به مرگ و به نوعی مرگ آگاهی را در فیلم ارایه کردیم. این ناشی از شرایط دنیا زده ای است که ما دچار آن شده ایم. ما همه چیز را داریم محاسبه می کنیم و از روابط عاطفی گرفته تا زندگی خانوادگی به سرعت می خواهیم جواب یکدیگر را بدهیم.
تهیه کننده فیلم «مسافر ری» اضافه کرد: مرگ آگاهی که در فیلم وجود دارد و نسبتی که با مرگ در فیلم وجود دارد فکر می کنم به شکلی ناخودآگاهانه اعتراضی به این دنیا زدگی بیش از حد ماست.
عسگرپور در ادامه درباره فیلمنامه این اثر و دو جهان رئال و غیر رئالی که در آن وجود دارد، توضیح داد: افراد بسیاری هستند که شاید بتوانند از خاطره ای بگویند که برایشان ملموس نیست و یا کسانیکه معمولا به کما می روند از یک دالان نورانی حرف می زنند. جهان هستی از چنین مسایلی پر است با این حال قرار نبود وقتی من فیلمنامه را می نویسم با دو جهان مواجه شوم و با خود جهان واقعی و غیر واقعی را با یک خط وسط جدا کنم.
چرخ و فلک برای حاج ابراهیم نشانه ای بود از اینکه از کجا شروع کرده است
وی اضافه کرد: چندان نباید به این فیلمنامه متریک نگاه کرد. خود من بیشتر فکر کردم که فیلمنامه ای می نویسم که بیشتر تابع احساسات من است و من هم باید اجازه دهم که با احساسات بیننده درگیر شود. بنابراین در این فیلم برآیند برای من بیشتر اهمیت داشت تا اجزاء آن. اینکه درنهایت چه حسی از مجموعه بدست می آید آیا حس نوستالوژیک یا مثبت و یا حال خوب برای مخاطب اتفاق می افتد یا خیر؟
کارگردان سریال «شیدایی» درباره وجود چرخ و فلک در این فیلم و جایگاه نمادین آن عنوان کرد: چرخ و فلک در طرح اولیه فیلم نبود بلکه از علاقه های شخصی من بود و نظرم این بود که چرخ و فلک می تواند از گردش دوره و زمانه بگوید و اینکه این گردش زمان با زندگی چه می کند. در آن سکانس از کودکی تا بزرگی فرزندان که در حال بستنی خوردن هستند مرور می شود. همچنین چرخ و فلک برای حاج ابراهیم نشانه ای بود از اینکه از کجا شروع کرده است.
کارگردان سریال «گل های گرمسیری» در پاسخ به سوال دیگری درباره اینکه این فیلم را سفارشی ساخته است و یا خیر و همچنین توقعی که از او در ساخت فیلم می رفت، بیان کرد: این فیلم به سفارش هیچ سازمانی نیست اما بعضی انتظار داشتند با توجه به بعضی از اتفاقاتی که رخ داده است من باید وارد حوزه های اجتماعی می شدم و فیلم «عصبانی هستم» را بسازم. زمانیکه محمدی این طرح را به من پیشنهاد داد فیلم و سریال های دیگری هم به من پیشنهاد شد. من طرح «میهمان داریم» را دوست داشتم با اینکه سرمایه گذاری هم برای آن وجود نداشت و زمان نگارش فیلمنامه هم به دلیل شرایطی که در آن زمان داشتم از خدا خواستم که قلمم سمت عصبانیت نرود.
در کنار هم بودن خانواده در «میهمان داریم» حسی نوستالژیک بود
محمدی در پاسخ به پرسش بعدی درباره فضای معنوی فیلم با بیان اینکه در «میهمان داریم» روضه خوانده نشده است، عنوان کرد: در این فیلم فقط یک جا نماز خواندن نشان داده می شود و اتفاقا هر سه نفر با هم نماز می خوانند حاج ابراهیم انگار خجالت می کشد از دستی که با آن یک جانباز را زده است. رضا هم در این فیلم شخصیتی دارد که هیچ گاه از اعتقادات خود دست نمی کشد.
عسگرپور در ادامه درباره فیلمی که در فرانسه آن را به تولید رساند از اکران آن در گروه «هنر و تجربه» در زمستان خبر داد.
کارگردان «میهمان داریم» در پاسخ به سوالی درباره پایان بندی فیلم و آنچه که توسط مخاطب برداشت می شود گفت: گزینه های مختلفی برای پایان فیلم وجود دارد که چند مورد واضح تر است. با این حال هر کدام از این گزینه ها را انتخاب کنیم من تفاوتی در اصل حرف نمی بینیم. در این فیلم قرار است آنهایی که حضورشان ملموس است و آنها که ظاهرا نیستند ترکیبی را بسازند که یک دوره آرمان گرایی خاص را در طول یک روز تجربه کنند و این حس نوستالوژیک برای من خوب بود.
وی همچنین درباره دیالوگ های فیلم نیز بیان کرد: بخش قابل توجهی از دیالوگ های پرویز پرستویی از پدرم بود و بخشی از دیالوگ های رضا حرف های دل خودم بود.
فیلمنامه های آماده ای که اگر بسازیم دردسر زیاد دارد
طوسی نیز در ادامه سخنان عسگرپور درباره پایان بندی فیلم و نگاه آن به مرگ بیان کرد: پایان فیلم حتی می تواند مرگ باشد چون شما تحت تاثیر این سه فرزند شهید حالا راحت تر می توانید با مرگ مواجه شوید.
عسگرپور در ادامه درباره فضای این فیلم بین واقعیت گرایی و آرمان گرایی بیان کرد: رضا در تقاطعی از آرمان گرایی و واقع گرایی ایستاده است و مثل بسیاری از ما که در این چهار راه گیر کرده ایم و به هر دو سمت کشیده می شویم. فیلم های ما گاهی به سمت آرمان گرایی و گاهی به سمت واقع گرایی می رود اما باید گفت که جامعه آمادگی پذیرش واقعیت ها را پس از یک دوره آرمانی نداشت و ما برای این واقعیت آماده نشدیم و به همین دلیل هم دچار تب و لرز شدیم.
در این جلسه محمدی در بخشی از سخنان خود با تاکید بر اینکه سینمای ایران در شرایط چندان نرمالی به سر نمی برد، گفت: من چندین فیلمنامه دارم که بسیار علاقمند هستم انها را کار کنم. این فیلمنامه ها اماده هستند، سفارش دادم و برایشان هزینه کرده ام و بعضی بازنویسی شده اند. من به شدت فکر می کنم این فیلمنامه ها به این زمان و به این شرایط تعلق دارند اما می دانم که یا نمی گذراند بسازیم و یا اگر بسازیم دردسر زیاد دارد.
وی با تاکید بر اینکه سینمای ایران از نظر فناوری روز عقب است، گفت: این میزان تزاحمی که بین سینمای ما و دولت، سینمای ما و مخاطب، سینمای ما و گروه های مرجع فکری مثل حوزه علمیه و دانشگاه وجود دارد به این دلیل است که دایره عمل سینمای ایران به شدت بسته شده است و این لزوما به معنای ممیزی نیست بلکه به معنای تخیل و تحقق بخشیدن به فکری است که برای ساخت یک فیلم دارید. روزی برای من فیلمنامه ای آمد با موضوع زلزله در تهران و کار جذابی هم بود اما من هرچه فکر کردم دیدم چنین کاری را نمی توان در ایران ساخت و ما امکاناتش را نداریم.
محمدی در پایان بیان کرد: در جلسه ای خبرنگاری از من پرسید که چرا در حوزه اکشن کار نمی کنم اما کدامیک از بازیگرانی که ما داریم فیزیک مناسب فیلم های اکشن را دارند. بازیگر هالیوودی ورزش و تناسب اندامش ترک نمی شود اما بازیگران ما اینگونه نیستند.
در این جلسه از طرف باشگاه فیلم فرهنگسرای انقلاب هدایایی به تهیه کننده و کارگردان فیلم داده شد.